
قــــــرن هاســـــــــــت جستجـــــوگـــرِ آدم
هستــــــم ...
تا لـــذتِ خـــوردنِ یک سیــــبِ ســـــــرخ را با او تجــربه کنــــــــــم ...
قرن هـــــــــــاســــــــــــــــــــت ...
مشکل از مــــــن نیســـــت ...
نه مـــــــن ..!
نه سیــــبِ ســــرخ ...!
نه شیــــطــــــان ...!
" تـــــــــــو " نایــــــــــاب شــــده ای " آدم " ...
زیبا سرودی و دلنشین
تشکر
دسته های گل کم است




اگر تمام دنیا
حتی کهکشان ها و سیاره ها را هم
گلستان کنند
باز هم به اندازه گلستان قلبت
و به شیرینی روز تولدت نمی شود
تولدت مبارک
سلام
با احترام
دعوتید برای خواندن
"حرف هایی از جنس تولد"
ارادتمند
مامیترا
و چه حقیرند واژه ها




در وصف مهربانیهایت
و چه کم مایه اند عاشقانه ها
برای تبریک میلاد تو
ساده اما با یک دنیا عشق برایت مینویسم
خوبِ من تولدت مبارک
کاش چون برگ خزان رقص مرا
نیمه شب ماه تماشا می کرد
در دل باغچهٔ خانهٔ تو
شور من
وِلوِله برپا می کرد…
❤️❤️❤️❤️❤️
جنسیتش مهم نیست ،
من حسودم، به هرکس که نزدیک تر
از من به تو
ایستاده است....
عشق آن است که
هزار بار دوستت داشته باشم
و هربار حس کنم اولین بارى است
که دوستت دارم
❤️❤️❤️❤️❤️
سلام [گل]
دانی که نو بهار جوانی چسان گذشت؟
زود آن چنان گذشت که تیر از کمان گذشت
نیمی بـه راه عشق وجوانی بـه پایان رسید
نیم دگر بغفلت وخواب گران گذشت
صد آفرین بـه همت مرغی شکسته بال
کز خویشتن شد و از آشیان گذشت
افسرده ای که تازه گلی را ز دست داد
داند چها بـه بلبل بی خانمان گذشت
بنگر بـه شمع عشق که در اشک و آه او
پروانه بال و پر زد و آتش بـه جان گذشت
بشنو درای قافله سالار زندگی
گوید بـه خواب بودی و این کاروان گذشت
ستمگر اگر بـه تیغ ظلم خون خلق ریخت
ازخون بیگناه مگر میتوان گذشت؟
«مشفق» بهار زندگیت گرصفا نداشت
شکرِ خدا که همره باد خزان گذشت[گل]
سلام
خیلی خیلی زیبا بود خیلی
و تامل برانگیز
خدا کمک کنه آدم باشیم و بانوان حوا
عشق همان چیزی است که،
به شما این امکان را میدهد
که بعد از هر سختی
بارها و بارها متولد شوید...
❤️❤️❤️❤️❤️
من معنی تمام
واژههای عاشقانه را
در ناز چشمان تو یافتم
❤️❤️❤️❤️❤️
آخه من چه درد دلی دارم




باهات بکنم
وقتی کنارتم همه دردام یادم
میره ....
بعضیا میگن دنیا ارزش نداره




مگه میشه دنیایی که
تورو داره بی ارزش باشه...
دورت بگردم ....




ما زِ رُسوایی بلند آوازه ایم
ناموَر شد هر که شد رُسوایِ دل
فراوان دوستت دارم
داغ تر از آتش فشان های فعال
عمیق تر از مسیر شهاب ها
وسیع تر از تخیل یک زندانی
خیلی دوستت دارم
تو را حتی
بیشتر از خودم دوست دارم...
سلام [گل]
آدم ها ی این روزگار لالت میکنند..
بعد هی می پرسند..
چیه؟ چرا حرف نمی زنی؟
این خنده دارترین تراژدیه دنیاست..[ناراحت]
از حضور سبز و نگاه مهربانتان ممنونم[قلب]
برای تو❤️❤️
دراوج عاشقانه خاص نیستم
ولی همین من معمولی
عجیب دوستت داااااارم ......
وقتی تو نیستی
همه میـفهمند
یـکی هست ک نبودنش
آواره میــکند مـــرا
خوشبختی تعریفی نداره.




یکى با یه دوچرخه خوشبخته
یکى با یه هکتآر باغ آلبالو،
یکی بایه لباس...
اون یکى با آدم رویآهاش!
مهم اینه دلت که راضى باشه
خوشبختى!
منم با تو راضی و خوشبتم ....
سلام [گل]
دو وجه الله ربانی دو سر الله سبحانی
دو رخسار سماواتی دو انسان خدا سیما
دو عیسی دم دو موسی ید دو حسن خالق سرمد
یکی صادق یکی احمد یکی عالی یکی اعلا
میلاد اشرف مخلوقات،
پیامبر رحمت و مهربانی
حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله)
و رئیس مذهب جعفری
حضرت امام صادق (علیه السلام)
بر همه ی مومنین و مسلمین جهان
و شما عزیز بزرگوار مبارکباد.
التماس دعا[گل]
برای هر چیزی در جهان مبدا و منشا وجود دارد. چه زیباس مبدا هایی که تو را نیز همراه و هم مبدا با خودشان میکنن و گویا مبدا و خلقت تو هم با اویکسان است. هر سال که شروع میشود ماه ها را یکی پس از دیگری پشت سر میگذاری از بهار با تمام زیبایی هاش میگذری به تابستان با آن همه گرما گذر میکنی به فصل پائیز که میرسی گویا تمام فصل ها در پائیز نهفته است از بزرگراه مهر که عبور میکنی به میدان و خیابان آبان میرسی سمت راست کوچه های فرد و سمت چپ کوچه های زوج است. در این خیابان باید نرم و آهسته قدم برداشت تا از تمام لحظات لذت برد . گامهایی به آهستگی گذر یک عمر و نگاهی پر معنا باید داشت به آبان و غرق شد در این همه زیبایی و از کوچه ها یکی پس از دیگری باید عبور کرد تا به هجدهمین کوچه از خیابان آبان رسید. که به کوچه مهربانی و صفا و صمیمیت در کل خیابان آبان معروف است و زبان زد عام و خاص است. در ابتدای این خیابان مهربانی و محبت را به تو رایگان میدهند هرچند تو خوب نباشی. زاد روز زمینی شدنت مهربان ترین پیشاپیش مباااااارک باد .




گاهی ضربانِ قلب کسی یا چیزی که دوستش میداریم یا از آن محبت میبینیم، تنها نیرویی است که به دم و بازدممان هماهنگی میبخشد و توفانهای درونمان را آرام میکند...
دنیامی تو مثل نفس میمونی ●♪♫
هر جا همرامی میدونی تموم زندگیمی دنیامی ●♪♫
دیگه چی بگم بمونی و نری؟! ●♪♫
شاید شد شاید موندی و دوباره هرچی باید شد ●♪♫
نگو هیچی رو به راه نمیشه شاید شد… ●♪♫
دیگه چی بگم بمونی و نری؟ ●♪♫
نگاهم کن یه نگاه تو میتونه زندگیم باشه! ●♪♫
تو که بودنت میتونه دلخوشیم باشه ●♪♫
بذار حس کنم همیشه دارمت ●♪♫
دیگه داره بد میشه ولی من نمیخوام از تو یک قدم دور شم! ●♪♫
بخوامم نمیشه جز تو با کسی جور شم… ●♪♫
دیگه چی بگم بمونی و نری؟ ●♪♫
توی دلم آتیشه نمیخوام بدونی حالمو ●♪♫
تو این روزا کسی چی میدونه از یه آدم تنها؟ ●♪♫
دیگه چی بگم بمونی و نری ●♪♫
نگاهم کن یه نگاه تو میتونه زندگیم باشه! ●♪♫
تو که بودنت میتونه دلخوشیم باشه ●♪♫
بذار حس کنم همیشه دارمت ●♪♫
بزن دنیا بزن رسمت چنین است.....
سزای دل به تودادن همین است....
بزن که شاخ وبرگم زرد زرداست....
خزان من، بهارم،سردسرداست....
بزن برجسم من زیراحقیراست....
بزن نامرد، این حکم اسیر است...
بزن تامست ازاین باده هستم....
بزن تاپیک آخرمن نشستم....
بزن شایدکه فرداپاک باشم
جداازتواسیرخاک باشم.....
روز دختر رو تبریک میگم خدمتتون




امیدوارم هزاران سال سایه پدر و مادر مستدام باشه بالای سرتون.
روزتون مبااااااارک
ممنونم
از عشق
مرا همین یک نکته کافی ست
که تو مرحم جانی و بس
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
عشق یعنے دل بلرزد
تا کہ نامش میبرے
عشق یعنے درد یارت
رابہ جانت میخرے
عشق یعنے مے بنوشے
دم بہ دم از جام او
سرو خود را بشکنے
تاسر بہ پایش آورے
قلم بنویس دردم را
که دردل دردهادارم
قلم بنویس ازحالم
که امشب غصه هادارم
قلم بنویس ازعمرم
که عمرےخون دل خوردم
قلم اےکاش چون زادم
همان دم نیزمیمردم
گاهی وقت ها نمی دونم که تو هم دلت برام تنگ می شه یا فراموشم کردی
اما هر روز به خودم می گم عشق دوباره ما رو به هم می رسونه
شمارش ثانیه ها تا لحظه ای که دوباره با هم باشیم تنهایی من رو تسکین نمی ده
دلم برات خیلی تنگ شده ...
آدمها براے هم مثل یڪ کتابند
وفتے به آخرش مےرسند…
میرن سُراغ یہ کتاب دیگہ
یادمون باشه…
همدیگرو زود ورق نزنیم
اما تو برای من یک کتاب دوستداشتنی هستی که بارها میخونمت و از سر میگیرم
تا وقتی که خودت خسته شی
صدای تو را دوست دارم
صدای تو از “آن” و از جاودان می سراید
صدای تو از لاله زاران که بر باد
صدای تو از نو بهاران که در یاد می آید.
صدای تو را، رنگ و بوی صدای تو را دوست دارم
مادر بزرگم آخر همه ی تلفن هایش می گفت:
کاری نداشتم که!!
زنگ زده بودم صداتون را بشنوم
ما هم که جوان و جاهل، چه می دانستیم صدا با دل آدم چه می کند….!
نگاهت بهترین عنوان عشق است
صدایت نم نم باران عشق است
چگونه شک کنم؟
وقتی برایم حضورت بهترین برهان عشق است
از این سر شانه ات را پس نگیری!
که آرامش فقط مهمان عشق است
من و تو، پارک، نیمکت های چوبی
یقینا بهترین دوران عشق است
لبت را بر لبم بگذار ای جان!
خدا همراه با شیطان عشق است…
بمان تا آخر دنیا برام
جدایی بدترین تاوان عشق است….
هر لحظه که صدای تو را گوش می کنم
هر قدر غصه هست فراموش می کنم
صدای تو را دوست دارم
مثال زخم نی از بیکران بر پیکری بی جان
می دهد جولان
بسان شعله ای سرکش
نوایی از سکوتم می کشد فریاد
چه غوغاییست در جانم
چه شوری از درونم می افروزد تلخی هجران این نی را
ای بهار جاودان عشق
سکوت خانه ام بوی تو را دارد
صدای تو زیباست
صدای تو سوز نوای نیستان دل هاست
صدای تو را دوست دارم
خاطره های با تو بودن آرومم می کنه
حس بودنت در کنارم منو شاد می کنه
بوسیدن چشمات منو دیونه می کنه
دیدن ماهم تو آسمون منو آسمونی می کنه
شنیدن صدات تو دلم غوغایی به پا می کنه
نوشتن از تو منو بارونی می کنه
تجسم نگاهت رو بروم منو عاشق تر می کنه
دوست دارم همه دنیای من
اگر میشد صدا را دید
چه گلهایی… چه گلهایی!
که از باغ ِ صدای تو
به هر آواز میشد چید.
اگر میشد صدا را دید.
دست ات را به من بده
دست های تو با من آشناست
ای دیر یافته با تو سخن می گویم
به سان ابر که با توفان
به سان علف که با صحرا
به سان باران که با دریا
به سان پرنده که با بهار
به سان درخت که با جنگل سخن می گوید
زیرا که من
ریشه های تورا دریافته ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست.
صدای دلنشین یار
قد رعنای آن دلدار
سخن از عشق می گوید
چو گشته بهر من غمخوار
کشیده زحمتم را او
نموده این همه ایثار
مثال مرهمی دستش
دوای درد این بیمار
ره آرامشم داند
چو گشته آشنای کار
سلامم بر دل پاکش
دلی سرزنده و بیدار
دل لبریز عشق او
که بوده لطف آن دادار
لب خندان و پر مهرش
همیشه از خوشی سرشار
بود حامی به جان و دل
بریده از همه اغیار
نیازش را به شعر خود
نموده این چنین اقرار
اگرچه بهر اوصافش
بود کوتاه این اشعار
ولی تقدیم او بادا
سر و جانم نه یک، صد بار
رنگ صدای تو را دوست دارم…..
رنگ صدای تو سپید است…
سپید مایل به عشق، با رگه هایی از آفتاب و باران…
حرف بزن!
من به ملودی خوش آب و رنگ صدای تو…..
دل بسته ام…!
سیب رو نکن دختر
بیچاره مون می کنی
دیدی همین رو می خواستی
هر که بشنیده صدای مجتبی
تا ابد شد مبتلای مجتبی
سالها بهر حسین باید گریست
تا کنی درک عزای مجتبی
شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد
در سوگ نبی جهان پُر از ماتم شد
زین داغ گران قامت هستی خم شد
دیوار و در مدینه فریادزنان
میگفت دل فاطمه پُر از غم شد
تسلیت باد عزای رحلت رسول خدا و شهادت امام حسن مجتبی
هوای قلب من امروز..
هوای سرد تنهاییست...
دل من یاد تو افتاد...
چقدر جای دلت خالیست...
حضورت گر کنارم نیست...
نگاهت گر به سویم نیست...
ولی جای قدمهایت هنوزم...
در دلم باقیست...
انقده خاطره دارم من با تو که نمیشه کمش کرد
خاطره هایی که از تو خیابونا نمیشه جمعش کرد
یادته یه روزی تو بارون قلب من به تو قول دادش
نمیبینی جایی غیر از تو گیر کنه به کسی قلابش
دل بده تا دلمو به دلت بسپارم
کیه ندونه که منو هنوز به تو حس دارم
کی مثل من میتونه حرفاتو گوش کنه
حاضره همه رو واسه تو فراموش کنه
دل بده تا دلمو به دلت بسپارم
کیه ندونه که منو هنوز به تو حس دارم
کی مثل من میتونه حرفاتو گوش کنه
حاضره همه رو واسه تو فراموش کنه
چند ساله با تو سر کردم چشمامو واسه تو تر کردم
چجوری میشه به سمت تو برگردم
رفتی تا که واست ابری شم موهای تو مثل ابریشم
نه نه نه نمیخوام من واست عادی شم
دل بده تا دلمو به دلت بسپارم
کیه ندونه که منو هنوز به تو حس دارم
کی مثل من میتونه حرفاتو گوش کنه
حاضره همه رو واسه تو فراموش کنه
دل بده تا دلمو به دلت بسپارم
کیه ندونه که منو هنوز به تو حس دارم
کی مثل من میتونه حرفاتو گوش کنه
حاضره همه رو واسه تو فراموش کنه
M:
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاده مسیرم که بمیرم
یک قطره آبم که در اندیشه ی دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
این کوزه ترک خورد!چه جای نگرانیست
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم
خاموش مکن آتش افروخته ام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم