تا چشم کار میکند ، نـــــــــــیستی ...
این غم انگیزترین چــــــــــــــــــــــــــیزیست ،
که مــــــــــــــــــــــیشد دیــــــــــــــــــــــــــــــــــد ...
کاش کـــــــــــور بــــــــــودم ،
چشمـــانم را بـــــــــی حضورت نـــــــــــمی خواهم ... !
دلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــتنگی نــــــــــــــــــــــــــــــــــــبودنت را ،
به رخ لــــــــــــــحظه هایم مــــــــــــــــیکشند ... !!!
هرگزفراموش نخواهم کرد
که برای داشتن تو ،دلی رابه دریا زدم که ازاب ،
واهمه داشت...
ته ... !!
دیگِ " عشقِ اوَّل " را هَر چِقدر که بِسابی ،
چِه با اِسکاجِ دوست داشتَن های بَعدی ،
چِه با سیم ِ ظَرفشوییِ عاشِق شُدن های بَعدی ،
از دِلت پاک نِمی شَوَد …
حالا تو هِی بِساب ... !!
وَ اَز صِدای نا هَنجارَش ،
سَر دَرد بِگیر …
همه گفتند :
بخشش از بزرگان است
من بخشیدم و هیچ کس نگفت
چقدر بزرگ شدى
همه گفتند:
بلد نبودى حقت را بگیرى . .
آموخته ام که هیچ کس درنظرما کامل نیست مگراینکه عاشقش شویمـ
یک بار که تنها بمانی
یک بار که بشکند
دلت
غرورت
اعتمادت
همین یک بار ها کافیست تا یک عمر
از پشت نگاهی ترک خورده به آدمها بنگری
انقدر تیز و برنده میشوی که
باید تابلوی ورود ممنوع را به خودت نصب کنی...
روزی اگر نبودم ، تنها آرزویم ساده ام این است
ریز لب بگویی :
“یادش به خیر”
بار الها ، ای خدای عدل و داد
هرکه کرده یادی از ما زنده باد
ما که معتاد رفیقیم و خمار روی دوست
در مرام ما نباشد ترک این نوع اعتیاد
تو نگات شبیه شیشه
عشق من یه تیکه خورشید
عشق تو دویست و شیشه
من نگام دربدر تو
تو حواست پیش بنزه
کاش از اول می دونستم
توی چشمای تو لنزه
تو شبای بی ستاره
مثل جنگلای دوری
تو موهات خیلی قشنگه
سرتو با چی می شوری؟
خوب می دونم اگه بازم
مانتوی گلی بپوشی
جلو پات نگه می داره
وانت میوه فروشی !!
یادَم باشد بگویـَمَـت
دیگر از این لبخنـدهآ :
آن هم ناگهـــانی،
نثـآر ِ چشمهای ِبیقــرارَم نکنی؛
دلــَم
طاقت این همـِ عاشقی ِ یک جآ را ندارد
وقتی کسی در کنارت هست،خوب نگاهش کن !
به تمام جزئیاتش…
به لبخند بین حرف هایش..
به سبک ادای کلماتش،
به شیوه ی راه رفتنش،نشستنش..
به چشم هاش خیره شو..
دستهایش را به حافظه ات بسپار…
گاهی آدم ها انقد سریع میروند،که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند
به قول شازده کوچولو"بالاخره دلت یه روز اهلی یه نفرمیشه"
واون روز من حتماحالتا می پرسم...
گفتم:همه عاشق میشوند
جز دیوانه ها
پس خوشا به حال من که دیوانه ام!!!!
گفتند:دیوانه که عشق نمی داند چیست پس از کجا میدانی که دیوانه ای!
گفتم:از آنجا که هنوز عاشق نشدم!!!!!!!!!!
خدایا بفهمانم که بی تو چه میشوم اما نشانم نده ...
هم بفهمانم هم نشانم بده من با تو چه خواهم شد .
برایش نوشتم:
"به امید فردای بهتر"
دو هفته بعد شنیدم ازدواج کرد !
بعدهـــــــــــا فهمیدم
آن روز "الف" فردا را
یادم رفته بــــــــــود
امــروز هـم گـذشـت وُ نیامــدی
نا شکـر نیستـم
فــردا هم روزِ خـداسـت
مــن عـاشـق تــو هـسـتـم …
عاشق چشمانى که اقیانوسى از آرامش را در خود دارد
عاشق دستانى که خداوند،
نوازش را با الهام از آنها معنا کرده است !
و عاشق لبخندى که زیبایى را تمام و کمال به تصویر مى کشد
دوسـتـت مـی دارم
اینجـــا بـه مـَرز بـی تـَفـاوُتـی هـا رسیـده ام
دلـَــم را دیگــر هیـــچ نمـی لرزانــد!!
در مـَـن دلهـُــره….
در مـَـن تـــرس….
در مـَـن “احســآس مُــرده است” !!
ایـن روزهـآ بــی خـیـآل خیـالـَم شـُده ام
مـُنتظرَم دنــیـا تـَمـام شـَود…!!
حالم بدون او خوب است
خوب خوب ….
مثل اون مریضی که می گفت خوبم!
اما مرد
سکــــــــــوتم تمام حرفهای
مــــن اسـت
سکوتـــم راگوش کـن
گریه ات می گیـــــرد
آﻏـــــــﻮﺵ ﮐﺴـــﯽ ﺭﺍ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺑﺩار ؛
ﮐـــﻪ ﺑـــﻮﯼ "ﺑـــــﯽ ﮐﺴـــﯽ" ﺑﺪﻫﺪ ،
ﻧــﻪ ﺑــــﻮﯼ
"ﻫــــﺮﮐﺴـــﯽ"
آنکس که نر بودنش را حماسه میکند...
از داستان یک مرد چه خوانده است؟
شعری از مردانگی برایم بخوان...
تا به لطافتی زنانه مهمانت کنم!
من زنم!
مسلح به خطر ناک ترین سلاح جهان مهربانی !
پس ای روزگار...
مرا از حمله های مردانه ات نترسان
گاهـــــی آدم دلـــــش میخواهد کفش هایش را در بیاورد،
یواشکــــی نوک پا نوک پا از خودش دور شـــــــــود،
بعد بزند به چاک فرار کند از خودش ...
چه کسی می داند من ...
امروز ...
چند بار فرو ریختم ...
چند بار دلتنگ شدم ...
از دیدن کسی که فقط پیراهنش شبیه
تو بو
میان ماندن و نماندن
فاصله تنها یک حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو :
دل اگر دل باشد ،
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد
یه وقتایی تو زندگیت میرسه
که باید دستت رو بـــزنی زیر چـــــونت
و
جریان زندگیــــت رو فقــــــــط تمــاشا کنی
بعدشـــــــم بگــــی
بـــــــــــــــــــــــــــــه درک..
دستانت را در برابرم مشت میکنی
و میپرسی, گل یا پوچ؟
و من در دلم می گویم فقط دستانت...!!
زرنگی را گفتم
زندگی چند بخش است ؟
گفت دو بخش : کودکی و پیری......
گفتم پس جوانی چه شد ...
گفت با عشق ساخت ، با بی وفایی سوخت ، با جدایی مرد..
مـــــنــــ
ســوســـو میـــزنـــمــ
فــانـــوس ها تــمــاشـــایــمـــ میــکــنــنــد..
و دریغا
که نهایت ما
در بی نهایتمان گم شد
و دم به دم
در تکرارها٬ تازه می شویم
غافل از آن که
نازنین!
امروز از نقطه ی خط دیروز٬
آغاز نمی شود
امروز روز دیگریست!!!
خدایا .....
بدون نوازش های تو
میان دست های زندگی
مچاله می شویم.....
نوازشت را از ما نگیر...!!!
آن روزها که با تو بودن برایم آرزو بود
تمام شد !
امروز با تو بودن
یا نبودن فرقی ندارد...
سیگار باشد یک خیابان و برگهای زرد پاییزی...
من میروم تا دود کنم هستی ام را ..
تنهـــــایی
نام دیگر پاییــــــــــز است
هر چه عمیق تـــــــــر
برگریزان خاطره هــــــایت بیشتـــــــــــر …
دلم را
به روی عالم و آدم بسته ام
مگر ” دلبستگی ” همین نیست؟
آن روزها که با تو بودن برایم آرزو بود
تمام شد !
امروز با تو بودن
یا نبودن فرقی ندارد...
سیگار باشد یک خیابان و برگهای زرد پاییزی...
من میروم تا دود کنم هستی ام را ....!!!
ﺣَﺴــﻮﺩﯼ ﺍَﻡ ﻣــﯽ ﺷـﻮﺩ ..
ﺑﻪ ﺍﻧﮕﺸــﺘﺎﻧـﺖ ﮐﻪ ﺁﺭﺍﻡ ﻻ ﺑﻪ ﻻﯼِ ﻣﻮﻫـﺎﯾـﺖ ﺭﮊﻩ
ﻣـﯽ ﺭﻭﻧـﺪ ..
ﺑﻪ ﺷــﺎﻧﻪ ﻫـﺎﯾﺖ ﮐﻪ ﺗـﻮ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﻧـﺪ ..
ﺑﻪ ﺯﻧــﯽ ﮐﻪ ﺻــﺎﺣـﺐ ﻫﻤـﻪ ﯼ ﻓﮑـﺮ ﻫـﺎ ﻭ ﻧﻮﺷـﺘﻪ
ﻫـﺎﯼِ ﺗﻮﺳـﺖ ..
ﺑﻪ ﺧـﻮﺍﻫـﺮ ﻭ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣـﺎﺩﺭﯼ ﮐـﻪ ﻫــﺮﺭﻭﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ
ﻣــﯽ ﺑﯿـﻨﻨﺪ ..
ﻭ ﻣــﯽ ﺗﺮﺳــﻢ
ﺍﺯ ﻣﻨــﯽ ﮐﻪ ﭼﻨـﺪ ﻭﻗﺘـﯽ ﺳـﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧـﺪﯾﺪﻩ ..
ﺍﺯ ﺑﺎﺭﺍﻧــﯽ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺕ ﻣــﯽ ﺁﻭﺭﺩ ..
ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫـﺎﯾـﯽ ﮐﻪ ﺗـﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣـﻦ ﺩﻭﺭ ﻣـﯽ ﮐﻨﻨـﺪ ..
ﺍﺯ ﺗﻮﯾـﯽ ﮐﻪ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﻧﻤـﯽ ﺷـﻮﯼ ..
ﺍﺯ ﻣﻨــﯽ ﮐﻪ "ﺷﻤــﺎ " ﻣـﯽ ﺷـﻮﻡ ..
دستگـــــــاه مشتـــــرکــــــــ مـــــورد نظـــــر...
از دستــــــــ " دوستتــــــــــ دارم " هـــــای دروغ تــــو
خـــــامــــــــوش استـــــــــــ...
لطفــــــــا دیگـــــــر تنهــــــایــــــش بگــــــذار ...
از دست دادمش به راحتى یک نفس،به آسانى یک پلک،سخت است ولى انگار باید بگویم خداحافظ.اى تمام آنچه دارایى ام بودى در این روزگار سخت،خداحافظ.
بـــــــــــــرو!!!!
ترســــ از هیچ چیز ندارمــــ
وقتیـــــ یقینـ دارم بیشتر از منـــ
کسی دوستت نخـــــــواهد داشت
بیشتر از منــــ کسی طاقت کمـــ محلی هایت را ندارد
بــــــــــــرو!!!!
ترس برای چه؟؟
وقتی می دانمــ یکــ روز تُف می اندازی به رویـــــ تمام آن هایی که
به خاطرشــــان من را از دستـــــ دادی.... !..
کاشکی می شد این دلمو از تو سینه در بیارم
پاره کنم دور بریزم یک دل بهتر بیارم
یه دل که توش غم نباشه
غصه و ماتم نباشه
یه دل که عین سنگ باشه
زشتی ها توش قشنگ باشه
دلی که توش راز نباشه
یه دلبر ناز نباشه
به غصه و غم هیچ دری
توی دلم باز نباشه
دلی که با نگاه اون پاره نشه
این همه نازک نباشه
یه دل که توش خون نباشه
غصه ی پنهون نباشه
دلی که مثل قصه ی
لیلی و مجنون نباشه
کاشکی میشد کاشکی میشد
اما میدونم نمیشه
همین دلم توی تنم
میمونه واسه همیشه
سلام شادی جون درست شده دیگه میتونی نظراتتو کپی پست کنی ممنونم ازت موفق باشی
سلام عزیزم
خدارو شکر
الان میــــــــــــام
از دور دوستت داشتم !
بی هیچ عطری
آغوشی
نگاهی
یا حتی بوسه ای
تنها دوستت داشتم …
اما حالا اگه دور شی …
چه کنم با اینهمه وابستگی؟
سلامتی خودم…..
که بهتر از همه بلد بودم بهش دروغ بگم..
ولی نگفتم.
سلامتی خودم….
که راحت می تونستم خیانت کنم ..
ولی نکردم.
سلامتی خودم….
که تو بدترین شرایطش هم ترکش نکردم.
سلامتی خودم…که این همه احمق بودم!
[گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل] سلام
[گل] شب خوش
[گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل]
............................................
قلب من
باغ کوچکی ست
پر از پرنده های آوازه خوان
که پاداش ترانه هاشان
گیلاس های باغ توست !
بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی....
بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی.....
بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی...
بزن به سلامتی ارزوهایی که نتونستی لمسشون کنی.....
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود ولی هنوزهم دوسش داری....
بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهاییهات گریه کردی ولی نمیدونستی برای چی....
بزن به سلامتی دوست و ادمهایی که از پشت خنجر زدن...
هنوز مست نشدم نگاه می کنم به انتهای شیشه و اخرین پیکم ولی هنوز حرف دارم..
زیاد خوب نباش …
زیاد دم دست هم نباش ...
زیاد که خوب باشی دل آدم ها را می زنی …
آدم ها این روزها عجیب به خوبی ، به شیرینی ، آلرژی پیدا کرده اند …
زیاد که باشی ، زیادی می شوی
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
برای تمام دردها دو علاج وجود دارد :
گذر زمان وسکوت ...
با هــــــــــم و همــــــــراه هـــــــم باشیم!!!
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
برای همه "خوب" باش:
آنکهــــ فهمید ،
همیشه در کنارت و به یادت خواهد بود
و آنکهــــ نفهمید ،
روزی دلش برای تمام خوبیــــهایت "تنگ" می شود..
بزن به سلامتی حرفهای دلت که به کسی نگفتی ...
.بزن به سلامتی اینکه کوه درد بودی ولی دم نزدی ...
.بزن به سلامتی تنهایی هات ولی تنهایی رو دوست نداشتی ...
بزن به سلامتی ارزوهایی که نتونست
لمسشون کنی ...
بزن به سلامتی عشقی که طالعش به اسمت نبود
ولی هنوز هم دوسش داری...
بزن به سلامتی شبهایی که تو تنهایی هات گریه کردی
ولی نمیدونستی برای چی....!!!
به دنبال من اگر می گردی
در هزارتوی تنهایی
و میان تاریک ترین نقطه دیوانگی
پیدایم خواهی کرد
در آغـــوش خودم هستـــم!
مـــن خودم را در آغوش گرفتـــه ام…!
نه چنـــدان با لطافتــــ
نه چنـــدان با محبتــــ…
امـــا
وفـــادار….وفـــادار….