رهگذرم هر روز از پای پنجره ات میگذرم به این امید که شاید برای تکاندن سفره ی دلت لااقل گنجشک چشمم از دانه ی نگاهت بهره ای ببرد ((استاد کوروش)) من عاشقم عاشقی از دیار عشق وسر سپرده آستان دوست اگر صاحب عطیه پیشگویی باشم وآگاه باشم بر تمام اسرار وبر تمامی دانش ها ولی عشق نداشته باشم هیچم
- لیسانس
- دبیر
- اگر از پایان گرفتن غم هایت نا امید شده ای ، به خاطر بیاور زیباترین صبحی که تا به حال تجربه کرده ای مدیون صبرت در برابر سیاهترین شبی هستی که هیچ دلیلی برای تمام شدن نمی دید
- بازی با بچه هام و نشستن در کنار همسرم مسافرت رفتن و خرید کردن