دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

تولدم مبارک


      میگن امروز تولدمه….

اما من هیچ وقت دلم نمیخواد خودمو به اعداد و ارقام محدود کنم
و به نظرم تاریخ تولد یک انسان صرفاً روزی نیست که از شکم مادر متولد شده
به نظرم یه آدم توی عمرش بارها و بارها متولد میشه
مثلاً هر بار که از ته دلش احساس خوشحالی میکنه
هر بار که بعد از یک زمین خوردن اساسی پا میشه و ادامه میده
اولین باری که عشق رو لمس می کنه…
اولین باری که احساس ناب دوست داشتن پاشو به زندگیش میزاره
هر وقت از یک مسیر اشتباه برمیگرده
یا زمانی که با خاطرات تلخش خداحافظی
می کنه انگار تازه متولد شده
لحظه‌ای که با محبتش باعث شادی دلی میشه
یا جلوی شکستن قلبی و ریختن اشکی رو میگیره
یا هر وقت کسی رو با تمام وجودش
می بخشه….
هر روزی که سعی می کنه خوب باشه و هر شبی که با احساس رضایت از خودش
می خوابه انگار تولد دوباره ست
و من هر بار در زندگی هر کدوم از این حس‌ ها رو تجربه کردم به خودم گفتم
تولدت مبارک رفیق …