دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام وقت به خیر امیدوارم روز خوبی را گذرانده باشید
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام ممنونم عمو
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:30 ب.ظ
ایـטּ ڪہ خــوבت رآ گوشـہ ے گـلو قـآیـمـ ڪنـے ،
+چـیزے رآ عـوض نمـے ڪنـב ..
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:29 ب.ظ
در ایــלּ شـب ـہـاے بـارانـے
غـم انـگـیز اسـت تـלּــهـایے
بـہـ امـیـد نـگـاهے تـلـخ کـہـ مـے آیے
بـہـ احـساسـت قـسـم یـک شـب
دلـم مـے مـیرد از حـسـرت....
و مـלּ آهـسـتــہـ مے گـویـم
تـو هــــــم دیـگـر نـمے آیے
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:29 ب.ظ
وَقـتــےِِ بـ ه آسِــمآنــ نِگآه مـےِِ کُنــَم خوشـحآلَم
چون بـه رَغْـمِ فـــآصـــِـلـه هـآ
بآز زیـرِ یـکــ سَــقفیــم . . .
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:28 ب.ظ
تو سپیده باش
من تمام شب های تاریخ را تاب میاورم
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:28 ب.ظ
ما که ندیدیم ولی میگن خعلی شیرینه وقتی تو مسج بازی های شبانه خوابت میبره صبح بلندمیشی میبینی مسیج اومده :
قربون عشقم برم که خوابش برده ...
شما دیدین؟ اصن هست همچین چیزی؟!!
والا تا جایی که ما دیدیم فحش کشمون میکنن! :|
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:27 ب.ظ
من نه انم که زفیض نگهت چشم بپوشم
نه تو انی که گدا را ننوازی به نوایی
در اگر باز نگرددنروم باز به جایی
پشت دیوار ننشتم چو گدا بر سر راهی
باز کن این در که جز این خانه مرا نیست پناهی . . .
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:27 ب.ظ
دیدیم نمیشود درزمین عاشق شدبه اسمان پروازکردیم
وقتی برگشتیم مارادرقفس انداختند
نتوانستیم ثابت کنیم پرنده نیستیم
ماتنها
عاشق شده بودیم
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:27 ب.ظ
هیچوفت دل به کسی نبند
چون این دنیا این قدر کوچیکه که
توش دو تا دل کنار هم جا نمیشه...
ولی اگه دل بستی..
هیچ وقت ازش جدا نشو
چون اون موقع است که این دنیا اونقدر بزرگ میشه
که دیگه پیداش نمیکنی
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:20 ب.ظ
دختره به دوست پسرش می گه:
برو یه نوشیدنی واسم بگیر
پسره: کولا یا پپسی؟
دختره: کولا
پسره: دایت یا عادی؟
دختره: دایت
پسره: قوطی یا شیشه؟
دختره: قوطی
پسره: کوچک یا بزرگ؟
دختره: اصلا نمیخام .. واسم اب بیار
پسره: معدنی یا لوله کشی؟
دختره: اب معدنی
پسره: سرد یا گرم؟
دختره: میزنمتـــــــــا
پسره: با چوب یا دمبای؟
دختره: حیووووووووووووو وون
پسره: خر یا سگ؟
دختره: گمشو از جلو چشام
پسره: پیاده یا با دو؟؟
دختره: با هرچی بــــــرو فقط نبینمت
پسره: باهام میای یا تنها برم؟؟
دختره: میام میکوشمــــــــت
پسره: با چاقو یا ساطور؟؟
دختره: ساطـــــــــور
پسره: قربانیم میکنی یا تیکه تیکه؟؟
دختره: خـــــدا لعنتت کنه .. قلبم وایساد
پسره: ببرمت دکتر یا دکترو بیارم اینجا؟؟!!
و ناگهان دختر جان به جان آفرین تسلیم شد
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:20 ب.ظ
سگ صاحبش عوض میشه تا چند روز ناراحته!!
ولی بعضی آدما. . . !!
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:20 ب.ظ
بابام دشت نماز میخوند ،یهو داد زد:
الله اکبر ! الله اکبر !
دویدم گفتم: - چیه بابا در میزنن؟
میگه : الله اکبر !
- گوشیت زنگ خورد؟
میگه : الله اکبر !
- شام واست نگه داریم؟
میگه : الله اکبر !
- مُهرت گم شده ؟
میگه : الله اکبر !
- کسی طوریش شده ؟
میگه : الله اکبر !
- بو سوختگی میاد؟
میگه : الله اکبر !
- جک و جونور دیدی ؟
میگه : الله اکبر !
گفتم بابا خوب یکم راهنمایی کن !!
با عصبانیت داد زد : الله اکبر ! ( دستشو هم به علامت خاک بر سرت تکون داد !)
نمازش تموم شده میگه:
یه ساعته میگم بزن کانال 36 ببینم امشب خرم سلطان داره یا نه?!!!! چقدر تو خری آخه ؟
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:19 ب.ظ
نکاهش میکنم شاید بخواند از نکاه من که او را دوست میدارم ولی افسوس او هرکز نکاهم را نمیخواهد به برک کل نوشتم من که او را دوست میدارم ولی افسوس او کل را به زلف کودکی اویخت تا او را بخنداند
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:18 ب.ظ
من خدا نیستم که بگویم
صدبار اگر توبه شکستی بازآی
آنکه رفت
به حرمت آنچه با خود برد
حق برگشت ندارد
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:17 ب.ظ
میگفتند:
سختی ها نمک زندگــــــی است
امّا چرا کسی نفهمید
"نمــــــک" برای من که خاطراتم زخمی است
شور نیست
مزه "درد" میدهد
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:13 ب.ظ
شادی همه بعلع توام بعاع؟ خصوصی چرا!!!!!!!!!
خصوصی دادم باز؟؟؟ دستم میخوره تیک دار میشه والا
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:08 ب.ظ
بیه کسی شده ام که پشت دود
سیگارش با خود می گوید:
باید ترک کنم!
سیگار را٬
خانه را٬
زندگی را٬
و باز پکی دیگر!
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:05 ب.ظ
حال خوشی دارم امشب
بی دلیل شادم
نه از دلتنگی خبری هست نه از حسرت
در دلم آشوب است
شاید از این کوچه گذر کرده ای
شاید
عطر دستهایت کوچه را به پرواز درآورده
نفسهایت خبر از تابستان می دهد
تو اینجایی
این را دلم مژده داده
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:04 ب.ظ
نه تنها ترکت میکنند
حتی وقت رفتن با پررویی تمام دستور هم میدهند:
مواظب خودت باش!!!
دخترک تنها
یکشنبه 26 خردادماه سال 1392 ساعت 08:02 ب.ظ
سلام
دو تا خواهرم و یک فروند خواهرزاده ام تازه از گرگان آمدن
تهران منزل ما
یارب تو او را همچو من بر غم گرفتارش مکن
در شهر غربت ای خدا هرگز تو ازارش مکن
هر چند او از رفتنش چشمان من گریان نمود
لیک ای خدای مهربان از غصه پر بارش مکن . . .
تو بارون که رفتی شبم زیرو رو شد
یه بغض شکسته رفیق گلو شد . . .
احساس سوختن به تماشا نمی شود
آتش بگیر تا که بدانی چه می کشم . . .
این دلی که شکستی مال من نبود
خیلی وقت پیش تقدیم به تو شد
خوشحالم چون حالا میتونم جای دل سنگ بذارم تو ســ ــینه . . .
کاش همانطور که از شکستن تکه ای شیشه بر میگردی و نگاهش میکنی
وقتی دل مرا شکستی ، یکبار بر میگشتی
فقط نیم نگاهی میکردی . . .
خوشحالم که بردم چون کسی رو از دست دادم که دوستم نداشت
خوشحالم که باختی چون کسی رو از دست دادی که دوستت داشت . . .
تو روزگار رفته ببین چی سهم ما شد
از عاشقی تباهی
از زندگی مصیبت
از دوستی شکستو
از سادگی خیانت . . .
با تو بودن خیلی وقته که گذشته
بی تو بودن مثل مهر سرنوشته
حالا اسم تو را هی زمزمه کردن
واسه من نه تو میشه نه فرقی داره . . .
حالا که رفته ای
حسابی که هوا را بی من نفس کشیدی
سر دو راهی که رسیدی، به چپ برو
به جهنم ختم می شود !
چشـم دیـدنـش را نــدارم ؛
زنی کـه هـر روز...
در گوشم تکـرار می کـند.... :
The Mobile Set is Off
حقیقت دارد که من می توانم
با شعرهای تو
با باران مشاعره کنم
و بند نیایم ...
دمست دیگر...
یک روز حوصله هیچ چیز را ندارد
دوسـت دارد بـردارد خـودش را بـریـزد دور . . . !
آدم هایی که تو دنیای مجازی دورشون شلوغه ،
خیلی تـــــــنــــــــها ترن !
ور که میشوم، نزدیکتر می آید...!
نزدیک که میشوم، دورتر میرود...!
انگار که این " فاصله "
همیشه باید به شکلی رعایت شود !
دنـیـا اونـقـد کوچـیـکه که آدمــایـی رو کـه...
ازشـون متـنـفری هـر روز مـی بـیـنـی !!!
ولـی اونـقـدر بـزرگــه که اونــی که...
دلـت مــی خـواد رو هـیـچ وقـت نمـی بـیـنــی!!!
نیستی ببینی بعد رفتنت
پشت این عینک آفتابی
هوا بد جوری بارونیه...
دوســتــت دارم را هزار بار دیگر تکرار کن . . .
اینجا نه بینی کسی دراز می شود ! . . .
نه گرگی به گله ات میزند ! . .
دلَـــــــــــم رآ بُرد
فــَرامــوش کــــن(!)
/...حتـ بــرآدآدَنــَش(!) هـَـم بـَر نـَگــــَرد
اَز آ هــَم گــُذَشــتَم..
بــــاران بیـــایَد یا نیـــایَد
{خـــاطــرَت} باشــــــَـــم (!)
(!)یـا نَباشـَــــم
مَـن خیسـَم(!) از یـاد تـــــــو
خسـته ام از جنس قلابیِ آدم ها
هـــی فلانــــــــــی !
راهت را بگیــر و برو....
حوالـــــــــــــــی ما توقف ممنوع است...
کفــشها بَــند دآرَت رآ بیشتــــَر دوستــــ دارَم
چــرآ که مانـدَنت رآ دقـــایقـ بیشتــَر میـکنُنـد...
نــــه اســـمـــش عشـــق اســـت لعـــنـــتیـــ
نـــهــــ عـــلـــاقــــهـــ..!!
نــه حـــتـــی عــــادتــــ؛
حـــمـــاقت مــحـــضــــ اســــتـــ !
دلـــتنــــگـــ کــــســـیـــ بـــاشــــیـــ؛
کـــه دلــــشـــ با تـــو نــــیـــســـتــــ
+ اوج دلتــنگــی ؛
× وقتــیه کــه ×
نــه میتــونی صداشــو بــشنوی ،
نــه میتــونی ببیــنش ،
فقــط بایــــد ..
به عکــسی کــه تــو پــروفایــلش گــذاشتــه ..
× نگــاه کنــی ×
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام وقت به خیر امیدوارم روز خوبی را گذرانده باشید
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام
ممنونم عمو
ایـטּ ڪہ خــوבت رآ گوشـہ ے گـلو قـآیـمـ ڪنـے ،
+چـیزے رآ عـوض نمـے ڪنـב ..
در ایــלּ شـب ـہـاے بـارانـے
غـم انـگـیز اسـت تـלּــهـایے
بـہـ امـیـد نـگـاهے تـلـخ کـہـ مـے آیے
بـہـ احـساسـت قـسـم یـک شـب
دلـم مـے مـیرد از حـسـرت....
و مـלּ آهـسـتــہـ مے گـویـم
تـو هــــــم دیـگـر نـمے آیے
وَقـتــےِِ بـ ه آسِــمآنــ نِگآه مـےِِ کُنــَم خوشـحآلَم
چون بـه رَغْـمِ فـــآصـــِـلـه هـآ
بآز زیـرِ یـکــ سَــقفیــم . . .
تو سپیده باش
من تمام شب های تاریخ را تاب میاورم
ما که ندیدیم ولی میگن خعلی شیرینه وقتی تو مسج بازی های شبانه خوابت میبره صبح بلندمیشی میبینی مسیج اومده :
قربون عشقم برم که خوابش برده ...
شما دیدین؟ اصن هست همچین چیزی؟!!
والا تا جایی که ما دیدیم فحش کشمون میکنن! :|
من نه انم که زفیض نگهت چشم بپوشم
نه تو انی که گدا را ننوازی به نوایی
در اگر باز نگرددنروم باز به جایی
پشت دیوار ننشتم چو گدا بر سر راهی
باز کن این در که جز این خانه مرا نیست پناهی . . .
دیدیم نمیشود درزمین عاشق شدبه اسمان پروازکردیم
وقتی برگشتیم مارادرقفس انداختند
نتوانستیم ثابت کنیم پرنده نیستیم
ماتنها
عاشق شده بودیم
هیچوفت دل به کسی نبند
چون این دنیا این قدر کوچیکه که
توش دو تا دل کنار هم جا نمیشه...
ولی اگه دل بستی..
هیچ وقت ازش جدا نشو
چون اون موقع است که این دنیا اونقدر بزرگ میشه
که دیگه پیداش نمیکنی
دختره به دوست پسرش می گه:
برو یه نوشیدنی واسم بگیر
پسره: کولا یا پپسی؟
دختره: کولا
پسره: دایت یا عادی؟
دختره: دایت
پسره: قوطی یا شیشه؟
دختره: قوطی
پسره: کوچک یا بزرگ؟
دختره: اصلا نمیخام .. واسم اب بیار
پسره: معدنی یا لوله کشی؟
دختره: اب معدنی
پسره: سرد یا گرم؟
دختره: میزنمتـــــــــا
پسره: با چوب یا دمبای؟
دختره: حیووووووووووووو وون
پسره: خر یا سگ؟
دختره: گمشو از جلو چشام
پسره: پیاده یا با دو؟؟
دختره: با هرچی بــــــرو فقط نبینمت
پسره: باهام میای یا تنها برم؟؟
دختره: میام میکوشمــــــــت
پسره: با چاقو یا ساطور؟؟
دختره: ساطـــــــــور
پسره: قربانیم میکنی یا تیکه تیکه؟؟
دختره: خـــــدا لعنتت کنه .. قلبم وایساد
پسره: ببرمت دکتر یا دکترو بیارم اینجا؟؟!!
و ناگهان دختر جان به جان آفرین تسلیم شد
سگ صاحبش عوض میشه تا چند روز ناراحته!!
ولی بعضی آدما. . . !!
بابام دشت نماز میخوند ،یهو داد زد:
الله اکبر ! الله اکبر !
دویدم گفتم: - چیه بابا در میزنن؟
میگه : الله اکبر !
- گوشیت زنگ خورد؟
میگه : الله اکبر !
- شام واست نگه داریم؟
میگه : الله اکبر !
- مُهرت گم شده ؟
میگه : الله اکبر !
- کسی طوریش شده ؟
میگه : الله اکبر !
- بو سوختگی میاد؟
میگه : الله اکبر !
- جک و جونور دیدی ؟
میگه : الله اکبر !
گفتم بابا خوب یکم راهنمایی کن !!
با عصبانیت داد زد : الله اکبر ! ( دستشو هم به علامت خاک بر سرت تکون داد !)
نمازش تموم شده میگه:
یه ساعته میگم بزن کانال 36 ببینم امشب خرم سلطان داره یا نه?!!!! چقدر تو خری آخه ؟
نکاهش میکنم شاید بخواند از نکاه من که او را دوست میدارم ولی افسوس او هرکز نکاهم را نمیخواهد به برک کل نوشتم من که او را دوست میدارم ولی افسوس او کل را به زلف کودکی اویخت تا او را بخنداند
من خدا نیستم که بگویم
صدبار اگر توبه شکستی بازآی
آنکه رفت
به حرمت آنچه با خود برد
حق برگشت ندارد
میگفتند:
سختی ها نمک زندگــــــی است
امّا چرا کسی نفهمید
"نمــــــک" برای من که خاطراتم زخمی است
شور نیست
مزه "درد" میدهد
شادی همه بعلع توام بعاع؟ خصوصی چرا!!!!!!!!!
خصوصی دادم باز؟؟؟
دستم میخوره تیک دار میشه والا
بیه کسی شده ام که پشت دود
سیگارش با خود می گوید:
باید ترک کنم!
سیگار را٬
خانه را٬
زندگی را٬
و باز پکی دیگر!
حال خوشی دارم امشب
بی دلیل شادم
نه از دلتنگی خبری هست نه از حسرت
در دلم آشوب است
شاید از این کوچه گذر کرده ای
شاید
عطر دستهایت کوچه را به پرواز درآورده
نفسهایت خبر از تابستان می دهد
تو اینجایی
این را دلم مژده داده
نه تنها ترکت میکنند
حتی وقت رفتن با پررویی تمام دستور هم میدهند:
مواظب خودت باش!!!
دوســتــــ داشــتــن را
نـــه مـی نـویـسـنـد
نـــه مـی گـویـنـد
ثـابـتــــ مـی کـنـنـد
دلم می خواهد زندگی ام را موقت بدهم دست یک آدم دیگر بگویم تو بازی کن تا من برگردم نبازیا
بر سقف دلم ...
یاد تو قندیل بسته است
و با هر طپش ...
تو در دلم می افتی !
.
چون جنسمان انسانی بود گفتند : به همه چی عادت میکنه ، چه به غم چه به خنده چه به تنهایی و چه به ...
غافل از آن که این عادت نیست ، مرگ تدریجیست ؟
بهانه نمیگیرم !
ولی
نبودنت برای نبودنم کافیست ...
من نشانی از تو ندارم اما نشانی ام را برای تو می نویسم: در عصر ها انتظاربه حوالی بی
کسی قدم بگذار ! خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهای شو ،کلبهی
غریبی ام را پیدا کن کنار بید مجنون خزان زاه و کنار مرداب آرزوهای رنگی ام! در کلبه را باز
کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو ٬ حریر غمش را کنار بزن او را می یابی ...
تو اگر میدانستی ,که چه زخمی دارد که چه دردی دارد خنجر از دست عزیزان خوردن
از من خسته نمی پرسیدی آه ای سرو , چرا تنهایی ؟