گاهی برای نوشتن دل نوشته هایم کم میاورم
همانطور که ثانیه به ثانیه نبودنت را کم آوردم
آنقدر از نبودنت نوشتم که کتابخانه ای شده
و چه نامردانه من زیر این بار سنگین خاطره ها کمر خم کردم...
یک نخ آرامش دود میکنم به یاد ناآرامی هایی
که از سر و کول دیروزم بالا رفته اند …
یک نخ تنهایی به یاد تمام دل مشغولی هایم …
یک نخ سکوت به یاد حرفهایی که همیشه قورت داده ام …
یک نخ بغض به یاد تمام اشک های نریخته …
کمی زمان لطفا ، به اندازه یک نخ دیگر ، به اندازه قدم های کوتاه عقربه …
یک نخ بیشتر تا مرگ این پاکت نمانده.