دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

خیانت








در زندگیم به هیچکس


خیانت نکردم جز خودم


وفای به تو خیانت به خودم بود !!





                 




شبگردی میکنم








شــــــــبگردی می‌کنــــم.

اما صدای نفــــــــــــس‌هایـــت را از پشــــــــت

هیچ پنــــــــــــــجره و دیواری نمی‌شـــــــــنوم

آســوده بخواب نازنیــــــــــــنم

شـــــــــ ــ ـ ـــــــهر در امن و امان اســـــــت

تنها خانه‌ی من اســت که در آتــــش می‌ســـــــــــــــــوزد





         

      

گمشده








گمشده


با هم حساب بی حسابیم!

باشد!...

حرف حرفِ تو!

فقط....

بی زحمت...

چمدانت را بگرد!

بعد از این همه سال

هنوز دلم را نیافته ام!!



   

سرنوشت









به سرنوشت بگویید


اسباب بازی هایت بی جان نیستند

آدمند

می شکنند

آرام تر...!






دنبال خودم می گـردم




        






تو می دانی آن ها که از چشم می افتند، دقیقاً کجا می افتند؟

دنبال خودم می گـردم



      


قمار




   




قمار


امشب قمار می کنیم

تو و من

یا دلت را

از تو می برم

یا دلم را

به تو می بازم

قرارمان کنار عشق.


                 

چشمهای من




             





اشکهای من از غصه نیست


فقط...

چشمهای من خجالتیست

چشمانم به وقت دیدنت " عرق " میکند !


اما...


تو این را باور نکن...


غصه از اشکهای من میبارد...!




 

بگذار...

          




                        





بگذار لبهایت برای بوسیدن باشد 



چشمانت به اندازه ی کافی



حرف برای گفتن دارند.




                                   


کاش...

         




               





گلی خشکیده ام

میان دفتر باد

کاش ...

در خاطر کسی بودم !




عید سعید فطر بر همه ی عزیزان مبارک




 





تا پیک صبا مژده ز عید رمضان داد

او باب چنان را ز رخ ماه نشان داد

از آتش دوزخ همه را حضرت جانان

از یُمن چنین روز بکف خط امان داد

از مرحمت ماه پر از فیض و ضیافت

پاداش خداوند به ما باغ جنان داد

بشنو ز خروس سحر از بام شریعت

بر پیکر این روز به آواز توان داد

بر مسلم و بر مسلمه این عید مبارک

کز نور حضورش طربی بر همگان داد

تا سود و زیان شد عملت را همه میزان

این عید صیامست نشان سود و زیان داد

مقبول نمازیست نیازش بود از پی

خوش آنکه بخیل فقرا لقمه نان داد

خورشید جهان بود همه صُم و صلاتت

کین گونه طراوت به تو و کون و مکان داد

برخیز و به شکرانه این عید سماع کن

زیرا رمضان را به تو حق هدیه گران داد

این روزه و این خمس و زکاتست پریسا

بر پیکره ی مرده ی اشعار تو جان داد