افسوس که من و " تو "
دور از هم پیر میشویم
و
طعم شیرین تاب دادن
نوه هایمان را هیچوقت نمیچشیم چقدر حیف که
حساب موهای سپیدت را
نمیتوانم نگه دارم
و
چروک دور چشمهایت
دور از چشم من
عمیق میشوند
چقدر دلم میخواست
وقتی نمره عینکت را
بالا میبردی و
عصای تازه میخریدی
کنارت باشم
آنوقت خودم
دو نمره از چشمانم و
کمی از قوت پاهایم را
دو دستی تقدیمت میکردم
چقدر تلخ که
اجبار از خواستن
قویتر است
چه حیف
اما من و " تو "
دور از هم پیر میشویم
اشتباه میکنند بعضیها
که اشتباه نمیکنند
باید راه افتاد،
مثل رودها که بعضی به دریا میرسند
بعضی هم به دریا نمیرسند.
رفتن، هیچ ربطی به رسیدن ندارد!
وقتی کسی زیاد از رفتن حرف می زند
قبلا رفته است.
فقط می خواهد مطمئن شود
چیزی از او, در تو جا نماند!
کمک کن چمدانش را ببندد
چترش را به او پس بده
لبخندش را
آوازهایش را
همینطور سایه اش را
که گاه و بیگاه از پشت پنجره ات گذشته بود...!
Salam[گل][لبخند]
سلام حال شما؟
سلام شادی جونم
خوبی؟!
دلم برات یه ذره شده!!!
نمیدونم بازم میای اینجا یا نه...ولی خب این پستت برای خرداده پس ممکنه بازم بیای!!
دلم بدجوری برات تنگ شده بود...
سلام عزیز دلم

خوبم خانومم
تو چطوری مریم گلی خوبی عزیزکم آبجی خوبه؟
اره گه گداری دلم تنگ میشه میام سر میزنم
خیلی خوشحال شدم مریم جون
مرسی از حضورت خانوم طلا
بسیار عالی وخوب بعد مدتها اومدم مطالبتو دیدم لذت بردم بسیار عالی
سلام آق یونس ممنونم وخوشحال ازاینکه که مورد پسند بوده:راضی
دو نفری که عاشق همن .. باید همدیگه رو به یه اندازه دوست داشته باشن
وقتی یکی اون یکی رو بیشتر دوست داره و تند تند در عشقش پیش میره مثل وقتیه که دو نفر دارن یه فرش رو لوله میکنن و یکی تند تند میپیچه و اون یکی عقب میفته
نتیجهش یه فرشه که نافرم پیچیده شده .. هر از گاهی دوستداشتن همدیگه رو بررسی کنین
گاهی لازمه ترمز کنید تا اون بهتون برسه
الهی !!
اگر می آزمایی ،،، توان تحمل و صبر مرا زیاد کن
اگر می آموزی ،،، ادراکم را وسعت بده
اگر می بخشایی ،،، ظرفیتم را افزایش بده
اگر می ستانی ،،، گوهر کمالم را ارزونی کن
اگر می رهانی ...... خدایا
حتی لحظه ای مرا به حال خود رها مکن که نیاز
نیازمندان را تنها تو پاسخگویی که بی نیاز از هر نیازی ...
آدم ها عوض نمیشوند
فقط دلتنگ میشوند
بر میگردند
و دوباره از نو با همان عادت ها دوستی می کنند...
آدم ها برمیگردند
نه برای اینکه قدر و قیمتت را فهمیده اند
برمیگردند
چون دیواری کوتاه تر از تو پیدا نکرده اند...
یادت باشد
دلخوش نکنی به این برگشتن ها
آدم ها عوض نمی شوند...!
از درخت پرسیدم چرا پیر شدی؟
خنده تلخی کرد و گفت:
وقتی تو رفتی عشقت با دیگری زیر سایه ام مینشست و به تو می خندید.
...........................................................
وقتی از چشم کسی بیوفتی
مثل یک قطره اشک
دیگه فرقی نمیکنه کجا باشی!؟
گوشه چشم
روی گونه
و یا
روی خاک!
تو دیگه چکیدی. . .
بزرگترین اشتباه زندگیم
کسی بود که
بهش میگفتم زندگی
=================
سلام و عرض ادب شادی عزیز
please new up
سلام آق مهرزاد گل
چشم
سرگیجه هایم ارثی است ؛
از پدر بزرگم که سیگار میکشید ؛
و پشت قاب عکس مادر بزرگم ؛
عکس معشوقه اش را یک قرن پنهان کرد …
...............................
سلام.خوبین
سلام مرسی خوبم
بیا دست بکشیم؛
تو از من،
من از خودم؛
اینطوری هم تو به زندگی ات می رسی،
هم من می میرم...
.,.,.,.,.,.,.,.,.,.,.,.,.,,,
وبتون فوق العاده بود....
موفق باشید :)