دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
خوش به حال آسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره... به کسی توجه نمی کنه... از کسی خجالت نمیکشه... می باره ومی باره و... انقدر میباره تا آبی بشه.... آفتابی بشه...!! کاش می شد آسمون بود.. کاش میشد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تابالاخره آفتابی بشی... بعدش هم انگار نه انگار که بارشی بوده... انگار نه انگار که غمی بوده... همه چیز فراموشت بشه! کاش...
زخـــــم هـای آدم سرمـــایه استـــــ ســرمـــایه ات رو بــا این و اون تقـــسیم نکن داد نــزن هــوار نکش آروووم و بی ســـر صدا هــمه چی رو تحــمل کن . .
فریبا
سهشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1392 ساعت 08:17 ب.ظ
زندگی دفتری از خاطره هاست یک نفر در دل شب یک نفر در دل خاک یک نفر همدم خوشبختی هاست یک نفر همسفر سختی هاست چشم تا باز کنیم٬عمرمان میگذرد ما همه همسفر رهگذریم! آنچه باقی ایست فقط خوبی هاست
به بعضیا باید گفت یه برنامه بذار دیگه نبینمت . . .
مــخاطب خــاص ... خــاص بودن خــاصیت تــــــوست ... تــــو همــیشه خـــاص می مــونی ، چــون ســلیقه ی مــــنــی ... !!!
تمام ترانه هایم ترنم یاد توست و تمام نفسهایم خلاصه در نفسهای توست
ای زلال تر از باران و پاکتر از آیینه به وجود پر مهر تو می بالم
و تو را آنگونه که میخواهی دوست دارم
ای مهربان - پرنده خیالم با یاد تو به اوج آسمانها پر خواهد گشود
و زیبایی ات را به رخ فرشتگان خواهد کشید
تبسمی از تو مرا کافیست که از هیچ به همه چیز برسم
♥ مـ-ــــن "حــ ـــوآے" کـسـ ــے نــمے شومـــــ ♥
♥ کـ-ـه بــ ــه "هـ ــوآے" دیگـ ــرے بــ ــرود ♥
♥ تنهایے امــــ را با کـ-ـسے تقســ ــیمـ نـــمے کنـــــمــــ ♥
♥ کـ-ـه تنــــهایــمــــ بـ-ـگــ ــذارد ♥
♥ "روح خـــدآست" که در مـ-ـن دمـ-ـیـده شـ-ـده اسـ ــت ♥
♥ ((ارزان نمے فروشـ-ـمـ-ـش)) ♥
گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی!
گـاهــﮯ نـدانـسـتـﮧ از یــک نـفـر بـتـﮯ درســت مــیـکـنـﮯ
آنــقـدر بـزرگ کـﮧ ...
از دســت ابـراهـیـم نـیـز کــارـﮯ بـر نـمـﮯ آیـد...
פֿـیلے سـפֿـتـﮧ …
بـﮧ פֿـاطر کسے کـﮧ دوسشـ دارے همه چیزو
از سر راهـت פֿـط بزنے
بعـدبفهمے פֿـودت تو لیستے بودے کـﮧ اوטּ
بـﮧ פֿـاطریکے دیگـﮧ פֿـطـت زده!!
و اشک...
و خاطراتی مبهم از گذشته
و احساسی که ماند در کوچه های خیس سادگی ام
فرصت با تو بودن توهمی شیرین بود
خواب کودکانه ی من
و تو ماندی در خاطرم
بی آنکه تو را ..!!!
چه قدر سخت است که با آشنا ترینت بیگانه باشی...
بعد از این همه عبورِ کبود،
گاهی در فرا سوی این لحظات از خود میپرسم، با خود چه کردی؟!!!
که همچون باران میباری.. همچون باد گریزانی..
و همچون تاریکی در هراسی
حتی چشمانت را در کلبه ی وجودش نیافتی
تو خود، او بودی و او تو نبود...
چه بد کردیم به خود...
هر چیز زمانی دارد
نفس هم که باشی
دیر برسی
من رفته ام . . .
بعضے حرفا رو نمیشہ گُفـت ، بآید خـورد .. !
ولے بعضے حرفا رو ، نہ می شہ گفت ، نہ میشہ خورد .. !
می مونہ ســر دل !
میشہ دل تـــنـــگ !
میشہ بــــــغــــض !
میشہ ســڪـــوت !
میشہ همون وقتے ڪـہ خودتم نمیدونے چـہ مَرگِـتـہ
من دیوانه نیستم
فقط کمی تنهایم
همین!
چرا نگاه می کنی؟
تنها ندیده ای؟
به من نخند
من هم روزگاری عزیز دل کسی بودم…
گـاه בلـمــ مےـگـیرב ✿
گـاه زטּـבگــے ســخـتــــ مےـشـوב ✿
گـاه تـטּـهـا , تـטּـهـایـے آرامـشــ مـے آورב ✿
گـاه گـذشـتـهـ اذیـتـمـ مـیـکـنـב ✿
ایـטּ `گـاه هـا`... گـهـگـاه تـمـامــ روز و شـبــ مـنــ مےـشـو טּـב ✿
✿ آטּـوقـت بـغـض گـلـویـم را مـےـگـیـرב !
✿ בرسـت مـثـل هـمےــטּ روزـها ...
گه تو روت خندیدم به خاطر این بود که نخواستم تو روت بالا بیارم ، اینو بفهم !
بعضیا عددی نبودن،
ما به توان رسوندیمشون،
ولی نمیدونن که هر وقت بخوایم
میبریمشون زیر رادیکال!!!
قـــــدر لحـــــظـه ها را بـدان …
زمـانــــــی می رسد که تـو دیگــــــــر قادر نیستـــــی بگـویـــــی :
جبــــــران مـــــی کـنم …
.
دنیــــا را بغـــــل گرفتیـــــم
گفتند امن است هیچ کــــــــــــاری با ما ندارد
خوابـــــــمان برد
بیــــدار شــدیــــــم
دیدیم آبستــــــــــن تمام دردهـــــایش شده ایم...
آدمی غــــــرورش را خیلی زیاد،
شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش دوست دارد
حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه خـــــاطــــر تـــــو،
نادیده بگیرد ،
چه قدر دوســتت دارد !
و این را بفهــــــــــــم آدمیــــــــــزاد !
خوش به حال آسمون که هر وقت دلش بگیره بی بهونه می باره...
به کسی توجه نمی کنه...
از کسی خجالت نمیکشه...
می باره ومی باره و... انقدر میباره تا آبی بشه....
آفتابی بشه...!! کاش می شد آسمون بود..
کاش میشد وقتی دلت گرفت اونقدر بباری تابالاخره آفتابی بشی...
بعدش هم انگار نه انگار که بارشی بوده... انگار نه انگار که غمی بوده...
همه چیز فراموشت بشه! کاش...
زخـــــم هـای آدم سرمـــایه استـــــ
ســرمـــایه ات رو بــا این و اون تقـــسیم نکن
داد نــزن هــوار نکش
آروووم و بی ســـر صدا هــمه چی رو تحــمل کن . .
دیــوانـــه ام مــی کــنــد
فــکــر ایــنــکـــه
زنــده زنــده نــیــمــی از مــن را از مــن جـدا کـنـنـد
لـطـفــا …
تــا زنـده ام بـــــــــــــمان
دلم گرفتهـ
چـه کـــــــرده ای بــا مــن ..!!؟
کـه ایـن روزهــــــا ،
تــــو را
فـقــط بـه انـدازه ی یـک اشتبــاه مـی شنـاسـم ..
هر روز…
این عشق یکطرفه را طی میکنم…
یکبار هم تو گامی بدین سو بردار…
نترس…!
جریمه اش با من!
گــوشهـایـــم را مــی گیـــرم
چـشـم هــایــم را مــی بـنــدم
زبـانــم را گـاز مـی گیـــرم
ولــی حریـــف افکـــارم نـمـــی شــوم
دلتنـگـــــــــم !!!
کــــاش در این شهر..
دکتری پیدا مــی شد..
و "تــو" را برایم تجویز مــی کرد..
تا بـــاورت شود..
حـــال من..
فقط با " تـــو" خوب مــی شود...
میخواهم مدتی بخوابم!
نمی دانم چند روز؟
شاید روزی بیدار شوم
و دنیا به شکل دیگری باشد
و قلب آدم ها…
ه جرم وسوسه…
چه طعنه ها که نشنیدی حوا…!
پس از تو…
همه تا توانستند آدم شدند…!
چه صادقانه حوا بودی…
و چه ریاکارانه آدمیم!
.
ه غیر از خدا، به هر آنچه امید داشته باشی، خدا از همان چیز ناامیدت می کند.
ﺍﺭﺩﯾﺒﻬﺸﺖ ﻧﺎﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮﺳﺖ!!
ﻭﻗﺘﯽ ﮔﻠﻬﺎ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﻣﺸﻬﻮﺭ
ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ،
ﻭ ﺟﺸﻤﻬﺎﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺯ ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﻧﻮﺭ ﺧﺪﺍ
ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ..
ﺑﮕﻮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺟﺪﺍ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ
ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﻃﺮﺍﻭﺕ ﻭ ﻏﻨﭽﻪ ﻭ ﺑﻬﺎﺭ ﺭﺍ...؟
ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﮐﻨﯿﻢ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ..
ببخشید دیر آمدم یه مدت مریض بودمو افسرده . شرمنده
خواهش میکنم
الان چطوری بهتری انشالله مسعود جان؟
دور و بــ ـرم کـ ـ ـه شلــ ـوغ می شـ ـود
بیشتـ ـر دلــ ــ ـم میگیــ ـرد
ایـ ـن همـــ ـه آدم را توانستــ ـم
بکشـ ــانم سـ ـ ـوی خــ ـودم
جـ ــز تـ ــو...
دانشجو الکترونیکم
ترم چهارم دانشگاه شهید بهشتی میخونم
برات آرزویِ موفقیت دارم گل پسر
شادی موفق باشی
برم یه سر بیرون ببینم حالم بهتر نمیشه
پس مواظب خودت باش
خدافظ
فکرِ خوبیه برو یه دوری بزن

خوش بگذره بهت
مراقبِ خودت باش
خوش مگذره پس
ولی من اصلا نمیتونم ............
همش درس درس درس
انشالله تو هم به موقعش انجام میدی
▀♫▄ مـَـرا بــآ פֿـیالتـــ تَنهــــا نـَگــذار ▀♫▄
▀♫▄ פֿـیالتـــ اصــلا بـﮧ تـــــو نرفـتـﮧـ اَســـتــ ▀♫▄
▀♫▄ مهــــــرباלּ نیستــ .. ! ▀♫▄
▀♫▄ آزارمــ مےבهـــــב ▀♫▄
▀♫▄ בلمـــ פֿـوבتـــ را مےخواهـــــَב ... ▀♫▄!
کاش خوشبختی هم مثه مرگ حق بود
اگر تمام شب را برای از دست دادن خورشید ، اشک بریزی ، لذت دیدن ستاره ها را از دست می دهی
برای هر مشکلی دست کم دو راه حل وجود دارد ، سکوت و صبر و گذر زمان
شک نکن!!!
درست در لحظه آخر...
در اوج توکل و در نهایت تنهایی...
نوری نمایان می شود...
معجزه ای رخ میدهد...
و خدا از راه می رسد
اوهووووووووووم رشت؟؟؟؟؟
ممنون از اطلاع رسانی تون
چقدر هم کامل بود. کدوم شهر؟
شمالیم
ببخشید این نظراتمون کجا ثبت میشه؟
کاش پروفایلتون فعال بود
همین جا ثبت میشن همگی
پروفایلمم ای همچین نیمه فعالی هست
ممنونم عزیزم خوبم تو خوبی؟؟؟؟؟؟ سلامت باشی گلم
چخبراااااااااااااااا چکارمیکنی
مرسی منم خوبم

سلامت باشی
سروکله میزنم با لپ تاپم بلکه برنامه هاشو راستو ریست کنم
سلام
خواهش
تشکر از لطفتان
سلام
خواهش میشه دوستِ عزیز
سلام شادی
سلام سهیل جان چطوری؟
سلام
[گل]
[گل]
ســرا پای وجــودم عشق یار است
مرا زین پس به غیر او چه کار است
در این عالم نمی خواهـــم دیــاری
جز آنجایی که دلبـر را دیـــار است...
[گل]
[گل]
زندگی دفتری از خاطره هاست
یک نفر در دل شب
یک نفر در دل خاک
یک نفر همدم خوشبختی هاست
یک نفر همسفر سختی هاست
چشم تا باز کنیم٬عمرمان میگذرد ما همه همسفر رهگذریم! آنچه باقی ایست فقط خوبی هاست
راهی بروید که روندگان آن کمند! دوست داشتن عادت است و عشق،دوست داشتن بیش از حد! عشق نیز دو حالت بیشتر ندارد: یا خود خواهی است یا ایثار!
چه غریبانه میگریست در آن شب بی تو، تکه ابری که سکوت وجودم را فهمید، و چه غریبانه خندیدم آن روز که بی تو مرگم را نفهمیدم
تقصیر ما نیست بر روی حرف هایمان نمی مانیم. ما در زمینی زندگی میکنیم که روزی دوبار خودش را دور می زند !
میخواهمت چنانکه شب خواب را / می جویمت چنانکه لب تشنه آب را
حتی اگر نباشی می آفرینمت / چنانکه التهاب بیابان سراب را . .