دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآپممممممممممممم
زود بیا کمتر از 3تا کامنتم نذار منتظرم ترانه رو هم تا آخرش گوش کن زووود بیا کسی ک زود سر نزنه و کمتر از 3 تا کامنت بزاره جریمه میشه
آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن . . .
وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن . . .
وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن . . .
به سلامتی همه مادرای دنیا . . .
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن . . .
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو ؟
پسر میگه : من !
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو ؟؟ !
پسر میگه : بازم من شیرم !
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو !؟
پسر میگه : بابا تو شیری !
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا . . .
به سلامتی هرچی پدره . . .
تا که بودیم،نبودیم کسی...
کشت ما را غم بی هم نفسی...
تا که خفتیم،همه بیدار شدند...
تا که مردیم همگی یار شدند...
قدر آن شیشه بدانید که هست،نه در آن موقع که افتاد و شکست
دلتنگــــــی
خــیابــان شلـوغــی استــ
کـه تـــو در میــــانه اش ایســــتاده بــاشی
بـبینـــی می آیـــــــند
بـبینـــــی می رونـــــد
و تو همچنـــــان
ایستـــــــاده بـاشـی!
ای عشق مدد کن که به سامان برسیم
چـون مزرعه ی تشنـه بـه بـاران بـرسیـم
یــا مـن بـرســم بـه یـار،یـا یــار بــه مـــن
یــا هــر دو بمیریـم و بـه پـایـان بـرسـیــم
نه نه این مصرع اخر رو موافق نیستم
بزار عوضش کنم
یا اینکه بمیرم و به پایان برسم
اره بهتر شد
ممنونم استاد
دلم نمیخواد این دعا رو کنما اما مجبورم میکنین
کاش گاه گاهی دلتون بگیره از دست این عزیزترینتون به ما سر بزنین
اندر دل ما هوای دیدار شماست
هر لحظه سکوت دانه و دام شماست
ما را چه امید است به دیدار بهار
دیدار بهار کم ز دیدار شماست
من بودم دوش و آن بت بنده نواز
از من همه لابه بود و از وی همه ناز
شب رفت و حدیث ما به پایان نرسید
شب را چه گنه؟حدیث ما بود دراز
وا فریادا ز عشق وا فریادا
کارم به یکی طرفه نگار افتادا
گر داد مرا زمانه دادا دادا
ور نه من و عشق هرچه بادا بادا
من دل به کسی جز تو به آسان ندهم
چیزی که گران خریدم ارزان ندهم
صدجان بدهم در آرزوی دل خویش
وآن دل که تو را خواست به صدجان ندهم
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
با اشک تمام کوچه را تر کردم
وقتی که شکست بغض تنهایی من
وابستگی ام را به تو باور کردم
یهشب خونریزی و خندونی، ای عشق
یهشب آشفته و دلخونی، ای عشق
گمونم ناخوش احوالی خودت هم
مث ما عاشقی، مجنونی ای عشق
عمری از جان، بپرستم شب بیماری را
گر تو یک شب به پرستاری بیمار آیی
حال من خوب است، اما با تو بهتر می شوم
عشق من میبینمت، یک حال دیگر می شوم
با تو حس شعر در من بیشتر گل میکند
لیک از دوری تو دائم مکدر می شوم
عشق گاهی وقتها از درد دوری بهتر است
بی قرارم کرده و گفته: صبوری بهتر است
توی قرآن خوانده ام، یعقوب یادم داده است
دلبرت وقتی کنارت نیست؛ کوری بهتر است
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است
دنیا برای از تو نوشتن، مرا کم است
اکسیر من! نه اینکه مرا شعر تازه نیست
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است
یادمان باشد سر سجاده ی عشق
جز برای دل محبوب، دعایی نکنیم
یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند
طلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم
قسمت این بود که من با تو معاصر باشم
تا در این قصه ی پر حادثه حاضر باشم
حکم پیشانی ام این بود که تو گم شوی و
مـن بدنبال تو یک عـمر؛ مسـافر باشم
دیـدار شد میـسر و بـوس و کنار هم
از بخت، شـکر دارم و از روزگـار هـم
زاهد برو که طالع اگر، طالع من است
جامم به دست باشد و زلفِ نگار هم
تو با خداى خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعى، خدا بـکنـد
عتاب یـار پـریچـهـره، عــاشقانه بکــش
که یک کرشمه، تلافى صد جفا بکند
لحظهی بغـض نـشد حفــظ کنم چشــمم را
در دل ابـــر نگــهـــداری بـــــاران سخت است
زیـر بــاران که به من زل بزنی خواهی دید
فن تشخیص نم از چهرهی گریان سخت است
هر چند بهشت، صد کرامت دارد
مرغ و می و حور و سرو قامت دارد
ساقی بده این بادهی گلرنگ، به نقد
کان نسیهی او، سر به قیامت دارد
آمدی باتاب گیسو، تا که بیتابم کنی
زلف را یکسو زدی، تاغرق مهتابم کنی
آتش ازبرق نگاهت ریختی بر جان من
خواستی تا در میان شعله ها، آبم کنی
صفای اشک آهم داده این عشق
دل دور از گنا هم داده این عشق
دو چشمونت یه شب آتش به جون زد
خیال کردم پناهم داده این عشق
ای کاش محبت اثری داشته باشد
معشوق ز عاشق خبری داشته باشد
کو خنجر تیزی که کنم پاره جگر
قربان رفیقی که وفا داشته باشد
روزگاریست در این کوچه گرفتار توام
با خبر باش که در حسرت دیدار تو ام
گفته بودی که طبیب دل هر بیماری
پس طبیب دل من باش که بیمار تو ام
به غم کسی اسیرم که زمن خبر ندارد
عجب از محبت من که در او اثر ندارد
غلط است هر که گوید که به دل رهست دل را
دل من زغصه خون شد، دل او خبر ندارد
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآپممممممممممممم
زود بیا کمتر از 3تا کامنتم نذار منتظرم ترانه رو هم تا آخرش گوش کن زووود بیا کسی ک زود سر نزنه و کمتر از 3 تا کامنت بزاره جریمه میشه
سلام
وقتی به کسی
بطور کامل و بدون هیچ شک و تردیدی اعتماد می کنید
در نهایت دو نتیجه کلی خواهید داشت
شخصی برای زندگی
یا
درسی برای زندگی
سلام
چند تا کامنت به نام شادی داشتم شما گذاشتید
بدون نشانی بود
سلام
بله من بودم
[گل][گل]
درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین
قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند
آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا
مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند
نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا
قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند
[گل][گل]
خنده را معنای سرمستی ندان
آنکه میخندد غمش بی انتهاست...
آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن . . .
وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن . . .
وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن . . .
به سلامتی همه مادرای دنیا . . .
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن . . .
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو ؟
پسر میگه : من !
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو ؟؟ !
پسر میگه : بازم من شیرم !
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو !؟
پسر میگه : بابا تو شیری !
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا . . .
به سلامتی هرچی پدره . . .
تا که بودیم،نبودیم کسی...
کشت ما را غم بی هم نفسی...
تا که خفتیم،همه بیدار شدند...
تا که مردیم همگی یار شدند...
قدر آن شیشه بدانید که هست،نه در آن موقع که افتاد و شکست
بدبختی رو بوسیدم گذاشتم کنار...!
حالا ول کن نیست که،میره میاد میگه یه بوس بده...!
) ;
دلتنگی خیابان شلوغیست
که تو در میانهاش ایستاده باشی
ببینی میآیند
ببینی میروند
و تو همچنان ایستاده باشی.
ﮔﺎﻫـــﯽ …
ﻧﻤﯿﺸـــــــﻪ ﺩﺳــﺖ ﺍﺯ
ﺩﻭﺳـــــﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﯾﮑــﯽ ﺑﺮﺩﺍﺷــﺖ
ﺣــــــــــــــــــــــﺘﯽ ﻭﻗﺘــــﯽ ﺍﺯﺵ
ﺩﻟﺨــــــﻮﺭی !
دلتنگــــــی
خــیابــان شلـوغــی استــ
کـه تـــو در میــــانه اش ایســــتاده بــاشی
بـبینـــی می آیـــــــند
بـبینـــــی می رونـــــد
و تو همچنـــــان
ایستـــــــاده بـاشـی!
سلام شادی جان میشه بهم لطف کنی3 روز پشت سرهم به وبم سر بزنی ؟
خودش به روز میشه نظر بذار من نیستم
التماس دعا
یاعلی(ع)
سلام عزیزم
چشم
سلام هستی ؟
سلام
نبودم بهت گفته بودم که نیستم تو نت عزیزم
آپم$$$$$_______________________________$$$$$
__$$$$$$$$*_____________________,,$$$$$$$$*
___$$$$$$$$$$,,_______________,,$$$$$$$$$$*~نظر یادت نره
____$$$$$$$$$$$$___ ._____.___$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$
____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$~نظر یادت نره
____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$
______***$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$****
__________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,,
_____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,,
____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$
___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$,,
_,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',,
*____,,*$$$$$$$$$$_________$$$$$$$$$$*,,____*
______,;$*$,$$**'____________**'$$***,,
____,;'*___'_.*__________________*___ '*,,~نظر یادت نره
,,,,.;*____________---____________ _ ____ '**,,,,
نظر یادتون نره[عصبانی]
وقتى تو می آیى
به سرزمینی خوشبخت بدل می شوم
به سرزمینی پر از آواز پرنده
وقتى تو می روى
سر در گریبانم
مثل مردمی که
کسى را از دست داده اند...
چه بی تَــ ــفآوِت زِنــ ــ ـدگــی میـــ ــــ ــــکنند!
آدَمـــ ــــ ـــ ـــهآ...
بی آنکه بدآنـــند دَر گــ ــــ ــــوشه ای اَز دُنـــ ــــ ـــیا
تــــ ــــ ــمام دُنـــ ـــــ ــــیای کَــ ــــــ ـــسی شُـده اَند.
شهره شهر مشو تا ننهم سر کوه
شور شیرین منما تا نکنی فرهادم
رحم کن بر من مسکین و به فریادم رس
تا به خاک در آصف نرسد فریادم
ایرجی آدرس بزار
راستیییییییییییییییییییییی


عکسات معرکه سسسسسسسسسسسسسسس
واقعا قشنگ انتخاب کردید
عالی عالی عالی
شبت بخیر عزیز دلمون گرفته بود اومدیم چند خط
غلط غولوط نوشتیم دلمون وا بشه .
شما به بزرگی خودتون ببخشید . ما جایی نداریم غیر از
اینحا
ممنونم استاد
محبت کردین
انشالله دلتون همیشه شاد باشه
لایق پرستش است


کسی مثل تو
که در این بی مهری ها
بی چشم داشت محبت می کند . . .
تو


این روزها
برایم حکم باران را داری
وسط کویر ،
همانقدر زندگی بخش
و
همانقدرررررر
محال !
تو نمی آیی و من
مدتی ست از دست رفته ام
هر وقت خواستی پیدایم کنی
بیا به همان خوابِ همـیشِگی . . .
سر بنهم گر تو نمایی اسیر


پا نکشم گر تو کنی دست گیر
گر تو به این ابروی همچون کمان
تیر زنی من سپرم پیش تیر
آنقدر دوستت دارم که ...


پروانه ها گیج می شوند
گل ها تعجب می کنند
و باران دلش آب می افتد !
اگر مرگم به نامردی نگیرد


مرا مهر تو در دل جاودانی ست
وگر عمرم به ناکامی سر آید
تو را دارم که مرگم زندگانی ست
تقدیم به شما عزیز
بعد از گذشت ِاین همه سال عاشقم هنوز
هر چند اگر نمانده مجال عاشقم هنوز
در آرزوی بوسه ای از آن لبم، ببین!
با این همه امید محال، عاشقم هنوز