دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

آدم


 


قــــــرن هاســـــــــــت جستجـــــوگـــرِ آدم
 هستــــــم ...
تا لـــذتِ خـــوردنِ یک سیــــبِ ســـــــرخ را با او تجــربه کنــــــــــم ...
قرن هـــــــــــاســــــــــــــــــــت ...
مشکل از مــــــن نیســـــت ...
نه مـــــــن ..!
نه سیــــبِ ســــرخ ...!
نه شیــــطــــــان ...!
" تـــــــــــو " نایــــــــــاب شــــده ای " آدم " ...

نظرات 87 + ارسال نظر
رد پا سه‌شنبه 11 بهمن‌ماه سال 1401 ساعت 12:31 ب.ظ http://radepa91

زیبا سرودی و دلنشین

تشکر

محمد دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 07:55 ب.ظ

دسته های گل کم است

اگر تمام دنیا

حتی کهکشان ها و سیاره ها را هم

گلستان کنند

باز هم به اندازه گلستان قلبت

و به شیرینی روز تولدت نمی شود

تولدت مبارک

مامیترا دوشنبه 17 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 01:23 ب.ظ http://mamitra.blogfa.com/



سلام

با احترام

دعوتید برای خواندن

"حرف هایی از جنس تولد"



ارادتمند

مامیترا

محمد یکشنبه 16 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 09:32 ب.ظ

و چه حقیرند واژه ها

در وصف مهربانیهایت

و چه کم مایه اند عاشقانه ها

برای تبریک میلاد تو

ساده اما با یک دنیا عشق برایت مینویسم

خوبِ من تولدت مبارک

محمد پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 12:58 ق.ظ

کاش چون برگ خزان رقص مرا
نیمه شب ماه تماشا می کرد
در دل باغچهٔ خانهٔ تو
شور من
وِلوِله برپا می کرد…
❤️❤️❤️❤️❤️

محمد پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 12:57 ق.ظ

جنسیتش مهم نیست ،
من حسودم، به هرکس که نزدیک تر
از من به تو
ایستاده است....

محمد پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 12:55 ق.ظ

عشق آن است که
هزار بار دوستت داشته باشم
و هربار حس کنم اولین بارى است
که دوستت دارم

❤️❤️❤️❤️❤️

گل سرخ دوشنبه 10 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 11:13 ق.ظ http://javad3535.blogfa.com

سلام [گل]

دانی که نو بهار جوانی چسان گذشت؟

زود آن چنان گذشت که تیر از کمان گذشت

نیمی بـه راه عشق وجوانی بـه پایان رسید

نیم دگر بغفلت وخواب گران گذشت

صد آفرین بـه همت مرغی شکسته بال

کز خویشتن شد و از آشیان گذشت

افسرده‌ ای که تازه گلی را ز دست داد

داند چها بـه بلبل بی خانمان گذشت

بنگر بـه شمع عشق که در اشک و آه او

پروانه بال و پر زد و آتش بـه جان گذشت

بشنو درای قافله سالار زندگی

گوید بـه خواب بودی و این کاروان گذشت

ستمگر اگر بـه تیغ ظلم خون خلق ریخت

ازخون بیگناه مگر میتوان گذشت؟

«مشفق» بهار زندگیت گرصفا نداشت

شکرِ خدا که همره باد خزان گذشت[گل]

سینا یکشنبه 9 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 08:36 ب.ظ http://Spread-of-silence.blogfa.com

سلام
خیلی خیلی زیبا بود خیلی
و تامل برانگیز

خدا کمک کنه آدم باشیم و بانوان حوا

محمد شنبه 8 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 05:39 ب.ظ

عشق همان چیزی است که،
به شما این امکان را می‌دهد
که بعد از هر سختی
بارها و بارها متولد شوید...

❤️❤️❤️❤️❤️

محمد شنبه 8 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 05:37 ب.ظ

من معنی تمام
واژه‌های عاشقانه را
در ناز چشمان تو یافتم
❤️❤️❤️❤️❤️

محمد شنبه 8 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 12:58 ق.ظ

آخه من چه درد دلی دارم
باهات بکنم
وقتی کنارتم همه دردام یادم
میره ....

محمد شنبه 8 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 12:55 ق.ظ

بعضیا میگن دنیا ارزش نداره
مگه میشه دنیایی که
تورو داره بی ارزش باشه...

محمد شنبه 8 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 12:53 ق.ظ

دورت بگردم ....
ما زِ رُسوایی بلند آوازه ایم
ناموَر شد هر که شد رُسوایِ دل

محمد شنبه 8 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 12:51 ق.ظ

فراوان دوستت دارم
داغ تر از آتش فشان های فعال
عمیق تر از مسیر شهاب ها
وسیع تر از تخیل یک زندانی
خیلی دوستت دارم
تو را حتی
بیشتر از خودم دوست دارم...

گل سرخ جمعه 7 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 10:47 ق.ظ http://javad3535.blogfa.com

سلام [گل]

آدم ها ی این روزگار لالت میکنند..

بعد هی می پرسند..

چیه؟ چرا حرف نمی زنی؟

این خنده دارترین تراژدیه دنیاست..[ناراحت]

از حضور سبز و نگاه مهربانتان ممنونم[قلب]

محمد دوشنبه 3 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 07:16 ب.ظ

برای تو❤️❤️
دراوج عاشقانه خاص نیستم
ولی همین من معمولی
عجیب دوستت داااااارم ......

محمد دوشنبه 3 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 07:14 ب.ظ

وقتی تو نیستی
همه میـفهمند
یـکی هست ک نبودنش
آواره میــکند مـــرا

محمد دوشنبه 3 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 07:13 ب.ظ

خوشبختی تعریفی نداره.
یکى با یه دوچرخه خوشبخته
یکى با یه هکتآر باغ آلبالو،
یکی بایه لباس...
اون یکى با آدم رویآهاش!
مهم اینه دلت که راضى باشه
خوشبختى!
منم با تو راضی و خوشبتم ....

گل سرخ یکشنبه 2 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 10:26 ق.ظ http://javad3535.blogfa.com

سلام [گل]

دو وجه الله ربانی دو سر الله سبحانی
دو رخسار سماواتی دو انسان خدا سیما
دو عیسی دم دو موسی ید دو حسن خالق سرمد
یکی صادق یکی احمد یکی عالی یکی اعلا

میلاد اشرف مخلوقات،
پیامبر رحمت و مهربانی
حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله)
و رئیس مذهب جعفری
حضرت امام صادق (علیه السلام)
بر همه ی مومنین و مسلمین جهان
و شما عزیز بزرگوار مبارکباد.

التماس دعا[گل]

محمد شنبه 1 آبان‌ماه سال 1400 ساعت 03:45 ب.ظ

برای هر چیزی در جهان مبدا و منشا وجود دارد. چه زیباس مبدا هایی که تو را نیز همراه و هم مبدا با خودشان میکنن و گویا مبدا و خلقت تو هم با او‌یکسان است. هر سال که شروع میشود ماه ها را یکی پس از دیگری پشت سر میگذاری از بهار با تمام زیبایی هاش میگذری به تابستان با آن همه گرما گذر میکنی به فصل پائیز که میرسی گویا تمام فصل ها در پائیز نهفته است از بزرگراه مهر که عبور میکنی به میدان و خیابان آبان میرسی سمت راست کوچه های فرد و سمت چپ کوچه های زوج است. در این خیابان باید نرم و آهسته قدم برداشت تا از تمام لحظات لذت برد . گامهایی به آهستگی گذر یک عمر و نگاهی پر معنا باید داشت به آبان و غرق شد در این همه زیبایی و از کوچه ها یکی پس از دیگری باید عبور کرد تا به هجدهمین کوچه از خیابان آبان رسید. که به کوچه مهربانی و صفا و صمیمیت در کل خیابان آبان معروف است و زبان زد عام و خاص است. در ابتدای این خیابان مهربانی و محبت را به تو رایگان میدهند هرچند تو خوب نباشی. زاد روز زمینی شدنت مهربان ترین پیشاپیش مباااااارک باد .

محمد جمعه 30 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 12:20 ق.ظ

گاهی ضربانِ قلب کسی یا چیزی که دوستش می‌داریم یا از آن محبت می‌بینیم، تنها نیرویی است که به دم و بازدم‌مان هماهنگی می‌بخشد و توفان‌های درون‌مان را آرام می‌کند...

محمد سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 12:04 ق.ظ

دنیامی تو مثل نفس میمونی ●♪♫
هر جا همرامی میدونی تموم زندگیمی دنیامی ●♪♫
دیگه چی بگم بمونی و نری؟! ●♪♫
شاید شد شاید موندی و دوباره هرچی باید شد ●♪♫
نگو هیچی رو به راه نمیشه شاید شد… ●♪♫
دیگه چی بگم بمونی و نری؟ ●♪♫
نگاهم کن یه نگاه تو میتونه زندگیم باشه! ●♪♫
تو که بودنت میتونه دلخوشیم باشه ●♪♫
بذار حس کنم همیشه دارمت ●♪♫
دیگه داره بد میشه ولی من نمیخوام از تو یک قدم دور شم! ●♪♫
بخوامم نمیشه جز تو با کسی جور شم… ●♪♫
دیگه چی بگم بمونی و نری؟ ●♪♫
توی دلم آتیشه نمیخوام بدونی حالمو ●♪♫
تو این روزا کسی چی میدونه از یه آدم تنها؟ ●♪♫
دیگه چی بگم بمونی و نری ●♪♫
نگاهم کن یه نگاه تو میتونه زندگیم باشه! ●♪♫
تو که بودنت میتونه دلخوشیم باشه ●♪♫
بذار حس کنم همیشه دارمت ●♪♫

محمد شنبه 24 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 02:53 ق.ظ

بزن دنیا بزن رسمت چنین است.....
سزای دل به تودادن همین است....

بزن که شاخ وبرگم زرد زرداست....
خزان من، بهارم،سردسرداست....

بزن برجسم من زیراحقیراست....
بزن نامرد، این حکم اسیر است...

بزن تامست ازاین باده هستم....
بزن تاپیک آخرمن نشستم....

بزن شایدکه فرداپاک باشم
جداازتواسیرخاک باشم.....

محمد سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 01:33 ق.ظ

روز دختر رو تبریک میگم خدمتتون
امیدوارم هزاران سال سایه پدر و مادر مستدام باشه بالای سرتون.
روزتون مبااااااارک

ممنونم

محمد دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 12:35 ق.ظ

از عشق
مرا همین یک نکته کافی ست
که تو مرحم جانی و بس
❤️❤️❤️❤️❤️❤️

محمد دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 12:32 ق.ظ

عشق یعنے دل بلرزد
تا کہ نامش میبرے

عشق یعنے درد یارت
رابہ جانت میخرے

عشق یعنے مے بنوشے
دم بہ دم از جام او

سرو خود را بشکنے
تاسر بہ پایش آورے

محمد دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 12:30 ق.ظ

قلم بنویس دردم را
که دردل دردهادارم
قلم بنویس ازحالم
که امشب غصه هادارم
قلم بنویس ازعمرم
که عمرےخون دل خوردم
قلم اےکاش چون زادم
همان دم نیزمیمردم

محمد یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 11:40 ب.ظ

گاهی وقت ها نمی دونم که تو هم دلت برام تنگ می شه یا فراموشم کردی
اما هر روز به خودم می گم عشق دوباره ما رو به هم می رسونه

محمد یکشنبه 18 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 11:37 ب.ظ

شمارش ثانیه ها تا لحظه ای که دوباره با هم باشیم تنهایی من رو تسکین نمی ده
دلم برات خیلی تنگ شده ...

الی شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 11:37 ب.ظ

آدمها براے هم مثل یڪ کتابند
وفتے به آخرش مےرسند…
میرن سُراغ یہ کتاب دیگہ
یادمون باشه…
همدیگرو زود ورق نزنیم
اما تو برای من یک کتاب دوستداشتنی هستی که بارها میخونمت و از سر میگیرم
تا وقتی که خودت خسته شی

عاشقتم

محمد شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 09:01 ب.ظ

محمد شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 02:24 ق.ظ

صدای تو را دوست دارم‏

صدای تو از “آن” و از جاودان می سراید

صدای تو از لاله زاران که بر باد

صدای تو از نو بهاران که در یاد می آید.‏

صدای تو را، رنگ و بوی صدای تو را دوست دارم

محمد شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 02:24 ق.ظ

مادر بزرگم آخر همه ی تلفن هایش می گفت:

کاری نداشتم که!!

زنگ زده بودم صداتون را بشنوم

ما هم که جوان و جاهل، چه می دانستیم صدا با دل آدم چه می کند….!

محمد شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 02:23 ق.ظ

نگاهت بهترین عنوان عشق است

صدایت نم نم باران عشق است

چگونه شک کنم؟

وقتی برایم حضورت بهترین برهان عشق است

از این سر شانه ات را پس نگیری!

که آرامش فقط مهمان عشق است

من و تو، پارک، نیمکت های چوبی

یقینا بهترین دوران عشق است

لبت را بر لبم بگذار ای جان!

خدا همراه با شیطان عشق است…

بمان تا آخر دنیا برام

جدایی بدترین تاوان عشق است….

محمد شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 02:23 ق.ظ

هر لحظه که صدای تو را گوش می کنم

هر قدر غصه هست فراموش می کنم

محمد شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 02:20 ق.ظ

صدای تو را دوست دارم
مثال زخم نی از بیکران بر پیکری بی جان
می دهد جولان
بسان شعله ای سرکش
نوایی از سکوتم می کشد فریاد
چه غوغاییست در جانم
چه شوری از درونم می افروزد تلخی هجران این نی را
ای بهار جاودان عشق
سکوت خانه ام بوی تو را دارد
صدای تو زیباست
صدای تو سوز نوای نیستان دل هاست
صدای تو را دوست دارم

محمد شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 02:19 ق.ظ

خاطره های با تو بودن آرومم می کنه
حس بودنت در کنارم منو شاد می کنه
بوسیدن چشمات منو دیونه می کنه
دیدن ماهم تو آسمون منو آسمونی می کنه
شنیدن صدات تو دلم غوغایی به پا می کنه
نوشتن از تو منو بارونی می کنه
تجسم نگاهت رو بروم منو عاشق تر می کنه
دوست دارم همه دنیای من

محمد شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 02:19 ق.ظ

اگر می‌شد صدا را دید
چه گل‌هایی… چه گل‌هایی!
که از باغ ِ صدای تو
به هر آواز می‌شد چید.
اگر می‌شد صدا را دید.

محمد شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 02:18 ق.ظ

دست ات را به من بده
دست های تو با من آشناست
ای دیر یافته با تو سخن می گویم
به سان ابر که با توفان
به سان علف که با صحرا
به سان باران که با دریا
به سان پرنده که با بهار
به سان درخت که با جنگل سخن می گوید
زیرا که من
ریشه های تورا دریافته ام
زیرا که صدای من
با صدای تو آشناست.

محمد شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 02:18 ق.ظ

صدای دلنشین یار

قد رعنای آن دلدار

سخن از عشق می گوید

چو گشته بهر من غمخوار

کشیده زحمتم را او

نموده این همه ایثار

مثال مرهمی دستش

دوای درد این بیمار

ره آرامشم داند

چو گشته آشنای کار

سلامم بر دل پاکش

دلی سرزنده و بیدار

دل لبریز عشق او

که بوده لطف آن دادار

لب خندان و پر مهرش

همیشه از خوشی سرشار

بود حامی به جان و دل

بریده از همه اغیار

نیازش را به شعر خود

نموده این چنین اقرار

اگرچه بهر اوصافش

بود کوتاه این اشعار

ولی تقدیم او بادا

سر و جانم نه یک، صد بار

محمد شنبه 17 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 02:17 ق.ظ

رنگ صدای تو را دوست دارم…..

رنگ صدای تو سپید است…

سپید مایل به عشق، با رگه هایی از آفتاب و باران…

حرف بزن!

من به ملودی خوش آب و رنگ صدای تو…..

دل بسته ام…!

سینا جمعه 16 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 07:57 ب.ظ http://spread-of-silence.blogfa.com

سیب رو نکن دختر
بیچاره مون می کنی

دیدی همین رو می خواستی

محمد پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 07:25 ب.ظ

محمد پنج‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 03:02 ب.ظ

محمد دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 07:26 ب.ظ

هر که بشنیده صدای مجتبی

تا ابد شد مبتلای مجتبی

سال‌ها بهر حسین باید گریست

تا کنی درک عزای مجتبی

شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد

محمد دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 07:25 ب.ظ

در سوگ نبی جهان پُر از ماتم شد

زین داغ گران قامت هستی خم شد

دیوار و در مدینه فریادزنان

می‌گفت دل فاطمه پُر از غم شد

تسلیت باد عزای رحلت رسول خدا و شهادت امام حسن مجتبی

محمد دوشنبه 12 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 12:57 ق.ظ

هوای قلب من امروز..
هوای سرد تنهاییست...

دل من یاد تو افتاد...
چقدر جای دلت خالیست...

حضورت گر کنارم نیست...
نگاهت گر به سویم نیست...

ولی جای قدمهایت هنوزم...
در دلم باقیست...

محمد یکشنبه 11 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 04:26 ب.ظ

انقده خاطره دارم من با تو که نمیشه کمش کرد
خاطره هایی که از تو خیابونا نمیشه جمعش کرد
یادته یه روزی تو بارون قلب من به تو قول دادش
نمیبینی جایی غیر از تو گیر کنه به کسی قلابش
دل بده تا دلمو به دلت بسپارم
کیه ندونه که منو هنوز به تو حس دارم
کی مثل من میتونه حرفاتو گوش کنه
حاضره همه رو واسه تو فراموش کنه
دل بده تا دلمو به دلت بسپارم
کیه ندونه که منو هنوز به تو حس دارم
کی مثل من میتونه حرفاتو گوش کنه
حاضره همه رو واسه تو فراموش کنه

چند ساله با تو سر کردم چشمامو واسه تو تر کردم
چجوری میشه به سمت تو برگردم
رفتی تا که واست ابری شم موهای تو مثل ابریشم
نه نه نه نمیخوام من واست عادی شم
دل بده تا دلمو به دلت بسپارم
کیه ندونه که منو هنوز به تو حس دارم
کی مثل من میتونه حرفاتو گوش کنه
حاضره همه رو واسه تو فراموش کنه
دل بده تا دلمو به دلت بسپارم
کیه ندونه که منو هنوز به تو حس دارم
کی مثل من میتونه حرفاتو گوش کنه
حاضره همه رو واسه تو فراموش کنه

محمد یکشنبه 11 مهر‌ماه سال 1400 ساعت 04:11 ب.ظ

M:
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم

اصلا به تو افتاده مسیرم که بمیرم

یک قطره آبم که در اندیشه ی دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم

این کوزه ترک خورد!چه جای نگرانیست

من ساخته از خاک کویرم که بمیرم

خاموش مکن آتش افروخته ام را

بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد