رهـــــایم کـُـــــن
تــــــنها بــــا همــــین خــــیال خــــام
کــــنار رویـــــاى بـــــودن ....
مـــى خــــواهـــَـم ...
بــــه حـــال خـــودم بــــاشــم !!!
بــــا خــیــــالـــت هــــمیشـــه ....
خــنـده هـــــست !
آغــــــوش هـــــست !
بــــوسه هــــــست !
شـــــادى هـــــست !
انــــگــــار هــــمه چـــــیز بـــــوى خـــــوشبخــتى مـــــى دهد......!
آرـى هــــــمیــن خـــــیال خــام مــرا بـــــس است
دیــگــــر رهــــایــــم کُــــن
سلام
[گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل]
دارندگی و برازندگی!
به شمال شهر تهران که سفر کنیم، انبوه خودروهای مدل بالا، شیک و گران قیمت را مشاهده میکنیم. بیشتر که دقت کنیم خیابانها صافتر و کوچهها سرسبزتر است و شاید برای همین با نامهای زیبای "نسترن"، "اقاقیا" و "گلایول" نامگذاری شده است. چرا تفاوت شمال تا جنوب تهران از زمین تا آسمان است؟ چرا چندصد نفر باید در این کشور پول اضافی حتی برای بریز و بپاش داشته باشند، ولی میلیونها مردم این شهر حتی پول کافی برای هزینه اساسی یک ماه زندگی خود نداشنه باشند؟
دوستی دارم که مغازه کوچکی را برای پسر فوق لیسانس بیکارش اجاره کرده بود، اما فردا که به بنگاه میرود برای تحویل کلید، بنگاهی پول پیش پرداخت را به وی پس میدهد و میگوید، شخصی همه 12 مغازه این راسته را چکی خریده و فعلا قصد اجاره دادن ندارد.!
علی اکبر فرقانی ـ تهران
جمهوری اسلامی 2 مرداد 92 ص 5
[گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل]
کلاغ جان!
قصه من به سر رسید...
سوار شو!
تو را هم تا خانه ات می رسانم...
خوبی رفیق خوب من ببخش که نبودم اما هر لحظه به یادتم
رفیق.............
بسلامتی اونی کهــــــ منــــــ
بخاطــــــر رفتــــــنش گریــــــــــــه کردمــــــ
رفتهــــ و واسهــــ دوســــــتاش تعریفــــــ کردهــــ
و کلـــــــــــ ـ ـی خندیــــــــــدن...
سلام رفیق بامرام چطوری خوبی
معذرت میخوام که نبودم( اما همیشه به یادتم) باید منو درک کنی فعلا
رفیق.....................
سلام دوست من
ممنونم
خواهش میشه عزیز
صبر کردن گاهی معجزه میکند.......
تنهایی تان را پیش فروش نکنید....
فصلش که بشود ...
به قیمت گزافى میخرند .....
چـقــــدر ســـختــــه منـــطقـــــی فــکر کنــــی
وقتــــی ..
احــســـاســـاتـــت داره خـــفــت میـــکنـــه!!!!!
نپرس چرا سیگار میکشی ، بپرس چی میکشی که انقدر سیگار میکشی !!!
آدمـهـا ؛ خـیـلـی زود هـمـراهــان صـمـیـمـی را فــرامــوش مـیـکـنـنـد...
درسـتــــ مـثـل زمـانـی کـه بــاران بـنـد مـی آیــد ،
و خـیـلـیهــا چـتـرهـایــشـان را جــا مــیگــذارنـــد ..!!
بگذار دیوانه صدایم کنند
بگذار بگویند مجنون
فرقی نمی کند
من تمام هویت خود را
از زمانی که اسمم را دیگر صدا نزدی
از یاد برده ام!!!
همه جا هستی
در نوشته هایم
در خیالم
در دنیایم
تنها جایی که باید باشی وندارمت کنارم است
امشب شبی ست
که دریای دل
طوفانی ست
ناگفته هایم باشد
برای شبی دیگر با یک شور دیگر
دلت آبی تر از دریا رفیقم
به کامت شادی دنیا رفیقم
الهی دائما چون گل بخندی
شب و روزت خوش و زیبا رفیقم
یک صندلی خالی کنار
رویاهایم از آن توست
بنشینی یا بروی" دوستت دارم"
شاید گاهی نشود یادت کنم
اما هرگز یادم نمیرود که چقدر دوست دارم...
عشق یه دروغه ، با یه بسته بندی خوشگل طلایی که توی اون پر از خالیه
آنـــقدر نـفس مـی کــشم …
تـــا تمـــام شـود..
همـه ی آن “هـــوایــی” کـه
ســـراغ تـــو را مـی گــــیـرد
سلام شادی جونم خوبی نفسم الهی قربونت برم خیلی دوست دارم
سلام عزیز دلم
فــــــــــــــــــدات
────(♥)(♥)(♥)────(♥)(♥)(♥)
──(♥)██████(♥)(♥)██████(♥)
─(♥)████████(♥)████████(♥)
─(♥)██████████████████(♥)
──(♥)████████████████(♥)
────(♥)████████████(♥)
──────(♥)████████(♥)
────────(♥)████(♥)
─────────(♥)██(♥)
───────────(♥)
دلم . . . .
اتش میگیرد . . . .
وقتی او هست . . . . . من هستم
اما قسمت نیست !!!!!!
خیالت راحــتـــــ . . .
شکسـ ــــته ها نفرین هم بکـ ــنند ،
گیرا نیسـ ــت …!
نـــفرین ،
ته ِ دل می خـ ــواهد
دلِ شکسـ ــته هـ ـــم که دیگر
ســــر و ته ندارد . . .
[گل] من قلب کوچولویی دارم؛ خیلی کوچولو
مادربزرگم میگوید: قلب آدم نباید خالی بماند. اگر خالی بماند، مثل گلدان خالی زشت است و آدم را اذیت میکند.
برای همین هم، مدتی ست دارم فکر میکنم این قلب کوچولو را به چه کسی باید بدهم؛ یعنی، راستش، چطور بگویم؟ دلم میخواهد تمام این قلب کوچولو را مثل یک خانه قشنگ کوچولو، به کسی بدهم که خیلی خیلی دوستش دارم
یا
نمیدانم
کسی که خیلی خوب است، کسی که واقعا حقش است توی قلب خیلی کوچولو و تمیز من خانه داشته باشد.
خب راست میگویم دیگر . نه؟
پدرم میگوید: قلب، مهمان خانه نیست که آدمها بیایند، دو سه ساعت یا دو سه روز توی آن بمانند و بعد بروند. قلب، لانهی گنجشک نیست که در بهار ساخته بشود و در پاییز باد آن را با خودش ببرد
قلب، راستش نمیدانم چیست، اما این را میدانم که فقط جای آدمهای خیلی خیلی خوب است. برای همیشه
خب
بعد از مدتها که فکر کردم، تصمیم گرفتم قلبم را بدهم به مادرم، تمام قلبم را تمام تمامش را بدهم به مادرم، و این کار را هم کردم اما
اما وقتی به قلبم نگاه کردم، دیدم، با این که مادر خوبم توی قلبم جا گرفته، خیلی هم راحت است، باز هم نصف قلبم خالی مانده
خب معلوم است. من از اول هم باید عقلم میرسید و قلبم را به هر دوتاشان میدادم؛ به پدرم و مادرم.
نگاه کردم و دیدم که بازهم، توی قلبم، مقداری جای خالی مانده
فورا تصمیم گرفتم آن گوشهی خالی قلبم را بدهم به چند نفر؛ چند نفر که خیلی دوستشان داشتم؛ و این کار را هم کردم:
برادر بزرگم، خواهر کوچکم، پدر بزرگم، مادر بزرگم، یک دایی مهربان و یک عموی خوش اخلاقم را هم توی قلبم جا دادم
دیدم که همه این آدمها، درست توی نصف قلبم جا گرفتهاند؛ درست نصف!
با اینکه خیلی راحت هم ولو شده بودند و میگفتند و میخندیدند. و هیچ گلهیی هم از تنگی جا نداشتند
من وقتی دیدم همهی آدمهای خوب را دارم توی قلبم جا میدهم، سعی کردم این عموی پدرم را هم ببرم توی قلبم و یک گوشه بهش جا بدهم... اما... جا نگرفت... هرچی کردم جا نگرفت
دلم هم سوخت... اما چکار کنم؟ جا نگرفت دیگر. تقصیر من که نیست حتما تقصیر خودش است. یعنی، راستش، هر وقت که خودش هم، با زحمت و فشار، جا میگرفت، صندوق بزرگ پولهایش بیرون میماند و او، دَوان دَوان از قلبم میآمد بیرون تا صندوق را بردارد
نادر ابراه [گل]
[گل] این روزها
نه با ادا حرف می زنم!
نه با طنازی نگاه می کنم!
تمام زنــانــگی ام را
میان دستان مردانه ات جا گذاشته ام... [گل]
[گل] کودکی مرحله ای از زندگی ست که تو در آیینه شکلک در میاوری …
میانسالی مرحله ای از زندگی ست که آیینه برایت تلافی می کند … [گل]
[گل] پـنـجـره را بـاز کن
و از ایـن هـوای مـطـبـوعِ بـارانـی لـذت بـبـر
خـوشـبـخـتـانـه بـاران ارثِ پـدرِ هـیـچـکس نـیـسـت . . [گل]
[گل] بزرگترین مصیبت برای یک انسان این است که
نه سواد کافی برای حرف زدن داشتهباشد
نه شعور لازم برای خاموش ماندن [گل]
چقد کااااااامنت
:-)
حس میکنم دنیاخالیست!!!
مگرتو
چندنفربودی...؟؟؟
وبت خیلی باحاله
اگه خواستی به ماهم یه سر بزن
ممنونم پویــــــــجون ــــــــان
به چشـــــــــــــــــــــــــــــــــم
همـچـون ساعـت شنی شــده ام
کــه نـفــس هـای آخـرش را مـیـزنـد
و الـتـمـاس مـیـکــنــد
یـکـی پـیـدا شـود و بـرش گــردانـد
مــن هــم …
نه …! !
لـطــفـا بـرم نـگــردانـیـد ! ! !
بــگـذاریــد تــمام شــوم
همـچـون ساعـت شنی شــده ام
کــه نـفــس هـای آخـرش را مـیـزنـد
و الـتـمـاس مـیـکــنــد
یـکـی پـیـدا شـود و بـرش گــردانـد
مــن هــم …
نه …! !
لـطــفـا بـرم نـگــردانـیـد ! ! !
بــگـذاریــد تــمام شــوم
همـچـون ساعـت شنی شــده ام
کــه نـفــس هـای آخـرش را مـیـزنـد
و الـتـمـاس مـیـکــنــد
یـکـی پـیـدا شـود و بـرش گــردانـد
مــن هــم …
نه …! !
لـطــفـا بـرم نـگــردانـیـد ! ! !
بــگـذاریــد تــمام شــوم
همـچـون ساعـت شنی شــده ام
کــه نـفــس هـای آخـرش را مـیـزنـد
و الـتـمـاس مـیـکــنــد
یـکـی پـیـدا شـود و بـرش گــردانـد
مــن هــم …
نه …! !
لـطــفـا بـرم نـگــردانـیـد ! ! !
بــگـذاریــد تــمام شــوم
همـچـون ساعـت شنی شــده ام
کــه نـفــس هـای آخـرش را مـیـزنـد
و الـتـمـاس مـیـکــنــد
یـکـی پـیـدا شـود و بـرش گــردانـد
مــن هــم …
نه …! !
لـطــفـا بـرم نـگــردانـیـد ! ! !
بــگـذاریــد تــمام شــوم
باور کن خیلی سخت است...
وفادار دستهایی باشی
که یک بار هم لمسشان نکرده ای..
گاهی چقدر دلم هوس شیطنت می کند ...
از همان شیطنت هایی که حرف تو پشت آن باشد که میگویی :
مگه دستم بهت نرسه..
باید ب بعضیــــا گفت:
ناراحـــتِ چی هستی دنیا کـــ ب آخر نرسیدِ ....!
من نشـــد، یکی دیگه!
تو کـــ عادت داری...
قدیــم تر ها شِکــر از شُکــر گفتنــمان میــریخت !
اینــروزها بـا هــر شُکــری کــه میــگویم ...
سیــگارم را سنــگین تر پُــک میــزنم ...
و بیــشتر سکــوت میــکنم ...
راســتی خــدایا شُکــرت .././
کی گفته عزیزم شما بی معرفتی .آخر معرفتی والا
ممنون از کامنتات
مرسی
خواهش میکنم وظیفه بود
این روزها
اگر خون هم گریه کنی
عمق همدردی دیگران با تو
یک کلمه است :
" آخـــــــی
آهـــنگــی غــمگـین تـر از صــدای گـریـه ی مــرد ســراغ داری ؟؟
در مرد حسی است به نام «غـــیرت»
وبه همون حس در خانما میگن «حــسادت»
اما مـــن به هر دوش میگم «عشـــــق»
تا عــاشـق نباشـی نه غیــــــرتی میشـی نه حســــود...!!.
حکــــــــایـت مـ ــ ــ ـــن و تــــو
حکــــایـت ریــــــــل هـای ایـن قطـــــارست و فـاصلــ ــ ــه هـای آن
امـا مـی دانــ ـــ ـــم تـا ابـــــــــد تکـــه ای از قلــــــب تــ ـــ ــــو
بـا تمـــام فـاصلــ ــ ـ ــه هـایـی کـه بـرایـــم آوردی
در کنــــارم خـواهـــــد مـانــد،
همـان گــــونـه کـه تکـــه ای از قلــــــب عـــــــــــاشقـم
بــــــی فـاصلــ ــ ـ ـــه در کنــــــــــارت خـواهـــــــــــد مـانـد
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد ،
وسعت “تنهایی” م را حس نکرد
در میان خنده های تلخ من ،
گریه پنهانیم را حس نکرد ….
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد ،
وسعت “تنهایی” م را حس نکرد
در میان خنده های تلخ من ،
گریه پنهانیم را حس نکرد ….
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد ،
وسعت “تنهایی” م را حس نکرد
در میان خنده های تلخ من ،
گریه پنهانیم را حس نکرد ….
هیچ کس ویرانیم را حس نکرد ،
وسعت “تنهایی” م را حس نکرد
در میان خنده های تلخ من ،
گریه پنهانیم را حس نکرد ….
ﺑﻌﻀﮯ ﻫﺎ ﺭُﻭ ﺑﺎﯾَﺪ ﺍَﺯ ﺗﻮ ﺭُﻭﯾﺎﺕْ ﺑــِڪِﺸﮯ ﺑﯿﺮﻭﻥْ
ﻣُﺤڪَﻢْ ﺑَﻐَﻠِﺶْ ڪُﻨﮯ،
ﺑَﻌﺪ ﺁﺭﻭﻡ ﺩَﺭِ ﮔﻮﺷِﺶ ﺑــِﮕﮯ :
ﺁﺧِــﮧ ﺗُﻮ ﭼــِﺮﺍ ﻭﺍﻗِﻌﮯ ﻧﯿﺴﺘﮯ ﻻﻣَّﺼَﺒـْ ..
ﺑﻌﻀﮯ ﻫﺎ ﺭُﻭ ﺑﺎﯾَﺪ ﺍَﺯ ﺗﻮ ﺭُﻭﯾﺎﺕْ ﺑــِڪِﺸﮯ ﺑﯿﺮﻭﻥْ
ﻣُﺤڪَﻢْ ﺑَﻐَﻠِﺶْ ڪُﻨﮯ،
ﺑَﻌﺪ ﺁﺭﻭﻡ ﺩَﺭِ ﮔﻮﺷِﺶ ﺑــِﮕﮯ :
ﺁﺧِــﮧ ﺗُﻮ ﭼــِﺮﺍ ﻭﺍﻗِﻌﮯ ﻧﯿﺴﺘﮯ ﻻﻣَّﺼَﺒـْ ..
شادی جونم یه مطلب گذاشتم خوشحال میشم بیایی بخونی
الان میام عزیزم
بچگی..
دلم بچگی میخواهد...
جلوی کدام مغازه پای بکوبم تا برایم آرامش بخرند..!!
جان غمگین ، تن سوزان ، دل شیدا دارم
آنچه شایسته عشق است ، مهیا دارم
سوز دل ، خون جگر ، آتش غم ، درد فراق
چه بلاها که ز عشقت من تنها دارم
شبانه هایم برای تو
عشق هم…
خاطره ی مُرده ای باشد
برای وقت های کسالت