دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
نخند..نخند..نخند به پسرک کفاشی که نان آور خانه است و بجای کیف قاپی،کفش آدم های پولدار را برق می اندازد...!!!
آرام
چهارشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1393 ساعت 08:45 ب.ظ
همینجام سر اینترنت از صبح مشغول ثبت نام هنر جوهام شما هم که با زنگتون حال منو گرفتی زنگیدم به رویا کلی سر صدا کردم گفتم خوبه تورو با داداشت آشتی دادم همش خونشونی
چرا قرارر چهارشنبه رو بهم زدی
خوبه پس نیومدیم کلی کار داری که تو منم حوصلم سر رفته اینگاری این 4شنبه ها بیشتر دلگیره تنها بودن
دلت کـه گـــرفت ، دیگر منــــــت زمیــــن را نکــــش
راه آسمـــــان بــــــاز است ، پر بکــش
او همیشــــه آغوشش بـــاز است ، نگفته تـــــــو را می خواند
اگـــر هیچکــــس نیست ، خــدا کـه هسـت . . .
اینجا ایران نیست !در یک چهار راه، که ادرسش اهمیتی ندارد یک دختر، که اسمش را کاری نداریم وایستاد و منتظر ماند و نرفتمردانی، که به سطح فرهنگشان کاری نداریم از کنار دختر، که لباسش در قصه ما نقشی نداردبه خیابانی، که تعداد ماشین هایش را بیخیال میشویم وارد می شدندچراغ قرمز و ترافیک بود و کسی نمی ایستاد، یک انگشت توهین امیز، چند صد کلمه ی تحقیر کننده با پیکر دختر برخورد کرداز کشوری که اسمش را نمی بریماز مردمی، که نامهایشان را فراموش می کنیماز آیینی که نقشش را در این حادثه انکار میکنیم!!!
چه درد بزرگیه وقتی می بینی هیچکسی نیست که حتی بتونی باهاش دردودل کنی،همش خودتی و تنهایی.. فقط به این دل خوشی
که تو اوج غمات خدایی هست بدونه دردت چیه ولی کاش آدماهم حداقل یه ذره این درک رو داشتن..!
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
یکی قشنگی منظره رو میبینه یکی کثیفی
پنجره رو این تویی که تصمیم میگیری چطور ببینی
با هـــــم و همـــــــراه هـــــــم باشیم
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
همیشه که نه !ولی گاهـــــــی ..
میان بودن و خواستن فاصله ایست ...
وقت هایی هست که کسی را با تمام وجود می خواهی.....
حتی به خاطرش نفس میکشی...
زندگی میکنی...
دنیا برایت زیبا می شوداما....
بودنت در کنارش جایز نیست .....
و این خواستن همان آرزو و یا رویایی اشتباه است...
آنجایی که او حتی ذره ای از حس تو نمی داند..
یک روز میرسد…
یک ملافه ی سفید پایان میدهد…
به من…
به شیطنت هایم…
به بازیگوشی هایم…
به خنده های بلندم…
روزی که همه با دیدن عکسم بغض میکنند و میگویند:
دیوانه، دلمان برای مسخره بازی هایت تنگ شده…
شعرهای مرا کسی میفهمد
که عزیزش
یک غروب جمعه
برای همیشه رفته است ..
شعرهای مرا کسی میفهمد
که هر شب خدا
جای خالیاش را بغل کرده
گریه کرده
در نبودنش تب کرده است ..
شعرهای مرا کسی میفهمد
که سالیان سال
جز شبحی از خودش
در آینه
چیز دیگری ندیده است ...
تویی که نمیشناختمت
آمدی
بی آنکه بدانم از کدامین سوی بی سوی زندگی
با سبدی پر از گلهای وحشی و
دفتری از دیوان اندوه و عشق
آمدی با پیراهنی به رنگ سالها دلتنگی و تنهایی
حال در کدامین غزل .کدام سرود
نام ساده ی گلی میتوان نوشت؟
آری
با هرچه عشق نام تورا میتوان نوشت
کسی چه می داند شاید شیطان عاشق حوا شده بود
که به آدم سجده نکرد...
عادت ندارم
درد دلم را، به همه بگویم!
پس خاکش میکنم زیر چهره ی خندانم...
تا همه فکر کنند
نه دردی دارم
و نه قلبی!
تـمـ ـام راه بــا تـ ـوام
بـا تـو پرندگان را تماشـا می کنم
بــا تـ ـو زیـر سـایــ ـه درختــ مـی نشینمــ
بــ ـا تــ ـو
تمـام خستگی هـایم را از تـن بیرون مـی کنم
حتـ ـی بـر زانـ ــوان تـ ـو بــ ه خوابــ مـی رومــ
راه کـه تمـام می شود
بــاز هــ ـم دلـتنگ تـ ـوامــ
دلـتنگ تمـام آسمان و درخت
دلـتنگ تمـ ـام پـرنـ ـده هـ ــای جهـان دلـتنگ بـالـهـ ـآی خیــالــ ـی
کـه تـو را بـه من
کــ ه مــرا بــ ه تـ ـو مـی رسـانــ ـد............
نفس هایم هارمونی زندگی آرامت را بر هم زد .... نمیگویم ببخش
ولی ...
دیگر نفس نمی کشم !!!
م.ک (فریادخاکستری)
تویی عشقم
مکن بــاور که بالــــی مانده باشد
به غیر از خشک سالی مانده باشد
ولـی تـــردیـــد دارم.جــز خـیــالت
کسی در ایــن حـوالـــی مانده باشد
سیدمحمدرضاهاشمی نژاد
ارام باش رفیق!
هیچ گرسنه ای باقی نمیماند.....
شک ندارم همین روزها همه سیر میشوند از زندگی!!!!!!!!!!!1[ناراحت]
سلام آجی خووووبی؟؟؟؟؟؟ چه خبراااا ؟کم پیدایی؟؟؟؟ [گریه][قلب]
نکنه از دستمون ناراحتییییییی فدات شم؟؟؟؟[بوسه] چیکار میکنی؟؟؟
سلام ایرجی



ممنونم خوبم گل پسر
والا بنایی داریم کمتر میرسم بیام
ناراحت چرا پسر خوب؟؟؟
من که نبودم وقتیم که مرد خونه نباشه زناش دیگه هیچی دیگه اینام نبودن
مردشو همچی مشتی نگفتی بایست میگفتی مــــــــــــــــــــــــــــــرد
دلم به اندازه تمام روزهای پاییزی گرفته است...
آسمان چشمانم به اندازه ی تمام ابرهای بهاری، بارانی است...
قلبم انگار به اندازه سردترین روزهای زمستانی، یخ زده است...
اما در وجودم کوره داغ تابستانی میسوزد...
چه چهار فصلی است سرزمین دقایق من!!
یه وَقتهآیـی בَلَت مـی خـوآهَـבَ بِِشکَنـی ... فَقَط بَرآی یِک لَحظه نِگآهَش
صَبرَت رآ وُسعَت بِـבَهـی به اَنـבَآزه اَیوبِ نَبـی ... شآیَـבَ بِشَوی فآتِحِ اِحسآسَش
کِنآر بُگذآری عآشِقآنه هآیَت رآ...بَرآی خـریـבَ حَتّی لَبـخـنـבَهآی نآشیآنه اَش
اَز تَمآمِ دُنیآ...شآنه ای مـی خـوآهَم بَرآی בَفنِ بُغض هآی غَریبم
و בَلتَنگِ بآزُوآنـی هَستَم که تَنگ مَرآ בَر بَرگیرَد
تا مُدَتـی هَرچَند کوتآه فَرآموش شَوَבَ غَم هآی عَمیقَم
حآل سَهمِ مَن اَز این رویای توخـآلـی ...ین روزهآ تَنهآ زُل مـی زَنَم به چَشمآنَم...
قَـבَم مـی زَنَم پآبه پآی خوבَم...خوבَم را בَر آغوش مـی کِشَم...
لالائـی مـی خـوآنَم بَرآی مآבَربُزُرگِ دَرونَم ...
وَلـی בَلَم بَهآنه " یِکـی نَبوבَ قِصه اَم " رآ مـی گیرَבَ
نَهآیَت آرآم مـی شَوَم...آرآم تَر از یِک مُرבَه
سلام شب بخیر
خوبین ؟
با یه جمعه نامه و امداد جاده ای و عکسهاش در خدمت شما هستم . تشریف بیارین خوشحال میشم [نیشخند]
http://mohsensafarname.mihanblog.com/
سلام شادی خانوم خوبی
میتونی بحرفی/؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام گل پسر
بله در خدمتیم بفرمایین
ن و تو میدانیم ، کز پی هر تقدیر حکمتی می آید
من و فرسایش دل ، تو و تصمیم و مکان ، ما و تقدیر و زمان
چه شود آخر دلتنگی ها ؟ خدا میداند !
آرامــــش وجــود مــن بـــودنــم در آغـــوشت اســـت
بـــگــذار حـــســـودان هـــر چـــﮧ مـی خــواهــند بــگـــویــنــد
جــــز تـــو و عـــــشــق تــوتـــمــــوم دنــیـــا پـــــر..
سلام
[گل][گل]
ﺩﻟﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﮓِ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺎﺷﺪ
ﺧﻮﺩِ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺑﯿﺎﯾﺪ ﺗﺎ ﺧﻮﺵ ﺑﮕﺬﺭﺩ ﻭ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﻨﯽ
ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻧﺪﺍﺭﺩ...
ﺗﻮ ﺩﻟﺖ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ...
ﺩﻟﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺎﻥ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺗﻨﮓ ﺍﺳﺖ [گل]
سلام
دلت را محکم بچسب رفیق...
آدمها...
آنقدر انصاف ندارند...
که...
زیر پایت را خالی نکنند...!!!!!!!!
نخند..نخند..نخند به پسرک کفاشی که نان آور خانه است و بجای کیف قاپی،کفش آدم های پولدار را برق می اندازد...!!!
همینجام سر اینترنت از صبح مشغول ثبت نام هنر جوهام شما هم که با زنگتون حال منو گرفتی زنگیدم به رویا کلی سر صدا کردم گفتم خوبه تورو با داداشت آشتی دادم همش خونشونی
چرا قرارر چهارشنبه رو بهم زدی
خوبه پس نیومدیم کلی کار داری که تو
منم حوصلم سر رفته اینگاری این 4شنبه ها بیشتر دلگیره تنها بودن
سلام خوبی؟
چه خبرا ؟؟؟؟؟؟؟
بابت حضورت ممنون
واقعا وب قشنگی داری مخصوصا از مطالبای درمورد مادر خیلی خوشم اومد
نظرت درمورد لینک چیه ؟؟؟؟؟
منتظر جوابتم
سلام



مثبتـــــــــــــه
مرسی سلامتی
خواهش میشه
متشکـــــــــــــــریم
گیرم که باخته ام!!!
اما کسی جرات ندارد به من دست بزند
یا از صفحهء بازی بیرونم بیندازد
"شوخی نیست من شاه شطرنجم...
جمعه یعنى یک غزل دلواپسى / جمعه یعنى گریه هاى بى کسى
جمعه یعنى روح سبز انتظار / جمعه یعنى لحظه هاى بى قرار
سلام عزیزم وبت عالیه ممنون میشم به وب عاشقانه منم سر بزنی
سلام
ممنونم
به چشم
دلت کـه گـــرفت ، دیگر منــــــت زمیــــن را نکــــش
راه آسمـــــان بــــــاز است ، پر بکــش
او همیشــــه آغوشش بـــاز است ، نگفته تـــــــو را می خواند
اگـــر هیچکــــس نیست ، خــدا کـه هسـت . . .
به بعضیا هم باید گفت :
عزیزم آسانسور خرابه شما تو “کف” بمون !
ﺍﻳـﻨـﮑـﻪ ﺻـﺒـﺢ ﻫـﺎ،
ﺩﻟـﺖ ﻧـﻤـﻲ ﺧـﻮﺍﺩ ﺑـﻴـﺪﺍﺭ ﺑـﺸـﻲ،
ﻫـﻤـﻴـﺸـﻪ ﻧـﺸـﻮﻧـﻪ ﯼ ﺗـﻨـﺒـﻠـﯽ ﻧـﻴـﺴـﺖ!
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﻧـﺪﮔـﯽ،
ﻧـﻤـﯽ ﺧـﻮﺍﯼ ﻗـﺒـﻮﻝ ﮐـﻨـﯽ ﮐـﻪ ﻳـﮏ ﺭﻭﺯِ ﺩﻳـﮕـﻪ،
ﺷـﺮﻭﻉ ﺷـﺪﻩ...!
هیس ...... صدای هق هق می آیدانگارباز کسی قول ماندن داده بود
اینجا ایران نیست !در یک چهار راه، که ادرسش اهمیتی ندارد یک دختر، که اسمش را کاری نداریم وایستاد و منتظر ماند و نرفتمردانی، که به سطح فرهنگشان کاری نداریم از کنار دختر، که لباسش در قصه ما نقشی نداردبه خیابانی، که تعداد ماشین هایش را بیخیال میشویم وارد می شدندچراغ قرمز و ترافیک بود و کسی نمی ایستاد، یک انگشت توهین امیز، چند صد کلمه ی تحقیر کننده با پیکر دختر برخورد کرداز کشوری که اسمش را نمی بریماز مردمی، که نامهایشان را فراموش می کنیماز آیینی که نقشش را در این حادثه انکار میکنیم!!!
آدمیست دیگریک روزحوصله هیچ چیزراندارددوست داردبرداردخودش رابریزددور(حسین پناهی)...
چه درد بزرگیه وقتی می بینی هیچکسی نیست که حتی بتونی باهاش دردودل کنی،همش خودتی و تنهایی.. فقط به این دل خوشی
که تو اوج غمات خدایی هست بدونه دردت چیه ولی کاش آدماهم حداقل یه ذره این درک رو داشتن..!
من از اینجا خواهم رفت و فرقی هم نمی کند که فانوسی داشته باشم یا نه! کسی که می گریزد، از گم شدن نمی ترسد…
دنیای دست ها از هر دنیایی بی وفاتر است.
امروز دست هایت را میگیرند قصه ی عادت که شدی
همان دست ها را برای تکان میدهند….
سلام
یه موقع که شب میتونی بحرفی پیام بده ک بحرفیم
سلام


شبا معمولا نمیتونم بیام
مثل بچه مدرسه ای ها زودی خوابم میگیره
یه بارم اومدم پی ام دادم نبودی شما
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
یکی قشنگی منظره رو میبینه یکی کثیفی
پنجره رو این تویی که تصمیم میگیری چطور ببینی
با هـــــم و همـــــــراه هـــــــم باشیم
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
همیشه که نه !ولی گاهـــــــی ..
میان بودن و خواستن فاصله ایست ...
وقت هایی هست که کسی را با تمام وجود می خواهی.....
حتی به خاطرش نفس میکشی...
زندگی میکنی...
دنیا برایت زیبا می شوداما....
بودنت در کنارش جایز نیست .....
و این خواستن همان آرزو و یا رویایی اشتباه است...
آنجایی که او حتی ذره ای از حس تو نمی داند..
ای باران لعنتی نکند تو هم عطر او را به خودت زده ای
که هروقت میباری بوی نمت اورا یاد من می آورد؛
نفسم میگیرد در هوای نمت
نترس او حالا به کس دیگری میگوید نفس...
شمردن بلد نیستم اما تا دلت بخواهد دوست داشتن بلدم
یک وقتهایی هم می شود که یکی را دوبار دوست داشته باشم!
یک روز میرسد…
یک ملافه ی سفید پایان میدهد…
به من…
به شیطنت هایم…
به بازیگوشی هایم…
به خنده های بلندم…
روزی که همه با دیدن عکسم بغض میکنند و میگویند:
دیوانه، دلمان برای مسخره بازی هایت تنگ شده…
آدمهای کنارم مثل جمعه میمانند …
معلوم نمیکند…
“فــــــرد” هستند یا ” زوج ” …
پر از ابهامند …..
خدایا ....
خیلی ها دلمو شکستن ؛ دیگه تحمل ندارم !
شب بیا باهم بریم سراغشون ....
من نشونت میدم ؛
تو ببخششون ... !!!
آهای شمایی که اصلا عین خیالتم نیست
"این دلم بدجوری داره واسه دلت میدله"
خواستم در جریان باشی..........
شاید بگذرم از تو !اما حساب لب هایت از تمام تو جداست .من از ان لب ها دوستت دارم ها شنیده ام
من ماندم و حلقه طنابی در مشت
با رفتن تو به زندگی کردم پشت
بگذار فردا برسد میشنویی
دیروز غروب عاشقی خودرا کشت
تنهایی
سکوتی تلخ نیست
تنهایی
بی مهری نیست
تنهایی
بی کسی و غربت نیست
تنهایی
عالمی است
بین من و خدا …
وابستگی یعنی میخواهمت چون مفیدی
دلبستگی یعنی میخواهمت حتی اگر مفید نباشی . . .
چه زیبا گفت خسرو شکیبایی:
تا زنده ای در برابر کسی که به خودت علاقه مندش کردی
مسئولی .....مسئولی در برابر غم هایش...در برابر اشکهایش....در برابر
تنهاییش اگر روزی فراموش کنی دنیا به یادت خواهد اورد
شعرهای مرا کسی میفهمد
که عزیزش
یک غروب جمعه
برای همیشه رفته است ..
شعرهای مرا کسی میفهمد
که هر شب خدا
جای خالیاش را بغل کرده
گریه کرده
در نبودنش تب کرده است ..
شعرهای مرا کسی میفهمد
که سالیان سال
جز شبحی از خودش
در آینه
چیز دیگری ندیده است ...
خدایا….
دستانم را زده ام زیر چانه ام
مات ومبهوت نگاهت میکنم
طلبکار نیستم
فقط مشتاقم بدانم
ته قصه چه میکنی؟
تویی که نمیشناختمت
آمدی
بی آنکه بدانم از کدامین سوی بی سوی زندگی
با سبدی پر از گلهای وحشی و
دفتری از دیوان اندوه و عشق
آمدی با پیراهنی به رنگ سالها دلتنگی و تنهایی
حال در کدامین غزل .کدام سرود
نام ساده ی گلی میتوان نوشت؟
آری
با هرچه عشق نام تورا میتوان نوشت
نادر بدری
سلام و وقت بخیر خدمت خانوم خودم شادی جووووونم گل
فدای مهربونیهاتون [گل][گل]
سلام عزیزم

خوبی نازنین؟
قربونت خانومی