دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
صبر کن سهراب!
آری…
تو راست می گویی
آسمان مال من است
پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین،مالِ من است!
اما سهراب تو قضاوت کن،
بر دل سنگ زمین جای من است؟!
من نمی دانم که چرا این مردم،
دانه های دلشان پیدا نیست…
صبر کن سهراب!
قایقت جا دارد؟
من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم…
حرفی...
برای گفتن نمی ماند...
وقتی دلی ...
بی هیچ گناهی شکسته باشد...
وخرده های دل ...
چنان راه نفس کشیدنت را بند بیاورد...
که هر نفست...
با درد باشد...
و مدام چشمانت...
پر و خالی از اشکی شود...
که آن هم با درد است...
حرفی برای گفتن نمی ماند...
وقتی دردی راه گلویت را بند بیاورد...
یـــکی از همیـــــــن روزهــــــــــا
بایـــد خدا را صدا بــــــــــزنم
یک میــــــــز دو نفــــــــره
دو صنـــــــــدلــی
یــــــــکی مـــــــن
یـــــــــکی خــــــدا
حــــــرف نمـــــــیزنم
نـــــــگاهم کافیــــــست
میـــــــــدانم
برایـــــــــم اشــــــــک می ریــــــــزد!!
ببینمت . . .
گونه هایت خیس اســـت . . .
باز با این رفیق نابابت . . .
نامش چی بود؟
هان!
باران . . .
باز با “باران” قدم زدی ؟
هزار بار گفتم باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها . . .
همدم خوبی نیست برای درد ها . . .
فقط دلتنگی هایت را خیس و خیس و خیس تر میکنــــــد . . .
رئیس جمهور معجزهگر؟
بسیاری از مردم به دلیل این که 8 سال با مشکلات فراوان اقتصادی، گرانی و تورم و بیکاری و کمبود و کلاهبرداریهای 3هزار میلیارد تومانی و شعار توخالی مواجه بودند، همین که رئیسجمهور منتخب انتخاب شد درخواستهای خود را از طریق مطبوعات اعلام میکنند و تقاضای رسیدگی به آنها را دارند. در حالی که رئیسجمهور جدید معجزه نمیکند، بلکه باید به او فرصت داد تا بتواند در آرامش به مشکلات رسیدگی کند و وعدههای خود را محقق سازد.
علی ـ تهران
جمهوری 11 تیر92 ص 5 [گل][گل]
سلام ممنونم خوبم
ی ناشناس
دوشنبه 10 تیرماه سال 1392 ساعت 09:48 ب.ظ
هر آنچه طی سالیان ساخته ای ممکن است فردی در یک لحظه ویران کند، باری تو همواره در حال ساختن باش. اگر این گونه کنی به زودی قصری از عشق بنا می کنی که احدی توان ویران کردن آن را ندارد..
زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه هایش را سیر کند
ناچار گوشت بدن خود را میکند و به جوجه ها میداد
زمستان تمام شد و جوجه ها زنده ماندند و کلاغ مرد
جوجه ها گفتند خوب شد که مرد خسته شدیم از این غذای تکراری
ی ناشناس
دوشنبه 10 تیرماه سال 1392 ساعت 09:44 ب.ظ
من از ساختمان قلب خود در شگفتم که چون سنگ با مقاومت و گاهی چون
شیشه بی طاقت است،طوفان های حوادث مرا تکان نمی دهد ولی از یک نسیم
ملایم محبت بر خود میلرزم
شنیدی که میگن:
اونی که گریه میکنه یه درد داره
اما اونی که میخنده هزارتا!!
من میگم:
اونی که میخنده هزارتا درد داره
ولی اونی که گریه میکنه ب هزارتا از درداش خندیده اما جلو یکیشون بدجور کم آورده
یـــکی از همیـــــــن روزهــــــــــا
بایـــد خدا را صدا بــــــــــزنم
یک میــــــــز دو نفــــــــره
دو صنـــــــــدلــی
یــــــــکی مـــــــن
یـــــــــکی خــــــدا
حــــــرف نمـــــــیزنم
نـــــــگاهم کافیــــــست
میـــــــــدانم
برایـــــــــم اشــــــــک می ریــــــــزد!!
[گل] امـــــــــــروز نگاه بی قـــــــــــرارم
در پس جـــاده های سراشیبی غربـــــــــت
در زیر آوار های انــــــــدوه و تنهــــــــایــــــــــی
تـــــــــــــــو را جست و جـــو کـــــــــرد و گـــــــــم شــــــد....
و تو ...
فردا ....
چه آسوده ...
مــرا نگاه مــــــیکنی ...
و میخندی...
اه که چـــــه قدر خندهایت را ....
دوســــــــــــــــــــت دارمــــــــــــ [گل]
[گل] بازقلبم خفته است...
نمیدانم چرا...
هی بلندشو، الان وقتش نیست
خواب تو بعدها تبدیل به حسرت خواهد شد
نه...توروبه خدا...الان نه...
من برای رفتن به تونیازدارم
برای رها شدن به تونیازدارم
نمی خواهم روزهای غریبانه زندگی ام دوباره تکرارشوند
کجارفته است امیدت؟
کجارفته است شوق وذوقت؟
آیافراموش کرده ای که چه میخواهی؟
باشه...برو...توهم برو...
ولی بدان وقتی دقیقه هارفتند..
وقتی سال ها گذشتند...
وقتی پیرشدی..
وقتی دیگرنتوانستی..
آن زمان است که به این روزها می اندیشی
و
آه خواهی کشید... [گل]
گریــــــه شاید زبان ضعـــف باشد
شاید کودکــانه ، شاید بی غــرور
اما هر وقت گونه هــــایم خیس می شـــود
می فهمــــم نه ضعیفم ، نه کودکم ، بلکه پر از احساســـم …
گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی …
حرفی...
برای گفتن نمی ماند...
وقتی دلی ...
بی هیچ گناهی شکسته باشد...
وخرده های دل ...
چنان راه نفس کشیدنت را بند بیاورد...
که هر نفست...
با درد باشد...
و مدام چشمانت...
پر و خالی از اشکی شود...
که آن هم با درد است...
حرفی برای گفتن نمی ماند...
وقتی دردی راه گلویت را بند بیاورد...
اینجا
مهم نیست کجاست
بی تو
همه جا دور دست است ...
گندم بودن را دوست دارم
در همهمه باد ؛ پراکنده شدن را
برای روزی که شاید
زیر دندانهای تو له شوم
چرا درویم نمی کنی ؟
مرا کلاغ های سیاه تمام کردند . .
تنهایم ...
کنار پنجره می آیم
نسیم تبسم تو جاریست
قاصدکها آمده اند
در رقص باد و یاد
سبز
سپید
سرخ...
و این آخرین قاصدک
چقدر شبیه لبخند خداحافظی توست!
◆ بــــَ ـــعضے وَقتـآ بـــآیَـב ►
◆ یَقـِـﮧ ے {!!! اِحســآســـآتـــــــــ !!!} روُ بگیــــرے ►
◆ بزَنـے تــُــو ///گـــُوشِشـــ/// ►
◆ بـآ تـــَـمـآمـ< قُـבرَتـــــ > سَرش בآב بـزَنے بگے : ►
◆ خـــــــَــــفِـﮧ شُو בیگِـﮧ بَسِـﮧ ) ►
◆ تـــآ اَلآטּ ـهــَ ـــــــر چــــــے ڪِشیـבَمـ ►
◆ بـﮧ خـــآطـِر تــــُــــــو بــُوבه )
صبر کن سهراب!
آری…
تو راست می گویی
آسمان مال من است
پنجره،فکر،هوا،عشق،زمین،مالِ من است!
اما سهراب تو قضاوت کن،
بر دل سنگ زمین جای من است؟!
من نمی دانم که چرا این مردم،
دانه های دلشان پیدا نیست…
صبر کن سهراب!
قایقت جا دارد؟
من هم از همهمه ی داغ زمین بیزارم…
حرفی...
برای گفتن نمی ماند...
وقتی دلی ...
بی هیچ گناهی شکسته باشد...
وخرده های دل ...
چنان راه نفس کشیدنت را بند بیاورد...
که هر نفست...
با درد باشد...
و مدام چشمانت...
پر و خالی از اشکی شود...
که آن هم با درد است...
حرفی برای گفتن نمی ماند...
وقتی دردی راه گلویت را بند بیاورد...
یـــکی از همیـــــــن روزهــــــــــا
بایـــد خدا را صدا بــــــــــزنم
یک میــــــــز دو نفــــــــره
دو صنـــــــــدلــی
یــــــــکی مـــــــن
یـــــــــکی خــــــدا
حــــــرف نمـــــــیزنم
نـــــــگاهم کافیــــــست
میـــــــــدانم
برایـــــــــم اشــــــــک می ریــــــــزد!!
چشمانت را اگر داشتم
تمامم را
میان نگاه هایت بر میزدم
اینگونه عمیق میخواهمت!
گل گرفته ام تا اطلاع ثانوی در قلبم را ، لطفا نگوید کسی “دوستم داشته باش”
این یک قلم جنس را نداریم … تمام شد … من تعطیلم !
ببینمت . . .
گونه هایت خیس اســـت . . .
باز با این رفیق نابابت . . .
نامش چی بود؟
هان!
باران . . .
باز با “باران” قدم زدی ؟
هزار بار گفتم باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها . . .
همدم خوبی نیست برای درد ها . . .
فقط دلتنگی هایت را خیس و خیس و خیس تر میکنــــــد . . .
سلام
خوبید؟
رئیس جمهور معجزهگر؟
بسیاری از مردم به دلیل این که 8 سال با مشکلات فراوان اقتصادی، گرانی و تورم و بیکاری و کمبود و کلاهبرداریهای 3هزار میلیارد تومانی و شعار توخالی مواجه بودند، همین که رئیسجمهور منتخب انتخاب شد درخواستهای خود را از طریق مطبوعات اعلام میکنند و تقاضای رسیدگی به آنها را دارند. در حالی که رئیسجمهور جدید معجزه نمیکند، بلکه باید به او فرصت داد تا بتواند در آرامش به مشکلات رسیدگی کند و وعدههای خود را محقق سازد.
علی ـ تهران
جمهوری 11 تیر92 ص 5 [گل][گل]
سلام
ممنونم خوبم
هر آنچه طی سالیان ساخته ای ممکن است فردی در یک لحظه ویران کند، باری تو همواره در حال ساختن باش. اگر این گونه کنی به زودی قصری از عشق بنا می کنی که احدی توان ویران کردن آن را ندارد..
زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه هایش را سیر کند
ناچار گوشت بدن خود را میکند و به جوجه ها میداد
زمستان تمام شد و جوجه ها زنده ماندند و کلاغ مرد
جوجه ها گفتند خوب شد که مرد خسته شدیم از این غذای تکراری
من از ساختمان قلب خود در شگفتم که چون سنگ با مقاومت و گاهی چون
شیشه بی طاقت است،طوفان های حوادث مرا تکان نمی دهد ولی از یک نسیم
ملایم محبت بر خود میلرزم
بای عزیزم تعطیلات خوش بگذره
قربونت گلم
به تو هم
ولی تا تعطیلات مونده هنوزا
یعنی دیگه نمیای؟؟؟
عزیزم شوهرم اومد برم نماز بخونم مواظب اره عورها هستم
برو گلم
التماس دعا
خوب کاری میکنی حتمآ مراقب باش
امـــــــــــــــــــــــــــــان از اینا
همون 4 تا مردا رو میگم دیگه
اکــــــــــی گــــرفتم
کجایی؟
وااااااااا ازون عصبانیی سرِ من خالی میکنی
میرم ترورش میکنم راحت شیم جفتمونا
خــــــــــــــــلاص
:)
شنیدی که میگن:
اونی که گریه میکنه یه درد داره
اما اونی که میخنده هزارتا!!
من میگم:
اونی که میخنده هزارتا درد داره
ولی اونی که گریه میکنه ب هزارتا از درداش خندیده اما جلو یکیشون بدجور کم آورده
آهای دخترک کبریت فروش... کبریت داری؟؟؟
بیاواین هیزومو آتیش کن!
از سردی نگ اهش... یخ... کردم!!!
یـــکی از همیـــــــن روزهــــــــــا
بایـــد خدا را صدا بــــــــــزنم
یک میــــــــز دو نفــــــــره
دو صنـــــــــدلــی
یــــــــکی مـــــــن
یـــــــــکی خــــــدا
حــــــرف نمـــــــیزنم
نـــــــگاهم کافیــــــست
میـــــــــدانم
برایـــــــــم اشــــــــک می ریــــــــزد!!
شکسپیر میگه: خیانت تنها این نیست که شب را با دیگری بگذرانی ...
خیانت میتواند دروغ دوست داشتن باشد !
خیانت تنها این نیست که دستت را در خفا در دست دیگری بگذاری ...
خیانت میتواند جاری کردن اشک بر دیدگان معصومی باشد
من الان قیافم اینطوریه
ولی خودمو اینطوری نشون می دم
ای جـــــــــــــــــان
میفهمم عزیزم
سرد خواهد شد روزهایت بدون آغوش من...
وقتی سردت شد....
برتن کن....
دروغ هایی که میبافتی...
می بینی من تعداد شونو شمردم بعد با خودم گفتم یعنی اون چهار تا می تونن از پسشو ن بر بیان
کدوم 4تا؟
میخوآهم برآیـت تَنهــــایی رآ مَعنــی کنمـ !
در سآحِلــ کنار دریــآ ایستاده ای ,
هوای سَرد, صدای مـُـوج اِنتــــظار اِنتــــــظار اِنتظـار..
.. بـــِ خودَتـ می آیی... یادت می آید نه کَســـی استـــ
که از پُشتــ بـَغلتــ کُند نـَ دَستیــ که شانــــه هایتــ رآ بـگیرد
نـَ صِدآیــیـ که قشنــگــ تـَر از صدآی دریــــآ بآشـد..!
. اِسـمـ ایـن تـَنـهــآیـیــ ستــ....
پس میزنم لحظه هارا
تا برسم به بلندای آغوش مردانه اش
که در آغوشم بگیرد و من
دنیایم را ببازم در پس عطر تنش...
[گل] بعضــی دردها مثــل چایــی میــمونن
با گــذشت زمان سـرد میشن
ولی تلخیـش از بین نمیره [گل]
[گل] دلـــم نه عشـــق میخــواد نهـ دروغــای قشنــگ
نـــه ادعــاهای بزرگـ نهـ بـزرگای پــُرادعا
دلــم یهـ فنجــون قهوه ی داغ مـیخواد وتــــورو
که بعـــد از حــرف زدن بـــاهات هیــچ وقت
پشیمون نمیشم خــ ــ ــ ــدااای معتمــدم [گل]
[گل] امـــــــــــروز نگاه بی قـــــــــــرارم
در پس جـــاده های سراشیبی غربـــــــــت
در زیر آوار های انــــــــدوه و تنهــــــــایــــــــــی
تـــــــــــــــو را جست و جـــو کـــــــــرد و گـــــــــم شــــــد....
و تو ...
فردا ....
چه آسوده ...
مــرا نگاه مــــــیکنی ...
و میخندی...
اه که چـــــه قدر خندهایت را ....
دوســــــــــــــــــــت دارمــــــــــــ [گل]
[گل] بودن با کسی که دوستش نداری،
و نبودن با کسی که دوستش داری،
هر دو زجر است!
پس اگر در دنیا مثل خودت نیافتی،
مثل خدا تنها باش [گل]
[گل] بازقلبم خفته است...
نمیدانم چرا...
هی بلندشو، الان وقتش نیست
خواب تو بعدها تبدیل به حسرت خواهد شد
نه...توروبه خدا...الان نه...
من برای رفتن به تونیازدارم
برای رها شدن به تونیازدارم
نمی خواهم روزهای غریبانه زندگی ام دوباره تکرارشوند
کجارفته است امیدت؟
کجارفته است شوق وذوقت؟
آیافراموش کرده ای که چه میخواهی؟
باشه...برو...توهم برو...
ولی بدان وقتی دقیقه هارفتند..
وقتی سال ها گذشتند...
وقتی پیرشدی..
وقتی دیگرنتوانستی..
آن زمان است که به این روزها می اندیشی
و
آه خواهی کشید... [گل]
گریــــــه شاید زبان ضعـــف باشد
شاید کودکــانه ، شاید بی غــرور
اما هر وقت گونه هــــایم خیس می شـــود
می فهمــــم نه ضعیفم ، نه کودکم ، بلکه پر از احساســـم …
گاهی میرسه که دیگه از خدا نه پول میخوای نه خونه میخوای و نه … !
یه موقع هایی هست فقط یه دل خوش میخوای !
فقط یه دل خوش …
مشق شب :
واسه کسى بمیر ، که واست تب کنه !
“هزار بار – تا آخر عمر”
اهـل پـنـهـان کـاری نـیـسـتـــم ..!
اعـتـراف مـی کـنـــم : ..
زمــــانـــی دل یـکـی را ســوزانــده ام !!
حــالا ..
یـــکـــــی..
یـــــکــــــی ..
یـــــــــکــــــی ..
دلـــم را مــی ســوزانـنـد !!
::
صفر باش همان دایره ساده و خاکی که
با حضورش روبروی هر عددی ان را تا
دها و صدها برابر ارزش میبخشد....
شب هایی که خوابم نمی برد...
تورا در رویاهایم به آغوش می کشم تا آرام شوم ...
گرچه می دانم تو در آغوش دیگری
خواب هفت پادشاه را می بینی ....!
گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغوش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی …
آه که چـــــــــقدر دلم تنــــــــــگ شده!
بـــــــــــرای شنیدن اســــــــمم با نام تــــــــــــــو...
خـــــــــدایا!
از تجربه تنهـــــــــاییت برایم بگو.
این روزها
سراپـــــــــا گوشــــــــم...
جــــــــــلوتر نیا...
خــــــــــاکستر میشوی!
اینجـــــــــــا دلی را سوزانده اند...
حرفی...
برای گفتن نمی ماند...
وقتی دلی ...
بی هیچ گناهی شکسته باشد...
وخرده های دل ...
چنان راه نفس کشیدنت را بند بیاورد...
که هر نفست...
با درد باشد...
و مدام چشمانت...
پر و خالی از اشکی شود...
که آن هم با درد است...
حرفی برای گفتن نمی ماند...
وقتی دردی راه گلویت را بند بیاورد...
آنـــــقدر . . .
با خــــــــیالِ شیرینِ تـــــــــو هــــــــــرزگی کرده ام،
که برایِ یک آغـــــــــــوشِ بیــــــــگانه خسته ام. . .
کسی را ســُـــــراغ من نـــــــــفرست . . .
هــــِـی. . .
تـــــــو. . . چــــــــه ارزان فروختی. . .
این هـــــــــــرزه ی وفــــــادار را !!!
دۥنـیـاےِ دســت هــا از هــر دۥنـیــایــے بے وفــاتــر اســت...
اِمــروز دســت هــایــت را مــے گـیــرنــد
ﻗـــِﺻــﮧ ـے عـــ ـ ـادت ڪــ ﮧ ﺷــۥدے
هـمـاטּ دســت هـا را بــرایــت تـِڪــاטּ مـے دهــنـــد...!
تـو بــﮧ اِحـسـاسـَتـ بــیـامـوز
نـَفس نـَکـشـَد!
هــَواے دلــهـا آلــوده اَسـت
ایـטּجـآ فـاصلـﮧ یکـ
عـِشـق
تـا
عـِشق بـَعـدے
فـَقـَط یــِکـ نــَخ سیـگـآر اَســت !
چرادوست داشتن نسبت ب حساب نمیاد؟!!
مثلابپرسن:
شما چ نسبتی دارین؟؟
من جواب بدم:
دوسشون دارم¡¡ 3>
مـــے گــویـ ـَند بــــآرآלּ ڪـﮧ مـ ـے بــآرَد
بــــوے خــــآکــ بُـــــلَند مــــــے شَــوَد....!!!
امــــــــ ـ ـ ــــــآ...
اینجـــــــآ وَقــــتـــے بآرآלּ مـــے بآرَد
بــــوے خــــــآطـ ـره هــ ـ ــــآ مــے آیـــَد...!!!
چه حـس تلخیـست
که با تمــــام وجـود کسـی را دوسـت بداری
ولـی او آنقــــدر هـرزه باشـد کـه برای دیـدن قلـبت
دکــمه های لباسـت را باز کنــد..!!
خدایــــــــــــــا!!!!!!!!!!!!!!!!
من دلم راصـــــابون زده ام به عشـــــــق او
چشمــــانم چرامیســوزد.