دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
دستت را دراز کن
فاصله را بردار
و با من همقدم شو
در جستجوی ناکجا آباد
که ما
نه اسکندر وار
به ظلمات خواهیم رفت
و نه خضر گونه
آب حیات خواهیم یافت
تنها
در قداست رنج
قرابت انسانی خود را
بر کتیبه ی ایام
خواهیم نوشت
توکل یعنی اجازه دادن به خداوند
که خودش تصمیم بگیرد!
تو فقط بخواه و آرزو کن
اما پیشاپیش شاد باش!
و ایمان داشته باش که رویاهایت
هم چون بارانی در حال فرو ریختنند!
پیشاپیش شاد باش و شکر گذار
چرا که خداوند نه به قدر رویاها
بلکه به اندازه ایمان و اطمینان توست که می بخشد!
برای زندگی کردن بهانهای نمیخواهم
برای نفس کشیدن تقلایی نمیکنم
و برای گفتن نگفتنیهایم هم چارهای نمیجویم
سکوت . . .
و تنها سکوت!
و دیواری از
نشدن
و
نرسیدن
و باز هم سکوت
و قلبی تنها با احساسی عجیب
و نگاهی عمیق با حسرتی همیشگی
و آهی تمام نشدنی برای تمام طول زندگی
دنیای عجیبی است؛
بودن به شرط
نگفتن!!!!!!!
نمی دانم
چرا امشب واژه هایم
خیس شده اند . . .
مثل ِ آسمانی که امشب
می بارد …
و اینک باران
بر لبه ی ِ پنجره ی ِ احساسم
می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد …
تا شاید از لحظه های ِ دلتنگی
چشم های تو
چرا نمی کُشد مرا، خدای چشمهای تو
میان آب و آتشم برای چشمهای تو
قسم به ساحت غزل دقیقه ای هزار بار
دلم عجیب می کند هوای چشمهای تو
چه قدر با ستاره ها به لحن آب و آیینه
شبانه حرف می زنم به جای چشمهای تو
از آن شبی که دیدمت همان یکی دو سال پیش
نشسته ام به پای دل به پای چشمهای تو
سکوت گاه گاه تو ، مرا شکنجه می دهد
خدا کند که بشنوم صدای چشمهای تو
اگر چه شرم می کنم، بگویمت که عا شقم
ولی تمام این غزل فدای چشمهای تو
سهراب گفتی:چشمها را باید شست... شستم ولی !..
گفتی: جور دیگر باید دید... دیدم ولی !....
گفتی زیر باران باید رفت.... رفتم ولی !...
او نه چشمهای خیس و شسته ام را..نه نگاه دیگرم را...هیچ کدام را ندید !!!!
فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت: " دیوانه باران ندیده !! "
دستت را دراز کن
فاصله را بردار
و با من همقدم شو
در جستجوی ناکجا آباد
که ما
نه اسکندر وار
به ظلمات خواهیم رفت
و نه خضر گونه
آب حیات خواهیم یافت
تنها
در قداست رنج
قرابت انسانی خود را
بر کتیبه ی ایام
خواهیم نوشت
مهم نیست کف پاتو شستی یا نه ؟؟؟
حتی مهم نیست کف پات نرمه یا زبر ...
اما این مهمه :
که وقتی از زندگی کسی رد می شی ؛
رد پای قشنگی
از خودت به یادگار بگذاری... !!!
توکل یعنی اجازه دادن به خداوند
که خودش تصمیم بگیرد!
تو فقط بخواه و آرزو کن
اما پیشاپیش شاد باش!
و ایمان داشته باش که رویاهایت
هم چون بارانی در حال فرو ریختنند!
پیشاپیش شاد باش و شکر گذار
چرا که خداوند نه به قدر رویاها
بلکه به اندازه ایمان و اطمینان توست که می بخشد!
گــاهے اوقـــاتـــــ نبایـב بـرخـے حـرفـهــــا را زב ...
و نبایـב بـرخے حــرفهـــا راخــورב ...
و בل چہ زجــرے میکشـב بیـטּ ایـטּ / زב و خورد !!
شبیه باد پاییزی
پس ازتوقسمت بادم
خداحافظ ولی هرگز
.......نخواهی رفت از یادم.......
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
حرفهای زیادی بلد نیستم …
من تنها چشمان تو را دیدم و گوشه ای از لبخندت که حرفهایم را دزدید …
از عشق چیزی نمی دانم اما دوستت دارم کودکانه تر از آنچه فکر کنی
شاید میان این همه نامردی
باید شیطان را بستایم که.........
دروغ نگفت
جهنم را به جان خرید اما..............
تظاهر به دوس داشتن آدم نکرد..................
برای زندگی کردن بهانهای نمیخواهم
برای نفس کشیدن تقلایی نمیکنم
و برای گفتن نگفتنیهایم هم چارهای نمیجویم
سکوت . . .
و تنها سکوت!
و دیواری از
نشدن
و
نرسیدن
و باز هم سکوت
و قلبی تنها با احساسی عجیب
و نگاهی عمیق با حسرتی همیشگی
و آهی تمام نشدنی برای تمام طول زندگی
دنیای عجیبی است؛
بودن به شرط
نگفتن!!!!!!!
یک روز پـروانه خـــواهـم شـد ....
بگــذار روزگـار هـر چـقدر میخـواهد پـیله کـند ....
دلتـنگـــــم …
هــــــمـــین !
و ایــــــن نیــــــاز به هــــیچ زبـــان شاعــــرانه ای نــــدارد...
بــــاران می بــــــــارد ...
این جـــــا همه چیز عین قبل استـــــ...
آسمان ابری ، نیمکت نارنجی پارکـ ـــ
همه و همه هستند ...
با این تفاوت که دیگر نیمکت این جا هم یک نفره شده استــ ــ ...
آنـقـدر بـه آدمـهـآے روے زَمـیـن بـے اعـتـمـآد شـده اَمـ
کــه مـیـتـرسـَمـ
وَقـتـے اَز خـوشـحـآلـے بـه هــوآ بـپـرَمـ ...
زَمـیـن رآ اَز زیـر پـآیـَمـ بـِکـِشـَنـد !
دو رکعتــ گـ ـ ــریه
برایـــِ خـــاطـره هـــایمـ
یکــ قنـــوتــ ســکوتــبرایــِ یـــادتــ
دو سجــــده بی قـــراری
برایــِ عشـ ـ ـقِ بربــــاد رفتــه
یکــــ تشـهدبرایــِ مــ ــرگــِ دلـ ـ ـ ـ م. . .
دیـــروز ، همیـــن حوالـــی
زلـــزله ای آمــد…
حـالا همـه حـالـمــ را می پـرسند !!!
بـی خـبـر از اینـ ـکـه ” مــن”
بـه ایـن لـرزیـدنـهـا
سالهـاسـتــ کـه عـادتـــ کـرده امـــ…
بـه لـرزشـهای شـدید شـانه هایـمــــ
و تـرکــــهای عمــیــق قــلــبــمـــ…
امـّـا هنـوز ” خـــوبــم !!! “
ه در آسمانم و نه در زمین ...
تنها در گودی دستان خداوند زندگی می کنم.
اگر خدا دست در نور فرو کند، به بهشت می روم،
اگر دست در آتش به جهنم...
اما چه فرق می کند بهشت یا جهنم ؟؟؟
مهم این است که در دستان خدا باشی ...
به دیدارم بیا هردم
در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند
دلم تنگ است
بیا ای روشن ! ای روشن تر از لبخند
شب تاریک این دل را تو روشن کن
که من دلتنگ و تنهایم
دلم تنگ است
دلم ...
دلتنـــــگــــی
هموون مکثی ِ که
رو اسمش میکنی
وقتی شماره های گوشیت رو بالا و پایین میکنی ...!
قدیما .....
تا کسی مجبور نبود
دروغ نمیگفت !
الان تا کسی مجبور نباشه
راست نمیگه ...........
نمی دانم
چرا امشب واژه هایم
خیس شده اند . . .
مثل ِ آسمانی که امشب
می بارد …
و اینک باران
بر لبه ی ِ پنجره ی ِ احساسم
می نشیند
و چشمانم را نوازش می دهد …
تا شاید از لحظه های ِ دلتنگی
مـــى خــواهــى بــروى (؟)
بــهــانه مــى خــواهـى (؟)
بـگـذار مــن بـهـانـه را دســتــت دهــم ...
بـرو و هــرکــس پرسـید بـگو لـجـوج بــود ...
همیــشه سرسخــتانه عاشـــق بــود ..
...
بــگو فریــاد مى کــرد ...
هـمه جا فریــاد مى کــرد فــقط مــرا مى خواهــد !
بــگو دروغ مى گفــت !
مى گــفت هــرگز ناراحــتم نکــردى ...
بــگو درگــیر بــود ,
همیــشه درگــیر افســون نگــاهــم بــود !
بــگو او نــخواســت ,
نخواســت کــسى جز من در دلش خانه کــند ...
بــرو ؛ با خــیال راحت اینــهمه بــهانه برایــت آوردم.
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
کنج گلویم قبرستانیست پرازاحساسهایی که زنده به گورشده اند به نام....بغض...
هـــه اینو هم مابینِ نظراتی که میدادم اشتباهآ به خودم دادم p-:
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
نـدِگـی یـﮧ حـَقیقـَت تـَلخ ِ کـَثیـف
مـَغـزآ لـَجـَن گـرفتـﮧ ُ بـوـی ِ مـُشمئـز کـُننده
دَرگیـرَن وآژه هـآ دَر پـَرتـآپ ِ خـُود بـﮧ بیـرون اَز لَـجـَنگـآه ...
بـَرآ شکـَست سـُکـوت ُ آزآدـی بـی نَهـآیـَت ...
هـَر اَز گـآهـی بـآیـَد سیفـُون مَـغـز رآ کشـید وَ تـَخلیـﮧ کـَرد
گـاهیَم زندگیـو بایَد مثِ سیگـار تا تَه با لذَت کشیــد ..!.[چشمک][رضایت]
اره عزیزم همه تکراری میزارن منم میزارم . . . چون همینجور که میگی راحت تره
که اینطــــــــــــــــــور
آدمهای شکسته دو دسته اند:
آنهایی ک یهویی از دست یک نفر افتاده اند...
آنهایی ک یواش یواش
از دست همه ترک برداشته اند...!
در داوری در مورد دیگران؛
عامه مردم، بی آنکه مزدی بگیرند؛
اضافه کاری می کنند...!
سردش بود...
دلم را برایش سوزاندم...!
گرمش که شد، با خاکسترش نوشت
" خداحافظ
اِ واسه چی وبت باز نمیشه؟
باز هم بلند شو… ایستادنِ کسی که زمینش زده اند از کسی که به زور سر پایش نگه داشته اند زیباتر است…
یک وقتایی هست که باید لم بدی یه گوشه
جریان زندگیت رو فقط مرور کنی
بعدشم بگی
به سلامتی خودم که اینقدر
تحمل داشتم ..!!!
یک وقتایی هست که باید لم بدی یه گوشه
جریان زندگیت رو فقط مرور کنی
بعدشم بگی
به سلامتی خودم که اینقدر
تحمل داشتم ..!!!
زخــــــــــــم هایم به طعنه میگویند: دوستانت چـــــــقــــــــــدر با نـــــمـــــــک اند!
زبونتو جمع کن بچه اینقده زبون دراز!!!
ڪسـے ڪــﮧ زیــآב تـو פـَـرفــآشــ میگــــﮧ بــیـפֿـیــآلــ
بیشتـَـر اَز هـمــﮧ فـِـڪــر و פֿـیــآلــ בآرهـ
فـَقـَـط בیگــﮧ פـوصلـــﮧ ے بـَـפـثـــ نـَـבآرهـ
چــوלּ פֿـَستـَستــــ...