دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
تمام “امن یجیب” های دلم را گره زده ام به کلماتت و روانهی آسمان کرده ام خاتون ِ خوب ِ خواب و خاطره! من مطمئنم خدا تو را برای دلم نگه میدارد عالی بو سر بزن؟
کاش می شد هیچ کس تنها نبود ، کاش می شد دیدنت رویا نبود ، من دعا کردم برای بازگشت ، دست های تو ولی بالا نبود ، گفته بودی که فردا می رسی ، کاش روز دیدنت فردا نبود .
اگه می دونستی قطره ی بارون وقت دور شدن از ابرا چه حسی داشت ، اگه می دونستی یه بندر وقت رفتن کشتی ها چه تنها می شه ، اگه می دونستی درخت کاج وقت پر کشیدن پرنده ها چه غمگین می شه ، اگه می دونستی که رفتنت چه آتشی بر جانم کشید ، اون وقت این قدر راحت نمی گفتی: خداحافظ !
باران نمی شوم که نگویی: با چه منتی خود را به شیشه می کوبد تا پنجره را باز کنم و نیم نگاهی بیندازم ، ابر می شوم که از نگرانی یک روز بارانی هر لحظه پنجره را بگشایی و مرا در آسمان نگاه کنی .
آدم به خدا خیانت کرد! . . . . . . خدا درد آفرید! غم آفرید! تنهایی آفرید! بغض آفرید! اما راضی نشد! کمی فکر کرد! و آنگاه عشق آفرید! نفس راحتی کشید! انتقامش را گرفته بود از آدم …!
یکی از لذتهای که تو بچگی خیلی باهاش حال میکردیم این بود که . . . . . . . . . . . . .وقتی داشتیم دفترمونو مینوشتیم به اون طرفی که ورقهاش زیاد بود میرسیدیم کلی حال می کردیم :)))))
سالهــــــــــا دویده ام با قلبـــــــــی معلق و پایـــی در هــــوا دیگــــر طــاقت رویاهــــایم تمــــــــــام شده است دلــــــــــم رسیدن می خواهــــــد . . .
وقتی که می رفتی، بهار بود تابستان که نیامدی، پاییز شد پاییز که برنگشتی، پاییز ماند زمستان که نیایی، پاییز می ماند تو را به دل پاییزی ات فصلها را به هم نریز
کاش می شد: کاش می شد در زمان عاشقی عشق را در هر کجا فریاد زد در زمان گیر دار زندگی لحظه ها را یک به یک احساس داد کاش می شد در شمار لحظه ها عشق بی قید و قفس را یاد کرد در حضور گرم و پرشور دو دست لذت با هم شدن را یاد کرد کاش می شد در کنار یکدگر از حصار این مکان آزاد شد در کنار جاده های بی کسی عطر زیبای من تو ما شدن را یافت کرد کاش می شد در دل مرداب غم شادی یک دل شدن را داد زد بر در دیواره های قلبمان عکس عشقی جاودان را قاب کرد
مثل عادت نیستی تا ساده انکارت کنم
تو نفس های منی باید که تکرارت کنم
مقتضای بودنی یعنی که بی تو نیستم
زندگی بخشی و باید عمر ایثارت کنم
تمام “امن یجیب” های دلم را
گره زده ام به کلماتت
و روانهی آسمان کرده ام
خاتون ِ خوب ِ خواب و خاطره!
من مطمئنم
خدا تو را برای دلم نگه میدارد
عالی بو سر بزن؟
ممنونم
به چشـــــــــم
میدونی بن بست زندگی کجاست؟
جایی که نه حق خواستن داری نه توانایی فراموش کردن...
از دیگران بپرسید "یک شب چند روز طول میکشد؟!"
مطمئن باشید آنهایی که به شما میخندند آدمهای تنهایی نیستند !
وابستگی: وام های کوتاه مدتی هستند با بهره بسار بالا ..
خیلــــی وقــــتا بهــم میگن :چرا میخنــــدی بگو ما هــــم بخنـــدیم…
اما هرگــــز نگفتــن:چرا غصــــه میخوری بگـــو ماهــم بخــوریم…
خیلــــی وقــــتا بهــم میگن :چرا میخنــــدی بگو ما هــــم بخنـــدیم…
اما هرگــــز نگفتــن:چرا غصــــه میخوری بگـــو ماهــم بخــوریم…
من هم مثل همـه ی آدمـهــا /درد/ دارم …
حتـمـاً کـه نـبـایـد جـای ِ زخـم هـایـم را
بـه شمـا نـشان دهم
من از اعدام نمیترسم!
نه از “چوبش” نه از “دارش”
من از پایان بی دیدار میترسـم
من مانده ام
و انبوهی از اندوه
و تو بهانه ی چشمانم کمی آرام تر از دیدگانم جدا شو . . .
نمی خواهد مرا «عاق» کنی؛
همین که نگاهت رنجیده باشد؛
دنیای من، جهنم است …!
ﮐﺎﺵ ﺩﻝ ﺁﺩﻣﻬﺎ
بﺪﻭﻥ ﺗﺠﺮﺑﻪ
ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪ
ﺩﻟﺒﺴﺘﻦ ﺑﻪ ﮐﻼﻏﯽ ﮐﻪ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﺩ
ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻝ ﺑﺎﺧﺘﻦ ﺑﻪ ﻃﺎﻭﻭﺳﯽ ﺍﺳﺖ
... ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﻇﺎﻫﺮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺩﺍﺭد
دست هایم به آرزوهایم نمے رسند،
آرزوهایم بسیار دورند،
ولے درخت سبزم می گوید،
امیدی ...
دعایی ،
خدایی
هست
کم نمیاری دیگه باشه
گاه گاهی یادم کن نترس تنهاییم واگیردارنیست . . .
دوستی ها کمرنگ
بی کسی ها پیداست
راست گفتی سهراب
آدم اینجا تنهاست
چقدر سخته دست های کسی که دوستش داری تو دست های کسی دیگه ببینی ونتونی چیزی بگی جز اینکه بگی!!!
اهای غریبه مواظب عشقم باش
خواهش میکنم عزیزم
قربونت
شمع دانی که دم مرگ به پروانه چه گفت؟
گفت: ای عاشق بیچاره فراموش شوی ...
سوخت پروانه ولی خوب جوابش را داد
گفت: طولی نکشد نیز تو خاموش شوی ...
کاش می شد هیچ کس تنها نبود ، کاش می شد دیدنت رویا نبود ، من دعا کردم برای بازگشت ، دست های تو ولی بالا نبود ، گفته بودی که فردا می رسی ، کاش روز دیدنت فردا نبود .
گهگاهی که دلم می گیرد پیش خود می گویم آنکه جانم را سوخت یاد می آرد از این بنده هنوز؟
هیچ چیز ویرانگرتر از این نیست که متوجه شویم ، کسی که به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است .
اگه می دونستی قطره ی بارون وقت دور شدن از ابرا چه حسی داشت ، اگه می دونستی یه بندر وقت رفتن کشتی ها چه تنها می شه ، اگه می دونستی درخت کاج وقت پر کشیدن پرنده ها چه غمگین می شه ، اگه می دونستی که رفتنت چه آتشی بر جانم کشید ، اون وقت این قدر راحت نمی گفتی: خداحافظ !
باران نمی شوم که نگویی: با چه منتی خود را به شیشه می کوبد تا پنجره را باز کنم و نیم نگاهی بیندازم ، ابر می شوم که از نگرانی یک روز بارانی هر لحظه پنجره را بگشایی و مرا در آسمان نگاه کنی .
اگه روزی آرزو کنم چیز دیگه ای باشم دلم می خواد اشک باشم که تو چشات متولد بشم رو گونه هات زندگی کنم و رو لبات بمیرم
سعی کن هیچ وقت عشق رو گدایی نکنی چون هیچ وقت به گدا چیز با ارزشی نمیدن .
خب شادی جون من باید برم به دانشگام برسم
دوباره میام موفق باشی
مواظب خودتم باش
ممنونم برو به سلامت
زندگی صحنه یکتا هنر مندی ماست
هرکسی نغمه ای خواندو از این صحنه رود..............
اهااااااااااااااان
اره دیگه وابسته هم میشین درسته
چون نظرا برای منه فقط من باید بخونم درسته
اره شماهم بپرس نم جواب بدم
وااااا خوب بزار ماهم استفاده کنیم از نظراتِ قشنگت خوب
البته شعرو متن ها منظورمه
کاش میشد میتونستم ببینمت
ولی میدونم نمیشه
تو کارات موفق باشی
همیشه همجااااااااااااااااااااا
ممنونم سهیل جان
منم آرزویِ شادی سلامتی موفقیت ویه عشقِ پاک برات دارم
ممنونم که جوابمو دادی از بس عزیزی گلم
راجب سوال اخریم خواستم بدونم عاشق شدین....
الان دوس داری حتما اقاتو میگم
من هیچ وقت نظرامو تایید نمیکنم شادی جونم
خواهش میشه
واسه چی تایید نمیکنی؟
هرکه در سینه دلی داشت به دل دارش فروخت......
دل نفرن شده ماست که تنهاست هنوز
راستی تبادل لینک کنیم دل خسته؟
من باید برم دانشگاه فعلا
بـــــــــــــــله خوشحال میشم
برو خدا به همرات
بلکم بهت برسم در نبودت
من لینکت میکنم
سلام خوبی شما؟
سرعتو که شدید بالاست
ولی نتم خیلی بالا نیست
سلام
خسته نباشی دلاور
والا اینی که من میبینم جفتش عالیه
هرچی که میتازما نمیرسم
ارسطو را گفتند :
” ادب از که آموختی !؟ ”. . . . . . . . .
گفت: برو! خودتی پدر سگ!
علی شریعتی رو سوژه کردین حالا اومدین سراغ من
تو گذشته میگفتن پزشک محرمه..
کم کم عکاس و فیلم بردار هم محرم شدن
حالا هم که دى جى و گروه موسیقى محرم شدن
اینجور که من فهمیدم الان فقط داداشاى عروس و دوماد نامحرمن
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻫﺎﻣﻮﻥ ﯾﻪ ﻧﯿﺴﺎﻥ ﻭﺍﻧﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻪ
ﭘﺸﺘﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ:
"ﺧﻼﻑ، ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﺩ"
ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻦ ﺷﺒﻬﺎ ﺑﺎ ﻭﺍﻧﺘﺶ ﻣﯿﺮﻩ ﺩﺯﺩﯼ.ﻧﻨﻪﺵ ﻫﻢ
ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﺩﻕ ﮐﺮﺩ، ﻣُﺮﺩ...! :|
ﺧﺎﻧﻤﺎﯼ ﻋﺰﯾﺰ...!.
عزیزان من...!.
ﺍﯾﻨﻘﺪ ﺷﻴﮑﻢ ﻭ ﮔﻮﻧﻪ ﻭ ﻟﺐ ﻭ ﺩﻣﺎﻏﺎﺗﻮﻧﻮ ﻋﻤﻞ ﮐﺮﺩﻳﻦ..
ﺍلاﻥ ﺗﻮ ﺧﻴﺎﺑﻮﻥ ﻫﺮﭼﯽ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻣﻴﺒﻴﻨﻴﻢ ﺷﮑﻞ ﺳﻴﻨﺪﺭﻻﺱ...
ﻫﺮﭼﯽ ﺑﭽﻪ ﻣﻴﺒﻴﻨﻴﻢ ﺷﮑﻞ ﺳﻤﻨﺪﻭﻥ...
خوب نکنین همچین !!!!
امـــروز ســر کلاس استــادمون برگشــت مارو نصیــحت کنه!
گف زمــانه مــا کــه دانــشـگاها اینجـــوری نبود!
منم اومدم حرفشــــو تایید کنم گفتــــم: بععععله استاد زمان شما دانشگاه ها سیاه سفید بودن! :دی
مرتیکه زد حذفم کـــــــــرد :|
عاخه اســـتادم اینقدر بی جنبــــه!
همــــون باس تیکه بندازم تاییدشــــون کنم همینجوری میــــشه! :|
آدم به خدا خیانت کرد!
.
.
.
.
.
.
خدا درد آفرید!
غم آفرید! تنهایی آفرید! بغض آفرید!
اما راضی نشد! کمی فکر کرد!
و آنگاه عشق آفرید! نفس راحتی کشید!
انتقامش را گرفته بود از آدم …!
یکی از لذتهای که تو بچگی خیلی باهاش حال میکردیم این بود که
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.وقتی داشتیم دفترمونو مینوشتیم به اون طرفی که ورقهاش زیاد بود میرسیدیم کلی حال می کردیم :)))))
چی شد وبلاگ درست کردی؟؟؟؟؟؟؟
دلیل اصلیت چی بود؟؟؟؟؟؟؟
بچه هات خیلی بزرگن؟؟؟؟؟؟
یا کوچولون؟؟؟
من فضولم نه؟؟؟؟؟؟
اقاتون چکار میکنه؟؟؟؟
نمیدونم احساس میکنم میشناسمتون
یعنی من اینجوری فک میکنم
شما کجایی هستین؟؟؟؟
کجا زندگی میکنین؟
ویه سوال بی معنی
این که دلیل اصلی تو برای ازدواجتون چی بود؟؟؟؟؟؟؟؟
چراشو بعد بهتون میگم
ببخشید زیاد سوال پرسیدم
میام تو وبت جوابتو میدم
به یکدیگر مِهر بورزید اما از مِهر بَند نسازید
بگذارید که مِهر دریای مواجی باشد در میان دو ساحل روح های شما …
سالهــــــــــا دویده ام
با قلبـــــــــی معلق و پایـــی در هــــوا
دیگــــر طــاقت رویاهــــایم تمــــــــــام شده است
دلــــــــــم رسیدن می خواهــــــد . . .
وقتی که می رفتی، بهار بود
تابستان که نیامدی، پاییز شد
پاییز که برنگشتی، پاییز ماند
زمستان که نیایی، پاییز می ماند
تو را به دل پاییزی ات
فصلها را
به هم نریز
میگوینــد: بــاران کــه میزنــد ,
بــوی " خــاک "بلنــد می شــود....
امــا ,اینجــا بــاران کــه میزنــد ;
بــوی " خاطــره " بلنــد میشــود ........................!
راستی...
"دوستی"چقدر می ارزد؟؟
قدر یک کوه طلا؟
یا که سنگی سر راه؟؟
چه تفاوت دارد!!
کاش هر قدر که هست,از ته دل باشد!!.
" ﺳﺎﻋﺖ ﻫﺎ ﺯﯾﺮ ﺩﻭﺵ ﺑﻪ ﮐﺎﺷﯽ ﻫﺎﯼ ﺣﻤﻮﻡ ﺧﯿﺮﻩ ﻣﯿﺸﯽ . . . ! "
یه جورایی این جمله به دلم نشست ... !
کاش می شد:
کاش می شد در زمان عاشقی
عشق را در هر کجا فریاد زد
در زمان گیر دار زندگی
لحظه ها را یک به یک احساس داد
کاش می شد در شمار لحظه ها
عشق بی قید و قفس را یاد کرد
در حضور گرم و پرشور دو دست
لذت با هم شدن را یاد کرد
کاش می شد در کنار یکدگر
از حصار این مکان آزاد شد
در کنار جاده های بی کسی
عطر زیبای من تو ما شدن را یافت کرد
کاش می شد در دل مرداب غم
شادی یک دل شدن را داد زد
بر در دیواره های قلبمان
عکس عشقی جاودان را قاب کرد
اسم های مجــازی
تصویر های مجــــازی
مشخصات مجــــازی
و در بین این همه چیزهای مجازی
تنـــها یک چیز حقیقت دارد
تنـــهایی “ من و تـــو ”…
بــه ایــن فـکــر مـیـکـنم
لالایـــی هــای مـــادرم
زیــر کــدام بـالشتکــ کـودکــی هــایـم جــا مانــده؟
شـایـد هــنـوز بـشـود آســوده خــوابـیـد...