چه بسیارند غمهای عالم
زمانی که کشتی قلبت به گل نشسته است.
زمانیکه ناخدای آسمان
تورا در دریایی پر از امواج بیرحم و ویرانگر
به حال خود گذارده است.
و چه بسیارند رفیقان نیمه راه
چون تخته پاره هایی بر آب...
اما ،
چقدر فاصله دارم از تو
انقدر که فقط لبخند های تو را می بینم
چه کسی گفته فاصله سردی می آورد ؟!
زندگی بافتن یک قالی ست , نه همان نقش و نگاری که خودت می خواهی.
نقشه را اوست اوست که تعیین کرده ,
تو در این بین فقط می بافی !
نقشه را خوب ببین , نکند آخر کار قالی زندگیت را نخرند!!!!!!!!
قطار می رود …. تو می روی ….. تمام ایستگاه می رود …………
و من چقدر ساده ام که سالهای سال ، در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!!!
امروز
احساسم را دنبال میکنم،
حسی که گاه مرا
از کوچه های بیراه عبور میدهد
گمان میبرم
چندیست
به من خیانت میکند