دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
سئوگی سیز لیک سنی قوجاقلادی سنده ساتیلان گئچمیشی عشق بوتون وارلییغیمی آلدی سن بوتون عشقیمی یولون آچیق اچدیغین یارالار یولوندا.
سلام دوست عزیز/ من اهل تبریزم این نوشته هم به زبان ترکی یه واما ترجمه اش در رابطه باعکستون
بی عشقی تو را در آغوش گرفت تو هم گذشته ی فروخته شده را عشق همه ی هستی مرا گرفت تو هم . همه ی عشق مرا راهت باز زخم هایی که زده ای در کنار راه به نظاره ات نشسته اند.
هیچگاه ترجمه نمیتونه احساس یک نوشته رو کامل انتقال بده با اینکه شعر خودمه باز ترجمه ی ناقصی یه/در پناه عشق
سلام به دوستِ تبریزی عزیز ترجمه شعرتون واقعــــــــآ زیبا بود حقیقتش من از یکی از دوستانِ ترک زبانم خواهش کردم این متن رو واسم ترجمه کنه؛البته تفــــاوتها بود بین این ترجمه واون ترجمه خیلی دلنشین بود ممنونم مرسی از وقتی که میذارین خوشحالم میکنین
آخ اگه این اتفاق بیفته چقدر خوبه وقتی حرفت را نمی فهمند و دوستاشتنت رو را باور نمی کنند چقدر خوبه سنگ قبرتو لمس کنند تا بدونند دیگه کسی نیست تا براشون دل بسوسونه تا آنها به قله موفقیت برسند و بدونه هیچ چشم داشتی دوست داشته باشه وفقط وفقط تورو ببینه و دائما رنج اینو بخوره که مبادا خطا کنه مبادا راهشو اشتباه بره مبادا مبادا زمین بخوره مبادا کسی پا روی دلش بزاره وهزار مبا داهای دیگه ..... آه آه از دست این مردم نا مهربون ..........
$▪▪●▪▪● من آپــــــــــــــــــــــــ ـــم $▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــ ــــــم $▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــ ــــــــــم _$▪▪●▪▪● من آپــــــــــــــ ـــــــــــــم ___$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــ ــــــــــــــم ______$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــ ــــــــــــــم ________$▪▪●▪▪● من آپــــــــــــ ـــــــــــــــم ___________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــ ــــــــــــــــم _____________$▪▪●▪▪● من آپـــــــ ــــــــــــــــــــم ______________$▪▪●▪▪● من آپـــــ ــــــــــــــــــــــم ______________$▪▪●▪▪● من آپـــ ــــــــــــــــــــــــم ______________$▪▪●▪▪● من آپــــــ ـــــــــــــــــــــم _____________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــ ــــــــــــــــم ___________$▪▪●▪▪● من آپــــــــــــــ ـــــــــــــم ________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــ ــــــــــــــــم ______$▪▪●▪▪● من آپــــــــــــ ـــــــــــــــم
بعضی ها را هرچقدر هـم که بخواهی ؛ “تمام” نمی شوند …. همش به آغوششان بدهکار میمانی ! حضورشان”گـرم” است ؛ سکوتشان خالی میکند دل ِآدم را … آرامش ِ صدایشان را کم می آوری ! هر دم هر لحظه “کم” می آوریشان … آخ که چقدر کم دارمت شادی جونم
ته دیگ” عشق ِ اول ” را هر چقدر که بسابی ، چه با اسکاج ِ دوست داشتن های بعدی ، چه با سیم ِ ظرفشویی عاشق شدن های بعدی ، از ” دلت پاک نمی شود … حالا تو هی بساب و از صدای نا هنجارش سر درد بگیر …
چه زیبا گفتم دوستت دارم چه صادقانه پذیرفتی چه فریبنده آغوشم برایت باز شد چه ابلهانه با تو خوش بودم چه کودکانه همه چیزم شدی چه زود به خاطره یک کلمه مرا ترک کردی چه ناجوانمردانه نیازمندت شدم چه حقیرانه واژه غریبه خداحافظی به من آمد چه بیرحمانه من سوختم
به تو عادت دارم مثل پروانه به آتش ، مثل عابد به عبادت و تو هر لحظه که از من دوری ، من به ویرانگری فاصله می اندیشم در کتاب احساس ، واژه فاصله یک فاجعه معنا شده است تو توانایی آنرا داری که به این فاجعه پایان بخشی
سئوگی سیز لیک سنی قوجاقلادی
سنده ساتیلان گئچمیشی
عشق بوتون وارلییغیمی آلدی
سن بوتون عشقیمی
یولون آچیق
اچدیغین یارالار یولوندا.
سلام دوست عزیز/ من اهل تبریزم این نوشته هم به زبان ترکی یه
واما ترجمه اش در رابطه باعکستون
بی عشقی تو را در آغوش گرفت
تو هم گذشته ی فروخته شده را
عشق همه ی هستی مرا گرفت
تو هم . همه ی عشق مرا
راهت باز
زخم هایی که زده ای در کنار راه به نظاره ات نشسته اند.
هیچگاه ترجمه نمیتونه احساس یک نوشته رو کامل انتقال بده با اینکه شعر خودمه باز ترجمه ی ناقصی یه/در پناه عشق
سلام به دوستِ تبریزی عزیز



ترجمه شعرتون واقعــــــــآ زیبا بود
حقیقتش من از یکی از دوستانِ ترک زبانم خواهش کردم این متن رو واسم ترجمه کنه؛البته تفــــاوتها بود بین این ترجمه واون ترجمه
خیلی دلنشین بود ممنونم
مرسی از وقتی که میذارین خوشحالم میکنین
خیلی قشنگ بود...همشو میگم ها...
ممنونم مریم جون قشنگی از چشاته خانومم

مرسی از حضورت گلم
آخ اگه این اتفاق بیفته چقدر خوبه وقتی حرفت را نمی فهمند و دوستاشتنت رو را باور نمی کنند چقدر خوبه سنگ قبرتو لمس کنند تا بدونند دیگه کسی نیست تا براشون دل بسوسونه تا آنها به قله موفقیت برسند و بدونه هیچ چشم داشتی دوست داشته باشه وفقط وفقط تورو ببینه و دائما رنج اینو بخوره که مبادا خطا کنه مبادا راهشو اشتباه بره مبادا مبادا زمین بخوره مبادا کسی پا روی دلش بزاره وهزار مبا داهای دیگه ..... آه آه از دست این مردم نا مهربون ..........
الهــــــــــــــــــــی قربونِ اون دلِ مهربونت برم خانومــــی که اینقده پُر ِ


آپم بیا دوست گلم
چشـــــــم گلم الان میـــــــــام
وقتی تو نیستی زندگی تعطیل میشه
کاش میشد زودتر بیایی
روزای تعطیل واقعا غم انگیزن !
اوهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــوم
هیچ بارانی ردپای خوبان را از کوچه های خاطرات نخواهد شست
ردپایت را که میگیرم ، از تو دورتر می شوم ، شاید کفش هایت را برعکس پوشیده ای !
هنوز هم از تمام کارهای دنیا ، دلبستن به دلت بیشتر به دلم میچسبد
جــــــــــــــونم
قلب تنها چیزی است که شکسته اش هم کار میکنه
آخـــــــــــی
بند دلم را به کفش هایت گره زده بودم که هرجا رفتی دلم را با خود ببری
غافل از اینکه تو پابرهنه میروی و بی خبر !
قلب کال من در فصل دست های تو می رسد
فصلی برای تمام رویاها ، دستی برای تمام فصل ها
من را از هر طرف نگاه کنی ، عاشق تو از آب در می آیم !
ای جــــــــــــــــان
شغل شریفی است : سوختن برای او که حتی لحظه ای برایت تب نکرد
به راه پای خسته ات دیدگانم را می سایم تا انعکاس زلال قدمهایت را جاودانه کنم
سبز باشی عزیزترین
این روزها آنقدر شکسته ام ، که عصا به دست راه میرود دلم !
آخـــــــــــی چه قشنگ بود
من آن ابرم که بارانش تو هستی / همان یوسف که کنعانش تو هستی
مسافر میشوم تا آخر عمر / در آن راهی که پایانش تو هستی
سلام وب زیبایی داری به وب منم سر بزن
سلام

ممنون دوستِ عزیز
حتمــــآ ؛با کمالِ میل
منم ممنونم ازت شادی جونم
دقیقا منم چن تا جمله هام نیومد یا ثبت نشده بود....
منم خیلی خیلی دوستت دارم عزیزم...
مال شما هم قبول باشه عزیزم
محتاجیم به دعات
فـــدایِ تو عزیزکم


مهم نیست دوباره میدیم
جیگــــرتو
ممنونم گلـــــــم
عاقلانه انتخاب کن تا عاشقانه زندگـی کنی
چون اگر عاشقانه انتخاب کنی عاجزانه زندگـی می کنی . . .
برای طولانی زیستن لازم نیست به روزهای زندگی اضافه شود
باید تلاش شود که زندگی به روزهایمان اضافه شود . .
آخ گفتـــــی
طول کشیدن معالجه را دو سبب خواهد بود :
نادانی پزشک ، یا نافرمانی بیمار . . .
(زکریای رازی)
کودکان اعتماد می کنند
زیرا هرگز شاهد خیانت نبوده اند .
معجزه آنگاه رخ می دهد که
این اعتماد را در نگاه پیری فرزانه ببینیم . . .
آنهایی که بی عاطفه هستند
روزگاری بسیار عاشق بودند . . .
واگر عاطفه داشته باشیم یعنی اینکه عاشق نبودیم ؛ چــه جالب
اشتباه اصلی ما در زندگی
هزاران کار غلطی نیست که انجام میدهیم،
بلکه هزاران کار درستی است که برای اشخاص غلط انجام میدهیم
بعد از بگو مگو:
اونی که اول معذرت خواهی کنه شجاع ترینه!
اونی که اول میبخشه قوی ترینه!
اونی که زودتر فراموش میکنه خوشبخت ترینه!
دومیـــه چــــــی میشــه؟
بر آنکه با سرمایه اش فقط زمین می خرد
روزی خواهد آمد که با خود بگوید :
برای چنین روزهای مبادایی،
کاش قطعه ای آسمان می خریدم . . .
ما تو همون خریدِ زمینش موندیم
اگر می خواهید خوشبخت باشید
زندگی را به یک هدف گره بزنید ، نه به اشیاء . . .
زدم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
بــــــاز شد چـــــــــــرا
$▪▪●▪▪● من آپــــــــــــــــــــــــ ـــم
$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــــــ ــــــم
$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــــــ ــــــــــم
_$▪▪●▪▪● من آپــــــــــــــ ـــــــــــــم
___$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــ ــــــــــــــم
______$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــــ ــــــــــــــم
________$▪▪●▪▪● من آپــــــــــــ ـــــــــــــــم
___________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــ ــــــــــــــــم
_____________$▪▪●▪▪● من آپـــــــ ــــــــــــــــــــم
______________$▪▪●▪▪● من آپـــــ ــــــــــــــــــــــم
______________$▪▪●▪▪● من آپـــ ــــــــــــــــــــــــم
______________$▪▪●▪▪● من آپــــــ ـــــــــــــــــــــم
_____________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــ ــــــــــــــــم
___________$▪▪●▪▪● من آپــــــــــــــ ـــــــــــــم
________$▪▪●▪▪● من آپـــــــــــ ــــــــــــــــم
______$▪▪●▪▪● من آپــــــــــــ ـــــــــــــــم
الان میــــــــــــام خـــانــومـــی
خدایی موندم شادی جان چه جوری میتونی همه مطالبتو باعکسهای مربوط بهش بیاری. این خیلی عالیه
مثل همیشه غمگین و پرمعنا
ممنونم تنهـــا جان
مرسی از حضورِ گرمت
سئوگی سیز لیک سنی قوجاقلادی
سنده ساتیلان گئچمیشی
عشق بوتون وارلییغیمی آلدی
سن بوتون عشقیمی
یولون آچیق
اچدیغین یارالار یولوندا.
(اینم تقدیم به اولین دوست وبلاگیم/ ترجمه اش رو خودتون پیدا کنید/حتما لذت خواهید برد/هیچگاه سنگها احساستان را محصور نکنند.)
ممنونم دوستِ من
ولی من اصلا نفهمیدم به چه زبونی هست
کاش زحمت ترجمشو هم میکشیدی
خیلی خوشحالم که جزو دوستانتم
مرسی از حضور گرمت دوستِ من
الهــــــــــــی نباشم


میفهممت عزیزم
منم داشتم گریه میکردم الان
منم رفته بودم تو خاطرات
گاهی “دوست داشتن” پنهان بماند قشنگ تر است
دوست داشتن را باید کشف کرد ؛
درک کرد ، و از آن لذت برد …
اوهــــــــــــوم
وقتـی یه زن ســیگار کشید
یعنــی دیگه گریه جواب نمیده
و وقتی مــردی اشک ریخت
بدون کار از ســیگار کشیدن گذشته . . .
میگویند دلتنگت نباشم ، خدای من ! انگار به آب میگویند خیس نباش !
آخــــــــــــــــی
شبها اتاقم ماه ندارد ، چشمانت را قرض می دهی تا صبح ؟
بعضی ها را هرچقدر هـم که بخواهی ؛
“تمام” نمی شوند ….
همش به آغوششان بدهکار میمانی !
حضورشان”گـرم” است ؛ سکوتشان خالی میکند دل ِآدم را …
آرامش ِ صدایشان را کم می آوری !
هر دم هر لحظه “کم” می آوریشان …
آخ که چقدر کم دارمت شادی جونم
قـــــــــربونت عزیــــــــــــــزم
دوسِت دارم خـــــانـــومـــــــــی
ته دیگ” عشق ِ اول ” را هر چقدر که بسابی ،
چه با اسکاج ِ دوست داشتن های بعدی ،
چه با سیم ِ ظرفشویی عاشق شدن های بعدی ،
از ” دلت پاک نمی شود …
حالا تو هی بساب
و از صدای نا هنجارش
سر درد بگیر …
خیلـــی قشنگ بود گلم
دل بی تاب من !
مدتیست از او بی خبری ، از غم دوریش پریشانی و به تنگ آمده ای .
او رفت ، بی گمان بازمی گردد .
یادش را جا گذاشته !
چه زیبا گفتم دوستت دارم
چه صادقانه پذیرفتی
چه فریبنده آغوشم برایت باز شد
چه ابلهانه با تو خوش بودم
چه کودکانه همه چیزم شدی
چه زود به خاطره یک کلمه مرا ترک کردی
چه ناجوانمردانه نیازمندت شدم
چه حقیرانه واژه غریبه خداحافظی به من آمد
چه بیرحمانه من سوختم
کف بینی نکن ! دستی که به سویت دراز شده ، طالعش تویی !
جریان چیست ؟ چرا پیدا نمیشود جسد آنانی که ادعا میکنند برایمان میمیرند ؟
جــــــــــــــدنـــــــــــا
دوستت خواهم داشت در سکوت ، مبادا در صدایم توقعی باشد که خاطرت را بیازارد
دوستت خواهم داشت در سکوت ، مبادا در صدایم توقعی باشد که خاطرت را بیازارد
چشمانم را باز میکنم و او نیست ، این بی رحمانه ترین اتفاق هر روز است
حتی کفش هم اگر تنگ باشد زخم میکند ، وای به وقتی که دل تنگ باشد !
آخــــی این یکی از پستایِ آیندمه
چشماتو ببند !!! بستی ؟
حالا باز کن !!! باز کردی ؟
چقدر طول کشید ؟
همین قدر هم نمی تونم دوریتو تحمل کنم !
تو که درد دل دیوانه ی من می دانی
چند دور از تو خورم ، خون جگر پنهانی ؟
به تو عادت دارم
مثل پروانه به آتش ، مثل عابد به عبادت
و تو هر لحظه که از من دوری ، من به ویرانگری فاصله می اندیشم
در کتاب احساس ، واژه فاصله یک فاجعه معنا شده است
تو توانایی آنرا داری که به این فاجعه پایان بخشی
قشنگ بود
نگران خودمم که چجوری بی تو بمونم ؟
دوری و ندیدن تو کاره من نیست ، نمی تونم
آره نمیتــــــــــونم
.
یکی می پرسد : اندوه تو از چیست ؟
سبب ساز سکوت مبهمت کیست ؟
برایش صادقانه می نویسم : برای آنکه باید باشد و نیست