دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
نگاه تــــــو..
مــرا عاشق تر از پیـــــش می کند..
چه معجــــــــونی می شود..
زندگــــــی..
با لمس دستانِ تـــــــو..
با حسِ عشــــــــــــــــــقِ تـــــــو..
سلام شادی خانم هر نظری که شما فرستاده بودی من تایید کردم حالا نمیدونم چند تا بودن ولی فکر کنم از 5 نظر بیشتر بودن که من تایید کردم دست گل شما هم بابت نظرات زیباتون درد نکنه خیلی خیلی به گفته دوستان مرسی شدم
سلام یونس جان منظورم همین امروز بود 5تا نظر بود ولی خوب بلگفاست دیگه با ما هم لــــــــــــــــــــــــــــــج الهی دلم واسه خواهریم تنگید با این جمله آخرت
"فرض که یه شب قراره یه شام نذری بده شادی خانوم ما"
ببین چه دیالوگایی میفرمایند >>
شادی خانوم:
سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهرنکنین.
سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم.
راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف.
آبروداری کنین بچه ها، نه با اسراف.
سفره از صفای میزبان خرم می شه، نه از مرصع پلو.
حرمت زنیّت مادرتون رو حفظ کنین.
بچه جان، خیلی ریز نکن مادر، اون وقت می گن خورشتشون فقط لپه داره و پیاز داغ.
ای ول مامانی
خیلـــــــــــــــی بد جنسی سهیل نه جونم من هتل رزو میکنم خودمم با مهمونا خـــــــــــــــــــانومـــــــانــــــــــــه میرم بخور بخورp-:
اره بوسش خیلی ضایعس راستی الان دارم قالب عوض میکنم منظورت کدوم بود؟/
همون عکسه دیگه
ســـــــــــــــــــــــــلام شادی جونیم





























راستی شکلکای بلاگ اسکای اینطوری شد
خیلی بد شده
آنی؟؟؟
سلام مرضیه جان

آره از دیشب شکلکها اومده
این ضرب المثلو اینجا باید بکار بست که کاچی به از هیچی گلم
هه بوسشو دیدی چه بی ریخته؟
[گل] کفشهای تنهائیم
خسته اند !
بی تو امّا ...
دلم هوای نشستن
نمی کند ! [گل]
[گل] شبنم ،
زیباترین قافیۀ
چشم تو را
بر تن گل
می نگارد باران
و گلها ...
در رقص عطرهای خیس
تو را می بویند
گوش کن
باران ...
شعر چشمان تو را
می خواند ! [گل]
ماه را خاموش می کنم تا بتابد چشمانت !
دلتنگی
دلتنگ شدن برای کسی ...
این نیست که از آخرین باری که او را دیده اید
یا با او صحبت کرده اید چقدر گذشته است !!!
بلکه دلتنگی آن لحظه ایست که در حال انجام کاری هستید ،
و آرزو می کنید که ...
کاش او نیز اکنون کنار شما بود !!!
به همه چیز فکر کرده ام...........
بیشتر به تو.......
و می دانم که خوابی......
و قبل از بسته شدن چشمایت....
به همه چیز فکر کرده ای
جز من..........
salam ghablan beheton sar zade bodamo webe zibatono link kardam vali moteasefane adres nazashte bodam alan biya behem sar bezan
سلام هستی جان

ممنونم عزیزم
چشم الان میام خانومی
سلامــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شادی جونیه خودم حاله شما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خوبی عزیزم؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
سلام عزیز دلم
خوبم به خوبیت خانومی
سلام عزیزم
لینکت کردم
خوشحال میشم به وبم سربزنیولینکم کنی...
منتظرتم
سلام هستی جان
چشم خانومی میام الان
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند اما من عاشق پرنده اى بودم که از گرسنگى مرد...!!!
.
_______________,*-:¦:-*
___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*
_0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-*
0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-*
0♥00000000000000♥0,*-:¦:-*
_0♥000000000000♥0,*-:¦:-*
___0♥00000000♥0,*-:¦:-*
_____0♥000♥0,*-:¦:-*
_______0♥0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____0♥0♥____♥0♥0
__*-:¦:-*____0♥0000♥___♥000♥0
_*-:¦:-*____0♥0000000♥000000♥0
_*-:¦:-*____0♥00000000000000♥0
__*-:¦:-*____0♥000000000000♥0
____*-:¦:-*____0♥00000000♥0
______*-:¦:-*_____0♥000♥0
_________*-:¦:-*____0♥0
______________,*-:¦:-*
_______________,*-:¦:-*
___0♥0♥_____♥0♥0,*-:¦:-*
_0♥0000♥___♥0000♥0,*-:¦:-*
0♥0000000♥000000♥0,*-:¦:-*
0♥00000000000000♥0,*-:¦:-*
_0♥000000000000♥0,*-:¦:-*
___0♥00000000♥0,*-:¦:-*
_____0♥000♥0,*-:¦:-*
_______0♥0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____
دلتنگی
دلتنگ شدن برای کسی ...
این نیست که از آخرین باری که او را دیده اید
یا با او صحبت کرده اید چقدر گذشته است !!!
بلکه دلتنگی آن لحظه ایست که در حال انجام کاری هستید ،
و آرزو می کنید که ...
کاش او نیز اکنون کنار شما بود !!!
بژی زور جوانه..
شد سری بزن..[بوسه][قلب][چشمک]
حتمـآ میشه دوست من
مرسی از حضورت
این روزها جای خالی ” تـو ” را با عروسکی پر می کنم
همانند توست مرا ” دوست ندارد ”
احساس ندارد !
اما هر چه هست ” دل شـکـســتـن ” بلد نیست
همه پل های پشت سرم را.......
خراب کردم از عمـــــــــــــــــــد....راه إشتبــــــــــــــــــاه را نباید برگشت....
اپم خوشحال میشم بیای نظر بدی
آخه دوست عزیز آدرس نذاشتی چه جوری بیام؟؟؟
چه درونم تنهاست و در این تنهایی
شاخه ی خشک نگاهم گل چشمانت را می جوید
تمام ثانیه ها را می شمارم که لحظه دیدار برسد
اما افسوس یک قدم مانده به آن لحظه…
دوباره باید ثانیه ها را شمرد
دوباره باید چشم به در دوخت…
کاش اندکی مرا می فهمید…
شنیــده بودم که خاک سرد است
ایـــن روزها اما انــــــــــــــــــــــگار آنقـــدر هوا ســـرد است
که زنــده زنــده فراموش می کنیــم یکدیگـــر را
این روزها هرکی منو می بینه می گه :
وای خوش به حالت چقدر لاغر شدی
رمز موفقیتت چی بوده؟
من فقط لبخند میزنم و تو دلم می گم : سال ها بازیچه شدن …
ببخش اگر شعرهایم هیچ آهنگــــی ندارد
آخر تویــی را در خود جای داده
که به هــزار قافیه و ردیـف و آهنگ می ارزد …
یک پیاده رو تقریبا خلوت
یک مرد ، یک زن ، یک زوج خوشبختیشان پای خودشان !
یک مرد ، یک مرد ، یک شراکت سود و ضرررش پای خودشان !
یک زن ، یک زن ، یک رفاقت معرفت و اعتمادشان پای خودشان !
و انتهای پیاده رو
یک من ، یک تنهایی ، یک رنج آخر و عاقبتش پای تو !
چه تفاوت عمیقیست
بین تنهایی قبل از نبودنت
و تنهایی پس از نبودنت !
لحظه هایم نازنیند ، وقتی حضور نازنین تو را دارم !
چگونه دم از تنهایی توانم زد
وقتی که لحظه لحظه ی عمرم آکنده از عطر حضور توست ؟
نه ! من تنها نیستم !
این تنهایی من است که تنهاست !
می شه تنهایی بازی کرد
می شه تنهایی خندید
می شه تنهایی سفر کرد
ولی خدایی خیلی سخته تنهایی
تنهایی را تحمل کرد !
ترجیح می دهم تنها باشم و با وقار
تا این که در رابطه ای باشم
که به خاطرش لازم باشد عزت نفسم را قربانی کنم !
ترجیح می دهم تنها باشم و با وقار
تا این که در رابطه ای باشم
که به خاطرش لازم باشد عزت نفسم را قربانی کنم !
تا بوده همین بوده
همیشه دلتنگ اونی هستیم که نیست
و حوصله کسی رو نداریم که هست !
بعد شکایت می کنیم از تنهایی هامون
تنهایی را دوست دارم
بی دعوت می آید
بی منت می ماند
بی خبر نمی رود
لاک پشت صد ها بار توبه می کرد
اگر می دانست ،
بیرون آمدن از لاک آرزوی مشترکی است ،
بین او و عقاب بالای سرش....
جب خدایی داریم می تواند مچمان را بگیرد اما دستمان را میگیرد
پله ها را بالا رفتم
پایین آمدم ،
عطرت یک جا
بَند نمی شود !
هر قدر هم که محکم باشی یک نقطه....
یک لبخند.....یک نگاه....یک عطر آشنا....
یک صدا.....از درون داغونت می کند.....
هرقدر هم که محکم باشی.....
دستم را بگیر
دارم به یادت
می افتم !
نگاه تــــــو..
مــرا عاشق تر از پیـــــش می کند..
چه معجــــــــونی می شود..
زندگــــــی..
با لمس دستانِ تـــــــو..
با حسِ عشــــــــــــــــــقِ تـــــــو..
کاش پشت پاکت سیگار
به جای تصویر ریه ای بعد از کشیدن سیگار
تصویر اعصاب های خراب
قبل از کشیدن سیگار را می گذاشتند…!
سلام شادی جونم
آپم...
خوشحال میشم بیایی
سلام مرضیه عزیز
الان میام خانومی
فریاد نمی کشم
که خواهند گفت از استخوان درد است
مویه نخواهم کرد
باور نمی کنند این صدای زخمی یک مرد است
گریبان نمی دَرَم
که عریانی، عادت درختان بی تصمیم در تازیانه ی هوای سرد است
صله ای نمی خواهم از هیچ کس
چرا که طلا تمام افتخار از این دارد
که به رنگ گونه های من زرد است...
محبوب من؛
نگاهت تلاطم رودخانه ایست
که شب هنگام،
به شکار ماه آمده است.
و سکون دشتی که به تنهایی
خود شکار خورشید است
آره راست میگی چند وقته ازش خبری نیس دیر به دیر میاد یا وقتی میاد که ما نیستیم
آره :(
خیلــــــــــــــی خانومو دوست داشتنیه
خدا حفظش کنه
تو زندگیم هر وقت به یه دو راهی رسیدم، بدون استثنا می دونستم راه درست کدومه، ولی همیشه راه غلط رو انتخاب کردم.
می دونی چرا؟
چون راه درست لعنتی همیشه سخت تر بود... !
**** مدیونتم بخدا ****
عزیزی
باید دم این بلاگفا را هم قیچی کرد آخه لجبازی هم اندازه داره
چرا مگه خواهری کجاست
که دلت تنگید
یه تماس بگیر که از دلتنگی دربیایی
موافقــــــــــــــــــم 100%
منظورم هنگامه خواهری بود
من کیستم ؟
بیگانه ای آویخته بر چلیپـــا*
بسان پژمرده گُلی دلتنگ،
فسرده از ناملایمات روزگار
و بر لب ، خنده ای تصنعی، نقش رانده
هیأتم تنابنده..
مضروب
ز عشوه های دخترکی
فریبنده !
بیـــا و در بــَـرَش گیــر و بـبــویـش،
تا که جان گیــرَد گــُـل ِ دلتنگ در گـُلـدان..
ز ِ حجمه ی جسارت این روئین تنان..
_________ سهیل واقعی ________
* زلف معشوق.
سلام شادی خانم هر نظری که شما فرستاده بودی من تایید کردم حالا نمیدونم چند تا بودن ولی فکر کنم از 5 نظر بیشتر بودن که من تایید کردم دست گل شما هم بابت نظرات زیباتون درد نکنه خیلی خیلی به گفته دوستان مرسی شدم
سلام یونس جان
منظورم همین امروز بود 5تا نظر بود ولی خوب بلگفاست دیگه با ما هم لــــــــــــــــــــــــــــــج
الهی دلم واسه خواهریم تنگید با این جمله آخرت
همه چیز گاه اگر کمی تیره می نماید ...
باز روشن می شود زود،
تنها فراموش مکن این حقیقتی است:
بارانی باید٬ تا که رنگین کمانی برآید
و لیموهایی ترش ، تا که شربتی گوارا فراهم شود
و گاه روزهایی در زحمت،
تا که از ما، انسان هایی تواناتر بسازد؛
خورشید دوباره خواهد درخشید، خیلی زود
و تو خواهی دید ...
الآن تأیید میکنم! خب ترسیدم دیگه
آخه ترسیدم دیگه کسی دخترشو نخواد بم بده
شوخی کردم نخواستی تایید نکن سهیل
دروود
سلامت باشی
انشالله
شما هم خوب باشی
اره اگه تکی بود متوجه نمیشدی
تو جمله معلوم میشه :)
نــــــــــــــــــــــه من زرنگ بودم
خوب یه کم بتعریف دیگه بچه یزدی
"فرض که یه شب قراره یه شام نذری بده شادی خانوم ما"
ببین چه دیالوگایی میفرمایند >>
شادی خانوم:
سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهرنکنین.
سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به قدر کفایت داریم.
راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف.
آبروداری کنین بچه ها، نه با اسراف.
سفره از صفای میزبان خرم می شه، نه از مرصع پلو.
حرمت زنیّت مادرتون رو حفظ کنین.
بچه جان، خیلی ریز نکن مادر، اون وقت می گن خورشتشون فقط لپه داره و پیاز داغ.
ای ول مامانی
خیلـــــــــــــــی بد جنسی سهیل
نه جونم
من هتل رزو میکنم خودمم با مهمونا خـــــــــــــــــــانومـــــــانــــــــــــه میرم بخور بخورp-:
خیلی چیز ها هستند که وقتی به دستشان می آوری
دیگر آنها از تو نیستند .
تویی که در دست آنهایی . . .
دروود
خوبی؟ خوشی؟
من یه مدتی نبودم الان یه آپ کوچولو گذاشتم
این نظر فقط واسه دعوت هست ، بعدا میام نظر میدم ، گله نکنیا
منتظرتم [گل]
یا علی
بدروود
سلام شازده پسر یزدی
چطوری کم پیدا؟
الان میام
چون ازاول شروع می کنیم درسا خیلی آسونه نگران نباش گلم
نگران که هستم ولی خوب یا علی میگم بریم جلو ببینیم چی میشه;-)
آهــــاے آدم هــــا ...!
مـــــرا ڪہ هـیـچ مـقـصـدے بـه نـامـم
و هـیـچ چـشـمـے در انـتـظـارم نـیـسـت را
بـبـخـشـیـد !
ڪہ بـا بـودنـم
تـرافـیـڪ ایجاد ڪـــرده ام...!
نـــــــمی دآنـــــَم بـــــــهتَریــــــن دَر زنـــــــــدگیَت چــــگونـــه مَعــــــــنآ مـــــی شَوَد...
مَــــن همــــــآن بهتــــریـــــن رآ بَــــــرآیَــــت آرزو مـــــی کُـــــنَم...