دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
سلام دیروز واست نظر گذاشتم .ولی انگار نرسیده بهت این وبلاگ توهم گاهی اوقات 2 تا 2 تا قبول می کنه گاهیهم طاقچه بالا می زاره ویک نظر مونم قبول نمی کنه تازه خیلی دیر باز میشه حالا که افتادم روی خط انتقاد بذار قشنگ خودم خالی کنم . کم درد سر داشتیم توهم با این متنت مثل واکسن یادور که واسه کلاس اولیها می زنند یادوری می کنی دردامونو
بوی یک عطر یاتشابه یک اسم برای ارامش کافی است .عکس ها ونوشته های بسیار زیبا اما غمناکی داری.سعی کن مانند اسم زیبایت شاد باشی وشاد زندگی کنی چون زندگی زیباست
ممنونم علـــی آقـــا محبت داری نوشته هام ممکنه غمگین به نظر برسه ولی خودم به شخصه غمگین نیستم دوستِ من فقط وفقط دوسشون دارم از خوندنِ جملاتِ کوتاهی که وقتی بهشون فکر میکنی به عمقِ بزرگ بودنِ مفهومش پِی میبری لذت میبرم
عیبی نداره بالاخره همه اش نمیشه
دودوتا چهار تا کرد
بعضی وقتا باید دل رو ول کنی به حال خودش
این هم عالمی داره
لذت بخشه
که اینطور
شــــایــدی
آن کــــس که درد عـــشق بداند
اشــــکی بر این ســـخن بفشاند :
این سان که ذره های دل بی قرار من،
سر در کمند عشق تو، جان در هـوای توست
شاید مــحال نیست که بعد از هزار سال
روزی غــــبار ما را، آشــــفته پوی باد؛
در دوردست دشتی از دیــــــده ها نهان
بر برگ ارغـوانی، پیچیده با خزان
یا پای جویـــباری، چون اشک ما روان
پهلوی یکــــــدگر بنشـــــاند!
مــا را به یکـــدگر برساند!
ممنونم گلم از حضورِ پر رنگ و دلگرم کنندت
آرزو دارم زندگی ام
اشکی باشد و لبخندی ؛
اشکی که دلم را صفا بخشد و
اسرار و پیچیدگی های حیات را به من بیاموزد
می خواهم در اشتیاق ،
بمیرم،امابادلمردگی زنده نباشم
دوست دارم ژرفای وجودم ،
تشنه ی محبت و زیبایی باشد
بگذار سرنوشت هر راهی را می خواهد برود
ما راهمان جداست
مرسی نازنینم خیلی قشنگ بود

سلام دیروز واست نظر گذاشتم .ولی انگار نرسیده بهت این وبلاگ توهم گاهی اوقات 2 تا 2 تا قبول می کنه گاهیهم طاقچه بالا می زاره ویک نظر مونم قبول نمی کنه تازه خیلی دیر باز میشه حالا که افتادم روی خط انتقاد بذار قشنگ خودم خالی کنم .
کم درد سر داشتیم توهم با این متنت مثل واکسن یادور که واسه کلاس اولیها می زنند یادوری می کنی دردامونو
سلام گلم

نظری ازت نداشتم خانومی
الهــــــــــــــی نباشم
اس ام اس دادن های اشتباهی


صدا زدن های ناگهانی یه نفر به اسم عزیزت
و زیر لب زمزمه کردن اسم عزیزت
رو هم به لیستتون اضافه کنید اگه ممکنه
چون من بهش عارض شدم
ولی لذت بخشه
مثل همیشه زیبا و خواندنی و ماندنی
شما که از دست رفتین استاد
مرسی از نظرتون
بوی یک عطر یاتشابه یک اسم برای ارامش کافی است .عکس ها ونوشته های بسیار زیبا اما غمناکی داری.سعی کن مانند اسم زیبایت شاد باشی وشاد زندگی کنی چون زندگی زیباست
ممنونم علـــی آقـــا



محبت داری
نوشته هام ممکنه غمگین به نظر برسه ولی خودم به شخصه غمگین نیستم دوستِ من
فقط وفقط دوسشون دارم
از خوندنِ جملاتِ کوتاهی که وقتی بهشون فکر میکنی به عمقِ بزرگ بودنِ مفهومش پِی میبری لذت میبرم
سلام شادی جوووون
چقدر قشنگ بود
یه چیزی رو می خواستم بهت بگم
وقتی برام نظر میذاری آدرس وبتو اشتباهی وارد می کنی
فکر کردم بهت بگم بد نباشه
سلام عزیزم

فــــدات عزیزم
با گوشی که میام نظر میزارم یا تایید میکنم خیلی اذیت میکنه و گاهی اینجوری میشه عذر گلـــــــــــم
گذشته که حالم را گرفته است !
آینده که حالی برای رسیدنش ندارم !
و حال هم حالم را به هم میزند
چه زندگی شیرینی!…
چه قشنگ گفتی مرضیه جان
ممنونم از حضورِ پررنگت دوستِِ من
میگم شادی جان مشکل از همون سرش هست .
باید کلا سرش را ببریتا دیگه اینقدر سر درد نگیری
جـــــــــــــــدی میگــــــــــــی؟؟؟

گیرش بیارم حتمآ کارِ ابراهیمِ پیامبرو به اتمام میرسونم