دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

چلچله گی یک زن...






 چلچله گی یک زن...


چهل و چند سالگی یک زن را هرکسی 


نمیفهمد. چهل و چند سالگی یک      


 زن یعنی جمع دلفریبی و شیطنت 


ضرب در وقار و متانت. 



زن چهل و چند ساله را توی یک 


مهمانی با لباس شب مشکی و موهایی 


که 


از پشت سر جمع کرده باید دید، 


لباس بلندی که گاه روی زمین 


کشیده 


می‌شود، خرامیدنش و گام های 


شمرده شمرده اش را. زن چهل و 


چند 


ساله تازه اول پختگی ست، سرشار از 


هوشی زنانه و زیبایی دوچندان. 


شبیه نسیم خنکی که عصر یک روز 


تابستانی روی پوست عرق کرده 


صورت می وزد، شبیه صدای دل 


انگیز خوردن باران روی برگها، شبیه 


هرچه که تو را  وارد یک خلسه 


شورانگیز میکند. 


زن چهل و چند ساله مخدری ست که 


زندگی را سر حال می آورد. زن 


چهل و چندساله یک نقاشی بی نقص 


است از مجموعه هر آنچه میشود 


در یک قاب جمع کرد....



تقدیم به خانم های چهل وچندساله.  









نظرات 111 + ارسال نظر
مامیترا شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1397 ساعت 12:00 ب.ظ

از قدیم رسم بود
که اگر ستاره دنباله دار دیدی آرزو کنی
اگر قاصدک دیدی آرزو کنی[گل]

شبگرد تنها.... چهارشنبه 19 دی‌ماه سال 1397 ساعت 12:25 ق.ظ

سلام متن زیبا و جالبی بود

سلام ممنونم از شما شبگرد تنها

محمد چهارشنبه 14 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 11:04 ب.ظ

سلااااام
خیلی زیباس
عشق چیز عجیبیه

تشکر

donya سه‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 02:54 ب.ظ

ما دو پیراهن بودیم

بر یک بند...

یکی را باد برد،

دیگری را

باران هر روز خیس می کند...



"رویا شاه حسین زاده"

درود سپاس ازحضورت واشعارزیبای ارسالیت گلم
شادباشی, وخوب

خواهش خانومی

مهران پنج‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 12:27 ق.ظ http://mehran-kh45.blogfa.com/

هر کسی که ملاقات میکنید در حال جنگ در میدانیست که شما هیچ چیز درباره‌اش نمی‌دانید.

“مهربان باشید. همیشه.”

donya سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 03:05 ق.ظ

لالاییِ غمگینی ست جهان

و آنکه هنوز به خواب نرفته

عذابِ بیشتری می کشد


((پریسا صالحی))

donya سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 03:01 ق.ظ

دور از تو

فواره‌ی بی‌قرارم

پرپر می‌زنم

که از آسمانِ تهی

به خانه ی اولم برگردم.

# شمس لنگرودی

donya سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 02:59 ق.ظ

از من گذشت و من هم از او بگذرم ولی،
با چون منی به غیر محبت روا نبود.

شهریار

donya سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 02:57 ق.ظ

به خدا کافر اگر بود به رحم آمده بود
زان همه ناله که من پیشِ تو کافر کردم!!


#شهریار

دنیا سه‌شنبه 6 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 02:55 ق.ظ

درود سپاس ازحضورت گلم
زیبابینی
شادباشی وخوب

خواهش وظیفس فدای تو

دنیا یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 06:13 ب.ظ

حال مرا دید و کمی آهسته تر رفت
با من "مدارا" کردنش را دوست دارم!

#هاتف_مهدی_قنبری

مهران یکشنبه 4 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 12:42 ق.ظ http://mehran-kh45.blogfa.com/

یک خنده میتواند فاتح دلتنگی باشد؛

donya پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 11:41 ق.ظ

از او پرسیدم:

مگر تو در کجای این جهانِ هستی زیسته ای،

که هیچ کسی از سرگذشت تو خبر ندارد؟

کمی سکوت کرد...

به آرامی گفت:

«در آغوش کسی که

فکر می کردم دوستم دارد!»



"علیرضا اسفندیاری"

از کتاب: مکالمه ی غیر حضوری

donya پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 11:38 ق.ظ

دور از تو

فواره‌ی بی‌قرارم

پرپر می‌زنم

که از آسمانِ تهی

به خانه ی اولم برگردم.

# شمس لنگرودی

donya پنج‌شنبه 1 آذر‌ماه سال 1397 ساعت 11:34 ق.ظ

کاش کسی بیاید

خیلی بچه گانه

آدم را ده تا دوست داشته باشد

کم ...

ولی واقعی

ولی واقعی.

#رضا باقری

donya چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 01:37 ب.ظ

اگر مرا ببوسی
و اگر من چشم در چشم تو شوم
می ترسم از ویرانی ام
نگاه تو چون شراره ای است
که ناگهان
شعله ور می شوند
و من
به زندگانی بلند گل سرخی فکر می کنم
که بی هیچ تشویشی
در انتظار جاودانگی ست



"آلدا مرینی"

مترجم: اعظم کمالی

donya چهارشنبه 30 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 01:34 ب.ظ

شالت تمام شد،

بافتم...

نمی دانم چند گره دارد،

اما...

هر بار که باد بوزد

چندین هزار بوسه

دور گردنت خواهد پیچید...



"منیره حسینی"

donya سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 06:48 ب.ظ

برایم حرفى بیاور از جنس باران



زلال و خنک



که چشمهایم را با آن بشویم



و کوره ى دلتنگیم را خنک کند



حرفى مثل" هستم "



مثلِ " تنهایت نمیگذارم"



مثلِ " دوستت دارم"...



((آرزو پارسى))

donya سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 06:46 ب.ظ

و درد

که این بار پیش از زخم آمده بود

آنقدر درخانه ماند

که خواهرم شد.

با چِرک پرده ها

با چروکِ پیشانی دیوار

کنار آمدیم

و تن دادیم

به تیک تاکِ عقربه هایی

که تکه تکه مان کردند

پس زندگی همین قدر بود؟

انگشت اشاره ای به دور دست ؟

برفی که سال ها

بیاید و ننشیند ؟

و عمر

که هرشب از دری مخفی میآید

با چاقویی کُند .

ماه

شاهد این تاریکیست

و ماه

دهانِ زنی زیباست

که در چهارده شب

حرفش را کامل میکند.

و ماهی سیاه کوچولو

که روزی از مویرگ های انگشتانم

راه افتاده بود

حالا در شقیقه هایم می چرخد

در من صدای تبر می آید !

در من

فریادهای درختی ست

خسته از میوه های تکراری

من، ماهیِ خسته از آبم !

تن مى دهم به تو

تور عروسی غمگین!

تن می دهم

به علامت سوالِ بزرگی

که در دهانم گیرکرده است

پس روزهایمان همین قدر بود ؟!

و زندگی آنقدرکوچک شد

تا در چاله ای که بارها

از آن پریده بودیم

افتادیم .

#گروس عبدالملکیان

donya سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 01:56 ب.ظ

دوست داشتن...

فقط گفتن دوستت دارم نیست!

بگذار دوست داشتنت...

شبیه نشانی خانه ای باشد...

که نه از کوچه اش معلوم است...

نه از رنگ درش...

و نه از پلاکش...

و فقط آن را از عطر گل های باغچه اش میشناسی...

#محسن_حسینخانی
www.bloodorange94.blogfa.com

donya سه‌شنبه 29 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 01:54 ب.ظ

مثل یک ساعت از رونق و کار افتاده

هر که در عشق رکب خورده کنار افتاده

فصل تا فصل خدا بى تو هوا یک نفره است

از سرم میل به پاییز و بهار افتاده

هر دو سرخیم ولى فاصله ی ما از هم

پرده هایى است که در قلب انار افتاده

پیش هم بودن و هم جنس نبودن درد است

آه از آن سیب که در پاى چنار افتاده

حس من بى تو به خود نفرت دانشجویى ست

از همان درس که در آن دو سه بار افتاده

سهمم از عشق تو عکسى ست که دیدم آن هم

دستم آنقدر تکان خورد که تار افتاده!

"سید سعید صاحب علم"

درود سپاس ازحضورت واشعارارسالی زیبات گلم
شادباشی وخوب

خواهش خانومی

مهران دوشنبه 28 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 08:13 ب.ظ http://mehran-kh45.blogfa.com/

قدر بدانید" داشتنها " را مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است

[ بدون نام ] شنبه 26 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 11:31 ب.ظ

عشق صیدیست که تیرت به خطا هم برود، لذتش کنج دلت تا به ابد خواهد ماند مولانا

donya جمعه 25 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 02:25 ب.ظ

دوست ترت دارم،از هر چه دوست

ای تو به من

از خود من خویشتر،

دوست تر از آنکه بگویم چقدر

بیشتر از

بیشتر از

بیشتر...

#قیصر امین پور

donya جمعه 25 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 06:30 ق.ظ

درود سپاس ازحضورت واشعارارسالی زیبات گلم
شادباشی وخوب
روزگارت خوش

donya جمعه 25 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 06:29 ق.ظ

لالاییِ غمگینی ست جهان

و آنکه هنوز به خواب نرفته

عذابِ بیشتری می کشد


((پریسا صالحی))

donya جمعه 25 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 06:27 ق.ظ

برایم حرفى بیاور از جنس باران



زلال و خنک



که چشمهایم را با آن بشویم



و کوره ى دلتنگیم را خنک کند



حرفى مثل" هستم "



مثلِ " تنهایت نمیگذارم"



مثلِ " دوستت دارم"...



((آرزو پارسى))

مهران جمعه 25 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 12:29 ق.ظ http://mehran-kh45.blogfa.com/

بسیار زیبا بود

ممنونم آق مهران مرسی از حضور گرمت

donya پنج‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 05:30 ب.ظ

مجنون اگرچه چندی ست ...

دست از جنون کشیده ...!!

لطفاً به او بگویید:

" لیلا ادامه دارد ... " !!!


#نفیسه سادات موسوی

donya پنج‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 05:28 ب.ظ

تو را از شاخه می‌چینم

که برایم گنجشک باشی،

این ‌روزهای سکوت و وحشت را

پُر از آوازِ رفتن کنی.



تو را از شاخه می‌چینم

که برایم خورشید باشی،

این نگاه‌های سرد و خالی را

پُر از گرمای دوست داشتن کنی.



تو را از شاخه می‌چینم

در دلم می‌کارم:

گنجشکی که همیشه می‌خواند.

خورشیدی که همیشه می‌تابد.



"رضا کاظمی"

دنیا غلامی پنج‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 10:38 ق.ظ

پشت چراغ قرمزها

چشم هایی قرمز

ماجرای بارانی من ونیامدنت

ادامه داردهنوز...

#دنیا غلامی
www.bloodorange94.blogfa.com

دنیا غلامی پنج‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 10:34 ق.ظ

بوسه های گوگردی ّ خداحافظی بی رحمند



این شعر را

کبریت های سوخته خوب می فهمند...

#دنیا غلامی

دنیا غلامی پنج‌شنبه 24 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 10:31 ق.ظ

با تو دنیای سنگ ها را شناختم

با من شعرشدن را تجربه کردی

وقتی عصرهای پاییزی

کنارشومینه ی دلتنگی هایم

شال گردنی

ازجنس بوسه های نبودنت می بافتم ...

#دنیا غلامی
www.bloodorange94.blogfa.com

donya چهارشنبه 23 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 07:21 ب.ظ

درود سپاس ازحضورت گلم
شادباشی وخوب

قربونت خانومی

donya چهارشنبه 23 آبان‌ماه سال 1397 ساعت 07:20 ب.ظ

دلم به دست های تو خوش بود

به اینکه این بهار

پاییز را از لباس هایم می تکانی !

به اینکه خط به خط دستم

پر از دست خط تو باشد.

به اینکه قول دست هایت را

ـ ده بار تمام ـ

به انگشت هایم داده ام.



دلم به چیزهای ساده ای خوش بود

به بوییدن گل های سرت

بافتن موهات

به اینکه برای حتی یک بار

گره روسری ات

با سر حرف من باز شود !



چقدر داشتن چیزهای ساده سخت است !

مثل یک مار بی دست و پا

که هیچ وقت نتوانست برای معشوقه اش

نامه ای بنویسد

یا دست کم یک بار برایش دستی تکان بدهد !

می پیچم به دور خودم

به دور خودم می پیچم!

و دلم برای دلم می سوزد ....



"داود سوران

متن بسیار زیباو دلنشینی بود ممنونم دنبا جون

دنیاغلامی سه‌شنبه 10 مهر‌ماه سال 1397 ساعت 10:47 ق.ظ http://www.bloodorange94.blogfa.com

سلام باشعرجدیدم اپم گلم

سلام دنیا جون به روی چشمم میام الان

محمد جمعه 23 شهریور‌ماه سال 1397 ساعت 01:52 ق.ظ

سلاااااام
زیباس

سلام ممنونم

زهرا پنج‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1397 ساعت 10:39 ق.ظ http://newhearts.blogsky.com

شادی اس ام اس هام بهت رسید؟؟

سلام عزیزدلم گوشیم خاموش بود میرم روشنش کنم

دنیا یکشنبه 18 شهریور‌ماه سال 1397 ساعت 01:14 ب.ظ

زندگی نوبر انجیر سیاه ، در دهان گسِ تابستان است



زندگی ، بُعد درخت است به چشم حشره!

زندگی گل به توان ابدیت...
#سهراب سپهری

یه رهگذر جمعه 16 شهریور‌ماه سال 1397 ساعت 11:53 ب.ظ

جیگرم خون چر امروزو فردا مکنی(jigaram khone chere emrozo farda mokoni)

نکنه اون همه حرفه داری حاشا مکنی(nakone on hame harfe dari hasha mekoni)

یادته گفتی فقط من ر تو این دنیا مخوای(yadete gofti faghat man re to in donya mokhay)

حالا هر دم به ساعت دلداده پیدا مکنی(hala har dam be saat deldade peyda mokoni)

از سحر تا ناماشان تو کوچه جیجو مزنم(az sahar ta namashan to koche jijo mezenam)

جان مرگ نا شده کی پنجره ر وا مکنی(jane marg nashede kay panjerere va mokoni(

به خیالت مچزانی منه ر خنک مشی(be khiyalet mechezani mane re khonok meshi)

جلو بچه محلا منه رسوا مکنی(jolo e bache maala mane rosva mokoni)

من خودم دربو داغانم ته دگه مار نزن(man khodam darbe daghanam te dege mare nazen)

عوضی نازو نوازش منه دعوا مکنی؟؟(avazi nazo navazesh mane rosva mokoni)

نمدانی دل من نازکه با یه زنبلق(nemedani dele man nazeke ba ye zanbelegh)

مشکنه ریز مشه مشینی تماشا مکنی؟؟(meshkene riz meshe mishini temasha mokoni)

یسفم آخر قصه به زلیخا مرسه(yosofam akhare ghese be zollaykha merese)

نمدانم چر ته مجنونو لیلا مکنی(nemedanam chere te majnono layla mokoni)



آنچه خواندید برداشتی بود از وبلاگ سرخنکلایی ها www.Sorkhankolaeeha.blog.ir

ممنونم دوست رهگذر من بسیار عالی بود

زهرا جمعه 16 شهریور‌ماه سال 1397 ساعت 01:10 ب.ظ http://newhearts.blogsky.com

سلام شادی عزیزم خوبی؟ شادی میخواستم بهت زنگ بزنم وقت نکردم. همش اخر شبا یادم میفته ک امروز زنگ نزدم..

سلام به روی ماهت عزیز دلم
بی خبر نذاریما زهرایی

A l i شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1397 ساعت 02:38 ق.ظ http://pv-web.blogfa.com/

خواهش
خوبه که اینجا رو زنده نگه میدارین

موچکرررم

عمو علی جمعه 22 تیر‌ماه سال 1397 ساعت 05:45 ب.ظ http://akbarforghani.blogfa.com/

سلام بر همشهری گرامی

مدتیست پیداتون نیست؟

سلام عمو
ببخشید یه مدت نیومدم سر نزدم

donya یکشنبه 17 تیر‌ماه سال 1397 ساعت 02:04 ب.ظ

عاااااالی
اپمممممممم
www. bloodorange94. blogfa. com

مرسی دنیا جون به روی چشمم

عمو علی چهارشنبه 13 تیر‌ماه سال 1397 ساعت 09:27 ب.ظ http://akbarforghani.blogfa.com/

سلام خوبید

همشهری گرامی کم پیدا شدند؟؟؟؟؟؟؟

سلام عمو خوبم به خوبیه دوستان
شرمنده

عمو علی چهارشنبه 13 تیر‌ماه سال 1397 ساعت 09:26 ب.ظ http://akbarforghani.blogfa.com/

رفتم به در میکده با طنازی

دنبال ولنگاری و دختر بازی

ناگاه مرا گرفت با غمازی

زهرا شنبه 9 تیر‌ماه سال 1397 ساعت 01:41 ب.ظ http://newhearts.blogsky.com

سلام شادی جونم بابا نگرانم کردی دیدم نیستییییی
اره اخرین امتحانم پسفرداست.

سلام گلکم
خسته نباشی از درسو کتاب

عمو علی چهارشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1397 ساعت 06:40 ب.ظ http://akbarforghani.blogfa.com/

درباره وب

" به نامش و در پناهش "


موضوعات وبلاگ:
بهترین متن ها ، اشعار ،حکایات ، سخنان بزرگان ، جملات حکیمانه ، جملات ، مفهومی ، مغز دار ، sms ، اس ام اس، شعر های زیبا ، متن برای بیو ، متن زیبا برای بیو ، دل نوشته ، مطالب فلسفی ، طنز ، متن های تیکه دار، عکس نوشته ، انجمن ادبی ، مشاعره ، متن غمگین، متن ادبی، متن عاشقانه ، کانال شعر ، شعر عاشقانه ، شعر مناسبتی، غزل ، دوبیتی ، رباعی ، مثنوی ، شعر نو، سپید ، قصیده زندگی نامه شاعران نویسندگان و بزرگان ادب ، و ....

جهت ارتباط با مدیریت وبسایت با آیدی های زیر درتماس باشید:

(این وبلاگ با رنکینگ و آمار بازدید عالی ،به فروش میرسد)

آیدی تلگرام bermudam@
اینستاگرام kabiri99
موضوعات وب
اشعار مولانا
اشعار حافظ شیرازی
اشعار شهریار
اشعار طنز
اشعار رهی معیری
اشعار ایرج میرزا
اشعار حسین پناهی
اشعار سهراب سپهری
اشعار بیدل دهلوی
اشعار حسین منزوی
اشعار فردوسی
اشعار سعدی شیرازی
اشعار فروغ فرخزاد
اشعار قیصر امین پور
اشعار خیام نیشابوری
اشعار مهدی اخوان ثالث
اشعار محمد علی بهمنی
اشعار محمد علی رستمی
اشعار اکبر اکسیر
اشعار سیمین بهبهانی
اشعار عمران صلاحی
سید محمد رضا هاشمی زاده
اشعار سهیل محمودی
اشعار ملک الشعرای بهار
اشعار جلیل صفر بیگی
اشعار فریدون مشیری ...A
اشعار پروین اعتصامی
اشعار صائب تبریزی
اشعار هوشنگ ابتهاج
اشعار رضا نیکوکار
شعر مناسبتی
اشعار بابا طاهر همدانی
اشعار خواجوی کرمانی
اشعار دو بیتی و رباعی
اشعار احمد شاملو
اشعار کیوان شاهبداقی
اشعار عطار نیشابوری
اشعار وحشی بافقی
اشعار فایز دشتی
اشعار شفیعی کدکنی
اشعار ابوالقاسم حالت
اشعار عبدالجبارکاکایی
اشعار نیما یوشیج
اشعار نشاط اصفهانی
اشعار نجمه زارع
اشعار گروس عبدالملکیان
اشعار حزین لاهیجی
اشعار حمید مصدق
اشعار محمد حسین بهرامیان
اشعار نادر نادر پور
اشعار سایر شاعران / غزل ها ...B
اشعار محتشم کاشانی
اشعار سید حسن حسینی
اشعار افشین یداللهی
اشعار اردلان سرفراز
اشعار نظامی گنجوی
اشعار رودکی
اشعار ناصر خسرو قبادیانی
اشعار علیرضا قزوه
اشعار محمد رضا ترکی
اشعار عبید زاکانی
اشعار درویش حسن خراباتی
اشعار منوچهر آتشی
اشعار کودکانه
اشعار شاعران خارجی
اشعار شعرای افغانستانی
اشعار فروغی بسطامی
اشعار شمس لنگرودی
اشعار اقبال لاهوری
اشعار لیلا کرد بچه
اشعار شیخ بهایی
اشعار رسول یونان
اشعار عارف قزوینی
اشعار محمد صالح اعلا
اشعار معینی کرمانشاهی
اشعار سایر شاعران/ رباعی-مثنوی و ... C
اشعار شهریار قنبری
اشعار محمدرضا عبدالملکیان
اشعار سید حمید رضا برقعی
اشعار نغمه مستشار نظامی
اشعار شاطر عباس صبوحی
اشعار یوسفعلی میر شکاک
اشعار سعید بیابانکی
اشعار طاهره صفارزاده
اشعار محمدحسن بارق شفیعی
اشعار سلمان هراتی
اشعار سیما یاری
اشعار محمدعلی سپانلو
اشعار ابوسعید ابوالخیر
شعرهای مربوط به فصل بهار
شعرهای مربوط به فصل تابستان
شعرهای مربوط به فصل پاییز
شعرهای مربوط به فصل زمستان
اشعار مریم حیدرزاده
اشعار علی معلم دامغانی
اشعار کارو دردریان
اشعاری با موضوع عشق و محبت
شیما شاهسواران احمدی
اشعار فخرالدین عراقی
اشعار حبیب ساهر
اشعار مهدی سهیلی
شعر نو .........
جملات زیبا و حکیمانه
بهترین اشعار توصیفی مادر
اشعار تورج نگهبان
اشعار کاظم بهمنی
اشعار شعرای ناشناس
اشعار میلاد عرفان پور
اشعار هیوا مسیح
اشعار سلمان ساوجی
اشعار فاضل نظری
اشعار فرامرز عرب عامری
اشعار مهدی فرجی
معلم از زبان بزرگان
اشعار سید هوشنگ موسوی
اشعار علیرضا آذر
اشعار اصغر معاذی
اشعار رحیم زریان
اشعار بیژن ترقی
اشعار هما میر افشار
اشعار سنایی غزنوی
اخبار و موضوعات متفرقه اجتماعی - ادبی و ...
اشعار سنگ مزار هنرمندان و مشاهیر
اشعار عماد خراسانی
اشعار بهروز یاسمی
اشعار محمود شبستری ..............................E
اشعار محمد قهرمان
اشعار سیروس اسدی
اشعار امیر خسرو دهلوی
اشعار سیدعلی صالحی
اشعار فرخی یزدی
اشعار امید صباغ نو
اشعار محمد مهدی سیار
اشعار سیف فرغانی
اشعار اوحدی مراغه ای
اشعار خاقانی شروانی
اشعار رضی الدین آرتیمانی
اشعار هاتف اصفهانی
اشعار منوچهری دامغانی
اشعار مهستی گنجوی
اشعار حامد عسکری
اشعار محمد علی رضاپور
متن شعر ترانه
غلامرضا طریقی
متن های زیبا
جملات بزرگان
دل نوشته
اشعار آقاسی
جملات مفهومی
جملات زیبای شکسپیر
جملات زیبای آندره ژید
جملات زیبای نیچه
جملات زیبای دکتر علی شریعتی
جملات خواجه عبدالله انصاری
جملات زیبای چارلی چاپلین
جملات زیبای افلاطون
جملات زیبای الهی قمشه ای
جملات زیبای حسین پناهی
جملات کوروش بزرگ
اشعار ژاله اصفهانی
اشعار محمد سلمانی
اشعار عباس خوش عمل کاشانی
اشعار بدر الدین جاجرمی
اشعار علی نیکو (لاله)
اشعار فیض کاشانی
جملات زیبای صادق هدایت
اشعار مینا آقازاده
اشعار امیرحسین خوشحال
جملات زیبای جورج واشنگتن
جملات میلاد کبیری شندی
اشعار بارما شُرِیبی
لینک دوستان

عمو علی شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1397 ساعت 06:43 ب.ظ http://akbarforghani.blogfa.com/

دریا، همان دنیای راز بیکرانه،

دریا، همان آغوش باز مادرانه،

دریا، شگفتا، هر دو، هم گهواره ... هم گور ... !

***

نزدیک تر، نزدیک تر، او هم مرا دید .

آوای او بانگ خوش آمد بود،

بی هیچ تردید .

آن سان که بیند آشنائی آشنا را،

چیزی در ین عالم به هم پیوند می داد

جان های بی آرام ما را .

عمو علی شنبه 26 خرداد‌ماه سال 1397 ساعت 06:42 ب.ظ http://akbarforghani.blogfa.com/

آوایش از دور،

بانگ خوش آمد بود - شاید -

پوینده در پهنای آن دشت زمرد،

بالنده تا بالای آن باغ زبرجد،

مثل همیشه، گرم، پر شور ...

***

نزدیک تر، نزدیک تر،

از لابه لای شاخه ها، از پشت نیزار،

گهگاه می شد آفتابی !

نیلوفرستانی، سمن زاری، که چون عشق،

تا چشم می پیمود، آبی !

***

نزدیک تر، نزدیک تر، او بود، او بود .

آن همدل همصحبت آئینه رو بود .

آن همزبان روشن پاکیزه خو بود .

آن عاشق از خود برون،

آن عارف در خود فرو بود .

آن سینه، آن جان، آن تپش، آن جوشش، آن نور ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد