دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
آخه بازی هم حدی داره .....
بله کاملاُ درسته چه میشه کرد
اش میشد در کنار هم ، با هم ،به سادگی میگذشتیم از پلهای انتظار...
من و تو با هم یکی شده ایم ، من و تو دو عاشقی شده ایم
که به زندگی خواهیم گفت همیشه با همیم!
ممنون دوست عزیز
اشک ابی است که اتش میزند تا خاموش کند اشکت را نباشم تا ببینیم
خیلی زیبا بود ممنوووون
دل اگر به خون بگرید و اگر به پیاش افتد
نتوان که کرد جبران به دمی وفای یارش
ممنون قشنگ بود
دل ما نیز چنین است بی هیچ دلیلی بی هیچ هشدار وقت و بی وقت چقدر میگیرد و ابری میشود. دلیل بر اشکها شاید همان ابری دل است ...
شاید
سلام خوبی وبلاگه زیبایی داری به من هم سر بزن ممنون .
تو که بودی دلم لبریز عشق بود
تو که بودی همه جا عطر و بوی مهربانی داشت
تو که بودی آسمان چشمهایم پر ستاره بود
تو که بودی تمام چشمهایم عاشق هم بودند
تو که بودی همه چیز فرق می کرد
آری...اما حالا دیگر چشمهایم هم غریبی می کنند
گوشهایم تاب شنیدن صدایی جز به دنبال رد پای تو را ندارند
و حالا باید در انتظار دستهای شفا بخش تو باشم
و همیشه چشم به راه آمدنت هستم
عشـــــــــــــــــــــــــــق من
عاشقم باش
سلام
متشکرم لطف داررین
چشم حتماُ
بابت شعر زیباتون ممنونم
و چه زیبا رنگین کمانی از پس بازی آسمان قلبت را آذین خواهد بست ...
سلام
ممنون . بسیار زیبا بود.
ممنونم دوست گرامی