دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن
دلخسته

دلخسته

قصه ی دلتنگی های مـن

چیزی نیست...


   







هیچ چیزی نیست!

اشک گاهی بازی اش می گیرد  

ویک دفعه می ریزد.






نظرات 7 + ارسال نظر
کلبه ی تنهایی من یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:45 ب.ظ http://kolbeyetanhaiyeman.blogsky.com

آخه بازی هم حدی داره .....

بله کاملاُ درسته چه میشه کرد

محمدرضا یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:22 ب.ظ http://www.casper.blogfa.com

اش میشد در کنار هم ، با هم ،به سادگی میگذشتیم از پلهای انتظار...

من و تو با هم یکی شده ایم ، من و تو دو عاشقی شده ایم

که به زندگی خواهیم گفت همیشه با همیم!

ممنون دوست عزیز

E.P.M یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:15 ق.ظ

اشک ابی است که اتش میزند تا خاموش کند اشکت را نباشم تا ببینیم

خیلی زیبا بود ممنوووون

E.P.M یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:56 ق.ظ

دل اگر به خون بگرید و اگر به پیاش افتد
نتوان که کرد جبران به دمی وفای یارش

ممنون قشنگ بود

E.P.M یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 08:46 ق.ظ

دل ما نیز چنین است بی هیچ دلیلی بی هیچ هشدار وقت و بی وقت چقدر میگیرد و ابری میشود. دلیل بر اشکها شاید همان ابری دل است ...

شاید

محمدرضا شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:32 ب.ظ http://www.casper.blogfa.com

سلام خوبی وبلاگه زیبایی داری به من هم سر بزن ممنون .


تو که بودی دلم لبریز عشق بود

تو که بودی همه جا عطر و بوی مهربانی داشت


تو که بودی آسمان چشمهایم پر ستاره بود


تو که بودی تمام چشمهایم عاشق هم بودند


تو که بودی همه چیز فرق می کرد


آری...اما حالا دیگر چشمهایم هم غریبی می کنند


گوشهایم تاب شنیدن صدایی جز به دنبال رد پای تو را ندارند


و حالا باید در انتظار دستهای شفا بخش تو باشم


و همیشه چشم به راه آمدنت هستم


عشـــــــــــــــــــــــــــق من


عاشقم باش

سلام
متشکرم لطف داررین
چشم حتماُ
بابت شعر زیباتون ممنونم

صهبانا شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:33 ب.ظ http://sahbana.blogsky.com

و چه زیبا رنگین کمانی از پس بازی آسمان قلبت را آذین خواهد بست ...

سلام
ممنون . بسیار زیبا بود.

ممنونم دوست گرامی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد