دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
ﻣﺜﻪ ﺧﻮﺍﺑﯽ…ﻣﺜﻪ ﺭﻭﯾﺎ
ﻣﺜﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺭﯾﺎ
ﻣﺜﻪ ﺁﺳﻤﻮﻥ ﺁﺑﯽ
ﺁﺭﻭﻣﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺑﯽ
ﻣﺜﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻧﺠﯿﺒﯽ
ﺗﻮ ﯾﻪ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﻋﺠﯿﺒﯽ
ﻣﺜﻪ ﯾﺎﺳﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﺎﻏﭽﻪ
ﻣﺜﻪ ﺁﯾﻨﻪ ﺗﻮ ﺗﺎﻏﭽﻪ
ﻣﺜﻪ ﭼﺸﻤﻪ ﯼ ﺯﻻﻟﯽ
ﺍﻧﮕﺎﺭﯼ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﺧﯿﺎﻟﯽ. ﺑﯽ ﺗﻮ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﻭ ﺭﻭﯾﺎ
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺗﻤﻮﻡ ﺩﻧﯿﺎ
ﯾﻪ ﺩﻝ ﺗﻨﮓ ﺷﮑﺴﺘﻪ
ﺩﻭ ﺗﺎ ﭼﺸﻢ ﺧﯿﺲ ﺧﺴﺘﻪ
ﺭﻭﺯﺍ ﺗﺐ ﺩﺍﺭ ﺷﺒﺎ ﺑﯿﺪﺍﺭ
ﯾﻪ ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭ
ﻣﺜﻪ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﺳﺮ ﺩﺍﺭ
ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﯿﺰﺍﺭ
ﻟﻪ ﻟﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ
ﺑﯿﻨﻤﻮﻥ ﺩﯾﻮﺍﺭﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ معلم ورقه ها را داد ؛ همه مرا مسخره کردند اما باور کن درست نوشته بودم …
گفته بود جای خالی را با کلمه مناسب پر کنید و من همه را نوشتم “تـــــــو”
مگر نه اینکه این جای خالی ها را فقط تو پر میکنی ؟؟؟ عشق بازی کار فرهاد است و بس / دل به شیرین داد و دیگر هیچکس
مهر امروزی فریبی بیش نیست / مانده ام حیران که اصل عشق چیست ؟ شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم / خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم / در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم
تورو می بینم و هول می کنم
همه چی و تحمل می کنم
تو خیالم آخه ماله منی
تو که فقط تو خیاله منی
واسه دیدن تو دنیا رو به هم میریزم
دیگه راهی نموند بیا پیشم عزیزم
اگه عاشقه مثه دل من دل تو
اگه دوست داری حتی یه ذره منو
اگه حس منو تو هم حس می کنی
چی میشه یه دفعه بگی ماله منی
نزار تنها بمونم
بیـــا اروم جونم
دیگه بی تو نمی تونم
ببین ابــــری چشمام
بزار دست توی دستام
قد دنیا تو رو می خوام
اگه حواس تو پیش منه
اگه چشات بهم زل می زنه
اگه تو هم به من فکر می کنی
چرا می خوای بری دل بکنی
اخه چشمای تو به خدا دروغ نمی گه
منو دوست داری خوب بگو یه بار دیگه
اگه عاشقه مثه دل من دل تو
اگه دوست داری حتی یه ذره منو
اگه حس منو تو هم حس می کنی
چی میشه یه دفعه تو هم بگی ماله منی
نزار تنها بمونم
بیـــا اروم جونم
دیگه بی تو نمی تونم
ببین ابــــری چشمام
بزار دست توی دستام
قد دنیا تو رو می خوام
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سه یادآوری کوتاه:
هر شب ما به رختخواب میرویم،
ما هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده بر می خزیزیم،
با این حال ساعت را برای فردا کوک می کنیم.« این یعنی اُمید»
ـ کودکی یکساله ای را تصور کنید،
زمانی که شما او را به هوا پرتاب می کنید، او می خندد،
چرا که او می داند که شما او را خواهید گرفت.«این یعنی اعتماد»
ـ روزی، تمام روستایی ها تصمیم گرفتند،
تا برای بارش باران دعا کنند،
در روزی که برای دعا همگی دور هم جمع شدند،
تنها یک پسر بچه با خود چتری داشت.«این یعنی ایمان»
آنها را برایتان خواستارم ...
با هـــــم و همـــــــراه هـــــــم باشیم
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
چه خنده دار که ناز را میکشیم . . .
آه را میکشیم انتظار را میکشیم . . .
فریاد رامی کشیم . . .
درد را میکشیم . . .
ولی بعد از این همه سال آنقدر نقاش خوبی نشده ایم که بتوانیم دست بکشیم
چرا همش به سلامتی ؟!
این دفعه تو روح همه اونایی که خیانت میکنن . . .
تو روح همه اونایی که آدمو وابسته میکنن و بعدش خیلی راحت ولت میکنن . . .
تو روح همه بـی معرفتا . . .
تو روح همه اونایى که با احساستت بازى میکنن . . .
تو روح هر چى بى لیاقتِه . . .
تو روح هـرچى بى وجدانه . . . تو روح هر چی نامررررده . . .
هیچ وقت نگفته اند که به زور باید لبخند زد بعضی وقت ها باید تا نهایت ارامش گریست آنگاه تبسمی مهمان لب هایت می شود که زیباتر از رنگین کمان بعد از باران است...
کاش باران بگیرد هوا را تر کند
بگذرد ازهفت بند ما صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها
رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند
بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را
شاخه های خشک بی بار دعا را تر کند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبح شگفت
سرزمین سینه ها نا کجا را تر کند
چترهاتان را ببندید ب ساحل مانده ها
شاید این باران ک می بارد
شما را تر کند
سلام
شادی جونم ... اگه ممکنه برام بگی
۱- دختری یا پسر
۲- مجردی یا متاهل
۳- بچه کجایی
۴- چند سالته
۵- میزان تحصیلاتت
۶- اینجا دادگاه نیست مختاری جواب بدی یا نه
۷- علت جواب ندادنت چیست
۸- میخوام یه کمی دوست صمیمی باشیم ... باشه
۹- مرسی از لطفت و ممنونم
۱۰- به امید دیدار دوست خوبم موفق باشید
سلام عزیزم

چشم
وقتی میخواهمت
و نیستی
اتفاقی نمی افتد
فقط من ذره ذره... ایوب میشوم
اینجا زمین است
ساعت به وقت انسانیت خواب است.
دل عجب موجود سخت جانی ست!
هزار بار تنگ می شود ...
میشکند...
میسوزد...
میمیرد!
و باز هم می تپد....
حسن باران این است ، که تبسّم دارد
گرد غم از همه چیز ، از همه جا می گیرد
همه جا بر همه کَس می بارد
و تعلق دارد به جهانی از عشق .
یادم می آید گفته بودی ساده و کوتاه نویسی را دوست داری !
تقدیم به تو . . .
ساده و کوتاه تنها همین ۲ کلمه :
برگرد ، دلتنگم . . .
دلتنگم مثل ماه که بدون نیمه اش هر شب لاغرتر می شود !
بهانه ای نمانده است دیگر
برای عاشقی کردن...!
بیا برگردیم به کودکی
دو باره با هم بزرگ شویم...
فاصله بی معنیست ،،،
از راه ِ دور، آرام می بوسمت
چشمانت رآ کـــه ببنـــدی،
حس می کنـــی
طعمش را ،،،
نه زمین باش و نه خاک ، که تو را خوار کنند
وانگهی ذهن تو را پر ز مردار کنند
آسمان باش که خلقی به نگاهت بخرند
وز پی دیدن تو ، سر به بالا ببرند
به منم سر بزن
چشـــــــــــــم
ﻣﺜﻪ ﺧﻮﺍﺑﯽ…ﻣﺜﻪ ﺭﻭﯾﺎ















ﻣﺜﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺭﯾﺎ
ﻣﺜﻪ ﺁﺳﻤﻮﻥ ﺁﺑﯽ
ﺁﺭﻭﻣﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﺑﯽ
ﻣﺜﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﻧﺠﯿﺒﯽ
ﺗﻮ ﯾﻪ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﻋﺠﯿﺒﯽ
ﻣﺜﻪ ﯾﺎﺳﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﺎﻏﭽﻪ
ﻣﺜﻪ ﺁﯾﻨﻪ ﺗﻮ ﺗﺎﻏﭽﻪ
ﻣﺜﻪ ﭼﺸﻤﻪ ﯼ ﺯﻻﻟﯽ
ﺍﻧﮕﺎﺭﯼ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﺧﯿﺎﻟﯽ.
ﺑﯽ ﺗﻮ ﻣﻦ ﻣﻮﻧﺪﻡ ﻭ ﺭﻭﯾﺎ
ﺧﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺗﻤﻮﻡ ﺩﻧﯿﺎ
ﯾﻪ ﺩﻝ ﺗﻨﮓ ﺷﮑﺴﺘﻪ
ﺩﻭ ﺗﺎ ﭼﺸﻢ ﺧﯿﺲ ﺧﺴﺘﻪ
ﺭﻭﺯﺍ ﺗﺐ ﺩﺍﺭ ﺷﺒﺎ ﺑﯿﺪﺍﺭ
ﯾﻪ ﺗﻦ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭ
ﻣﺜﻪ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﻩ ﺳﺮ ﺩﺍﺭ
ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺑﯿﺰﺍﺭ
ﻟﻪ ﻟﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺩﯾﺪﺍﺭ
ﺑﯿﻨﻤﻮﻥ ﺩﯾﻮﺍﺭﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ
معلم ورقه ها را داد ؛ همه مرا مسخره کردند اما باور کن درست نوشته بودم …
گفته بود جای خالی را با کلمه مناسب پر کنید و من همه را نوشتم “تـــــــو”
مگر نه اینکه این جای خالی ها را فقط تو پر میکنی ؟؟؟
عشق بازی کار فرهاد است و بس / دل به شیرین داد و دیگر هیچکس
مهر امروزی فریبی بیش نیست / مانده ام حیران که اصل عشق چیست ؟
شبیه برگ پاییزی ، پس از تو قسمت بادم / خداحافظ ، ولی هرگز نخواهی رفت از یادم
خداحافظ ، و این یعنی در اندوه تو می میرم / در این تنهایی مطلق ، که می بندد به زنجیرم
زِندگـــی در حــــــــال بارگـــــــیری است، لطفاً صـَــــبر کـُــنید..
اینجـا سُــــرعت خوشــــبختی بسیار کــــم است...!!
تـــا زندگــــــــی ات لُـود شـــــــود ..
عُمـــــــــرت تمـام شــده
کاش میدانستم به چه می اندیشی ؟
که چنین گاه به گاه میسرانی بر چشم
غزل داغ نگاه
می سرایی از لب
شعر مستانه آه
کاش میدانستم به چه می اندیشی ؟
رنج اندوه کدامین خواهش
نقش لبخند لبت را برده ؟
نغمه زرد کدامین پاییز
غنچه قلب تو را پژمرده ؟
کاش میدانستم به چه می اندیشی ؟
تورو می بینم و هول می کنم
همه چی و تحمل می کنم
تو خیالم آخه ماله منی
تو که فقط تو خیاله منی
واسه دیدن تو دنیا رو به هم میریزم
دیگه راهی نموند بیا پیشم عزیزم
اگه عاشقه مثه دل من دل تو
اگه دوست داری حتی یه ذره منو
اگه حس منو تو هم حس می کنی
چی میشه یه دفعه بگی ماله منی
نزار تنها بمونم
بیـــا اروم جونم
دیگه بی تو نمی تونم
ببین ابــــری چشمام
بزار دست توی دستام
قد دنیا تو رو می خوام
اگه حواس تو پیش منه
اگه چشات بهم زل می زنه
اگه تو هم به من فکر می کنی
چرا می خوای بری دل بکنی
اخه چشمای تو به خدا دروغ نمی گه
منو دوست داری خوب بگو یه بار دیگه
اگه عاشقه مثه دل من دل تو
اگه دوست داری حتی یه ذره منو
اگه حس منو تو هم حس می کنی
چی میشه یه دفعه تو هم بگی ماله منی
نزار تنها بمونم
بیـــا اروم جونم
دیگه بی تو نمی تونم
ببین ابــــری چشمام
بزار دست توی دستام
قد دنیا تو رو می خوام
وای شادی مو به تنم سیخ شد...
ای جون عزیـــــــزم
بــه مــن قـول بـده تـا ابـد مـواظـب خـودت میــمــونـی چـون دیـگـه نـیـسـتـم کــه یـــآدآوری کـنـم...
سلام دوست من...بعد یک هفته غیبت اومدم...شرمنده به خاطر غیبتم...دوست داشتی بهم سر بزن...
سلام
خیلی خوش اومدی
حتمآ
دلتنگی هایش را میان ِ نیزارهای ِ بی کسی جا گذاشت
وخوابهایِ پریشانش را ، میان چشمانش
چه جای دنجی ست
خانه ی خاطراتش
که هر روز تاقچه هایش را
با دستمالی پر از گلهای ِ خاطره
از گرد می زداید
وایوان رویاهایش را آب میزند برای جارو
هر روز ،مثل دیروز
اقاقی ها را دعوت می کند روی ایوان
وبرایشان شعری از وصف باغ می خواند...
لینک شدید
آدمــــــــــــ ـــاااا ۲ جور زندگـــی میکنند :
یا غرورشـــــــونـو زیر پاشون میذارن و با انسانها زندگی میکنند
یا انســانها رو زیر پاشون میذارن و با غرورشــــــون زندگی میکنند
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سه یادآوری کوتاه:
هر شب ما به رختخواب میرویم،
ما هیچ اطمینانی نداریم که فردا صبح زنده بر می خزیزیم،
با این حال ساعت را برای فردا کوک می کنیم.« این یعنی اُمید»
ـ کودکی یکساله ای را تصور کنید،
زمانی که شما او را به هوا پرتاب می کنید، او می خندد،
چرا که او می داند که شما او را خواهید گرفت.«این یعنی اعتماد»
ـ روزی، تمام روستایی ها تصمیم گرفتند،
تا برای بارش باران دعا کنند،
در روزی که برای دعا همگی دور هم جمع شدند،
تنها یک پسر بچه با خود چتری داشت.«این یعنی ایمان»
آنها را برایتان خواستارم ...
با هـــــم و همـــــــراه هـــــــم باشیم
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
شعورشعرهایم به هرزگی احساست پشت کرد و
از عاشقانه ها دل کند...
سلام گلم خوبی ؟
سلام عزیزم
مهمون داشتم دیروز
نیومدی حلیمتو ببری !
چه خنده دار که ناز را میکشیم . . .
آه را میکشیم انتظار را میکشیم . . .
فریاد رامی کشیم . . .
درد را میکشیم . . .
ولی بعد از این همه سال آنقدر نقاش خوبی نشده ایم که بتوانیم دست بکشیم
مهربانی ها و دلجویی هایت به کنار ؛ اما عزیزم ؛ قلب شکسته با چسب زخم خوب نمی شود !
آرام بگیر دلم …
تنگ نشو برایش …
مگرنشنیدی جمله ی آخرش را ! “چیزی بینمان نبوده”
رســم ”خـــوب” هــا هـمـــیـن اســت
حــرف آمــدنـشــان شــادت مـیـکــنـد
و حـــرف رفـتـنـشـــان بــا دلــت چــنـان مـیـکــنـد کــه هـنـــوز نـرفــتـه ،
دلـتـنـگـشـــان مـیـشــوی . . .
مـیــان دِلـتَـنــگـی هــایَـــم بــاش تــا فَــرامــوشَــت نَـکُــنَـم …
تـا بــه یــاد داشــتــه بــاشَـمَــت …
تـا بــویَـت را حِــس کُـــنَـم …
تـا بِـدانَــم کــه هَــســتــی …
تَـمـــامِ دُنـیـــام قَــلـبَـمـــه …
دنـیــام بــاشــه واســه تــــو …
تــا بِــدانــی مـیــانِ ثـانیــه هــایِ دِلـتَـنـگـیـهـــام تــو وجــود داری …
" فَــقَـــط تـــــو "
چرا همش به سلامتی ؟!
این دفعه تو روح همه اونایی که خیانت میکنن . . .
تو روح همه اونایی که آدمو وابسته میکنن و بعدش خیلی راحت ولت میکنن . . .
تو روح همه بـی معرفتا . . .
تو روح همه اونایى که با احساستت بازى میکنن . . .
تو روح هر چى بى لیاقتِه . . .
تو روح هـرچى بى وجدانه . . . تو روح هر چی نامررررده . . .
سلاااااااااااااااااااام آجی شادی جوووووووووووووووووونم مرسی نفسم من حالم خوبه همه کسم خودت خوبی نفسم ؟ الهی قربون قلب پاک و مهربونت برم عشقم

سلام ناهید جونم خوبی خانومم

منم خوبم به خوبیت عزیز دل
فــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدات
به گمانم چشمانم ضعیف شده!
از وقتیکه عینک میزنم
نبودنت را واضح تر میبینم!
گاهی :
جلوی آینه می ایستم
خودم را در آن می بینم
دست هایم را روی شانه هایش می گذارم و
می گویم :
چه تحملی دارد . . .
دلت . . .
هی بــ ـــ ــاران ...
دلـــت را خــ ــوش نکن به ذوق مــ ــردم از باریدنت ...
این جماعت زمــ ــانی تو را میخواهند که برایشان صرف داشته باشی ....
هــ ــوا گــ ــرم باشد ...
زمین خشــ ــک باشد ....
دلشــ ــان گرفته باشد !
همین که لباس ِ فاخرشان را خیــ ــس کنی ...!
همین که قــ ــرارهایشان را به هم بزنیـــ ...!
تو را نفـــ ـــرین خواهند کرد !
اما آرام باش ... تو تنها نیستی ..
رفتارشان با من هم شبیه توست ... !
تو بگو دوستم داری،
من ثابت می کنم
انسان جانوری پرنده است!
شــبــ
یـعـنـیــ یـــاد تــو
صـبـحــ
یــعــنــیــ دلـتـنـگـمــ بــرای تــو
ظـهـر
یــعــنـیــ انــتــظــار تـــو
عــصــر
یـعــنـیــ رویــای دیــدار تــو
و
" تــــو "
......
یــعــنـیــ لــحــظـه های مـــن...
در صدا کردنِ نامِ تو یک «کجایی؟» پنهان است ..
یک «کاش می*بودی»
یک «کاش باشی»
یک «کاش نمی*رفتی»
من نامِ تو را حذف به قرینه*یِ این همه دلتنگی و پرسش صدا می*زنم...
مترسک را دار زدند، به جرم دوستی با پرنده…
که مبادا تاراج مزرعه را به بوسه ای فروخته باشد.
این جا قحطی عاطفه هاست
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم...
از تمام زمین یک خیابان را...
و از تمام تو...
یک دست که قفل شود در دست من...
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم...
از تمام زمین یک خیابان را...
و از تمام تو...
یک دست که قفل شود در دست من...
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم...
از تمام زمین یک خیابان را...
و از تمام تو...
یک دست که قفل شود در دست من...
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم...
از تمام زمین یک خیابان را...
و از تمام تو...
یک دست که قفل شود در دست من...
من از تمام آسمان یک باران را میخواهم...
از تمام زمین یک خیابان را...
و از تمام تو...
یک دست که قفل شود در دست من...
..........##############
.............##############
.......................######
.......................######
........................######
.........................######
...........................######
..................##############
......................##############
......... #####................#####
...... ########............########
.. ###########........###########
..#############.....#############
##############....##############
###############..##############
.###############.##############
...############################
.....##########################
........#######################
..............###################
...................################
.........................############
..............................#########
......................................#####
.............................................###
...................................................#
....................#####..........#####
........................####......####
............................###...###
...............................##..##
.................................####
..................................####
...................................####
.....................................####
.......................................####
...............................#####
............................##########
..........................#############
..............................###########
.......................................######
............................###..............###
.............................###..............###
.............................####.............###
............................#####............###
........................####....###........###
....................###..............#######
خــــوش بــــه حالــــش ...!
خــــوش بــــه حــــال کســــی کــــه ,
وقتــــی در آغوشــــت آرام گرفــــت ...
بــــه او میگویــــی :
قبــــل تــــر از تــــو ، هیــــچ کــــس نبــــود در
افکــــارم .....
میـــــــ ـان دِلتَنگــــــی هایَــــــم باشــ ـــــــ تا فَراموشَـــ ـــت نَکُــــــنَم...
تا بــــه یاد داشـــ ـــته باشَمَـــــت...
تا بویَـــ ــــت را حِــس کُنَـــــــم...
تا بِــــــ ـدانَــــم که هَستـ ـــــی...
تَـــــــ ـمامِ دُنیـــ ــــام قَلبَــــمه...
دنیـــ ــــام باشــــ ـــه واسه تــ ـــــــو...
تا بِدانــــ ـــی میانِ ثانیــــ ـــه هایِ دِلتَنگیـــــهامـــ تــــــو وجــــــ ــــود داریــــ ـــ....
فَــقَط تـــ ــــو
❤آسمــ❤ـونی رو دوســ❤ـت دارم که بارونـــ❤ـش فقط واسه شسـ❤ــتن غمـــ❤ـهای تــ❤ـو ببــ❤ــاره..
آنقـ ـدر نیستـ ـی
کــه گاهــی حــ ـس مـی کنـم
عشـ ــق را نِسیـ ــه به مـ ـن داده*ای
بی تـابــ ـم !
نقـ ـد می خــواهـمــ ـت
هیچ وقت نگفته اند که به زور باید لبخند زد بعضی وقت ها باید تا نهایت ارامش گریست آنگاه تبسمی مهمان لب هایت می شود که زیباتر از رنگین کمان بعد از باران است...
"ســـ ـــرداســـ ـــت ومن تنها یـــ ــم
چه جملــــــ ـــه ای!
پر از کلیــــ ــ ....
پر از تهــــ ـــوع....
جایِ گَرمی نشســــ ــــته ای وَ میخوانـــ ـــی!
یخ نمیکنــــ ـــی.....
حس نمیکنـــــ ــــی....
کِه مَن بـــ ــرای ِ نوشتَن همیـــــ ـــن دو کلمه
چه سرمایی را گذراندم!
سردردها یم
کابوس هایم
و تمام این کز کردن هایم را در این روزها مدیون توام...
نه
مدیون خودم هستم
تو که گناهی نداری
گناه را من دارم
و این ها تنها بخشی از تاوان این گناه است
اما... برای تو درد کشیدن هم زیباست
کاش آخر این غصه قصه ای زیبا باشه که تو شاعرش باشی.
کاش باران بگیرد هوا را تر کند
بگذرد ازهفت بند ما صدا را تر کند
قطره قطره رقص گیرد روی چتر لحظه ها
رشته رشته مویرگهای هوا را تر کند
بشکند در هم طلسم کهنه ی این باغ را
شاخه های خشک بی بار دعا را تر کند
مثل طوفان بزرگ نوح در صبح شگفت
سرزمین سینه ها نا کجا را تر کند
چترهاتان را ببندید ب ساحل مانده ها
شاید این باران ک می بارد
شما را تر کند
بنویسید به دیوار سکوت
عشق سرمایه هرانسان است
بنشانید به لب
حرف قشنگ حرف بدوسوسه شیطان است
وبدانید که فردا دیر است
اگر غصه بیاید امروز
تا همیشه دلتان درگیر است
پس بسازید رهی را کنون
تا ابد سوی صداقت برود
و بکارید به هر خانه گلی
که فقط بوی محبت بدهد