تقدیم به تویی که ندارمت...
میان تمام نداشتن ها دوستت دارم ...
شانس دیدنت را هر روز ندارم ...
ولی دوستت دارم...
وقتی دلم هوایت را میکند حق شنیدن صدایت را ندارم...
ولی دوستت دارم...
وقت هایی که روحم درد دارد و میشکند شانه هایت را برای گریستن کم دارم...
ولی دوستت دارم...
وقت دلتنگی هایم , آغوشت را برای آرام شدن ندارم ...
ولی دوستت دارم ....
آری همه وجودمی ولی هیچ جای زندگیم ندارمت و میان تمام نداشتن ها باز هم با تمام وجودم...
دوستت دارم
آن به که در این زمانه کم گیری دوست
با اهل زمانه صحبت از دور نکوست
آنکس که به جمگی ترا تکیه بر اوست
چون چشم خرد باز کنی دشمنت اوست
خیام
دلم گرفته خدا... چون که عاشقم مرده
رفیق و همسفرم ، یار سابقم مرده
خبر گرفتم و گفتند : مرده است انگار
منم شبیه خبرها موافقم ،مرده
ولی به عقربه ها دلخوشم که برگردند
اگرچه ثانیه ها و دقایقم مرده
تمام باغ پر از ردّ پای چشم من است
چگونه اشک نریزم ؟؟ شقایقم مرده
به جز سکوت مگر کار دیگری کردم ؟؟
منی که حرف به حرف ح ق ا ی ق م مرده
دگر جزیره مرا در سفر نخواهد دید
گذشته از سر من آب... قایقم مرده
"منم که شهره ی شهرم به عشق ورزیدن"
ولی چه فایده وقتی که عاشقم مرده؟
.
گآهی دِلــَت نــِمیخوآهــَد . . .؛
دیــروز رآ بِه یــــــآد بــیآوَری . . .؛
اَنگــیزه ای بــَرایِ فــَــــردآ هـَم نــَدآری!!!
وَ حآل هــَم کِه . . .؛
گآهی فــَقــَط دِلــَت میخوآهــَد . . .؛
زآنوهایــَت را تــَنگ دَر آغوش بــِگیری . . .؛.....
وَ گوشــِه ای اَز گوشــِه تــَرین
گوشـِه ای کِه می شــِنآسی . . .؛
بــِنـِشینی وَ فــَقــَط نــِگآه کــُنی . . .!!!
گآهی دِلگــیری . . . ؛
شآیــَد اَز خودَت . . .؛
شآیــَد . . !!....
همیشه مقداری دلگرمی داخل جیبت باید باشد
که اگر ناگهان در خیابان
یا در گوشه یک کافه
یا حتی در خواب
سرمای نا امیدی به سراغت آمد
یا "بغضی" دهانت را تـــلخ کرد
دلگرمیت را از جیب در بیاوری
گوشه دهانت بگذاری تا آرام آرام شیرینیش
در وجودت بپیچد
یا مثل ژاکتی گرم دور خودت بپیچی و
منتظر تابش خورشید بمانی
دلگرمی همیشه باید باشد
و ... وای به تمام لحظه هایی
که هرچه جیب ها و کیفت رابگردی
دلگرمی پیدا نکنی...
با احترام لینکت کردم گلم ...
ممنونم لیلی جان
می گویند:
عشق خدا
به همه یکسانَ ستــ
ولی من می گویم:
مرا بیشتر از همه
دوستــ دارد
وگرنهـ
بهـ همهـ
یکی مثل تو می داد . /
سلام شادی عزیز ... متشکرم از حضور گرم و صمیمیت موفق باشی گلم

سلام لیلی جون

خواهش میکنم گلم
عزییییزمی
میان خورشیدهای همیشه
زیبایی ی تو
لنگری ست
خورشیدی که
از سپیده دم همه ستاره گان
بی نیازم می کند
نگاه ات
شکست ستمگری ست
نگاهی که عریانی ی روح مرا
از مهر
جامه یی کرد
بدان سان که کنون ام
شب بی روزن هرگز
چنان نماید که کنایتی طنزآلود بوده است
و چشمان ات با من گفتند
که فردا
روز دیگری ست
آنک چشمانی که خمیرمایه ی مهر است
وینک مهر تو:
نبردافزاری
تا با تقدیر خویش پنجه درپنجه کنم
آفتاب را در فراسوهای افق پنداشته بودم
به جز عزیمت نابهنگام ام گزیری نبود
چنین انگاشته بودم
آیدا فسخ عزیمت جاودانه بود
میان آفتاب های همیشه
زیبایی ی تو
لنگری ست
نگاه ات و چشمان ات با من گفتند
که فردا
روز دیگری ست
اشک رازیست
لبخند رازیست
عشق رازیست
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن میگوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن میگویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام برای خاطر زندگان
در گورستان تاریک با تو خوانده ام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بوده اند
دستت را به من بده
دستهای تو با من آشناست
ای دیریافته با تو سخن میگویم
بسان ابر که با توفان
بسان علف که با صحرا
بسان باران که با دریا
بسان پرنده که با بهار
بسان درخت که با جنگل سخن میگوید
زیرا که من ریشه های تو را دریافته ام
زیرا که صدای من با صدای تو آشناست
سلام بر همشهری گرامی ام
ممنون از شعر قشنگت
سلام عمو
شبتون بخیر خوبید؟
خواهش میکنم قابلتونو نداشت
عرض کردم میخواهم داناترین مردم باشم؟
حضرت فرمود از خدا بترس
عرض کرد میخواهم از خاصان درگاه خدا باشم؟
حضرت فرمود شب و روز قرآن بخوان
عرض کردم میخواهم همیشه دل من روشن باشد؟
حضرت فرمود که یاد مرگ را فراموش مکن
عرض کرد میخواهم همیشه در رحمت حق باشم؟
حضرت فرمود با خلق خدا نیکی کن
عرض کرد میخواهم از دشمن به من آفتی نرسد؟
حضرت فرمودهمیشه توکل بخدا کن
عرض کرد میخواهم در چشم مردم خوار نباشم؟
حضرت فرمود پرهیزکار باش
عرض کرد میخواهم عمر من طولانی باشد؟
حضرت فرمود صله رحم کن
عرض کرد میخواهم روزی من وسیع گردد؟
حضرت فرمود همیشه با وضو باش
عرض کرد میخواهم به آتش دوزخ نسوزم؟
حضرت فرمود چشم و زبان خودرا ببند
عرض کرد میخواهم بدانم گناه به چه چیز ریخته می شود؟
حضرت فرمود تضرع و توبه به حال بیچارگی
عرض کرد میخواهم سنگین ترین مردم باشم؟
حضرت فرمود از کسی چیزی مخواه
عرض کرد میخواهم پرده عصمتم دریده نشود؟
حضرت فرمود پرده ی عصمت کسی را مدر
عرض کرد میخواهم که گورم تنگ نباشد؟
حضرت فرمود مداومت کن به قرائت سوره ی تبارک
عرض کرد میخواهم مال من بسیار شود؟
حضرت فرمود مداومت کن به قرائت سوره ی واقعه هر شب [گل]
گــــــــــآهــــــی وقـــتــآ مـــیــخــوآی
یــکــی کــنـآرت بــآشــــهـ
بـــــــهــ حــرفــآت گـــوش کـــنـــهــ
چـــیــزی نــگــهـ...
کــــآری نـــکـنــهـ هــآ...
فــــقـــط بـآشـــهـ هـــمـــیـن !!!
سلام عزیز صبح به خیر
اینو شما برام گذاشتی؟
آخه بدون نشانی آمدید تعجب کردم
دنیای مجازی به ما آموخت:
زن و مرد میتوانیم باهم مهربان باشیم
حرف دلمان را آزاد بنویسیم و بیان کنیم
میتوانیم خودمان باشیم
میتوانیم از دور دوست بداریم و دوست داشته شویم
میتوانیم به کسانی دل ببندیم و اعتماد کنیم که هرگزندیدیمشان
میتوانیم جنسیت را فراموش کنیم و بدون توقع رفاقت کنیم
این دنیا به ما آموخت :
تقدیم کردن یک گل و تحسین کردن زیباییها و احوالپرسی با جنس مخالف گستاخی نیست بلکه محبت و احترام است
آموخت :
دیگران را بپذیریم بی انکه بدانیم کیست و چیست؟
در دنیای واقعی خیلی ها در جمع تنها هستند.
سلام عمو صبحتون بخیر
بله من دادم
شرمنده آدرسو فراموش کردم بنویسم
سلام
تأخیرم را ببخشید
لطفاً به این وبلاگ هم سر بزنید با سپاس
http://lovelyrain91.mihanblog.com/
سلام
خواهش میشه
چشم
وقتی دلتنگ باشی
تمام آرامش یک ساحل را هم به تو بدهند
باز هم
دل تو بارانیست
خیس تراز دریا
خراب تر از امواج.....
آدم چقدر زود پیر می شود ؛
وقتی احساسش ،
اضافه تر از درک آدم هاست ... !!!
بخاطر بسپاریم که
تنها راه تامین خوشبختی این نیست که متوقع حقشناسی از دیگران باشیم
بلکه خوبیهائیکه به آنها می کنیم باید فقط بمنظور تامین مسرت باطن خودمان باشد
ﮐﺮﺑﻼ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﯾﺴﺖ ﺑﺎ ﮐﻼﺳﻬﺎﯼ ﻣﻘﺪﺱ ﻭ ﻧﺎﺏ ﻭ ﺑﯽ ﻧﻈﯿﺮ . ﮐﻼﺱ ﺯﯾﻨﺐ ، ﮐﻼﺱ ﺳﺠﺎﺩ ، ﮐﻼﺱ ﻗﺎﺳﻢ ، ﮐﻼﺱ ﻣﺴﻠﻢ ، ﮐﻼﺱ ﺯﻫﯿﺮ ، ﮐﻼﺱ ﺣﺮ ....
ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻫﻤﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﻟﻢ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ " ﻫﺮ ﭼﻪ ﺳﺨﺖ ﺗﺮ ، ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ " ﻭ ﺗﻮ ﺻﺤﻨﻪ ﺍﯼ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺍﺯ ﺻﺤﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﻧﺎﺏ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻧﺨﻮﺍﻫﯽ ﯾﺎﻓﺖ ...
فدات بشم آجی جونم به آجی هنگامه گفته بودم شماره منو بهت بده و منو توی تلگرام ادد کنی چرا نکردی ؟؟؟؟؟
عزیزمی ناهید جونم ،
لاین نداری اونجا اددت کنم
فدات بشم آجی خیلی دوستت دارم به خدا به آبجی هنگامه گفتم شماره منو بهت بده و منو توی تلگرام ادد کنی چرا نکردی آجی ؟؟؟؟؟
قربونت برم .برنامه لاینو ریختم من
سلام آجی شادی جونم خوبی ؟ الهی قربونت برم نفسم بخدا قسم دلم خیلی تنگ شده واست
من یه مدتیه که نیستم آجی بدبخت شدم رفت آجی 

سلام ناهید جونم خوبی عزیزکم
دل به دل راه داره خانومم
خدا نکنه چرا چی شده نگرانم کردی دختر
تنهایــــــی یعنــــــــــــــــــی ....
هنوزمـــ سعی می کنی از تو رفتارش و حرفاش
یه نکته ای پیدا کنی ، که به خودت تــَلقین کُنی
داره به تو فـــــــــــــــکر می کنه...
اپ نیستین??
نه این هفته آپ نکردم
به دلتنگی هایمـــ دست نزن
می شکند بغضــمـــــ یک وقت !!
آنگاه غرقـــــ می شوی
در سیلابـــــ اشکهایی که
بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !!
درخت تنهایی را می داند
و صداها را به نام می خواند
جنگل جامعه ای اسیر است
و درخت حافظه ای مغشوش
حافظه ای اسیر
در جامعه ای مغشوش
چه کند گر زنجیرش را نستاید
گر خاک را نشناسد ؟
یداله رویایی
چه خوبه بعد 4 سال هنوز هستین اینجا و مینویسین...
پشتکارم بد نیست نه مستانه جان؟
لبـیـک یــا حســیـن ...
کـاش میشـد وسـط دسـت رسـانـدن به ضـریـح
مثــل حجــاج مـنـا در حـرمـت میـمـردیـم ...
سلام . با افتخار لینکی
راست گفته اند عالم از چهار عنصر تشکیل شده : آب ، آتش ، خاک ، هوا …
آبی که از تو دریغ کردند
آتشی که در خیمه گاهت افتاد
خاکی که شد سجده گاه و طبیب دردها
و هوایی که عمری ست افتاده در دل ها …
ترکیب این چهار عنصر می شود کـــــــــــــــربلا …
سلام عزیزم ممنونم



السلام علیک یا أباعبدالله
وعلی الارواح التی حلت بفنائک علیکم منی جمیعا
سلام الله أبدا مابقیت وبقی اللیل والنهار
ولاجعله الله آخر العهد منی لزیارتکم
السلام علی الحسین
وعلى علی بن الحسین
وعلى أولاد الحسین
وعلى أصحاب الحسین
عالم همه محو گل رخسار حسین است ، ذرات جهان درعجب از کار حسین است . دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش ، یعنی که خدای تو عزادار حسین است
با تبادل لینک موافق هستین؟ لطفاً اطلاع رسانی فرمائید.
البته خوسحال میشم هستی جان
پیچیده دراین دشت عجب بوی عجیبی
جا مانده از آن قافله عطر گل سیبی
گاهی سر نی بود و زمانی ته گودال
طی کرد گل من چه فرازی چه نشیبی !
سلام
قیامت بی حسین غوغا ندارد"شفاعت بی حسین معنا ندارد"حسینی باش که در محشر نگویند"چرا پرونده ات امضاء ندارد
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
و باز دریغ و حسرت همیشگی
آه خدای من
انگار همین دیروز بود که در کوچه ها می دویدم...
ناگهان چقـــدر زود دیر میشود...
بـالاےِ خَـطِّ دَفـتَـرَمــ نِـوِشْـتـه اَمْــ....❥
نـابُـرده رَنـج بـه مَـن گَنـج داد حُـسِـیـن...❥
♚اَلـسّـلامُ عَلَیـکْ یـْا اَبــْاعَبـْدالـلّـه♚
سلام آبجی جان خوبی؟
تو این روزای عزیز مارو هم از دعای خیرت بی نصیب نذار
التماس دعا
سلام پری جونم
محتاج دعام عزیزکم
پس معلومه هنوز تهرانی گرگان نرفتی
با اجازتون بعععععله
سلام
نمی دونم یکی یکی می پرسی
سلام
ای بابا عمو من که همون اول پرسیده بودم مکانشو
سلام خوبید؟
نمایشگاه فردا آخرین روز است
فدای مهربونیت میسی عزیزم
عزیییییزمی
ماکه روز شب بسوزیم و گدازیم / دل فقط به عشق مولامون مى بازیم
اگه از دنیا بریم بشیم بهشتى / تو بهشت بازم حسینیه مى سازیم . .
خدانکنهــ[چشمک]
با افتخاااااااااااااااار لینکی[ماچ][خجالت]
ممنووووووونم شمام لینک شدی با افتخار تمام
فدای چشات
با تبادل موافق بودی بخبر
قربونت برم پری جان
باعث خوشحالیمه
سلام آجی عه چرا؟تو پست اول میشه نظر داد که[چشمک]
الان دییییییدم
ای ساربان اهسته رو ک ارام جانم میرود وان دل که با خوداشتم با دلستانم میرود
عزیزم وبت برام باز نمیشه
میشه لطفف کنی آدرس وبتو مجدد بدی
خنده هایم شکلاتی شده اند ولی زیادی خالص ...
تلخ تلخ ...
سلام
مرسی از نظرات زیباتون ابجی بزرگه
خواهشااااات
سلام
نه والله اطلاع ندارم اما فردا از همکاران می پرسم
ممنونم عمو لطف میکنی
خدایا پیکرم آتش گرفته
دل غم پرورم آتش گرفته
شهادت نامه را با خون نوشتم
ولیکن دفترم آتش گرفته
خودم دیدم کنار قتلگاهم
که قلب مادرم آتش گرفته
خودم دیدم کنار نهر علقم
لب آب آورم آتش گرفته
خودم دیدم که از تیر سه شعبه
گلوی اصغرم آتش گرفته
خودم دیدم سکینه داد می زند
که عمه چادرم آتش گرفته
الا ای خواهرم زینب کجایی
لباس دخترم آتش گرفته
ز هرم ناله هل من معینم
صدایم، حنجرم آتش گرفته
از همه کس گذر کنم ، از تو گذر نمی شود مشکل تو وفای من ، مشکل من جفای تو کن نظری که تشنه ام ، بهر وصال عشق تو من نکنم نظر به کس ، جز رخ دلربای تو جان من و جهان من ، روی سپید تو شدست عاقبتم چنین شود ، مرگ من و بقای تو از تو برآید از دلم ، هر نفس و تنفسم من نروم ز کوی تو ، تا که شوم فنای تو دست ز تو نمی کشم ، تا که وصال من دهی هر چه کنی بکن به من ، راضی ام از رضای تو حضرت مولانا
جنس بغض من ، آنقدرها هم خوب نیست ! تا نامت را می شنوم طفلک می شکند
صدایَش را شنیدم جان گرفتم ز کُفر افتادم و ایمان گرفتم ! چنان عطر کلامش تازه ام کرد که گویی غُسل، در باران گرفتم ! غمین و خسته و سرگشته بودم ولی با صُحبتش سامان گرفتم کلام دلنشینش شعر نغزیست که از آن مَطلَعِ تابان گرفتم ز نَجوایش درونم زیرورو شد هرآنچه خواست قلبم، آن گرفتم مرا حاجت از این خوشتر نباشد که در اوجِ غم از یزدان گرفتم عجب حال خوشی دارم من امشب که جانِ تازه از جانان گرفتم ..