دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
شادی جان ممنون که سر زدی و ممنون از حضورت
خواهش میکنم عزیزم
گول دنیا را مخور......!!
ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی ترند
بره های این حوالی گرگ ها را میدرند
سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها
زنده ها هم آبروی مردگان را میبرند.....
تو را دوست دارم بدون آنکه علتش را بدانم.محبتی که علت داشته باشد یا احترام است یا ریا ...
«لامارتین»
دقیقــــــــــــآ
مرسی دوستِ خوبِ مــــن
روح مهربان که میگن همینه؟؟
اوهـــــــــــــــــــــــــــــــــوم
قشنگ بود ولی این عکسه که موهاشو لمس نمی کنه عکس بهتره نداشتی بزاری
می دونی گلم مارو پر توقع کردی با این عکسای قشنگ ومتنهای جذاب
چرا اتفاقـــآ موهاشو لمس میکرد ؛ولی شما دیر تشریف آوردین رو شونش رسیده
آجی منظورت کدام زمینه ها بود میشه چندتا شو بگی
همین بی جنبه بودن دیگه عزیزکم
آخه آجی پسرا کم جنبه که چه عرض کنم کلا بی جنبه ان
ای جـــــــــــــــــــــــــان
مرسی عزیزم انشالله که شفا بگیرن آپم خیلی تند نبود
نه گلِ من چرا تند واسه جفتشون گفتی دیگه
اول نشدم که
آپم بدو بیا اول شو
اومـــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم
مے گویَنـב مَرگـ
حـَـق اَســتـ ...
خـُــבایــا :
حَقــّم را مے خواهـَـم ...
سلام.خیلی قشنگ بود
سلام سپیده جان
مرســــی گلــــــــم
سلام شادی گلم
هروقت نظرایی که برام میذاری رو میخونم کلی کیف میکنم
دستت درد نکنه
سلام مریم گلیِ خودم
فدایِ تو عزیزمـــــــــــــــی خوب خانومی
زیبا بود شادی جان
قربونت
دلیلِ زیباییش دیدن از زاویه چشمانِ قشنگِ توئه عزیزم
سلام شادیم خوبی عزیزم .
میخواستم بگم برو تو صندوق پستیت ببین پست رمزدارم رمزش اومده یا نه
سلام رهگذر قشنگِ من
نه عزیزکم نیومده
محشر بود خدایی از ته دل میگم این مطلبت خوشمل بود خوشم اومد
ممنونم

خودمم خوشم میاد ازش
یکی این یکی هم قبلآ گذاشتم خیلی دوسشون دارم
تنها تویی خورشید من، در آسمان ابری ام

دایم زتو دم میزند، یاد من و اندیشه ام
برروی چشمان ترم ، دست تو را حس میکنم
هرچند دورم من زتو، بوی تورا حس میکنم
تنها پناه من تویی، در روز های بی کسی
میگیرد این دوری تو، تاب و توان من بسی
پستتون خیلی قشنگ بود عزیز
این شعر رو از من بپذیرید تحفه سبز
هرروز پستاتون قشنگ تر میشه
سلام استاد



واقعآ شعرتون زیبا بود
خیلی به دل مینشست
از خوندنش لذت بردم
تشکـــــــــــــــــــــــــــــــر
سلام عزیزم وب زندگی با ادرس روزگار برفی به این آدرس تغییر کرده لطفا این آدرسو واسم ثبت کن
www.ruzhayeabri.blogfa.com
سلام فرزانه جان
ممنونم عزیزم خبر دادی
آخیییییییییییییییییی
ای جانتو بشم
باید هم مرا رها می کردی ...
کسی مدتها منتظر مانده تا تو را ترک کند...
مرسی عزیزکم
سلام شادی قشنگم
وقتی بنا بر جدایی باشد
چه فرقی می کند
خط تیره یا عصای موسی...
سلام افسانه جان
آره والا
سلام!
من که خیلی لذت بردم...
چقدر قشنگ و با احساس کتابت میکنی
نویسا باشید...
سلام

ممنونم
خوشحالم موردِ پسند بوده
سلام شادی جونم
آخی عکسه خیلی غم انگیز بود
سلام گلم
الهـــــــــــــی قربونِ چشـــــــــات