دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

افسوس...





افسوس که من و " تو "


دور از هم پیر میشویم


و


طعم شیرین تاب دادن


نوه هایمان را هیچوقت نمیچشیم چقدر حیف که


حساب موهای سپیدت را


نمیتوانم نگه دارم


و


چروک دور چشمهایت


دور از چشم من


عمیق میشوند


چقدر دلم میخواست


وقتی نمره عینکت را

 

بالا میبردی و


عصای تازه میخریدی


کنارت باشم



آنوقت خودم


دو نمره از چشمانم و


کمی از قوت پاهایم را


دو دستی تقدیمت میکردم



چقدر تلخ که


اجبار از خواستن


قویتر است



چه حیف


اما من و " تو "


دور از هم پیر میشویم






نظرات 111 + ارسال نظر
دنیا پنج‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1396 ساعت 04:57 ب.ظ http://www.bloodorange94.blogfa.com

عالی وغم انگیز

تشکر از حضورگرمت

محمد شنبه 3 تیر‌ماه سال 1396 ساعت 08:44 ق.ظ http://sibezendegii.mihanblog.com

سلام
حتما سر بزن!!!

سلام
چشووووم

عمو علی دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1396 ساعت 09:29 ق.ظ

سلام شما هم دیگه بی حوصله شدی نمیای وب

مهرزاد سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1395 ساعت 03:25 ب.ظ http://www.ghooyetanha.mihanblog.com

گاهى رابطه ات را زمین بگذار
و تا میتوانى فاصله بگیر
دست بزن زیرِ چانه ات و از دور تماشایش کن
تحلیلش کن
ببین اصلاً ارزشش را دارد برگردى دوباره؟؟
گاهى آنقَدر غرق میشویم در رابطه هایمان
که کور میشویم
کر میشویم
فاصله همیشه هم بد نیست!

مهرزاد شنبه 11 دی‌ماه سال 1395 ساعت 08:26 ب.ظ http://www.ghooyetanha.mihanblog.com

انگشتانم را فرو می برم در چشمانم …
این سد اگر فرو بریزد ، دنیا را آب خواهد برد

عمو علی جمعه 10 دی‌ماه سال 1395 ساعت 08:02 ق.ظ http://akbarforghani.blogfa.com/

سلام صبح به خیر

خوبی خوشی سلامتی چه خبر؟

سلام عمو
صبح عالی متعالی
خوبیم به خوبیتون

مهرزاد شنبه 27 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 08:36 ق.ظ http://www.ghooyetanha.mihanblog.com

برای دل بستن

باید دلت را

به دلش گره بزنی

یکی زیر...

یکی رو...

مادر بزرگم میگفت

" قالی دستباف مرگ ندارد..."

مهرزاد جمعه 12 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 10:50 ق.ظ http://www.ghooyetanha.mihanblog.com

کاش آدمها هم به شرط چاقو بودند

قبل از راه دادن به حریمت
یا از سرخی قلبشان مطمئن می شدی

یا دست کم از
چشم سفیدیشان.

مهرزاد جمعه 5 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 09:20 ب.ظ http://www.ghooyetanha.mihanblog.com

گاهی وقتها "شیرها"
روزهای زیادی رو گرسنه میخوابند!
چون نه مثل کفتار لاشخورند
و نه مثل روباه دزد!
آنها شیر هستند،لاغر می شوند،
اما اصالتشان را از دست نمی دهند!

محمد یکشنبه 30 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 09:30 ق.ظ http://sibezendegii.mihanblog.com

سلام دوست عزیز
خوبین؟
بالاخره بعد از مدتها آپ شدم
منتظر حضور سبزتون هستم...

سلام
بسیار عالی
الان میام

mehrzad سه‌شنبه 25 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 09:36 ب.ظ http://www.ghooyetanha.mihanblog.com

و منتظری اون بیاد سمتِت،
اون منتظره تو بری سمتِش!

آخرَم یکی میاد سمت تو
یکی میره پیش اون،
این رابطه هم خراب میشه!

به همین سادگی،
غرور با پنبه سر میبره!

(../h)تنها... چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 09:14 ب.ظ http://www.hasrateh.blogfa.com

سلام ..
فدات شادی جون منم خوشحالم که تونستم برگردم...

تو پیج اینستام منتظرتمHOSEIN1994BH
وتلگرامم telegram.me/hb1420
منتظرتم

سلام دوست من
اینستا ندارم متاسفانه

عمو علی یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 05:20 ق.ظ http://akbarforghani.blogfa.com/

سلام

چراااااااااااا؟

سلام عمو
چون شدنی نبودش

هنرمند جمعه 14 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 05:12 ب.ظ http://www.honar5556.blogfa.com

خانه‌ام ابری است
یکسره روی زمین ابری ست با آن.
از فراز گردنه خرد و خراب و مست
باد می‌پیچد.
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس من!
آی نی‌زن که ترا آوای نی برده‌ست دور از ره کجایی!
..............................................................
سلام[گل]

سلام از ماست جناب هنرمند

مهرزاد جمعه 14 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 03:02 ب.ظ http://www.ghooyetanha.mihanblog.com

همه اخطار ها “زنگ” ندارند

گاهی “سکوت ”

آخرین “اخطار” است .

حدیث چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 11:32 ق.ظ http://terane1368.blogfa.com

سلام شادی جان حدیثم زخمی روزگار خوبی بی معرفت احوالی نمیگیری
ابجی برگردین به جمع قبلیمون
از جوجو خبری داری ؟ ادرسی شمار ای چیزی ؟

سلام عزیزم
ای جوووووووونم خوبی حدیث جان
منکه هستم کموبیش میام سر میزنم به وبم
نه والا خبری ندارم قربونت

هنرمند دوشنبه 10 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 05:16 ب.ظ http://www.honar5556.blogfa.com

مدادرنگی هایت رابردار
امروز قلبت راعاشقتر رنگ کن
آسمان دلت را آبی تر و خط لبخندت را عمیق تر!
امروز لحظاتت را ازنگاه خدا نقاشی کن و رنگهایی روح نواز برآن بزن!

سلام و درود[گل]

سلام عرض شد

مهرزاد پنج‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 04:22 ب.ظ http://www.ghooyetanha.mihanblog.com

تمام دنیامحله کوچکی است که تو در آن متولد میشوی و من میان بازی بچه های محله ..به عشق تو پیر میشوم

عمو علی دوشنبه 3 آبان‌ماه سال 1395 ساعت 10:27 ب.ظ http://akbarforghani.blogfa.com/

سلام و ارادت

سلام عمو خوبین؟

عمو علی جمعه 30 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 12:03 ب.ظ http://akbarforghani.blogfa.com/

سلام خوبید؟ خبری نمی گیری؟

سلام عمو
ممنونم خوبم شما خوبین
شرمنده یه مدت وبلاگ نیومده بودم

مهرزاد یکشنبه 25 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 05:43 ب.ظ http://ghooyetanha.mihanblog.com

آنهایی که ما را ترک می کنند ،
از خودشان جنازه‌ای باقی‌ می گذارند
به نامِ خاطره !
جنازه‌ای که نه می‌‌شود دفنش کرد
نه فراموش ..
=====================
سلام .حالتون خوبه ؟

سلام مهرزاد خان
خوبم به خوبیت دوست من

آبی آبدانانی شنبه 24 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 11:00 ب.ظ http://abi-abdanani.blogfa.com

آبی آبدانانی جمعه 23 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 10:11 ق.ظ http://abi-abdanani.blogfa.com

سلام،چه خوبه که هنوزم اینجایی...
دلخستگیت رو تموم کن دیگه زندگی ادامه داره ...

سلام
بله دارم ادامش میدم منم

آبی آیدانانی سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 12:11 ب.ظ http://abi-abdanani.blogfa.com

[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
"فاصله ی ما تا مرگ گاهی
فقط به اندازه ی یک نفر است.
این یک نفر را که بردارید ،
فقط می ماند مرگ."
با هـــــم و همـــــراه هـــــم باشیم
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]

mohammad جمعه 16 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 03:38 ب.ظ http://cafetia.blogsky.com

سلام

وبلاگ خوبی داری....
اگه دوست داشتی به وبلاگ منم بیا و کامنت بزار..

سلام
ممنونم به روی چشمم

مهرزاد جمعه 16 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 10:37 ق.ظ http://ghooyetanha.mihanblog.com

گرگ روزگار بودیم...
شغال ها هم جرات رویا رویى با ما را نداشتند...
حال که توبه کرده ایم...
آهو ها هم برایمان خط و نشان می کشند...
درست است که ما رفته ایم اما به آهوها بگویید در قلمروی ما با احترام عبور کنند!!!
که توبه گرگ مرگ است !!!
==================
سلام.غیبت صغری داری ؟

سلام
بله درسته یکم درگیر بودم شرمنده

مهرزاد پنج‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 09:09 ق.ظ http://www.ghooyetanha.mihanblog.com

در قُطب شمال گُرگ ها را اینگونه شکار میکنند، روی تیغه ای بُرَنده مقداری خون میریزند و آن را در قالب یخی قرار داده و در طبیعت رها میکنند. گرگ آن را می بیند و به طمع خون لیس میزند. یخ روی تیغه کم کم آب می شود و تیغه ی تیز، زبان سرد و بی حس شده ی گُرگ را می بُرد. گٌرگ خون بیشتری را می بیند. و به تَصّور و خیال اینکه شکار و طعمه خوبی پیدا کرده. بیشتر و بیشتر لیس میزند. اما نمیداند یا نمیخواهد بداند که با آن حرص وصف ناشدنی و شهوت سیری ناپذیر ،دارد خون خودش را می خورد، آنقدر ازآن گُرگ زبان بسته خون میرود تا بدست خودش کشته می شود، نه گلوله ای شلیک میشود و نه حتی نیزه ای پرتاب،!! امّا گُرگ با آن همه #غرورش# سرنگون میشَود.

شکست ها و نِگرانی هایت را رَها کن ،
خاطراتت را نمی گویَم دور بریز امّا قٰاب نکن بر دیوارِ دلت... در جاده ی زندگی ، نگاهَت به عقب باشد" زَمینْ میخوری/زَخْمْ بر میداری/ و دَرد میکشی، نه از بی مهری کسی دلگیر شو، و نه به مُحَبَتِ بیش از حَدِ کسی دلگَرم... بخاطر آنچه که از تو گرفته شده دلسرد مباش" تو چه می دانی؟؟ شاید..... روزی....ساعتی......آرزوی نداشتنش را میکردی! تَنْهٰا اعتماد کن و خود را به او بسپار...... هیچ کس آنقدر قوی نیست که ساعت ها برعکس نفس بکشد. در آینده لبخند بزن....
این همان جاییست که باید باشی! هیچکس تو نخواهد شد

مهرزاد جمعه 2 مهر‌ماه سال 1395 ساعت 12:37 ب.ظ http://ghooyetanha.mihanblog.com

آدمهایی که شما را بارها و بارها می آزارند مانند کاغذ سمباده هستند

آنها شما را می خراشند و آزار می دهند

اما در نهایت شما صیقلی و براق خواهید شد و آنها مستهلک و فرسوده

مهرزاد سه‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 11:55 ق.ظ http://ghooyetanha.mihanblog.com

دنیا پر از تباهی است،
نه به خاطر وجود آدمهای بد،
بلکه به خاطر سکوت آدمهای خوب.

گرگ همیشه گرگ می زاید
گوسفند همیشه گوسفند.
تنها فقط انسان است
که گاهی گرگ می زاید
و گاهی گوسفند.

وقتی برنامه های شعبده بازی رو نگاه میکنم متوجه نکته خوبی میشم:
مردم برای کسی دست میزنن که گیجشون کنه،
نه آگاهشون!!!..
=====================
سلام و عرض ادب شادی عزیز. چرا کامنت میدی ادرس نمیذاری؟

سلامو درورد مهرزاد خان
والا قبلا آدرس میذاشتم پیامم سند نمیشد برات اما الان امتحان کردم درست شده بود

زهرا دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 09:34 ب.ظ http://newhearts.blogsky.com

شادی جونم تو چه رشته ای خونده بودی
تو هم دلهره داشتی
تو هم ب مامانت خیلی وابسته بودی

من انسانی خوندم جیگر
نمیدونم ازش جدا نشدم تاحالا اما جدیدا که زیاد میره تهران دلم طاقت نمیاره راستش

زهرا دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 09:33 ب.ظ http://newhearts.blogsky.com

نتایج دانشگاه ازاد هم نیومده
دندون پزشکی شیراز زدم
شیراز پزشکی ازاد نداشت...
خدا خودش کمک کنه!!!!

انشالله هرچی دلت میخاد بشه عزیزم

زهرا دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 09:32 ب.ظ http://newhearts.blogsky.com

بابام ب زور جلو خودشو گرفت ها!!!!!!!
لبخند زد!
بهم دست داد
ماچم کرد
و گفت
مبارکت باشه...
.
.
.
عجب شادی ِ سنگینی...!!!!!

ای جااااااااااااانم عزیییییییزم

زهرا دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 09:07 ب.ظ http://newhearts.blogsky.com

شادی جونم یه خبر!!!

بگو عزیز دلم سراپا گوشم

زهرا دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 09:07 ب.ظ http://newhearts.blogsky.com

شادی جونمممممممممممممممممممم!!!!سلام !
جواب نظرهایی ک گذاشته بودم رو دادی!
چه باحال!
تو یه مامانی باحالی!1
هم مامانی هم همسر هم کودک درونت فععععععالللللللل

سلام به روی ماهت گل من
فدات عشقم عزیز دلمی خانومم
کودک درون خوب گفتی

بابک دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 01:05 ب.ظ http://babak59.blogfa.com

عالم از ناله عشاق مبادا خالی

که خوش آهنگ و فرح بخش هوایی دارد

بابک دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 01:01 ب.ظ http://babak59.blogfa.com

تا که جان در گرو حضرت جانان دارید
آنچه بایست بدارید ، به دل ، آن دارید
خنده گرم شما جان و دلم روشن کرد
من که میدانم ازاین خنده فراوان دارید
دل ما سرد شد از سردی دی ماه ولی
ظاهرا دردل و جان بوی بهاران دارید
حس دیدار شما ، حس شکوفایی داشت
بخدا در دل خود ، رحمت باران دارید
همه ی جان و دلم پیشکش جان شما
که شما جان و دلی وسعت انسان دارید
تادوتا چشمه نوشین شما جوشان است
هدیه یک زندگی راحت و ارزان دارید
این غزل هدیه من ، حد بضاعت این است
گرچه صد دفتر و دیوان غزلخوان دارید ...

بابک دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 12:57 ب.ظ http://babak59.blogfa.com

گذار فاصله بر خیزد از میان
من عاشقم به خرده نگاهی که آشناست
در آرزوی آنکه ، صدایم کنی تو باز
من دلخوشم به عهد و قراری که بین ماست
دلبست مهربانی و عشقی که با شماست
بر گشته ام دوباره غریبانه تر ز پیش
این است حاصلی که درو کرده ام ز خویش
دیگر نمی روم ،
که بی تو غریبم به هر دیار
آورده ام دلم بسپارم به دست تو
یک خنده از تو ، مرا می برد به عرش
رخصت دهی دو رکعت عاشقی کنم ؟
آیا شود بنشینم کنار تو ؟
من باشم و تو باشی و این میل عاشقی
آغوش را اگر بگشایی ، رسیده ام
وقت است تا که بگیری دو دست اشک
رازی نهفته در سلام تو ، در لحظه وداع
بدرود ، نه
حلاوت زیبای یک درود
مهمانِ تو ،
چگونه بماند به پشت در
پایان این نماز ،
سر آغاز عاشقی ست
وقتی سلام
نقطه ی آغاز گفتگوست
ای آشنا ، سلام ...

بابک دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 12:56 ب.ظ http://babak59.blogfa.com

سیه چشمی، به کار عشق استاد،
به من درس محبت یاد می داد!

مرا از یاد برد آخر، ولی من
بجز او، عالمی را بردم از یاد!

بابک دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 12:54 ب.ظ http://babak59.blogfa.com

پایـــیز را دوســت دارم ...
به خاطــر غریب و بی صدا آمدنـش
رنــگ زرد زیبا و دیـــوانه کــننده اش
خش خش گوش نــــواز برگ هایـش
صدای نم نم باران های عاشــقانه اش ...

بابک دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 12:50 ب.ظ http://babak59.blogfa.com

من چه خوش بین بودم
همه اش رویا بود
و خدا می داند
سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود

بابک دوشنبه 29 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 12:42 ب.ظ http://babak59.blogfa.com

گاهی نه آشنا دردت رامیفهمد نه حتی صمیمی ترین دوست!!!



گاهی باید تنهایی.. .دردرا فهمید.. .تنهایی،خلوت کرد...



تنهایی آرام شد ..وتنهایی خدامیداند. .چه میگذرد دردلت..!!

زهرا جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 05:18 ب.ظ http://newhearts.blogsky.com

خووووووووبیییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟
این روزا چه میککنی

فدات زهرا جونم خوبم به خوبیت عزیز دل
زندگی بچه داری شوهرداری سخت ترین کار دنیا

زهرا جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 05:17 ب.ظ http://newhearts.blogsky.com

خیلی خلوته!!!

آره بچه ها دیگه کمتر میان وبلاگ

زهرا جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 05:16 ب.ظ http://newhearts.blogsky.com

شادی جونم چکارا میکنی
چ خبراااااااااا
یه حرفی بزن دلم وا شه مثل قبلن ها!!!!
دلم برا حرف زنت تنگ شده

ای جونم عزیییییزم چی بگم برات خانومم

زهرا جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 05:15 ب.ظ http://newhearts.blogsky.com

سلااااااااااااااام!!!!

سلام به روی ماهت

بابک جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 12:28 ب.ظ http://babak59.blogfa.com

زیرگوشم باز میپیچید صدای مست تو
بازتاب کوک آوایت شنیدن عالی است
از فرازچین و واچین دو تا بازوی تو
نرم نرمک با نوک دندان گــَــزیدن عالی است
عطر گیسوی تو در جان و دلم پیچیده باز
دست در ابریشم مویت کشیدن عالی است
کُـنـج گرم ونرم آغوش تو هرشب تا سحر
گُـر گِـرفتن ، گپ زدن یا آرمیدن عالی است
نیمه شب باچشم خواب آلوده چشمان تورا
بسته درآغوش خود دزدانه دیدن عالی است
یاد بیدادی که چشمت دم به دم برباد داد
بعد عمری درغزل باز آفریدن عالی است ...

بابک جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 12:28 ب.ظ http://babak59.blogfa.com

خدا چو صورت ابروی دلگشای تو بست

گشاد کار من اندر کرشمه‌های تو بست

مرا و سرو چمن را به خاک راه نشاند

زمانه تا قصب نرگس قبای تو بست

ز کار ما و دل غنچه صد گره بگشود

نسیم گل چو دل اندر پی هوای تو بست

مرا به بند تو دوران چرخ راضی کرد

ولی چه سود که سررشته در رضای تو بست

چو نافه بر دل مسکین من گره مفکن

که عهد با سر زلف گره گشای تو بست

تو خود وصال دگر بودی ای نسیم وصال

خطا نگر که دل امید در وفای تو بست

ز دست جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت

به خنده گفت که حافظ برو که پای تو بست

بابک جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 12:27 ب.ظ http://babak59.blogfa.com

تا که جان در گرو حضرت جانان دارید
آنچه بایست بدارید ، به دل ، آن دارید
خنده گرم شما جان و دلم روشن کرد
من که میدانم ازاین خنده فراوان دارید
دل ما سرد شد از سردی دی ماه ولی
ظاهرا دردل و جان بوی بهاران دارید
حس دیدار شما ، حس شکوفایی داشت
بخدا در دل خود ، رحمت باران دارید
همه ی جان و دلم پیشکش جان شما
که شما جان و دلی وسعت انسان دارید
تادوتا چشمه نوشین شما جوشان است
هدیه یک زندگی راحت و ارزان دارید
این غزل هدیه من ، حد بضاعت این است
گرچه صد دفتر و دیوان غزلخوان دارید ...

بابک جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 12:27 ب.ظ http://babak59.blogfa.com

ساقی به نور باده برافروز جام ما

مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما

ما در پیاله عکس رخ یار دیده‌ایم

ای بی‌خبر ز لذت شرب مدام ما

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما

چندان بود کرشمه و ناز سهی قدان

کاید به جلوه سرو صنوبرخرام ما

ای باد اگر به گلشن احباب بگذری

زنهار عرضه ده بر جانان پیام ما

بابک جمعه 26 شهریور‌ماه سال 1395 ساعت 10:21 ق.ظ http://babak59.blogfa.com

میبوسمت اگر چه حلال تو نیستم

میبوسمت اگر چه که مال تو نیستم

جز من، شکارِ هر چه که آهوست

در سر است

گویی فقط منم که غزال تو نیستم

در باغ سیب خاطرِ تو روی شاخه هاحتی

به بخت میوه ی کال تو نیستم

خوشبخت برف که بنشیند به شانه ات

بد بخت من که دُورِ تو شال تو نیستم

گیرم که یوسفم! وَ به چاهم! چه فایده

وقتی درون گونه ی چال تو نیستم

در نقشه ها همیشه تو بالاتر از منی

من هر قَدَر که سبز! شمال تو نیستم

میرانی ام به اینکه حرامم به تو ولی

میبوسمت اگر چه حلال تو نیستم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد