قول داده ام
گاهـــــــی
هر از گاهـــــی
فانـــــوس یادت را
میان این کوچه های بی چراغ و بی چلچلـــــــه، روشن کنم
خیالت راحــــــت! من همان منـــــم؛
هنوز هم در ین شبهای بی خواب و بی خاطـــــره
میان این کوچه های تاریک پرسه میزنم
اما به هیچ ستارهی دیگری سلام نخواهــــــم کرد
سلام منم قول داده ام مثه تو
جدی میگی؟
پس تو هم از خودی دوستِ من
بفرما تو
سلام شادی جوون
چند وقته کمتر میام نت باید ببخشی
سلام عزیزم
خواهش میکنم گلم
ولی دلتنگتمــــــــــــــــا گفته باشــــم
تمام تردید من از آهنگ های نابلد توست
کمی دوست داشتن را تمرین کن
قدر شعر عزیزم را یاد بگیر وبمن بگو
وکمی از دنیای رویا هات بیا پائین انوقت من را می بینی
ممنون زیبا بود دوستِ عزیز
——————————–
روزی که بود ندیدم….روزی که خواند نشنیدم
روزی دیدم که نبود….روزی شنیدم که نخواند
——————————–
امان ازین بودنو نبودنهـــا
… نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد … نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت … ولی بسیار مشتاقم … که از خاک گلویم سوتکی سازد … گلوم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش … تا که پی در پی دم گرم خویش را بر گلویم سخت بفشارد …. و سراب خفتگان خفته را آشفته تر سازد … تا بدین سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را …
قشنگ بود مرضیه جان
خدایا به من زیستنی عطا کن
که در لحظه ی مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است
حسرت نخورم
و مردنی عطا کن
که بر بیهودگی اش سوگوار نباشم
الهـــــی آمیــــن
خداوندا
از بچگی به من آموختندهمه را دوست بدار
حال که بزرگ شده ام
و
کسی را دوست می دارم
می گویند:
فراموشش کن
——————————–
آنگاه که تقدیر نیست و از تدبیر نیز کاری ساخته نیست خواستن اگر با تمام وجود با بسیج همه اندامها و نیروهای روح و با قدرتی که در صمیمیت است تجلی کند اگر هم هستیمان را یک خواستن کنیم یک خواستن مطلق شویم و اگر با هجوم و حمله های صادقانه و سرشار از امید و یقین و ایمان بخواهیم پاسخ خویش را خواهیم گرفت.
انشالله
شرافت مرد هم چون بکارت یک دختر است اگر یکبار لکه دار شد دیگر جبران پذیر نیست
وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن
برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه، قدرت و جرات لازم است . وگرنه هر ماهی مرده ای هم
می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.
چه زیبا گفتم دوستت دارم
چه صادقانه پذیرفتی
چه فریبنده آغوشم برایت باز شد
چه ابلهانه با تو خوش بودم
چه کودکانه همه چیزم شدی
چه زود به خاطره یک کلمه مرا ترک کردی
چه ناجوانمردانه نیازمندت شدم
چه حقیرانه واژه غریبه خداحافظی به من آمد
چه بیرحمانه من سوختم
بیش ترین عشق جهان را به سوی تو می آورم
از معبر فریادها و حماسه ها
چرا که هیچ چیز در کنار من
از تو عظیم تر نبوده است
که قلبت
چون پروانه ای ظریف و کوچک و عاشق است
چه لطیف بود
آپ میکنی خبر نمیدی؟
ای جان
من یک روز در میون آپ میکنم عزیزم
فردا انشالله
عزیز ساده ی من !
همیشه آن که عاشق تر است
ساده تر است...
و آن که ساده تر عاشق تر !
این راز تمام کوچه های خلوتی است
که انتهای بن بست خود را
با قدم های عاشقان
پرواز می کنند...
اگـــه ساده نبودیم که تو این کوچــــه ی خلوت به بن بست نمی رسیدیم
این که عاشق کسی باشی یعنی هیچ
این که یکی عاشقت باشه یه چیزی
اما این که عاشق کسی باشی که عاشقته یعنی همه چیز
یعنی باقی دنیا هیچ . .
دقیقــــآ
بی دلی در همه احوال خدا با او بود…او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد
دل شکستن چاره اش سنگ نیست این دل ما با نگاهی سرد نیز میشکند
از پنجره جاده را می پیمایم ، به امید آنکه تو بیایی
با خود در اندیشه ی سلامی هستم که میخواهم تقدیمت کنم
اما نجوایی از درونم میگوید : به چه می اندیشی ؟
به تمنای کدامین وصال این چنین بی قراری !
مسافر تو اینجاست ، میان سینه ات ، او هرگز این کلبه ی محقر را ترک نکرده
ممنونم زیبا بود
طرح چشمان تو چون فانوس است
دل من با غم تو مانوس است
خلوتم روش از آن چشمان شد
در وفای تو دلم محبوس است
تقدیم به شما بهترین دوستم . هرچند به پای متن های
زیباو دوست داشتنی شما نمیرسه
خوشحالم میکنید بپذیرید
زیبا بود استاد
ممنونم از حضور و شعرو نظرتون
سلام دوست عزیز ... وب خوب و جالبی داری، البته هنوز جا واسه بهتر شدن وجود داره. خوشحال میشم به من هم سری بزنید و مکتوب نظر بدید. سپاس ...
سلام دوستِ من
ممنونم لطف داری
حتمــــآانشالله
چشم الان میام
مریم جان خیلی قشنگ بود
قربونت برم عزیزم
شادی ام گلم