صدای زنگ ساعت
خیال حلقه بازوانت را برهم میزند
چشم در تنهایی باز میکنم
و چشمهایم را در حسرت دیدنت
چندباره برهم میفشارم
عطرت در اتاق من پیچیده
نفسهای بریدهام اما
جز تکرار نبودنت چیزی نصیبم نمیکنند
با انگشتهای خیس در هوا مینویسم
دلتنگم... دلتنگم...
یادت هست ؟! لبخند میزدی !
خنده هایی که همیشه دوست داشتم !
خنده هایی که مرا عاشق تر می کر د!
گاهی از شدتش اشک در چشمان قشنگت حلقه می زد!
می گفتم و تو باز می خندیدی . . .
از ته دل ، بلند !
یادت هست ؟!
تو عاشق شیرین زبانی ام بودی و من عاشق خنده هایت !!
من بودم
تو
و یک عالمه حرف…
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!
کاش بودی و
می فهمیدی
وقت دلتنگی
یک آه
چقدر وزن دارد…
حال مرا مپرس
چیزی مهم که نیست
این دلشکستگی،اقرار بی کسی است
درگیر من مشو،همدم نمی شوم
حوا مرا ببخش…..آدم نمی شوم
مشکلات مانند دست اندازهای جاده اند
کمی از سرعتتان کم می کنند اما
از جاده صاف بعد از آن لذت خواهید برد ،
زیاد روی دست اندازها توقف نکنید
به حرکتتان ادامه دهید....
سلام وبت خیلى قشنگه
به وب منم سربزن و نظر بده
موفق باشى
ممنونم عزیزم
گل:
به روی چشمم
انصـــاف نیـست کــه دنیــا آنقـدر کوچک باشد کــه آدم هــای تکــــــراری را روزی صـد بـار ببینی و آن قدر بزرگ باشد کــه نتـوانی آن کسی را کـه دلت میـخواهــد حتــی یک بـار ببینـی....
.
.
وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن
منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم
در چشمانت خیره شوم
دوستت دارم را بر لبانم جاری کنم
منتظر لحظه ای هستم
که در کنارت بنشینم
سر رو شونه هایت بگذارم...
..از عشق تو...
..از داشتن تو...
اشک شوق ریزم
منتظر لحظه ی مقدس که تو را در آغوش بگیرم
بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم
وبا تمام وجود قلبم وعشقم را به تو هدیه کنم
اری من تورا دوست دارم
وعاشقانه تو را می ستایم
ببار بارون که دلتنگم ... مثال مرده بی رنگم
ببار بارون کمی آرام.... که پاییز هم صدایم شد
که دلتنگی و تنهایی رفیق با وفایم شد
ببار بارون بزن بر شیشه قلبم ... بکوب این شیشه را بشکن
که درد کمتری دارد اگر با دست تو باشد
ببار بارون که تا اوج نخفتن ها مدام باریدم از یادش
ببار بارون درخت و برگ خوابیدن اقاقی ...یاس وحشی ...
کوچه ها روزهاست خشکیدن
ببار بارون جماعت عشق را کشتند
کلاغا بوته سبز وفا را بی صدا خوردن ولی بارون ،
تو با من بی وفایی تو هم تا خانه ی همسایه می باری
و تا من می شوی یک ابر تو خالی ببار
بارون ببار بارون ...... که تنهایم
http://yyyykkkkk.blogfa.com/
این آدرس وب مستهجن آقای فرقانی است که وب شما در آن لینک شده واقعا برای شما متاسفم که به چنین اراذل فاسدی علیرغم چهره فرهنگی شان اجازه میدهید شما را لینک کنند تا دیر نشده از این منجلاب فساد دوری کند از ما گفتن
سلام به شما یه غریبه ی عزیز
ممنونم از اطلاع رسانیتون
چشم هروقت به مسعله ی غیر عادی برخورم حتمآ این کارو میکنم
تشکر
خیلی وقت است که بی تابم
دلم تاب می خواهد!
و یک هل محکم...
که دلم هری بریزد پایین...
هرچه در خودش تلنبار کرده را...
منتظر حضورتم در:
www.brokenangel.blog.ir
سلام . خیلی زیبا بود
سلام
ممنونم مسعود خان
سلام شادی جونم
خوبی عزیزم؟!
وای خیلی وقت بود نبودم خیلی دلم برات تنگ شده بود!!!!!!
مطلبتو دوس داشتم عزیزم!
سلام مریم گلی خودم

منم دلتنگت میشم خیلی شدید
قربونت برم خانومم
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
چه سخت است تنگ ماهی بودن
اگر بشکنی قاتلی و اگر نشکنی زندانبان
خوش به حال آب !
با هـــــم و همـــــــراه هـــــــم باشیم
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
دختر عموم ۵ سالشه هزارتا فرند تو فیسبوق و لاین و… داره !
اونوقت من همسن این بودم شبا تلویزیون رو از برق میکشیدم
سمندون از توش نیاد بخوره منو :|
+++
اون وب دیگمو اپ کردم http://mywrite.blogfa.com/
تنهایـــــــــی را بلنــــــدترین شاخــــه ی درخـــت خوبــــ میفهــــمد...
انگــــــــار هرچه بزرگتر میشویـــــم تنهاتر میشویـــــم...
"براستــــی خدا" : از بزرگــــــی تنهاست یا از تنهایــــــی بزرگ...!
دو چیز را همیشه از یاد ببر؛
- به کسی خوبی کردی
- کسی به تو بدی کرد.
بـــیا بــا هــم کــارهــای عــادی انجــام دهیـــم . . .
مـــثلا . . .
مـــن خـــواهش کنـــم . . .
تـــو نــــروی
مــن خــواهش کنــم . . .
تـــو بـــمانــی
مـــن خـــواهـــش کنـــم . . .
تـ ــــو . . .
امــــا همیشـــه کــارهــای غیــر عـــادی را دوســـت داشـــته ای
مـــانــند دوســـت نــــداشـــتنِ مـــن
گاهی سخت می شود …
دوستش داری و نمی داند
دوستش داری و نمی خواهد
دوستش داری و نمی آید
دوستش داری و سهم تو از بودنش
فقط تصویری است رویایی در سرزمین خیالت
دوستش داری و سهم تو
از این همه ، تنهایی است ....
شـــب هایم عجیب درد میکند . . . !
حتی دردهایم هم درد میکند . . . !
ایــن روزها از جـــنس دردم . . .
عـــلاجی نیست . ..
بــاکی نیست . . .
پر دردی هم عــالمی دارد . . .
” درد ” خودش درد ندارد . . .
این بـــی هــــمدم بودن است که درد را به رخ آدم میکشد . . .
ســرم درد میکند از این هــمه ســـردرگمی . . .
از این هـــمه سرگرمی های پـــوچ . . .
چشــمانم سوز دارد . . .
نــــه سوز سرما ! نه !
بلکه چـــشمانم میسوزد از این هــــمه آلـــودگی فکر و ذهن . . .
کــاش دنیـــا هم مکثی میـــکرد . . .
کــاش دنیـــا هم سرعت گیر داشت . . .
کــاش توقف میکرد انـــدکی در برابر غـــم هایم . . .
هه انگار عـــادت کرده ام به غصه خوردن . . . !
از تمام شیـــرینی های دنـــیا , این غـــصه ی تـــلخ بود که نصیب مــــن شد . . .
از بچگی “تلخی” را دوست داشتم . . .
امـــا نه تا این حد که تـــمام زنــــدگیم بشود یـــک تـــلخی بـــــــی پایان . . .
اما باز هم به خودم افــتخار میکنم که تا به حال قــهوه تلــخ غـــم هایم را به هـــیچکس تعارف نکردم . . .
همـــیشه تلخی هایم را در پس شیــــرینی لــــبخند قـــایم کرده ام . . .
لبخند را هدیه دادم به دیـــگران و غـــم هایم را برای یـــادگـــاری پیش خودم نگه داشته ام . . . !
در زنـــدگی از کسانی که تـــوقع داشتم هـــیچ نـــدیدم …
شــــاید . . .
شاید به خاطر همین است که اکنون همانند لــاک پــشت در خودم قایم میشوم و مسیر زندگی را آهسته و با احتیاط طی میکنم . . .
یادمان باشد حرفی نزنیم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنیم که دل کسی بلرزد
خطی ننویسیم که آزار دهد کسی را
یادمان باشد که روز و روزگار خوش است وتنها دل ما دل نیست.
عشــق اگــر خـط مــوازی نیسـت،چیسـت؟
یـ ـا کتـاب جملــه ســازی نیســت،چیسـت؟!
عشـق اگــر مبنــای خلــق آدم اســت
پـس چــرا ایـن گـونـه گنــگ و مبهــم اسـت؟
پـس چــرا خـط مـوازی مـی شـود!!!
از چـه رو هــر عشـق،بــازی مـی شــود؟!
اشکی به چشم و در دلم آهی نمانده است
دیگرا مرا ز عشق گواهی نمانده است
در چشم بی فروغ من از رنج انتظار
غیر از نگاه مانده به راهی نمانده است
در سینه سر چرا نکشم چونکه بر سرم
جز سایه های بخت سیاهی نمانده است
در دوره ای که عشق گناه است بر دلم
جز جای داغ مهر گناهی نمانده است
نوری زمهر تو نیست به دلهای دوستان
لطفی دگر به جلوه ی ماهی نمانده است
در باغ خشک دوستی ای باغبان عشق
از گل گذشته برگ گیاهی نمانده است
شور و حلاوتی ز کلامی ندیده ام
شوقی و جذبه ای به نگاهی نمانده است
حسرت کشی ببین که دگر از وجود من
جز ناله های گاه به گاهی نمانده است
همه ماهر شده اند
یک نفر هزاران نفر را با هم دوست دارد !
اما من …
ناشیانه
به یک نفر دل میبندم
هزاران بار...
مترسک گفت:
اى گندم تو شاهد باش مرا براى ترساندن آفریدند
اما من عاشق پرنده اى بودم که از گرسنگى مرد...!!!
↩گـــور بــابــاى اونایـــى کـــه↪
↶وقتـــى خوشـــن میــس کالشونیــــــم↹
⇇وقتـــى تنهـــامیشـــن رفیـــق فابشونیــــــم⇉
احتکار ینی چی!؟
)
خو بفرست در خونمون
مام دلمون برات تنگ شده بود(الان دیگه وا شده
احتکار یعنی شادی دیگه
خوب الهــــــــــــــــــی شکـــــــــــــــــر
رنج دوری یادخوبان کار ماست یک پیام هم حکم یک دیدار ماست این نفس فردا نمی اید بدست پس به شادی بگذرانش تاکه هست
چشمهایت عقیق اصل یمن
گونه ها قاچ سیب لبنانی
تو بخندی شکسته خواهد شد
قیمت پسته های کرمانی
هیچ چیز تو دنیا ارزشمندتر از این نیست که بدونی کسی حتی بیشتر از جونش دوستت داره !
اینجاصدای پای زیادی میشنوم اماهیچ کدام تونیستی!دلم خوش کرده خودش رابه این فکرکه شایدپابرهنه بیایی
ما دوست داشتن را یاد نمیدهیم دلمان یادمان میدهد.پس سعی کنید دل را معلم خود بدانید
دلخوشم باغزلی تازه همینم کافیست-تومرابازرساندی به یقینم کافیست-قانعم،بیشترازاین چه بخواهم ازتو-گاه گاهی که کنارت بنشینم کافیست-گله ای نیست،من وفاصله هاهمزادیم-گاهی از دورتوراخواب ببینم کافیست
به من حق بده
دوست داشتنت تنها راز زندگی ام باشد
من همیشه هرچه را که دوست داشته ام
از دست داده ام!
وقتی کسی تو راعاشقانـــــــه دوست دارد
شیوه ی بیــان اســم تـودر صدای او متفاوت است
و تــــو می دانی که نامت در لبهـای او ایمن است. . .
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
براى کسى که ریشه داره ،
“شاخ” و “برگ” مـــهـــم نیست !
با هـــــم و همـــــــراه هـــــــم باشیم
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
خورشیدِ پشتِ پنجرهی پلکهای من
من خستهام! طلوع کن امشب برای من
میریزم آنچه هست برایم به پای تو
حالا بریز هستی خود را به پای من
وقتی تو دلخوشی، همهی شهر دلخوشند
خوش باش هم به جای خودت هم به جای من
تو انعکاسِ من شدهای کوهها هنوز
تکرار میکنند تو را در صدای من
آهستهتر! که عشق تو جُرم است، هیچکس
در شهر نیست باخبر از ماجرای من
شاید که ای غریبه تو همزاد با منی
من... تو... چهقدر مثل تو هستم! خدای من!!
پس چرا آدرس نذاشتی دوست من؟
دوست داشتن یعنی اینکه :
محبت کنی حتی اگر تحقیر شی
بزرگی کنی حتی اگر کوچیک شی
عشق بورزی حتی اگر محکوم شی
باشی یا نباشی روزها شب می شوند!
اما...
این شب کجا و آن شب کجا...
به سلامتی اونیکه میبینه عشقش واسه یکی دیگه میخنده
اما بغضشو قورت میده و زیر لب میگه
بی معرفت چقدر قشنگ میخنده....
یه لحظه سکوت برای
تمام اس ام اس های که نوشته شد ولی سند نشد.
تمام pmهایی که دلیورد شد ولی سین نشد تمام اس ام اس هایی که بیجواب موند
تمام حرفایی که با بغض گفتیم ولی به آینه نه اونیکه باید میشنید
تمام لحظه هایی که اشک ریختیم ولی قول دادیم بیخیال بشیم
تمام...
یه لحظه سکوت واسه من واسه تو واسه هممون
پاییز را دوست دارم
بخاطر شب های سرد و طولانی اش
بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام
بخاطر پیاده روی های شبانه ام
بخاطر بغض های سنگین انتظار
بخاطر اشک های بی صدایم
بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام . . .
بهم گفتی خدا حافظ!
منم میگم خدا سعدی!
که روی غنچه ی لبهات ، بشینه طرح لبخندی!!!
بهم گفتی خداحافظ!
منم میگم خدا عطار!
بدون جاوید می مونه ، تو و اون اولین دیدار!!!
بهم گفتی خداحافظ!
منم میگم خدا سهراب!
خوشا آغوش داغ تو ، خوشا آن لحظه های ناب!!!
بهم گفتی خداحافظ!
منم میگم خدا خیام!
نشسته داغ آتیش لبت ، رو صفحه ی لبهام!!!
بهم گفتی خداحافظ!
منم میگم خدا جامی!
امیدوارم نشی هرگز ، اسیر تیر فرجامی!!!
بهم گفتی خداحافظ!
منم میگم خدا نیما!
منم عاشق ترین عاشق ، بدونه تو .... تک و تنها...!!!
اوه اوه بببببببببببببببببه ببببببببببببببببببببببببه شادی خانوم کم یاب نایاب...!
سوغاتیایی منو بده که اصن دلخور میشم ازت ندی
سلام
قربونت از احوالپرسیای شما!
سلام خان بابای گل




خوبی گل پسر
احتکارم کردن میبینی تورو خدا
اومدیو ندادم
دلم برا همتون تک تکو جدا تنگیده بود والا
تمام آبهای عالم راپشت پای عمر رفته ام بریزمشاید،شایدبازگردد تمام لحظه هایی کهدر بی تویی گذشت...
پس چرا آدرس نذاشتی آرش خان؟
[گل][گل][گل][گل]
[گل] ســــلام [گل]
[گل][گل][گل][گل]
ازصدای گذرآب چنان میفهمم
تندترازآب روان ، عمر گران می گذرد …
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست!
آنقدر سیر بخند که ندانی
غم چیست!
گاه و بی گاه سکوتم را شکستم ..
اما دیگر سودی نداشت ..
انکه باید میشنید ..
رفته بود ..
//////
برای خودت دعا کن که آرام باشی
وقتی طوفان می آید، تو همچنان آرام باشی .
تا طوفان از آرامش تو آرام بگیرد.
برای خودت دعا کن تا صبور باشی…
آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه
آسمون کنار بروند و خورشید دوباره بتابد
برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی
برای خودت دعا کن که سر سفره ی
خورشید بنشینی و چای آسمانی بنوشی
برای خودت دعا کن…
برایتان زندگی پر از عشق و لبخند آرزو میکنم…
به افتخار بغض های فرو خورده
به افتخار اشک های یواشکی
به افتخار معصومیت کودکی با تن خونین
به افتخار سری که از تن جدا گشت
به افتخار مادری که بی پسر شد
به افتخار دختری که بی پدر شد
به افتخار بانوی عفیفی که بی صدا مُرد تا عفتش خدشه دار نشود
به افتخار امید٬ امید به "پیروزی" ٬ امید به طلوع...
آری٬ ایمان دارم که شما پیروزید
«نصــــــر من الله و فتــــــح غریــــــب»