نه بهـــــار با هیــــچ اردیبهــــشتی
نه تابســــتان با هیچ شـــــهریوری
و نه زمســـــتان با هیچ اســــفندی...
به اندازه پاییــــــــز
به مـــذاق خـــیابان ها خوش نیـــامد!
پایـــیز "مـــهــــری" داشت
که بر دل هــــر خـــیابان و رهگـــذری مـــی نشست.
◄◄دلــــــــتنـگم . . .
بــــــــرایِ " او " نـَـــــــه ...
بـــــرایِ مـــــنِ قبــــل از " او "
چقــــدر قشنـــگ بــــود ...
" آن بی خیالیهــــــــــا " ..........!►►
یـــادت بـــاشـــد
فـــرقـــی نـمــیکــنـــد تـــو
دل ببـــــــری
یــــا مــــن
دل ببـــــــــــازم ،
اگـــر حـــکــــم ، حـــکـــم دل نـبـــاشـــد ،
دیـــر یــــا زود یــــک نـــفــــر خــــواهـــــد بریـــــــــــــــد
عشق همیشگی است این ما هستیم که نا پایداریم ،عشق متعهد است مردم عهد شکن ،عشق همیشه قابل اعتماد است اما مردم نیستند.
تمام عاشقانه هایم درآخرنصیب سطل زباله می شود و باکبریتی که برای سیگارم روشن شده است به آتش کشیده می شود...
و چه قدرتلخ است تکرار کام های تنهایی که ازلبان سیگار می گیرم..
--ازخودم--
ایــن روزهـــا همــه بــه مــن
دلـتــنـــگــی
هــدیــه مـی دهنــد
لطفـــا آتــش بــس اعــلام کــنید!
بــه خـــدا
تمــــامـ شــد
دلـــــــــــم...!
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
مالکیت آسمان را به نام کسانی نوشته اند
که به زمین دل نبسته اند . . .
با هـــــم و همـــــــراه هـــــــم باشیم
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
تو برو ، من هم برای اینکه راحت بروی میگویم : باشد ، برو خیالی نیست …
اما کیست که نداند بی تو تنها چیزی که هست خیال توست !
نفرین به جهانی که غمش قسمت ما شد ...
حال آدم خراب پرسیدن ندارد
اما ...
دستانش گرفتن دارد . . .
دلتنــگـم...
دلتنـــــگ کسی کـــــه
گردش روزگــــارش به من که رسیــــد
از حرکـت ایستـاد...
دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید...
دلتنگ ِ خود َم...
خودی که مدتهــــ ــــ ــاست گم اش کـرده ام ...
گذشت، دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم
حالا یک بار از شهر می رویم
یک بار از دیار … یک بار از یاد … یک بار از دل … و یک بار از دست
دلتنــگـم...
دووستت دارم
دوووستت دارم
دووووستت دارم
دوووووستت دارم
دوووووووستت دارم...
دوووووووووستت دارم
دووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووستت دارم
دوووووووووستت دارم
دوووووستت دارم
دووووستت دارم
دوووستت دارم
دووستت دارم
دوستت دارم
دووستت دارم
دوووستت دارم
دووووستت دارم
دوووووستت دارم
دوووووووستت دارم
دوووووووووستت دارم
دووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووستت دارم
دوووووووووستت دارم
دوووووستت دارم
دووووستت دارم
دوووستت دارم
دووستت دارم
دوستت دارم
دووستت دارم
دوووستت دارم
دووووستت دارم
دوووووستت دارم
دوووووووستت دارم
دوووووووووستت دارم
دووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووستت دارم
دوووووووووستت دارم
دوووووستت دارم
دووووستت دارم
دوووستت دارم
دووستت دارم
دوستت دارم
دووستت دارم
دوووستت دارم
دووووستت دارم
دوووووستت دارم
دوووووووستت دارم
دوووووووووستت دارم
دووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووستت دارم
دوووووووووستت دارم
دوووووستت دارم
دووووستت دارم
دوووستت دارم
دووستت دارم
دوستت دارم
دووستت دارم
دوووستت دارم
دووووستت دارم
دوووووستت دارم
دوووووووستت دارم
دوووووووووستت دارم
دووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووووووووووووستت دارم
دوووووووووووووووستت دارم
دووووووووووووستت دارم
دوووووووووستت دارم
دوووووستت دارم
دووووستت دارم
دوووستت دارم
دووستت دارم
دوستت دارم
مرا چه به تنهایی و سکوت ؟
نقاشی می کشم
دنیای وارونه ام را ،
از اینجا تا بی انتهایی
رنگ در طرح
بوسه ای بر باد
درختی در آغوش خاک
آسمانی بی ماه
طبیعتی برهنه
و من
چشمانم حکایت ها دارد ...
مرا چه به تنهایی و سکوت ؟
زندگی باید
سلام شادی جان
خوبید؟
سلام عمو ممنونم شما چطورین؟
تو مقصری اگر من دیگر ” من سابق ” نیستم !
من را به من نبودن محکوم نکن !
من همانم که درگیر عشقش بودی !
یادت نمی آید ؟!
من همانم !
حتی اگر این روز ها هر دویمان بوی بی تفاوتی بدهیم !
[گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند]
سلام
چه حقیر و کوچک است
آن که به خود مغرور است ،
چرا که نمی داند بعد
از بازی شطرنج ....
شاه و سرباز
همه در یک جعبه قرار می گیرند .
[لبخند][لبخند][لبخند][لبخند][لبخند]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل]
___0?0?_____?0?0,*-:¦:-*
_0?0000?___?0000?0,*-:¦:-*
0?0000000?000000?0,*-:¦:-*
0?00000000000000?0,*-:¦:-*
_0?000000000000?0,*-:¦:-*
___0?00000000?0,*-:¦:-*
_____0?000?0,*-:¦:-*
_______0?0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____0?0?____?0?0
__*-:¦:-*____0?0000?___?000?0
_*-:¦:-*____0?0000000?000000?0
_*-:¦:-*____0?00000000000000?0
__*-:¦:-*____0?000000000000?0
____*-:¦:-*____0?00000000?0
______*-:¦:-*_____0?000?0
_________*-:¦:-*____0?0
______________,*-:¦:-*
_______________,*-:¦:-*
___0?0?_____?0?0,*-:¦:-*
_0?0000?___?0000?0,*-:¦:-*
0?0000000?000000?0,*-:¦:-*
0?00000000000000?0,*-:¦:-*
_0?000000000000?0,*-:¦:-*
___0?00000000?0,*-:¦:-*
_____0?000?0,*-:¦:-*
_______0?0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____0?0?____?0?0
__*-:¦:-*____0?0000?___?000?0
_*-:¦:-*____0?0000000?000000?0
_*-:¦:-*____0?00000000000000?0
__*-:¦:-*____0?000000000000?0
____*-:¦:-*____0?00000000?0
______*-:¦:-*_____0?000?0
_________*-:¦:-*____0?0
______________,*-:¦:-*
_______________,*-:¦:-*
___0?0?_____?0?0,*-:¦:-*
_0?0000?___?0000?0,*-:¦:-*
0?0000000?000000?0,*-:¦:-*
0?00000000000000?0,*-:¦:-*
_0?000000000000?0,*-:¦:-*
___0?00000000?0,*-:¦:-*
_____0?000?0,*-:¦:-*
_______0?0,*-:¦:-*
_____0,*-:¦:-*
آپم آپم آپم
بدو بیا
منتظرتم دوستم
در این افسون ِ شب ْ
چشمم میان ِ وَهم ِ اینْ تاریکی ِ مطلقْ ،
به دنبال چراغی گرمْ میگردد
خلاصه اینکـــــــــــــه ...
بــاور کــن .
بازم باور؟
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
از مرز خوابم میگذشتم
شعرِ تو مثل سایهی یک نیلوفر زیبا
روی تمام دل گرفتگیهایم افتاد
کدامین باد دانهی نیلوفریت را
به سرزمین خواب من آورد
نیلوفرت جوانه زد، رشد کرد
چشمانم را میان خواب گشودم
شعرِ تو مثل همان نیلوفر به همهی زندگی من پیچیده شد
آری نیلوفر در من ریشه دوانیده بود و
شعرِ تو ...
و دوباره شعر تو تمام هستیم شده بود ...
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
سگی
بی خانمان ؛
استخوانی بی رمق را
نبش می کرد !
تا خشکسالی را
از دهان من بگیرد !
\/\/\/\/\/\/\/\/\//\/\/\/\/\/\/\/\/\//\/\/\/\/\/\/\/\\/\/\/\//\/\
♦ برای جان بخشیدن به عشق، زیبایی ِ غریبی داشت ؛ مگر آسمان ِ دل ِ عاشق تا چه حد بیقرار است، که اینگونه لبریز از واژههای ِ احساس میشود ♦
خـــــــــــودتــــــــــ باشـــــــــ !
به اعتمــــــــــــــاد هیچ شــــــــــانه ای اشکــــــــــ نریــــــــــز
اشکـــــــــ هایتـــــــــ را با دستـــــــــــ خودتــــــ پاکـــــــــــ کنـــــــــــــ
به اعتبــــــــــار هر اشکـــــــــــی هم شـــــــانه نبــــــــاشــــــ
اینجـــــــــــــــا همــــــــــه رهگــــــــــذرند
آدمـــــــــــی به خـــــــودی خـــــــــود نمی افتــــــــــد ...
اگـــــــر بیفتــــــــد از همــــــان سمتـــی می افتد که تکیــــــــه کــــــرده ...
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
از آهن محکمتر و از شیر سفیدتر که نداریم ؛
ولی همین که هوا را میزبان شوند ،
زنگ میزنند و فاسد می شوند،
... خاصیت هواست که فاسد میکند.
با هـــــم و همـــــــراه هـــــــم باشیم
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
هربار که صدای تورا میشنوم
عجیب میشکنم
تا اینکه خاطرات تو مرا دوباره
زنده میکند
اما انگار من به این شکست معتادم
که مرا ندید
و من همیشه در یادت ماندم
و تو بدون من خاطره شدی....
وقتی من و خیابان ها به یادت راه میرویم
و پشت چراغ ها ایست میکنیم
در انعکاس چشمانم
بارانی به پا میشود
که باید خود را شست....
و با اجبار
باید ماند و
تو را در کت روی جالباسی تصور کرد....
ﺭﻭﯼ ﻣـﺮﺯ ﺑﺎﺭﯾﮑــﯽ ﻗﺪﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ...
ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﻟــﻢ
ﻧﻪ ﺑﻮﺩﻧــــــــــﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ
ﻭ ﻧﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧــــــﺖ ﺭﺍ ...
همه ی اتفاق ها ی خوب افتادند
و دست و پایشان شکست.
این روزها اتفاق های خوب
از ترس اتفاق های بد ،
از افتادن میترسند....
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
امشب
خستهام
چند وقتیست
خسته که میشوم
دلم میخواهد
دستی تنهاییام را بگیرد
بگذارد روی سردی گونههایش
امّا
امشب زدهام به سیم آخــــــــــر !!!
مرا محکوم کنید به آویختن به دار گسیوان تن ظریف یک زن در یک زمان گسسته بیپایان
میخواهم آخرین نفسم را در هوای بوسههایش زندگی کنم
و چشمم به نوازش مهربانی چشمانش
به خواب ابدی واژهها برود ...
◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘◘
میان اینهمه نوشته های مجازی دلم برای طعم یک سطر دست خط واقعی تنگ شده
ان هم از نوع صادقانه اش
صادِقانِه دُروغ می گویَند،
و عاشِقانِه خیانَت می کُنَند.
کاش دِل ها آنقَدر پاک بود کِه
بَرایِ گفتنِ "دوستَت دارَم "،
نیازی به قَسَم خوردن نَبود...
«فُروغ فَرُخ زاد»
به چشم هایت بگو . . .
آنقدر برای دلم رجز نخوانند . . .
من اهل جنگ نیستم . . .
شـــاعـــرم !
خیلی که بخواهم گرد و خاک کنم . . .
شعری می نویسم ، آنوقت
اگر توانستی . . .
مرا در آغوش نگیر . . .
ما انسانها مثل مداد رنگی هستیم ؛ شاید رنگ مورد علاقه ی هم نباشیم . . .
اما یک روزی برای کامل کردن نقاشی هایمان دنبال هم میگردیم
دنیای مجازی شلوغ ترین سرزمین تنهایی است با همه کس هستی و با هیچ کس نیستی . . .
دقیقـــــآ
دیگر نیازی به باران نیست !
مدت هاست که گل های باغچه را با اشک هایم آبیاری میکنم . . .
و چه شاداب میشوند این گل ها
بـه خــــــدا گفــــــتم زحمــــت نکـــشد
نه نــــــیازی بــه زلــــزلــه هســـت
نــه نــــــیازی بــه ســــــونــامـــــی
همــــین کــه تــو نیــــستـــی
همــــین کــه نمیــخنــدی
بــــلاهــای بــزرگــی انــد
کــه جهــــــانــم را بــه خــــــاکــــــ کشــــــیده انــد...
...........................................................
سلام دوست خوبم
ببخشید یه مدت نتونستم به وبت سربزنم
آپم
حتمابیا نظر یادت نره گلم
سلام عزیزم
خواهش خانومی
چشم
شکسپیر راست میگفت :
” مردها با چشم هایشان عاشق میشوند و زن ها با گوش هایشان ”
آری تو با صدایت مرا عاشق کردی و چه دلفریب است ریتم نفس هایت در پس حرف هایی که میزنی . . .
اعتراف میکنم تو بهترین قصه گویی هستی که مرا زود , غرق در خوابی شیرین میکند
کاش صبرمان در عشق همچون زلیخا
و پاک دامنی مان همچون یوسف عزیز مصر باشد .
سلام شادی جونم خوبی همه کسم ؟ الهی قربونت برم شادی جونم بخدا خیلی دوست دارم دلم واست تنگ شده آجی جونم
سلام به روی ماهت

اون چشمونه سیاهت
فدات عزیز دلم منم دلم یرات پَر میکشه
نگاهت را به آسمان بسپار
زمین مهر می رویاند
من بی نیاز به چتر
در بارانی که تویی گام می زنم ...
_ کیوان مهرگان _
بن بست !
بسته است هر چه راه است به کوچه احساس نازکت
گـــــاهی اوقات یــــاد بعضی ها
ناخودآگاه لبخنـــــدی روی لبانت مینشاند،
چقدر زیباست این لبخندهــــا
و چــــه دوست داشتنی اند این بعضی هــــا...
ﻣــﺮﺩﻡ "ﺍﻧﺴـﺎﻥ ﻫـﺎﯼ ﺳــﺎﺩﻩ " ﺭﺍ " ﺍﺣﻤــــﻖ " ﻣﯽ ﭘﻨﺪﺍﺭﻧـﺪ
ﺍﻣــﺎ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻨـﺪ ﮐﻪ ....
ﺁﻧﻬــﺎ
ﺧﻮﺩﺷـﺎﻥ ﻧﺨﻮﺍﺳﺘﻨـﺪ ﮐﻪ " ﻫﻔـــﺖ ﺧـــﻂ " ﺑﺎﺷﻨـﺪ
می آیم،
اما کــِی
نمیدانم...
یه مدت میخوام از دنیای مجازی دور شم،
شاید به دنیای حقیقی نزدیکتر شم!!!
دنیا که از او دل اسیران ریش است
پامال غمش، توانگر و درویش است
نیشش، همه جانگزاتر از شربت مرگ
نوشش، چو نکو نگه کنی، هم نیش است
شیخ بهایی
عشق همیشگی است این ما هستیم که نا پایداریم ،عشق متعهد است مردم عهد شکن ،عشق همیشه قابل اعتماد است اما مردم نیستند.
سلام خواهری من چند روز نبودم فدات بشم ک خیلی دلم برات تنگ شده بود بو س سفت
سلام خواهر گلم







خوش امدی عزیزدلم
منم دلم تنگته قربونت
بـــــــــــــــــــــــــــــــــوس
میدانی حالم خوب است ..//
نه اشکی ! نه آهی ! ..//
می خندم اما ..//
خنده هایم تو این دوره زمونه ..//
بی اندازه درد می کند .!
♥ عشـــــــــــــق ♥ یعنی حس نرم اطلسی ♥ عشـــــــــــــق ♥ یعنی با خدا در بی کسی ♥ عشـــــــــــــق ♥ یعنی همکلام بی صدا ♥ عشـــــــــــــق ♥ یعنی بی نهایت تا خدا
یک عمر فقط کهنه و نو شد دل من
در بین زباله ها ولو شد دل من
له گشت به زیر پایتان رهگذران!
در شهر شما پیاده رو شد دل من
تــ ــــ ـــو را نمیدانم...
ولی من حرف آخرم را...
با بغــ ـــ ـــض خوردم...!
آخـــــر بــازی اســـت ...
سـک سـک ...
پیــدایـش کردم .....
آنـجــاست..................
در آغــــــــــوش او ...
میدونی چرا وقتی گریه میکنی چشمت رو می بندی؟
وقتی میخوای بخندی،
وقتی میخوای کسی رو ببوسی،
وقتی میخوای تو رویا بری چشمت رو می بندی؟
.
.
.
.
.
.
چون قشنگترین چیزای این دنیا دیدنی نیستند!