دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
بعدش صبح که شد زود زود از خواب بیدار شدمو 5شنبه ها هم که تعطیلیم ، تلویزیون رو روشن کردم !!! این برنامه ویتامین 3 رو دیدی تا حالا؟ وااااااااااااااای علی ضیا یه سوتی ای داد وحشتناک !!!! حالا بعدش ...
یه تابلو کشیدم از یه دختر که توی هوای سیاه بارونی و پر از رعد و برق ، دستاشو گرفته جلوی صورتشو داره گریه می کنه ... اینا رو هم فکر کنم در جریان باشی ... و اما بعد ...
بلـــــــــــــه خانومِ نقاشم همون که مادریِ گل ازش تعریف کرده بود ای جان مامانِ مهربون دوسش دارم
میخوام یه چیزی تعریف کنم !!! آماده ای ؟ پیــــــــــــــــــــــــــــش به سوی پر حرفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی !!!!!!
چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد
بگذار هر چه از دست میرود برود؛
من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد،
حتی زندگی را
مرسی عزیزکم
فراموش شده
پنجشنبه 23 آذرماه سال 1391 ساعت 08:02 ب.ظ
سلام گل خانم شما خوبه یه خاطراتی در کنار ان داشتی اما ما را بگو فقط بچه که بودیم هرکی مارو میدید لپامونو میکشید میگفت داماد من میشی خوشگله؟؟ خوحالا که بزرگ شدیم به شماها نیازداریم کدوم گوری هستین بابا داریم پیر میشیم عجب شانسی ها
سلام جنابِ فراموش شده یِ عزیز نه والا ماهم نه کنارش بودیم نه خاطره ای ازش داریم چون وجودی خارجی نداشت همه یِ این حرف ها زائده یِ خیاله
الهـــــــــــــــــــــــــــی اوه چه عصبانی حالا مشخص شد چرا هر کدوم تو یه سوراخ موشی قایم شدن بیچاره ها
میدانی خدایم: که من از اشتیاق اتش عشقی میسوزم.. در وجودم مهر عزیزی به دل نشسته .. که صداقت مهربانیش را در ارامش نگاهش خوانده ام.. تو او رادر راه تقدیر من قرار دادی .. تا برایم نشانی باشد.. تا بتوانم در تابش افتاب گونه چشمانش راه را بجویم .. درکنار اوردر ارامشی فرو روم .. و تا درجه بالای انسانیت به مقام امن تو رسم . به مقام پاک عشق سربلندش دار برقرار و با طراوت چون باران چون تو"
چرتکه می اندازم روز های نبودنت را این روز ها بدهی ات دارد زیاد می شود... نمی خواهی بازگردی؟ نترس ! ارزان حساب می کنم! اگر برگردی قول می دهم تمام بدهی ات را به آغوش پرمهرت بفروشم ..!!!
بعدش صبح که شد زود زود از خواب بیدار شدمو 5شنبه ها هم که تعطیلیم ، تلویزیون رو روشن کردم !!! این برنامه ویتامین 3 رو دیدی تا حالا؟
وااااااااااااااای علی ضیا یه سوتی ای داد وحشتناک !!!!
حالا بعدش ...
تا اینجاش که خوب بوده همه چی
خــــــــــــــــوب؟
سعی کردم شب خوب بخوابم ...
کار بجایی کردی نورِ چشمم
بعد اومدم تو وبت کامنت گذاشتمو حرف دلمو که زدم خالی شدم !!!!
بله عزیزکم
اون لحظه نهایتِ آرزوم بود پیشت بودمو بغلت میکردم
یه تابلو کشیدم از یه دختر که توی هوای سیاه بارونی و پر از رعد و برق ، دستاشو گرفته جلوی صورتشو داره گریه می کنه ...
اینا رو هم فکر کنم در جریان باشی ...
و اما بعد ...
بلـــــــــــــه خانومِ نقاشم

همون که مادریِ گل ازش تعریف کرده بود
ای جان مامانِ مهربون دوسش دارم
دیشب خیلی خیلی حالم گرفته بود
در جریان هستی!
بعدش ...
الهـــــــــــــی نباشم
آره عزیزِ دلم
میخوام یه چیزی تعریف کنم !!!
آماده ای ؟
پیــــــــــــــــــــــــــــش به سوی
پر حرفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی !!!!!!
آره عزیزم

فـدایِ اون شیرین زبونیات
بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــریم
سلام شادی جونم !!!!!!





































سلام عزیزِ دلم



قربونِ اون خنده هات
دیگه نبینم غمگین باشیــــــــــا
اصلا بهت نمیاد قشنگِ من
بی صبرانه در انتظارم تا زمانِ سالخوردگی ام فرا برسد، شاید عشق پیری چیزِ دیگری.....باشد.!!!
من مطمئنم خیلی شیرینتر ودلچسبتره
زندگی میکنم ...
حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!!
چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد
بگذار هر چه از دست میرود برود؛
من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد،
حتی زندگی را
سلام گل خانم شما خوبه یه خاطراتی در کنار ان داشتی اما ما را بگو فقط بچه که بودیم هرکی مارو میدید لپامونو میکشید میگفت داماد من میشی خوشگله؟؟

خوحالا که بزرگ شدیم به شماها نیازداریم کدوم گوری هستین بابا داریم پیر میشیم عجب شانسی ها
سلام جنابِ فراموش شده یِ عزیز





نه والا ماهم نه کنارش بودیم نه خاطره ای ازش داریم
چون وجودی خارجی نداشت
همه یِ این حرف ها زائده یِ خیاله
الهـــــــــــــــــــــــــــی
اوه چه عصبانی حالا مشخص شد چرا هر کدوم تو یه سوراخ موشی قایم شدن بیچاره ها
ﺣﯿﺎ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ !
ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﻤﻮﻥ ﺣﯿﺎ ﺑﺎﺷﻪ ﺗﻮ ﮐﻼﻣﻤﻮﻥ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ،ﻭﻗﺘﯽ
ﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﻮ ﮐﻼﻣﻤﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ ﺗﻮ ﻋﻤﻠﻤﻮﻥ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ
کاملا درسته سحر جان
وقتی که خیلی دیره تازه میفهمی اونیکه از همه ساکت تر بود بیشتر از همه دوستت داشت
ولی تو حواست به شیرین زبونی یه عشق دروغین بود.
____ ♣♣♣_____________♣♣♣
_ ♣♣♣____♣♣______♣♣ ____ ♣♣♣
♣♣_______♣♣_____♣♣ _______ ♣♣
♣___________♣___♣ __________ ♣
♣____________♣_♣ ___________ ♣
_ ♣____________♣ ___________ ♣
__ ♣_____ HELLO ♣
____ ♣ __________________ ♣
______ ♣ ______________ ♣
________ ♣ __________ ♣
__________ ♣ ______ ♣
_______ ♣_♣__♣ __ ♣__♣_♣
______ ♣____♣__♣__♣____♣
_______ ♣_____♣♣_♣____♣
_________ ♣_♣__♣♣__♣
________________ ♣♣
_________________ ♣♣
__________________ ♣♣
_________________ ♣♣
برگرد
چمدان هایمان اشتباه شده است!
"دلم"را به جای "خاطرت"برده ای...
مرسی هانیه جــــــــــــــان

دلم میخواد فقط کنار عشقم باشمو هم پای اون پیر شم
انشاللـــــه
خش خش برگ های پاییزی از خزان نیست.بلکه از این می نالند که کسی که زمانی برایش نفس میدادند حالا داره ساده رو دلشون پا میگذاره....
آخــــــــــــــــــــــــــی
سکـــــــــــوت می کنـــــم . . .
نه اینـــــــــــــــکه دردی نیسـت . . .
گلویی نمــــــــانده برای فــــــــــریـــــاد . .
بـِ دِلَم پوزخَندیــ میزَنَم....
عَــجَبـــ حِکــایـَتیـــ دارَند....
آسِــمــان و دِلــَم....
آســِـمــانیــ که نَــعره میــکِشــَد از بَــرقـِ دَرد هایَش و مَظهَـر عَظِـمَت استـت...
وَ دِلـــَم کِـــهـ سکوت میکُنَد و ...
بِهـ دلخوشیَشـ غِــبــطــهـ میخُـورَند...
و دیوانِهآ اَش میخوانَنـــد....
زیبا بود عزیزکم
میدانی خدایم:
که من از اشتیاق اتش عشقی میسوزم..
در وجودم مهر عزیزی به دل نشسته ..
که صداقت مهربانیش را در ارامش نگاهش خوانده ام..
تو او رادر راه تقدیر من قرار دادی ..
تا برایم نشانی باشد..
تا بتوانم در تابش افتاب گونه چشمانش راه را بجویم ..
درکنار اوردر ارامشی فرو روم ..
و تا درجه بالای انسانیت
به مقام امن تو رسم .
به مقام پاک عشق
سربلندش دار
برقرار
و با طراوت
چون باران
چون تو"
خیلی زیبا بود عزیزم
ممنونـــــــــــــــــــــــم
هـ کـســی کــه دلـ ـش تنـ ـگـ نمـیشــه نگیـــد :
دلــ ـ ــ ــم بـــراتــ تنـــگه
پــاســـخ ـهمیشــه یا لبـخنــد استـــ
یـــــا
تــو لطـفـــ داریــ . .
Like
تشکــــــــــــــــــــر
مشاور درسیمون گفته باید شبا ساعت ده بخوابم !!!
ای جــــــــــــــــــــــــــــونم
خدایا به من بیاموز کسی را که دوست دارم فراموش نکنم و کسی را که هرگز فراموش نمی کنم دوست بدارم تا همیشه دفتر قلبم سفید بماند ....
الهــــــــــــــــــــــــــــــــی عزیزم
دوستت دارم !!!!
چی میشه بگی دوسم داری؟
نترس
آسمون و زمین رو نگه داشتم ...!!!!!
دوســــــــــــــت دارم مهربونم
شادی جان از کامنتای خوشکلت مرسی عزیزم !!!!
قبونت عزیزکم






قابلِ چشاتو نداشت
********************
دلمو کباب کردی عزیزکم با اون نظرِ قبلیت
اصلآ خودتو ناراحت نکنیا گلم
ماه پشتِ ابر نمیمونه عزیزم
خدا جایِ حق نشسته حتمآ رسوا میشن به زودیِ زود انشالله
وحقایق واسه مامانِ مهربونش روشن میشه
امیدت به خدا باشه زمان همه چیو درست میکنه نورِ چشمم
ای جوانی رفتی زدستم در خون نشستم
خدا نکنه فرشته جان
سلام ........
سلام به رویِ ماهت

کجایی تو دختر ؟
نمیگی دلم میترکه از دوریت؟
الان که مرسومه آدمه ها از دست هم پیر میشن نه به پای هم گلم امیدوارم از دست عشقت پیر نشی وبه پای هم پیر بشین
شما دعـــا کن عشقش پیدا بشه دستو پاش مهم نیست عزیزم
ﺧـْﯿﻠـﮯ َﺳْﺨـﺘـہ ւـہבْرבآْﺗــﺗـﻮﺧﻮבﺗـــ ﺑﻤـﻮَﻧـסּ

ﺑـہﺟـﺎِےاﯾْﻨփـہﺗـﻮوﺟﻮבتפَـْﻞِﺑَﺸـסּْ
َﺗــہِْﻧـﺸـــﯿـסּﺑِــَﺸــــــסּْ
ممنون شادی جووووووووونم شما لطف داری عشقمممممممم
فــــــــــدایِ تو عسلــــــــــــی
این عطایی هم خوب تو ذوق می زند
قبلا نشینده بودم
من فکر میکنم خودشون به این درد مبتلا نشدن والا به این نکته میرسیدن که دود از کُنده بلند میشه حتـــــــــــی در عشق
من"ندار"بودم عروسک قصه ام پرید!!!
"دارا"که باشی"سارا"به پای خودش سراغت خواهد آمد...
دلـــ ـتنگ کـــ ـه باشــی
از آسـ ــمان سنـ ـگ هــم ببــارد..
جـــایــش خالیسـ ـت
بـاران کــه جایــ خـ ـود را دارد!
اوهــــــــــــــوم
همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری
اما…. تو آنقدر خوبی، که به عشق و دوست داشتن وفاداری
که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم
همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند
چرتکه می اندازم روز های نبودنت را
این روز ها بدهی ات دارد زیاد می شود...
نمی خواهی بازگردی؟
نترس !
ارزان حساب می کنم!
اگر برگردی قول می دهم تمام بدهی ات را
به آغوش پرمهرت بفروشم ..!!!
وقتی آدما پیر می شن
منو یاد این ضرب المثل می اندازه
عشق پیری
اونم چه صفایی داره
عشق پیری گر بجنبد شاعری گل می کند آدم با هوش را پر حرف و هم خل می کند

پیر اگر عاشق شود چون طفل نادان می شود عقل او ضایع و گفتارش فراوان می شود
بی خبر از حال خود فکر جوانی می کند گاه و بی گاه ادعای قهرمانی می کند
همچو شخص تشنه لب دلخوش زدیدار سراب پنبه دانه خوردن و همچون شتر هنگام خواب
پیری و دلدادگی رسوایی و خون دل است پند دوست و طعنه دشمن بر او بی حاصل است
عشق پیری حاصل آن نیست غیر درد و رنج فی المثل کوبیدن پتک است بر فولاد سرد
پای لرزان عقل ضایع با سر و موی کچل گه به گه آواز خوانی چون خروس بی محل
می نماید صحبت پرت و پلا از حد فزون بی جهت بی محتوا بی وقفه تا حد جنون
یک زمانه مرثیه گو گاهی غزل خوان می شود لحظه ای خوشحال و خندان گاه گریان می شود
پیری و عاشق شدن اتش به جان افتادن است دارو و درمان آن هم عاقبت جان دادن است
دل سپردن ساده اما دل بریدن ساده نیست سوختن در عشق دلبر قصه و افسانه نیست
عشق پیری باعث رسوایی و بدبختی است باعث رنج و عذاب و مشکلات و سختی است
راست گویم عاشقی امید و نور دل بود گر نباشد برکت عشق زندگی مشکل است
جمله ای زیبا بود دلکش و افسونگر است بگذرم از پیر و برنا لطف حی داور است
شعر می گوید عطائی عاشق و دلبسته است شعر خوب و پنبه دانه زین گروه و دسته است
ولـــــــــی با این وجود با صفا داشتنش موافقم
ممنونم از حضورِ گرمتون