افسوس که من و " تو "
دور از هم پیر میشویم
و
طعم شیرین تاب دادن
نوه هایمان را هیچوقت نمیچشیم چقدر حیف که
حساب موهای سپیدت را
نمیتوانم نگه دارم
و
چروک دور چشمهایت
دور از چشم من
عمیق میشوند
چقدر دلم میخواست
وقتی نمره عینکت را
بالا میبردی و
عصای تازه میخریدی
کنارت باشم
آنوقت خودم
دو نمره از چشمانم و
کمی از قوت پاهایم را
دو دستی تقدیمت میکردم
چقدر تلخ که
اجبار از خواستن
قویتر است
چه حیف
اما من و " تو "
دور از هم پیر میشویم
سلام دوست من.....
زیرگوشم باز میپیچید صدای مست تو
بازتاب کوک آوایت شنیدن عالی است
از فرازچین و واچین دو تا بازوی تو
نرم نرمک با نوک دندان گــَــزیدن عالی است
عطر گیسوی تو در جان و دلم پیچیده باز
دست در ابریشم مویت کشیدن عالی است
کُـنـج گرم ونرم آغوش تو هرشب تا سحر
گُـر گِـرفتن ، گپ زدن یا آرمیدن عالی است
نیمه شب باچشم خواب آلوده چشمان تورا
بسته درآغوش خود دزدانه دیدن عالی است
یاد بیدادی که چشمت دم به دم برباد داد
بعد عمری درغزل باز آفریدن عالی است ...
ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺷﺪﻩ ﺗﻮ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﺑﺎﺷﻴﺪ
ﻳﺪﻓﻌﻪ ﭼﺸﻤﺘﻮﻥ ﺑﻪ ﻭﻳﺘﺮﻳﻦ ﻳﻪ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﺨﻮﺭﻩ
ﻛﻪ ﺧﻮﺷﺘﻮﻥ ﺑﻴﺎﺩ؟
ﺑﻪ ﺯﻭﺭ ﺟﺎﻱ ﭘﺎﺭﻙ ﭘﻴﺪﺍﻣﻴﻜﻨﻲ ﻣﻴﺮﻱ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﺶ
ﺍﻣﺎ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﻓﻘﻂ ﺍﺯﺩﻭﺭ ﻗﺸﻨﮓ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻴﺮﺳﻴﺪﻩ
ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﻱ ﺳﻤﺖ ﻣﺎﺷﻴﻦ ﻣﻴﺒﻴﻨﻲ ﺟﺮﻳﻤﻪ ﻫﻢ ﺷﺪﻱ....
ﺧﻴﻠﻲ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎ ﻣﺜﻞ ﺍﻭﻥ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﻫﺎ ﻣﻴﻤﻮﻧﻦ!
==========================
لام و عرض ادب .[گل]
سلام مهرزاد خان
وقتی خاطرات آدما زیاد میشه...
دیوار اتاقشون پر میشه از قاب عکس!
ولی آدم معمولا دلش واسه اونی تنگ میشه...
که نمیتونه عکسشو بزنه به دیوار...
روزهای سخت
همیشه دوستان واقعی را
معلوم خواهد کرد...
لذت دنیا...
داشتن کسی ست
که دوست داشتن را بلد است.
به همین سادگی...!
این روزها
گفتن دوستت دارم! انقدر ساده است که میشود انرا از هر رهگذری شنید!
اما فهمش...
یکی از سخت ترین کارهای دنیاست
سخت است اما زیبا!
زیباست
برای اطمینان خاطر یک عمر زندگی
تا بفهمی و بفهمانی...
هر دوره گردی لیلی نیست...
هر رهگذری مجنون...
و تو شریک زندگی هر کسی نخواهی شد!
تا بفهمی و بفهمانی...
اگر کسی امد و هم نشینت شد
در چشمانش باید
رد اسمان رد خدا باشد
و باید برایش
از من گذشت
تا به
ما رسید...
آدم های دنـــیای مـــجازی
گاهی مثل تـــــــــو
فکر میکنند با سکوتـــــــ
با گذشـــــتن
با ندیدن حــــق خودشان
با نخواســــــتنشان
همه چیز حــــــل می شـــــود !
نه . . . رفیــــــق
اینطور نیستــــــ !
آدم های دنیای مجازی
هیچ فرقی با آدم های اطرافـــــمان ندارند !
فقط نگــــــــاه ندارند !
نـــــــگاه ...
آرزویم این است
آنقدر سیر بخندی
که ندانی غم چیست ...
بازی بدی را شروع کردیم
من باختم دلم را
تو همچنان دل می بری ..
دوباره نیمه شب است
و خودت که می دانی
من و خیال تو
و این سکوت طولانی ...
خسته ام مثه یه قایقه شکسته ام که چشم رو درده دنیا بسته ام
چشای بسته ی تو کی میبینه غصه ی منو
خسته ام که دیگه کوله بارو بسته ام غمه تو میمیونه رو دستم
چه بد دادی جواب گریه ها و غصه خوردنو
دلت نخواست بمونیو باهام یه حسه تازه تر بسازی
دلت نخواست خطر کنی بیای همش میترسیدی ببازی
دلت نخواست نگو نشد میشد اگه میخواستی اما رفتی
با اینکه خستم عاشقم
دلم میخواست یه جور دیگه میشد ته مسیر زندگیمون
دلم میخواست تا آخرش یه ریز ادامه داشت این عاشقیمون
دلم میخواست تموم نشه نری تو بهتری از هر کی دیدم
حالا میفهمم عاشقم
متن آهنگ خستم محمد علیزاده و میثم ابراهیمی
خستم تو نیستی من همیشه هستم
برات مهم نیست حتی یه کم که کشتی دله من اینجوریه به غرق گل نشست
خسته ام برای تو یه حسه مبهمم آخه چی میدونی تو از غمم
چه جوری تو نفهمیدی چی میشه خیلی فاجعه است
دلت نخواست بمونیو باهام یه حسه تازه تر بسازی
دلت نخواست خطر کنی بیای همش میترسیدی ببازی
دلت نخواست نگو نشد میشد اگه میخواستی اما رفتی
با اینکه خستم عاشقم
دلم میخواست یه جور دیگه میشد ته مسیر زندگیمون
دلم میخواست تا آخرش یه ریز ادامه داشت این عاشقیمون
دلم میخواست تموم نشه نری تو بهتری از هر کی دیدم
حالا میفهمم عاشقم
من رام شـدم
قلم ولی رام نشد
رقصید و دوید و گفت و آرام نشد..
سلام شادی جونم
ممنونم از کامنتت
دوستت دارم زیااااااااااااد
داشتم پست جدید میذاشتم همش یاد تو بودم
خوبییییی خودت؟
سلام عزیز دلم
خواهش خانوم گلی
من بیشتر تر تر
فدات عزیزکم
منم خویم به خوبیت
پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف می زدم و برای طرفم شاخ و شونه می کشیدم که نابودت می کنم !
به زمین و زمان می کوبمت تا بفهمی با کی در افتادی!
زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا می کشی و... خلاصه فریاد می زدم
یک دختر بچه یک دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و می گفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید....
منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد می زدم و هی هیچی نمی گفتم به این بچه ی مزاحم!
اما دخترک سمج اینقدر بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرم را آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم:
بچه برو پی کارت ! من گـــل نمی خـــرم !
چرا اینقدر پر رویی!
شماها کی می خواهید یاد بگیرید مزاحم دیگران نشوید و....
دخترک ترسید... کمی عقب رفت ! رنگش پریده بود !
وقتی چشمهایش را دیدم ناخودآگاه ساکت شدم ! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند آمد!
البته جواب این سوال را چند ثانیه بعد فهمیدم!
وقتی ساکت شدم و دست از قدرت نمایی برداشتم، جلو آمد و با ترس گفت :
آقا! من گل نمی فروشم! آدامس می فروشم!
دوستم که آن طرف خیابون است گل می فروشد!
این گل را برای شما از او گرفتم که اینقدر ناراحت نباشید!
اگر عصبانی بشوید قلبتان درد می گیرد و مثل بابای من بیمارستان می روید، دخترتان گناه دارد.....
دیگر نمی شنیدم! این فرشته چه می گوید؟!
حالا علت سکوت ناگهانیم را فهمیده بودم!
کشیده ای که دخترک با نگاه مهربانش به من زده بود، توان بیان را از من گرفته بود!
و حالا با حرفهایش داشت خورده های غرور بی ارزشم را زیر پاهایش له می کرد!
یک صدایی در درونم ملتمسانه می گفت: رحم کن کوچولو!
آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمی کند
اما دریغ از توان و نای سخن گفتن!
تا آمدم چیزی بگویم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال دور شد!
حتی به من آدامس هم نفروخت!
هنوز رد سیلی پر قدرتی که زد روی قلبم است !
چه قدرتمند بود!!
مواظب باشید با کی درگیر می شوید!
ممکن است خیلی قوی باشد و کتک بخورید!
آب وهوای دلم آنقدربارانیست که رختهای دلتنکی ام رامجال برای خشک شدن نیست اینکونه است که دلم برایت همیشه تنک است.
گل باش که می خواهم تو را ببویم/ز عطر وجودت آرامش را بجویم/با من باش تا همیشه این را بگویم/ای آرام جانم، دوستت دارم
دلم تنگ می شود
چشمانم باران میخواهد..........
خدایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــا!!!
فرو دادن این همه بغض روزه راباطل نمیکند؟؟؟؟
گرچه غمگینم ولی از عشق آرامم هنوز
عاشق و دلبسته و دلگیر از آن نامم هنوز
اشک در چشمم ـ تمنا در دلم درمانده ام
من نمی دانم چه خواهد شد سرانجامم هنوز...
سلام شادی خونم ممنونم از کامنتای قشنگت فدات ولی ازم میخوام فعالیتتو بیشتر کنی
سلام بابک خان
خواهش میشه
چشم
ببار ای اشک سیل آسا که یارم بر نمی گردد
در این دنیای تنهایی به ما یاور نمی گردد
هزاران بار جان دادم به عشقش روز و شب اما
دریغا خُلقِ بی مهرش به ما خوشتر نمی گردد . . .
* * * * * *
زیبایی ها را چشم میبیند و مهربانی ها را دل !
چشم فراموش میکند اما دل هرگز !
پس بدان که تا زمانی دل زنده است
فراموش نخواهی شد …
قـــدم نزن
این جـا…
این شعـــر ها، آن قدر بارانی اند
که می ترســم تمام لحظه هایت خیس شوند…
سلام./
میشه با هم آشنایی نزدیکی داشته باشیم؟
سلام
آشنایی نزدیک یعنی چی؟؟؟
وقتی دنبال آرزوهایت میروی
مدام به کوله پپشتی ات
نگاه کن که مبادا
سوراخ داشته باشد!
و چیزهایی که امروز داری
دوباره بشود آرزوی فردایت!
==================
سلام
سلام آق مهرزاد
به تو وابسته ام ، مانند سربازی به سربندش
تو معروفی به دل بردن ، مونالیزا به لبحندش
چه حالی داشتم با رفتنت ، سربسته می گویم
شبیه حال مردی ، لحظه ی اعدام فرزندش . . .
ز بس که ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﻟﻢ ﺍﺑﺮﻳﺴﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺧﺎﻃﺮﺍﺗﻢ ﻧﻤﻨﺎﮎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ
ﻧﻤﻲ ﺩﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ؟
ﺩﺭﻳﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺩﻳﺪﻡ ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺗﻮ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ
ﺭﻭﻱ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎﻱ ﺳﺎﺣﻞ ﻧﻮﺷﺘﻢ
ﺍﮔﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺩﺍﺭﻱ ﻣﻦ ﺷﻬﺎﻣﺖ ﮔﻔﺘﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺩﺭﻳﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ
ﺑﺎﺯ ﺑﺮﮔﺸﺘﻢ
ﺍﻳﻦ ﺑﺎﺭ ﺭﻭﻱ ﻣﺎﺳﻪ ﻫﺎ ﻧﻮﺷﺘﻢ :
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
وسعت واژه ی دوستت دارم،
از پس دیوار کلاه بر می دارد.
تا دوباره در بازی پرپر کودکان
دوستت دارم
با بوسه های تو عجین شود
پرپر پروانه وارم
در ناشتایی امروز
لمس کردم
تمامی دلهره های عاشقانه ی تو را
با تمامی بی تابی تنم
امشب فریاد می زنم
بی نهایت
تو را دوست می دارم.
پاهای من
در طواف تو بود
بی خود
به دیار تو نرسیده بود
گام اول و اخر از آن چشم توست
دوباره
مرا نگاه کن
که بی رمقم.
عشقه من صدات آرامشه محضه
عشقه من به همه دنیا می ارزه
عشقه من به دلم میشینه حرفات
سادی جان من لینکیدمت
ممنونم بابک خان شمام لینکی دوست عزیز
شادی جان چطور اون عکسو پیش ادرس وبلاگت گذاشتی؟
خیلی وقته پیش اینکارو کردم الان درست یادم نیست باید با لپ تاپم برم چک کنم یادم بیاد الان با گوشی آنلاین میشم
سلام فدات اگه با ایمیلت کار میکنی بم میل بده
نه چون با گوشی میام با ایمیل کار نمیکنم متاسفانه
با همیم مثل حباب تو آسمون رها...
باشیم تا آخر رفتن کنار هم ، فاصله نگیری که میشکنه دلم ، نبضم ترانه توست.
اصلا به جنگل عاشقی نرو
اگر رفتی به پشت پرچین های بوسه نرو
اگر رفتی کنار مرداب نرو
اگر رفتی به نیلوفرهای آبی احساس،دست نزن
اگر دست زدی مواظب مرداب باش
مرداب ها خطرناک هستند
اسم مرداب قلب زخمی من است
بودنت هنوز مثل بارونه، تازه و خنک و ناز و آرومه
حتی الان از پشتِ این دیوار که ساختم تا دوسِت نداشته باشم
اتل و متل، بهار بیرونه، مرغابی تو باغش میخونه
باغ من سرده، همه ی گُلهاش، پژمرده دونه دونه
بارون بارونه... بارون بارونه...
بارون بارونه... بارون بارونه...
دلم تنگه پرتقال من، گلپر ِسبزه قلب زار من
منو ببخش از برای تو، هرچی که بخوای می یارم
اتل و متل، نازنین ِ دل، زندگی خوبه و مهربونه
عطر و بوش همین، غم و شادیِ کوچیک و بزرگمونه.
آهای زمونه، آهای زمونه،
این گردونهات رو کی داره میچرخونه !؟
بودنت هنوز مثل بارونه، مثل قدیما پاک و روونه
از پشت این دیوار ِ بیرحمی که بین ما بود
آچین و واچین، عسل ِ شیرین،
قصهمون هنوز ناتمومه...
از اینجا به بعد کی میدونه که، چی سرنوشتمونه...
بارون بارونه... بارون بارونه...
بارون بارونه... بارون بارونه....
همصدای خوبم بخون تا بخونم
عمر من تو هستی بمون تا بمونم
یه جا ابره آسمون یه جا پر از ستاره
یه جا آفتابیه آسمون یه جا می باره
بی تو اما همه جا ابری و غم گرفته س
ابر آسمون یه قطره بارونم نداره
تو اگه باشی ابرا می بارن
دشتای خالی پرگل میشن
ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﮐﻨﻢ
ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺁﺏ ﮐﻨﻢ
یک ﻗﻄﻌﻪ ﯼ ﻋﮑﺲ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﻔﺮﺳﺖ
ﺗﺎ ﺩﺭ قلب ﺑﯿﻘﺮﺍﺭ ﺧﻮﺩ ، ﻗﺎﺏ ﮐﻨﻢ
ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺭﻓﺘﻪ
ﺑﻪﭼﻮﺏﮐﺒﺮﯾﺖﻫﺎﯼ
ﺳﻮﺧﺘﻪﻣﯿﻤﺎﻧﻨﺪ!!!
ﺟﻤﻊ ﺁﻭﺭﯼﺷﺪﻩﺩﺭﻗﻮﻃﯽﺧﻮﯾﺶ
ﺁﻧﻬﺎﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺭﻭﺷﻦ
ﻧﻤﯿﺸﻮﻧﺪ..
ﻓﻘﻂﺳﯿﺎﻫﯽﺁﻧﻬﺎ
ﺩﺳﺘﺖ ﺭﺍﺁﻟﻮﺩﻩ ﻣﯿﮑﻨﺪ!!
ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ
ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﻧﺴﻮﺯﺍﻥ
ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍﺑﺎﻋﺸﻖ زندگی کن
ببین غمگین، ببین دلتنگ دیدارم،
ببین، خوابم نمى آید، ببین بیدار بیدارم،
نگفتم تاکنون اما…
کنون بشنو…
تو را بیش از همه من دوست میدارم
جواب سوالم تو باشی اگر
ز دنیا ندارم سوالی دگر
که من پاسخی چون تو می خواستم
مباد آرزویم از این بیشتر
نشستم به بامی که بامیش نیست
شگفتا! دلم می زند باز پَر
نفس گیر گردیده آرامشم
خوشا بار ِ دیگر هوای خطر
بر آن است شب تا به خوابم کشد
بزن باز بر زخم من نیشتر
دلم جراتش قطره ای بیش نیست
تو ای عشق! او را به دریا ببَر !
آدمی که برای نگاه پُر مِهر و ابراز احساسات متوالی، لگد پرانی میکند، هار نیست...
ترس های عمیقی دارد از دل زدن به دریا...
سلام من برگشتم خوشحال میشم بهم سر بزنین...
سلام عزیز
خیلی خوشحالم که برگشتی
قلبم را به...بنده کفش هایم ...گره زده ام...تا زیر پاهای...خودم له شود...بهتر نیست...؟Salam[گل]
سلام
سلام شادی جونم. ممنون از مطلب زیبات.
و بازم ممنون که اومدی به وبلاگ قدیمی و خاک خورده ام!! رمزش یادم اومد.
فردا نتایج کنکور رو میدن.
امیدوارم اون قدررررررررر وقت داشته باشم که بیام و یه عالمه باهات حرف بزنم
انگار سالهاست میشناسمت
دلم برات تنگ شده
خوشحالم ازینکه تو مثل بقیه مصنوعی نشدی
و همجنان خودتی....
خود گلت
سلام به روی ماهت خانومم








خوشحالم رمزشو به یاد آوردی جیگر
منتظر خبرای خوبت هستم عزیز دل
امیدوارم نتیجه ی زحماتتو ببینی تاخستگی از تنت بیرون بره
دل به دل راه داره عزیزم منم دلتنگتم گلم
فدای توووووووو
گاهی دوستت دارم ها....
بی فایده اند !....
مثل موفق باشید های
انتهای برگه امتحانی..
دوتا چشمام همه جا دنبـال تـو میـگرده
با نبـودنت دلم با غصـه هـا سـر کرده
شب و روز در پی تو من همه جـا را گشتم
یکی گفت غصه نخور اون داره بر میگرده
با تو هستم ای قلــم
تو ای همراه وای همزاد من
سرنوشت هر دومان حیران بازیهای زشت سرنوشت
شعرهایم را نوشتی دست خوش
اشکهـــایــم را کجا خواهی نوشت
ﺗﺎ ﭼﻨﺪ ﻧﻈﺮ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﻣﻬﺘﺎﺏ ﮐﻨﻢ
ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﯾﺪﻧﺖ ﺁﺏ ﮐﻨﻢ
یک ﻗﻄﻌﻪ ﯼ ﻋﮑﺲ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺑﻔﺮﺳﺖ
ﺗﺎ ﺩﺭ قلب ﺑﯿﻘﺮﺍﺭ ﺧﻮﺩ ، ﻗﺎﺏ ﮐﻨﻢ
سلام شادی جونم.
خوبیییییی؟ زهرام.
وبلاگ نه آبی نه خاکی
رمز وبلاگمو یادم رفته.
کنکور دآدم. تموم شد درس و مدرسه.
دلم برات یه ذره شده.
رمز ایمیل رو یادمه.
کلی باهات حرف دارم
میام سر میزنم
خوشالم ک وبلاگت پا برجاست
عاشقتم بیشتر از گذشته.
میام ان شاء.
بوووووووووس
سلام زهرا جون





چطوری عزیزکم
به سلامتی خانوم شدی
جیگرتو بشم من درخدمتم میام گه گداری سر میزنم
منم دلم تنگ شده برات عزیزم
خیلی خوشحالم که از یادت نرفتم
منتظر حضورتم همیشه عزیز جون
دلم برای معلمم تنگ شده ؛
انگار فقط برای او مهم بود ؛
حاضر باشم یا غایب …
================
سلام [لبخند]
سلام آق مهرزاد
تو با منی هرجا برم مهر تو بند جونمه
عشقت نمیره از سرم تو پوست و استخونمه
یکدم اگه نبینمت یه دنیا دلتنگت میشم
نگاه دریایی تو آبیه روی آتیشم