دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
قلمت را بردار بنویس از همه خوبیها زندگـــی ،عشق ، امیــــــد و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا هست گل مریــــم ، گل رز بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال از تمنــــــا بنویس ... از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود از غروبـی بنویس که چو یاقوت و شقایق ســـرخ است بنویس از لبخنــــد از نگاهی بنویس که پر از عشق به هر جای جهان می نگرد قلمت را بردار روی کاغذ بنویس ... زندگی با همه تلخی ها باز هم شیرین است..
قلمت را بردار بنویس از همه خوبیها زندگـــی ،عشق ، امیــــــد و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا هست گل مریــــم ، گل رز بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال از تمنــــــا بنویس ... از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود از غروبـی بنویس که چو یاقوت و شقایق ســـرخ است بنویس از لبخنــــد از نگاهی بنویس که پر از عشق به هر جای جهان می نگرد قلمت را بردار روی کاغذ بنویس ... زندگی با همه تلخی ها باز هم شیرین است..
چه جالب ... آهنگ شادمهر رو گذاشتم ... البته دنبال آهنگ وقتی چشات پاییز میشه بودم ولی چون خیلی اولد بود کدش پیدا نشد ... من آهنگای قدیمی شادمهرو بیشتر دوس دارم ...
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم! ببرم بخوابانمش! لحاف را بکشم رویش! دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم! حتی برایش لالایی بخوانم، وسط گریه هایش بگویم: غصه نخور خودم جان! درست می شود!درست می شود! اگر هم نشد به جهنم... تمام می شود... بالاخره تمام می شود...!!!
منتظرت هستما بیا دیگه قلبم
من بیــــــــــــــام؟؟؟
کجـــــــــــــــــــــــــــا؟؟؟؟؟
یادته بهت گفتم که خشت دیوار دلتم، تو هم منو شکستی
ولی اشکالی نداره، حالا خاک زیر پاتم !
قلمت را بردار بنویس از همه خوبیها
زندگـــی ،عشق ، امیــــــد
و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا هست
گل مریــــم ، گل رز
بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال
از تمنــــــا بنویس ...
از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود
از غروبـی بنویس که چو یاقوت و شقایق ســـرخ است
بنویس از لبخنــــد
از نگاهی بنویس
که پر از عشق به هر جای جهان می نگرد
قلمت را بردار روی کاغذ بنویس ...
زندگی با همه تلخی ها باز هم شیرین است..
قلمت را بردار بنویس از همه خوبیها
زندگـــی ،عشق ، امیــــــد
و هر آن چیز که بر روی زمین زیبا هست
گل مریــــم ، گل رز
بنویس از دل یک عاشق بی تاب وصال
از تمنــــــا بنویس ...
از دل کوچک یک غنچه که وقت است دگر باز شود
از غروبـی بنویس که چو یاقوت و شقایق ســـرخ است
بنویس از لبخنــــد
از نگاهی بنویس
که پر از عشق به هر جای جهان می نگرد
قلمت را بردار روی کاغذ بنویس ...
زندگی با همه تلخی ها باز هم شیرین است..
دلم کوچک است !
کوچکتر از باغچه ی پشت پنجره !
ولی آنقدر جا دارد
که برای دوستی
که دوستش دارم
نیمکتی
بگذارم
برای
همیشه
دلم کوچک است !
کوچکتر از باغچه ی پشت پنجره !
ولی آنقدر جا دارد
که برای دوستی
که دوستش دارم
نیمکتی
بگذارم
برای
همیشه
دلتنگی هایم که یکی دوتا نیست...
بخواهی بشماری تا فردا طول می کشد.!
تو که می دانی فردای من و تو
چقدر دیر میاید.
اما دست از من و دلتنگی هایم برندار
میدانی با آنها چه کاخ آرزوها ساخته ام...؟!
جـــدایــی مــان ؛
هیــچ یکـــ از تشــریفــاتــــ آشــنایمــانــــ را نــداشتـــ
فقــط تــو رفـــتــی
و منــــ ســعیــــ کـــردمـــ
ســـ ــنگــــ دل بــاشـــمــــ
جـــدایــی مــان ؛
هیــچ یکـــ از تشــریفــاتــــ آشــنایمــانــــ را نــداشتـــ
فقــط تــو رفـــتــی
و منــــ ســعیــــ کـــردمـــ
ســـ ــنگــــ دل بــاشـــمــــ
پرواز می کنم
برای کنار تو بودن
تا قله ترین ها را
فتح کنم
بالم باش
تا به ابد...
سلام آبجی آپیدم بدو بیا
سلام گلم
الان میـــــــــــــام خانومم
باران
چه راحت سر می خورند
اشعارم...
وقتی ،
زمین ذهنم
خیس خورده
باران خاطراتت است...!
رفتنت چه کرد با من ...
برگرد ...
وچه بد دنیایی هست.....
اوهـــــــــــــــــوم
ایــن نــقــطـهـــ از زنــבگــے کــهــ مــטּ وآیــســآدم
בرב هــسـتـــ . تــنـهــآیــے هــسـتـــ . غــم هــسـتـــ
مــیــبــیــنــے بــے وفـــآ فــقــطـ تــو نــیــسـتـــے
آخــــــــــــــــــــی
ز حال من اگر پرسی؟؟

میکردیم که بغضمون خالی بشه
بجز دوری ملالی نیست.
ملالی هم اگر باشد ،تو خوش باشی
خیالی نیست ...
نمیدانم که در خاطر بری نام مرا یا نه!
ولی این را بدان...
هرگز خیالم از تو خالی نیست
ای کاش
خیلی زیبا و پر از احساس بود
ممنونم جنابِ فراموش شده یِ عزیز
سلام . قشنگ بوووووووووود . خوبی . خوشی ؟
سلام

ممنونم
خوبم به خوبیت پسرِ گل
خیالـت راحـت باشـد .. چیــزی نشـده ..
یک شکسـت عاطفـی سـاده ..
دوستـش داشتـم .. دوستـم داشت ..
دوستـش دارم .. دیگـر دوستــم نـدارد ..
مانـــــده ام .. رفتـــــه ...
بی آن که تورایافته باشم
چه قدرزمستان
چه قدرپاییز
چه قدرسفرهای همه ی کوچه های جهان
ازمن گذشته است!
مــــــن از دســـــــت دیگـــــــران نـــــــاراحت نمیــــــــــشو م، فقـــــــط نظــرم را در مــــــــوردشــان
عـــــــــــــــوض میکنـــــــــــــم!!
سلاااااااااااااااااام آبجی آپیدم بدو بیا
سلام عزیزم
الان میــــــــــــــــام
چه جالب ...
آهنگ شادمهر رو گذاشتم ...
البته دنبال آهنگ وقتی چشات پاییز میشه بودم ولی چون خیلی اولد بود کدش پیدا نشد ...
من آهنگای قدیمی شادمهرو بیشتر دوس دارم ...
میام گوش میدم
نردبانیست، این زندگانی!
با شماری بران پلّکانها
از نخستین،
تا به بالا.
ما از این پلّهها در عبوریم
گه به بالا
گه به پایین
هر کسی پلّة ناگزیری
بهرِ خود دارد و
از همانجا
میرَوَد سویِ آن بیکرانه.
از تو میخواهم، ای جاودانه!
رویِ بالاترین پلّه آنجا
که وجودم همه شور و عشق است
و سرود و سخن میسرایم
پلّة ناگزیرِ مرا تو
ناگهانی نهی زیر پایم.
می دانم دلگیر می شوی
اما چه کنم
پاییز مرا می کشد
شیشه ی عطرش در جیب من مانده
و خودش رفته
تا تمام درخت ها را بیهوش کند
و بازگردد
فرصت نیست
تا برایت بگویم
برگ ریزان روح یعنی چه
و من چقدر از بوی پاییز را استشمام کرده ام
و ...
فرصت نیست
پنجره ها پس از زمستان گشوده می شوند ...
کسالت این روزها سبب میشود
به ویروس نجیبی فکر کنم
که از آغوشت
به من سرایت کرده است
مثل مونالیزای مچاله ی تاریخ
لبخند میزنم
همه چیز را روبه راه میکنم
و خودم را به مردی میسپارم
که نیمه ی گمشده ی زن دیگریست ....
وای....!
عجب غوغا میکنند
در من...،
واژه هایی که
به وزن "تو"
شعر میشوند..!!!
سلام شادی جونم
عاشقت گشتم تو گفتی عاشقان دیوانه اند!
عاقبت عاشق شدی دیدی که خود دیوانه ای
سلام عزیزم
اینو خوب اومدی
بنـــد دلـــم را
به بند کفـــش هایت گـــره زده بودم
که هر جـــا رفتـی
دلــم را با خود ببری
غــــافل از اینکه
تو پـــا برهنـــه می روی
و بی خبــــر…
سلام شادی جونم
خوبی؟!
نوشته ات خیلی قشنگ بود لذت بردم
سلام مریم جان

خوبم گلم
قربونت عزیزم
بارانِ سربی میشود
وقتی نیستی میریزد بر سرم
خاطراتـــــتــــــ . . .
گاهی دلم می خواهد خودم را بغل کنم! ببرم بخوابانمش! لحاف را بکشم رویش! دست ببرم لای موهایش و نوازشش کنم! حتی برایش لالایی بخوانم، وسط گریه هایش بگویم: غصه نخور خودم جان! درست می شود!درست می شود! اگر هم نشد به جهنم... تمام می شود... بالاخره تمام می شود...!!!
انشالله که درست میشه همیشه
نفرین به اون کسایی که روی دلها پا میزارن تا که میبینن عاشقی میرن و تنهات میزارن
نفرین به آدمهایی که تو سینه دل ندارن عاشق،عاشق کشی اند رحم و مروت ندارن
شعله گفت کاش روزی به شمعدان میرسیدم شمع بدون اینکه حرفی بزند ذره ذره آب شد تا شعله به آرزویش برسد!
قلب من در هر زمان خواهان توست / این دو چشمان عاشقم مهمان توست / گرچه لبریز از غمی درمانده ام / این نگاهم در پی درمان توست ...!
منتظر کسی باش که اگه حتی در ساده ترین لباس بودی، حاضر باشه تو رو به همه دنیا نشون بده وبگه که: "این دنیای منه"
کاملا درسته
مینویسم خاطرات با اشک و آه / در شبی غمگین و تاریک و سیاه
مینویسم خاطرات از روی درد / تا بدانی دوریت با من چه کرد . . .
شنیدی که دلم گفت بمان ، ایست ، نرو / به خدا وقت خدا حافظی ات نیست ، نرو
نکند فکر کنی در دل من مهر تو نیست / گوش کن نبض دلم زمزمه اش چیست ، نرو . . .
دلم یه لحظه میخواد...که یکی بپرسه چطوری؟
بگم...خوبم...
بغلم کنه و بگه دروغ بسه...بگو چی شده؟؟
اوهـــــــــــــوم
غریبه بود...آشنا شد...عادت شد...
عشق شد...هستی شد...روزگار شد...
خسته شد...بی وفا شد...دور شد...
بیگانه شد...اما...فراموش نشد...
زیبا بود مرسی
اگه نام تو بر لب دارم
اگه مهرتو بر سر دارم...آخه!؟
بی معرفت دوست دارم
من اسیر واژه محبتم ، خالی از کینه دل و حسادتم
عاشق دست های با رفاقتم ، زندگی اینجوری داده عادتم . . .
نمیدانم گنجشک ها که شبیه هم هستند ، چه طور همدیگر و میشناسن
و نمیدانم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگر مرا نمیشناسی . . .
درشیرینی بوسه غرق بودیم ... که ناگهان شوری اشک رابر لبانم احساس کردم وفهمیدم که این بوسه جدایی است
آخی چه گرگ های لطیفی


پست بامزه و متفاوتی بود
دلم برات تنگ شده شادی خانمی
یه سری به ما بزن
قربونت برم شیما جون
دلِ منم واست تنگ شده
چشــــــــــــــــــــــــــم الان میام عزیز
مـن خیلـی با احسـاسـم
ولـی یـادت نـره
تنفـرم یـه حسـه !!!
روزگار نبودنش را برایم دیکته میکند،
و نمره من باز صفر میشود....
هنوز.....نبودنش را یاد نگرفته ام
زیبا بود
کاش یاد بگیریم اگه به یکی دسست دادیم....
به بقیه پا ندیم..........
کــــــــــــاش
نقاش خوبی نیستمٍ،اما این روزا برای دیدن تو،
انتظار را دیدنی میکشم....ً
پای من خسته از این رفتن بود
قصه ام قصه دل کندن بود
دل که دادم به یارم دیدم
راهش افسوس جدا از من بود
بیا برای یکبار هم شده دست به خلاف بزنیم...
من اندوه تورا میدزدم تو تنهایی مرا...
دل شکسته ای کنار پنجره سیگار میکشید...
خسته بود انقدر خسته که یادش رفت بعد از آخرین پک باید ...
سیگار را به پایین پرت کند... نه خودش را.....
اشک بهترین پدیده ی دنیاست ولی تا زیباترین چیز ها رو از انسان نگیره خودشو تقدیم نمیکنه