دِل مَــــــــن!!
کـــولِـــه بــآر قــول ها و دوســتـــت دارم های دروغــینـــت را،
یِـــک جا،
هَـــمین نَـــــزدیکـــی بَـــر زَمیــن بُــگذار؛
دیگـــر نه مَــن تحــمل ایــن درد را دارم
و
نَــه تَــن نا تَــوانَـــت تَــــحَـمُل ایــــــن سنــگینـــی
زنـدِگـی یـه حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـه ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـه بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـه کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد !!![رضایت][چشمک]
زنـدِگـی یـه حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـه ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـه بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـه کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد !!![رضایت][چشمک]
وب خوبی داری جهت تبادل لیک به من سر بزن.
ممنونم دوست عزیز
چشم
تو وبم یه سوال پرسیدم خوشحال میشم بیایی جواب بدی!
میام الان عزیزم
سخت نباشه هــــــا
ممنون که اومدی شادی جان
خواهش عزیزم
بیچاره عروسک دلش میخواست زارزار بگرید ، اما خنده را بر لبانش دوخته بودند
گاهــی باید نباشــی ... تا بفهمــی نبودنت واسه کی مهمه ...
؟! اونوقته که میفهمی بایــد همیشه با کی باشی .
گنجشک میخندید به اینکه چرا من هرروز بی هیچ پولی برایش دانه میپاشم....
من اما گریستم به اینکه حتی گنجشک هم"محبت"مرا "سادگی" من میپندارد
همیشه برای عاشق شدن
به دنبال باران و بهار و بابونه نباش
گاهی
در انتهای خارهای یک کاکتوس
به غنچه ای می رسی
که ماه را بر لبانت می نشاند ...
بیقرار توام و در دل تنگم گله هاست ، آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست
همچو عکس رخ مهتاب که افتاد در آب. در دلم هستی و بین من تو فاصله هاست
گنجشک میخندید به اینکه چرا من هرروز بی هیچ پولی برایش دانه میپاشم....
من اما گریستم به اینکه حتی گنجشک هم"محبت"مرا "سادگی" من میپندارد.
چه قدر سخته دلت بخواد سرت رو باز به دیواری تکیه بدی که یه بار زیر آوار نامردیش
همه وجودت له شده
به قـــولِ زنده یادحسین پناهی :
تازه میفهمم بازی های کودکی حکمت داشت:
زوووووووو…..
تمرین روزهای نفس گیر زندگی بود
لــبخــند بــزن!
بــدون انتــظار پاســخی از دنــیا ،
بــدان روزی دنــیا انقــدر شــرمنــده مــی شود
کــه بــه جــای پاســخ لبخــند ،
با تمــام ســازهــایت مــی رقــصــد
سلام..
همشهری هم اسم!
چیقده باحال...
چندسالته...ببینم همسن نیستسم!!
سلام شادی عزیز
ممنونم عزیزم لطف داری
نه عزیز دلم من یه کــــــــــوچـــــــــــولــــــــو بزرگترم ;-)
هستم و دارم آپ میکنم یعنی کردم ولی چی و باید جواب بدم خواهری
جواب دختر پسرارو دیگه خواهری
سلام خواهری منم عاااااااااااااااااااااااشقتم
بزار هر چی میخوان بگن کی گوش میده بوس سفت
سلام عزیزم
آن بودی قربونت
ای جونم پس عــــــــــــــــــاشقتــــــــــــــــــــــــم
جوابش با توها:)
خوشحال باش و لبخند بزن...
فقط برای خودت زندگی کن...
قبل از اینکه دعا کنی...ببخش...
قبل از این که صدمه بزنی...احساس کن...
قبل از تنفر...عشق بورز...
زندگی این است...
زیبا بود شادی جوووووون..
ممنونم عزیزم
مداد به دست می گیرم....
صفحه ی سفید کاغذ....
می خواهم از تو نقشی بکشم...
چشم چشم دو ابرو.....
تا همین جا کافیست.....
می نشینم.....
سیر نگاهت می کنم....
دیگر از این شهر...
میخواهم سفر کنم...
چمدانم را بسته ام...
اگر خدا بخواهد امروز میروم...
نشسته ام منتظر قطار...
اما نه در ایستگاه...
روی ریل قطار...
دلنتگم... نه از برای کسی... از بی کسی!
خسته ام نه از تکاپو... از در به دری!
تنهایم... تنهاتر از سنگ کناره جاده...!
اما مشتاقم!
مشتاق دیدار کسی که گاهی صادقانه یادم کند...
نمیدونم ولی من ک ندیدم نظراتتو ولی ممنونم ازت
عجیبــــــــــــه!!!!!!!!!!!!!:(
همه اش بهوووونننننننننننننننننههههههههههه


نه به خدا عمو جدی بود
[گل][گل][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][گل][گل][گل][گل][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][گل][گل]
سلام
کاش وقتی زندگی فرصت دهد گاهی از پروانه ها یادی کنیم.....
کاش بخشی از زمان خویش را وقف قسمت کردن شادی کنیم....
کاش وقتی آسمان بارانیست اززلال چشمهایش تر شویم....
کاش شب وقتی تنها میشویم با خدای یاس ها خلوت کنیم....
کاش بین ساکنان شهر عشق رد پای خویش را پیدا کنیم.....
کاش با الهام از وجدان خویش یک گره از کار ه دلها وا کنیم......
کاش رسم دوستی را ساده تر مهربانی تر آسمانی تر کنیم......
کاش در نقاشی دیدار مان شوق ها را ارغوانی تر کنیم.......
کاش وقتی شا پرک ها تشنه اند ما به جای ابر ها گریان شویم....
[گل][گل][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][گل][گل][گل][گل][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][گل][گل]
زنـدِگـی یـه حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـه ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـه بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـه کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد !![رضایت][شیطونک]
زنـدِگـی یـه حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـه ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـه بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـه کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد !![رضایت][شیطونک]
زنـدِگـی یـه حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـه ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـه بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـه کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد !![رضایت][شیطونک]
زنـدِگـی یـه حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـه ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـه بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـه کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد !![رضایت][شیطونک]
زنـدِگـی یـه حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـه ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـه بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـه کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد !![رضایت][شیطونک]
زنـدِگـی یـه حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـه ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـه بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـه کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد !![رضایت][شیطونک]
زنـدِگـی یـه حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـه ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـه بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـه کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد !![رضایت][شیطونک]
یاد کودکیمان بخیر...
قهر میکردیم تا قیامت..
و...
چند دقیقه بعد قیامت میشد
تو اگر دلگیری، لحظه ای چشم ببند،
اندکی اشک بریز، و بخوان نام مرا،
به تو من نزدیکم،
نام من یزدان است،لقبم ایزد پاک،
تو مرا زمزمه کن، خواهم آمد سویت،
بی صدا یادم کن،
یا که فریادم کن،
که منم منتظرت .
ه اندازه ی …..
بی خیال ….
تو فکر کن دوستت ندارم
من از پس اندازه گرفتنش بر نمی آیم !
همه روزه
هزاران سیب در اطراف ما به زمین می افتد،
اما
آنچه وجود ندارد؛
دیدگاه نیوتن است...
گاهی برای کشـیدنِ فـریـاد
هـزاران پیکـاســو هـم کـافـی نیسـت . .
لینکیدمت
میلینکمت عزیزم
سلام شادی جونم
با یه مطلب جدید اپم
سلام عزیزم
الان میــــــــام
"مثل کبریت کشیدن در باد زندگی دشوار است
آخرین دانه کبریتم را میکشم در این باد
هرچه باداباد...!!!"
مرسسسسسسسسسسسسسسسسی
خواهـــــــــــــــــــــــــــش
چی بگم از دست تو ای روزگار..
ای که در ناپایداری ، پایدار..!
دیگه دستت رو بذار توو دست من..
به تو چی میرسه از شکست من.. ؟
از دستهای گرم تو
کودکان توأمان آغوش خویش
سخنها می توان گفت
غم نان اگر بگذارد
* * *
نغمه در نغمه در افکنده
ای مسیح مادر ای خورشید
از مهربانی بی دریغ جانت
با چنگ تمامی ناپذیر تو سرودها می توانم کرد
غم نان اگر بگذارد
* * *
رنگها در رنگها دویده
از رنگین کمان بهاری تو
که سراپرده در این باغ خزان رسیده برافراشته است
نقشها می توانم زد
غم نان اگر بگذارد
* * *
چشمه ساری در دل و آبشاری در کف
آفتابی در نگاه و فرشته ای در پیراهن
از انسانی که تویی
قصه ها توانم کرد
غم نان اگر بگذارد
نگران ِ
آن دو چشمان است
دور سوی آن دو سهیل، که به سیبستان ِ حیات ِ من مینگرد
تا از سبزینه ِ نارس ِ خویش
سرخ برآید
سختگیر و آسانمهر..
سهیلان ِ مننــد
ستارگان هماره بیدارم
و دروازههای افق بر نگرانیشان گشوده است.
شعر قافیه نمی خواهد
سطر به سطر آغوشم را ردیف کرده ام ،
تو فقط بیا !
می گویند
شاهنامه آخرش خوش ست
ولی من می گویم
چشم های تو خوش ترند
که همیشه
حرف آخر را می زنند
و بعد از آن هر حرفی
شروع شاهکار دیگر ست
منتظـــر بارانـــم…
در خلوت کوچه هایم
باد می آید
اینجا من هستم ؛
دلم تنگ نیست….
تنها منتظر بارانم
تا قطره هایش بهانه ایی باشند
برای نم ناک بودن لحظه هایم
و اثباتی
بر بی گناهی چشمانم!
کفشهایت را بمن قرض میدهی ...؟
میخوام بدانم ...
تنها گذاشتنم چه حسی دارد ..
مرغ پریده
هنوز چشم مرادم رخ تو سیر ندیده
هوا گرفتی و رفتی ز کف چو مرغ پریده
تو را به روی زمین دیدم و شکفتم و گفتم
که این فرشته برای من از بهشت رسیده
بیا که چشم و چراغم تو بودی از همه عالم
خدای را به کجا رفتی ای فروغ دو دیده
هزار بار گذشتی به ناز و هیچ نگفتی
که چونی ای به سر راه انتظار کشیده
چه خواهی از سر من ای سیاهی شب هجران
سپید کردی چشمم در انتظار سپیده
به دست کوته من دامن تو کی رسد ای گل
که پای خسته ی من عمری از پی تو دویده
ترانه ی غزل دلکشم مگر نشنفتی
که رام من نشدی آخر ای غزال رمیده
خموش سایه که شعر تو را دگر نپسندم
که دوش گوش دلم شعر شهریار شنیده
******************************
هزار وسوسه ام چنگ در جگر می زد
******************************
******************************
زبان نگاه -- هوشنگ ابتهاج
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من و توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گر چه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه ی عشق نهان من و توست
گو بهار دل و جان باش و خزان باش، ارنه
ای بسا باغ و بهاران که خزان من و توست
این همه قصه ی فردوس و تمنای بهشت
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست
نقش ما گو ننگارند به دیباچه ی عقل
هر کجا نامه ی عشق است نشان من و توست
سایه ز آتشکده ی ماست فروغ مه و مهر
وه ازین آتش روشن که به جان من و توست
*********************************
این بوی زلف کیست که جان می دهد به من ؟
*********************************