دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆ ☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆
عشق الهی توصیف کردنی نیست،
اما وقتی که قلب آدمی پالایش می شود
و آرام می گیرد، می توان این عشق را احساس کرد
. وقتی ذهن و احساس، متوجه درون و باطن می شود،
آدمی شعف و سرور الهی را احساس می کند. لذات حواس پنج گانه
دوامی ندارد، اما سرور الهی ابدی و بی نظیر است.
☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆ ☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆
عشق الهی توصیف کردنی نیست،
اما وقتی که قلب آدمی پالایش می شود
و آرام می گیرد، می توان این عشق را احساس کرد
. وقتی ذهن و احساس، متوجه درون و باطن می شود،
آدمی شعف و سرور الهی را احساس می کند. لذات حواس پنج گانه
دوامی ندارد، اما سرور الهی ابدی و بی نظیر است.
☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆ ☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆
عشق الهی توصیف کردنی نیست،
اما وقتی که قلب آدمی پالایش می شود
و آرام می گیرد، می توان این عشق را احساس کرد
. وقتی ذهن و احساس، متوجه درون و باطن می شود،
آدمی شعف و سرور الهی را احساس می کند. لذات حواس پنج گانه
دوامی ندارد، اما سرور الهی ابدی و بی نظیر است.
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
غصه هایت را با قاف بنویس
آنگاه می توانى به راحتى از آنها بگذرى
قصه زندگیت بى غصه باد
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
تو میروی و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن چرا گریه نمیکنم بی تو .....،
یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشای تو ......،
همین یک لحظه باقی است و شاید همین یک لحظه
اجازه ی زیستن در چشمان تو را داشته باشم.
کلـ בنـیا را هم کـهـ בاشتـهـ باشــیـ
بازم בلتـ مــیـ ـخواב
فقط بعضــیـ وقـتــها ...
اصلا برای یه لحظـه ام کهـ شـــבه
همـــه یـ בنـیـــایـ یــــکـ نَـفــــر باشــیـ ...
کلـ בنـیا را هم کـهـ בاشتـهـ باشــیـ
بازم בلتـ مــیـ ـخواב
فقط بعضــیـ وقـتــها ...
اصلا برای یه لحظـه ام کهـ شـــבه
همـــه یـ בنـیـــایـ یــــکـ نَـفــــر باشــیـ ...
کلـ בنـیا را هم کـهـ בاشتـهـ باشــیـ
بازم בلتـ مــیـ ـخواב
فقط بعضــیـ وقـتــها ...
اصلا برای یه لحظـه ام کهـ شـــבه
همـــه یـ בنـیـــایـ یــــکـ نَـفــــر باشــیـ ...
کلـ בنـیا را هم کـهـ בاشتـهـ باشــیـ
بازم בلتـ مــیـ ـخواב
فقط بعضــیـ وقـتــها ...
اصلا برای یه لحظـه ام کهـ شـــבه
همـــه یـ בنـیـــایـ یــــکـ نَـفــــر باشــیـ ...
کلـ בنـیا را هم کـهـ בاشتـهـ باشــیـ
بازم בلتـ مــیـ ـخواב
فقط بعضــیـ وقـتــها ...
اصلا برای یه لحظـه ام کهـ شـــבه
همـــه یـ בنـیـــایـ یــــکـ نَـفــــر باشــیـ ...
کلـ בنـیا را هم کـهـ בاشتـهـ باشــیـ
بازم בلتـ مــیـ ـخواב
فقط بعضــیـ وقـتــها ...
اصلا برای یه لحظـه ام کهـ شـــבه
همـــه یـ בنـیـــایـ یــــکـ نَـفــــر باشــیـ ...
با سلام به شما دوست عزیز
از شما برای حضور در فروش ویژه کتاب زندگی شیرین(حل مسائل جنسی و زناشویی به صورت تصویری)با قیمت باورنکردنی فقط 1000تومان،دعوت به عمل می آید،این فرصت بی نظیر را از دست ندهید
www.ketab-kade.blogsky.com
آدم ها می آیند…
خودشان را نشان می دهند…
وقتی که برایت مهم نیست…
اصرار می کنند!
اصرار برای اثبات وجودشان،
برای اثبات بودنشان…
و ماندنشان!
اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان…
همان آدم ها،
وقتی که پذیرفتی بودنشان را ،
ماندنشان را…
وقتی که باورشان کردی…
می روند!
به بهانههای پوچ!
به بیبهانگی!
به سادگی!
می روند…
می روند…
و تو می مانی با باوری که …!
آدم ها می آیند…
خودشان را نشان می دهند…
وقتی که برایت مهم نیست…
اصرار می کنند!
اصرار برای اثبات وجودشان،
برای اثبات بودنشان…
و ماندنشان!
اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان…
همان آدم ها،
وقتی که پذیرفتی بودنشان را ،
ماندنشان را…
وقتی که باورشان کردی…
می روند!
به بهانههای پوچ!
به بیبهانگی!
به سادگی!
می روند…
می روند…
و تو می مانی با باوری که …!
از چیزی امیدی می سازیم برای فردا
و کـِـش می آید
همه ی وجودمان در جاذبه ی فوق العاده اش !
سفری ، دیداری ، تغییری ُ چیزی از این دست ....
چیزی که متعهدمان کند ادامه بدهیم !
رفاقت بار سنگینیست !
کسی بر دوش میگیرد که یک دنیا"وفــــــــــــــــا" دارد ... !
☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆ ☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆
عشق الهی توصیف کردنی نیست،
اما وقتی که قلب آدمی پالایش می شود
و آرام می گیرد، می توان این عشق را احساس کرد
. وقتی ذهن و احساس، متوجه درون و باطن می شود،
آدمی شعف و سرور الهی را احساس می کند. لذات حواس پنج گانه
دوامی ندارد، اما سرور الهی ابدی و بی نظیر است.
☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆ ☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆.
☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆ ☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆
عشق الهی توصیف کردنی نیست،
اما وقتی که قلب آدمی پالایش می شود
و آرام می گیرد، می توان این عشق را احساس کرد
. وقتی ذهن و احساس، متوجه درون و باطن می شود،
آدمی شعف و سرور الهی را احساس می کند. لذات حواس پنج گانه
دوامی ندارد، اما سرور الهی ابدی و بی نظیر است.
☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆ ☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆.
☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆ ☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆
عشق الهی توصیف کردنی نیست،
اما وقتی که قلب آدمی پالایش می شود
و آرام می گیرد، می توان این عشق را احساس کرد
. وقتی ذهن و احساس، متوجه درون و باطن می شود،
آدمی شعف و سرور الهی را احساس می کند. لذات حواس پنج گانه
دوامی ندارد، اما سرور الهی ابدی و بی نظیر است.
☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆ ☆¸.•°*”˜˜”*°•.¸☆.
سلام وقت به خیر و نیکی
[گل][گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل][گل]
هیچ وقت دل این دو نفر رو نشکن:
پدر ،مادر
هیچ وقت این دو تا کلمه رو نگو:
نمیتونم ،بد شانسم
هیچ وقت این دو تا کارو نکن:
دروغ ، غیبت
هیچقت این دو تا جمله رو باور نکن :
آرامش در اعتیاد ،امنیت دور از خانه
همیشه این دو تا جمله رو به خاطر بسپار:
آرامش با یاد خدا ،دعای پدر و مادر
[گل][گل][گل][گل][گل][گل] [گل][گل][گل][گل][گل][گل]
@...............@..........@............@@@@@..........@
@@..........@@......@.....@......@..........@......@....@
@.@........@.@....@.........@....@..........@....@........@
@..@......@..@....@@@@@......@@@@@....@@@@@
@...@....@...@....@.........@................@....@.........@
@....@..@....@....@.........@................@....@.........@
@.....@@.....@....@.........@................@....@.........@
@......@.......@....@.........@................@....@.........بیا
سلام
به سلامتی
شبت مهتابی
متشکرم
سلام
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
غصه هایت را با قاف بنویس
آنگاه می توانى به راحتى از آنها بگذرى
قصه زندگیت بى غصه باد
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
کم پیدایید
سلام عمو

خوبید
والا بنایی دارم
عزیزم لینکت کردم ... کامنت قبلی رو اشتباه زدم حذفش کن...بیا وبم
سلام عزیزم
وبت باز نمیشه برام گمونم اشتباه زدی گلم
سلام رکسانای عزیز...لینکت کردم...سر بزن
چشمهای تو یک مرض مسری دارند !
هربار نگاه میکنمت ، تب میکند وجودم …
چشمهای تو یک مرض مسری دارند !
هربار نگاه میکنمت ، تب میکند وجودم …
تو میروی و من فقط نگاهت میکنم تعجب نکن چرا گریه نمیکنم بی تو .....،
یک عمر فرصت برای گریستن دارم اما برای تماشای تو ......،
همین یک لحظه باقی است و شاید همین یک لحظه
اجازه ی زیستن در چشمان تو را داشته باشم.
هی غریبـــه...
شب عروسی کت و شلوار سیاهش را به او بپوشان...
رنگ سیاه به مرد من خیلـــــی می آیـــــد...
بند کرواتش را خودت سفت کن...
این کار را دوست دارد...
وقتی دستانت را میگیرد...
خودت را در آغوش او بینداز...
با این کــار احساس آرامش میکند...
زحمت تــاج عروس را نکش...
سلیقه اش را خوب میدانم،برایت گرفته است...
خلــــــاصه کنم غریــــــــبـــــــه...
جان تو و جـــان مــرد من...
اپـــــــــــــــــــم
با من لج نکن بغض نفهم . . .
اینکه خودت را در گوشه ی گلویم قاءم کنی چیزی را عوض نمیکند . . .
بالاخره یا اشک میشوی در چشمانم و یا عقده در دلم . . .که هر دو را زیاد دارم . . .
دل استــ دیگر خسته میشود …
بی حوصله میشــود …
از روزگار از آدمـــــــها از خــودشـــــ
از این قابــها , از اثباتــ , از تـــــوضیــح
از کلماتــــی که رابـــطه ها را به گند میکشـــد[ناراحت]
خیلی وقتا بهم گفتن چرا میخندی
بگو ما هم بخندیم ...
اما هرگز نگفتن چرا غصه میخوری
بگو ما هم بخوریم ...!
اولا به نظر می رسید که زندگی بی تو یعنی هیچ …
حالا که رفتی فهمیدم که فقط به نظر می رسید
کـافـی سـت حـرفِ تـو بـاشـد
هـیـچ واژه ای
روی پـایـش بـنـد نـمـی شـود
راهـش را مـی گـیـرد وُ
تـا دوردست عـطـر تـو
پـروانـه مـی شـود . . .
برای ستایش تو
همین کلمات روزمره کافی است ؛
همین که کجا میروی؟
دلتنگم,
برای ستایش تو
همین گل و سنگ ریزه کافی است
تا از تو بتی بسازم …
ضبط میکنــم تمــام حــرف هــایــت را
نــه بــرای روزهای بی تـو بـودن
صدایت انقدر ارامــم میکـند کـه یـادم میـرود بایـد نفس بکشــم !!!
در کودکی در کدام بازی ، راهت ندادند ،
که امروز ، اینقدر دیوانه وار ،
تشنه ی “بازی کردن” با آدم هایی؟
شادی جوون سلام خواهری کجایی عیزم ؟
سلام خواهرکم



درگیر این بناییم والا
خودت باش !
کسی هم خوشش نیومد به جهنم که نیومد
اینجا مجسمه سازی نیست
هرکه یادش یاد ماست، سرور و سالار ماست
دل فروشی میکنم در شهر آدم واره ها
در هیاهوی خیابان ، بین آهن پاره ها
من قدم زار خیالم پهنه ی دلتنگی است
آسمانم را گرفته ،غرِّش طیاره ها
در کساد افتاده بازارغزل هایم ، عزیز
کس نمیگیرد سراغی ،از دل بیچاره ها
روزگارم بد شده ، قیمت ندارد عاشقی
دل فروشی میکنم در بستر بدکاره ها
دیگرعرفانی نمانده در شراب ساقیان
صوفیان را دیده ام درخلوت کاباره ها
آسمان روزی برایم عرصه ی پرواز بود
فصل گل بود و بهار و بلبل و آواز بود
تو فرشته بودی و وحی ات غزل هایی روان
من رسول آیه های مُنزَل ات بر جسم و جان
طعم لبهایم گس از اندیشه ی خامم نبود
چون تو شیرین بودی من هم شبیه خسروان
صافی آیینه بودی و صفای زندگی
با نگاه مهربانت بوسه هایت هم زمان
در غزل واره ی چشمانت حدیث عشق بود
گیسوانت مثنوی و ابروانت مفردان
دوره ی مستی به چشمی هم زدن بر باد شد
صد هزاران لعنتم بر باد بی رحم خزان
روزگاران سرگرانی کرد و دنیا باز ماند
روز و شب در حسرت آن نقطه ی آغاز ماند
من سفر کردم و غربت علَّت و تقصیر شد
نامه هایت کم شد و پیغام هایت دیر شد
فاصله از سردی احساس ما حاصل شد و
جاده های بی وفایی بین ما تکثیر شد
قلبم از آن بی قراری های اول دور شد
روز و حالم دسخوش بی رحمی تقدیر شد
کم کم امیدم به فصل خشکسالی ها رسید
خواب یوسف با فراوانی غم تعبیر شد
در خیابان های غربت دل فروشی میکنم
به گدایی محبت شغل من تفسیر شد
من اسیر سرزمین بی وفایی ها شدم
شاعری پیوسته با درد جدایی ها شدم
«محسن مهرپرور»
سلام برشادی گلم نظرلطفته خانوم خوب .قربونت برم عزیزدل.بوووووووووووووووووووووووووووووووووس
سلام به روی ماهت خانومم
ساعت دو شب است که با چشم بی رمق
چیزی نشسته ام بنویسم بر این ورق
چیزی که سالهاست تو آن را نگفتهای
جز با زبان شاخه گل و جلد زرورق
هر وقت حرف میزدی و سرخ میشدی
هر وقت مینشست به پیشانیات عرق
من با زبان شاعری ام حرف میزدم
با این ردیف و قافیههای اجق وجق
این بار از زبان غزل کاش بشنوی
دیگر دلم به این همه غم نیست مستحق
من رفتنی شدم، تو زبان باز کردهای!
آن هم فقط همینکه: "" برو در پناه حق ""
دوستی تعریف می کرد که صبح یک زمستان سرد که برف سنگینی هم آمده بود مجبور
شدم به بروجرد بروم...
هوا هنوز روشن نشده بود که به پل خرم آباد رسیدم...
وسط پل به ناگاه به موتوری که چراغ موتورش هم روشن نبود برخوردم...
به سمت راست گرفتم، موتوری هم به راست پیچید... چپ، موتوری هم چپ...
خلاصه موتوری لیز خورد و به حفاظ پل خورد و خودش از روی
موتور پرت شد توی رودخونه...
وحشت زده و ترسیده، ماشین رو نگه داشتم و با سرعت رفتم
پایین ببینم چه بر سرش اومد ، دیدم گردن بیچاره ۱۸۰ درجه پیچیده...
با محاسبات ساده پزشکی، با خودم گفتم حتما زنده نمونده...
مایوس و ناراحت، دستم را گذاشتم رو سرم و از گرفتاری پیش آماده اندوهگین بودم...
در همین حال زیر چشمی هم نیگاش می کردم،...
باحیرت دیدم چشماش را باز کرد... گفتم این حقیقت نداره...
رو کردم بهش و گفتم سالمی...؟
با عصبانیت گفت: "په **** مثل یابو رانندگی موکونی...؟ "
با خودم گفتم این دلنشین ترین فحشی بود که شنیده بودم...
گفتم آقا تو رو خدا تکون نخور چون گردنت پیچیده....
یک دفه بلند شد گفت: شی پیچیده؟ شی موی تو؟ هوا سرد بید کاپشنمه از جلو
پوشیدم سینم سرما نخوره!خنده
تو دوره زمونه ای که یه پسر 17ساله با 40کیلو وزن بایه پرادو میشه مرد رویا ها................
.........ما همون نا مرد باشیم بهتره
هر آشنایی تازه، اندوهی تازه است...
مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان.
هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی است .
هدف جاودانه زیستن نیست،
ساختن چیزی است که جاودان بماند…
آپــــــــــــــــــــــــم
בور مـیـ شَویـ اَز مـَنـ
بــیـ آنـ کـِ بـבانـیـ؛
اَگَـــر اَز هَفـتــ آسِــــــمانـ هَـґـ بُــگذَریـ
هَــґـ ـچِنـــــانـ בَر قـَلـبــِ منـ جـآ בاریـ ...
•**•. ܓ✿ܓ✿❤ღღ°• پسرَکیـ בَر میآنـ בوבـ •**•. ܓ✿ܓ✿❤ღღ°•
کلـ בنـیا را هم کـهـ בاشتـهـ باشــیـ
بازم בلتـ مــیـ ـخواב
فقط بعضــیـ وقـتــها ...
اصلا برای یه لحظـه ام کهـ شـــבه
همـــه یـ בنـیـــایـ یــــکـ نَـفــــر باشــیـ ...
בور مـیـ شَویـ اَز مـَنـ
بــیـ آنـ کـِ بـבانـیـ؛
اَگَـــر اَز هَفـتــ آسِــــــمانـ هَـґـ بُــگذَریـ
هَــґـ ـچِنـــــانـ בَر قـَلـبــِ منـ جـآ בاریـ ...
•**•. ܓ✿ܓ✿❤ღღ°• پسرَکیـ בَر میآنـ בوבـ •**•. ܓ✿ܓ✿❤ღღ°•
کلـ בنـیا را هم کـهـ בاشتـهـ باشــیـ
بازم בلتـ مــیـ ـخواב
فقط بعضــیـ وقـتــها ...
اصلا برای یه لحظـه ام کهـ شـــבه
همـــه یـ בنـیـــایـ یــــکـ نَـفــــر باشــیـ ...
בور مـیـ شَویـ اَز مـَنـ
بــیـ آنـ کـِ بـבانـیـ؛
اَگَـــر اَز هَفـتــ آسِــــــمانـ هَـґـ بُــگذَریـ
هَــґـ ـچِنـــــانـ בَر قـَلـبــِ منـ جـآ בاریـ ...
•**•. ܓ✿ܓ✿❤ღღ°• پسرَکیـ בَر میآنـ בوבـ •**•. ܓ✿ܓ✿❤ღღ°•
کلـ בنـیا را هم کـهـ בاشتـهـ باشــیـ
بازم בلتـ مــیـ ـخواב
فقط بعضــیـ وقـتــها ...
اصلا برای یه لحظـه ام کهـ شـــבه
همـــه یـ בنـیـــایـ یــــکـ نَـفــــر باشــیـ ...
בور مـیـ شَویـ اَز مـَنـ
بــیـ آنـ کـِ بـבانـیـ؛
اَگَـــر اَز هَفـتــ آسِــــــمانـ هَـґـ بُــگذَریـ
هَــґـ ـچِنـــــانـ בَر قـَلـبــِ منـ جـآ בاریـ ...
•**•. ܓ✿ܓ✿❤ღღ°• پسرَکیـ בَر میآنـ בوבـ •**•. ܓ✿ܓ✿❤ღღ°•
کلـ בنـیا را هم کـهـ בاشتـهـ باشــیـ
بازم בلتـ مــیـ ـخواב
فقط بعضــیـ وقـتــها ...
اصلا برای یه لحظـه ام کهـ شـــבه
همـــه یـ בنـیـــایـ یــــکـ نَـفــــر باشــیـ ...
בور مـیـ شَویـ اَز مـَنـ
بــیـ آنـ کـِ بـבانـیـ؛
اَگَـــر اَز هَفـتــ آسِــــــمانـ هَـґـ بُــگذَریـ
هَــґـ ـچِنـــــانـ בَر قـَلـبــِ منـ جـآ בاریـ ...
•**•. ܓ✿ܓ✿❤ღღ°• پسرَکیـ בَر میآنـ בوבـ •**•. ܓ✿ܓ✿❤ღღ°•
کلـ בنـیا را هم کـهـ בاشتـهـ باشــیـ
بازم בلتـ مــیـ ـخواב
فقط بعضــیـ وقـتــها ...
اصلا برای یه لحظـه ام کهـ شـــבه
همـــه یـ בنـیـــایـ یــــکـ نَـفــــر باشــیـ ...
בور مـیـ شَویـ اَز مـَنـ
بــیـ آنـ کـِ بـבانـیـ؛
اَگَـــر اَز هَفـتــ آسِــــــمانـ هَـґـ بُــگذَریـ
هَــґـ ـچِنـــــانـ בَر قـَلـبــِ منـ جـآ בاریـ ...
•**•. ܓ✿ܓ✿❤ღღ°• پسرَکیـ בَر میآنـ בوבـ •**•. ܓ✿ܓ✿❤ღღ°•
کلـ בنـیا را هم کـهـ בاشتـهـ باشــیـ
بازم בلتـ مــیـ ـخواב
فقط بعضــیـ وقـتــها ...
اصلا برای یه لحظـه ام کهـ شـــבه
همـــه یـ בنـیـــایـ یــــکـ نَـفــــر باشــیـ ...
گــاهــی ...
آنـکـس کـه مـی خـنـدد و مـی خـنـدانـد...
مـیـخـواهـد حـواسـت را از چـشـمـان گــریــانـش پـرت کـنـد ...
با سلام به شما دوست عزیز
از شما برای حضور در فروش ویژه کتاب زندگی شیرین(حل مسائل جنسی و زناشویی به صورت تصویری)با قیمت باورنکردنی فقط 1000تومان،دعوت به عمل می آید،این فرصت بی نظیر را از دست ندهید
www.ketab-kade.blogsky.com
بعضی آدم ها را نمیشود داشت
فقط میشود یک جور خاصی دوستشان داشت !
بعضی آدم ها اصلا برای این نیستند که برای تو باشند یا تو برای
آن ها ! اصلا به آخرش فکر نمی کنی!!!
آنها برای اینند که دوستشان بداری
آن هم نه دوست داشتن معمولی نه حتی عشق !
یک جور خاصی دوست داشتن که اصلا هم کم نیست ...
این آدم ها حتی وقتی که دیگر نیستند هم
در کنج دلت تا ابد یه جور خاص دوست داشته خواهند شد....
آدم ها می آیند…
خودشان را نشان می دهند…
وقتی که برایت مهم نیست…
اصرار می کنند!
اصرار برای اثبات وجودشان،
برای اثبات بودنشان…
و ماندنشان!
اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان…
همان آدم ها،
وقتی که پذیرفتی بودنشان را ،
ماندنشان را…
وقتی که باورشان کردی…
می روند!
به بهانههای پوچ!
به بیبهانگی!
به سادگی!
می روند…
می روند…
و تو می مانی با باوری که …!
آدم ها می آیند…
خودشان را نشان می دهند…
وقتی که برایت مهم نیست…
اصرار می کنند!
اصرار برای اثبات وجودشان،
برای اثبات بودنشان…
و ماندنشان!
اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان…
همان آدم ها،
وقتی که پذیرفتی بودنشان را ،
ماندنشان را…
وقتی که باورشان کردی…
می روند!
به بهانههای پوچ!
به بیبهانگی!
به سادگی!
می روند…
می روند…
و تو می مانی با باوری که …!
تو اکنون شهر علم و اجتهادی، تو رب النوع شمشیر و جهادی
تو خورشیدی شدی در گوشه غار، بر نور تو شد خورشید و مه تار
بتاب و روشنی بخش جهان باش، مهین پیغمبر آخر زمان باش
عید پیامبری رسول خدا بر شما مبارک .
از چیزی امیدی می سازیم برای فردا
و کـِـش می آید
همه ی وجودمان در جاذبه ی فوق العاده اش !
سفری ، دیداری ، تغییری ُ چیزی از این دست ....
چیزی که متعهدمان کند ادامه بدهیم !
سلام آبجی خوبی شرمنده چند وقته نظر ندادم امتحان دارم
سلام آق داداش کوچیکه
خوبی گل پسر؟
خواهش میکنم
والا منم نیومدم
خاطرم باشد
اگر روزی دلم در خاطراتم جاماند
به خاطر آورم خاطراتی که خاطراتم را
به خاطره ها سپرد
شاید دل بکند دلم از این خاطره ها ...
[گل]■ ■ ■ ღ ■ ■ ◄رز سفــــــ✿ــــید► ■ ■ ღ ■ ■ ■[گل]
چه سخته یه روزی واس یکی آرزو و حسرت باشی
و روز دیگه واسش ،
کابوسی بیش نباشی...
[گل]■ ■ ■ ღ ■ ■ ◄رز سفــــــ✿ــــید► ■ ■ ღ ■ ■ ■[گل]
ابر دلتنگی گرفت...
اسمون خونه رو...
سیل غربتت شکست ...
سقف اشیونه رو...
خیلی وقته که پاهات لب مرز رفتنه !
برو اما مهربون ...
این چه طرزه رفتنه ؟
چیو پنهون میکنی پشت دیوار سکوت ؟
دردتو بگو نترس!
حاضرم واسه سقوط ...
نسبتم با زندگی ،بی تو یک اه و دمه !
باورم نکن برو ...
من خدا شاهدمه !
خونه منو بی تو به گریه وادار میکنه !
درد تکراریه روز ،دردو تکرار میکنه !
ارزوم تویی و حیف ...
اروزت جای دیگس ...
روی ساحل دلت رد پاهای دیگس...
آدرس؟