دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
وقتی کسی در کنارت هست
.
خوب نگاهش کن
به تمام جزئیاتش
به لبخند بین حرفهایش
به سبک ادای کلماتش
به شیوه ی راه رفتنش
نشستنش . . .
به چشمهایش خیره شو
دستهایش را به حافظه ات بسپار
.
.
.
گاهی آدمها
انقد سریع میروند
دسـتاتو به دســتم تا باهـــم کلــــبه بســازیم
کلــــبه ای پر از منـو تــو از مــن و تــو ما بســــازیم
دور بشــیم از همه مردم واســــه درد هــم بمیریم
با ســـــتاره ها بـــخونیم با تـــــرانه جـــــون بگیریم
کلـــــبه ای اندازه عشق باغچه ای و حوض گلدان
سرتو بـــــاشه رو شونم مثل لــیلا مثل مجـــــــنون
تو بشـــــی مادر گــــلها من بشــــم بابای بــــارون
سه چیز را با احتیاط بردار : قدم ، قلم ، قسم !
سه چیز را پاک نگه دار : جسم ، لباس ،خیال !
از سه چیز کار بگیر : عقل ، همت ، صبر !
از سه چیز خود را دور نگهدار: افسوس ، فریاد ، نفرین !
سه چیز را آلوده نکن : قلب ، زبان ، چشم !
اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن : خدا ، مرگ و دوست
شبهای قدر...
شبهای بیدارشدن است نه بیدارماندن...!
ای بیدارشدگان,
برای ما درخواب ماندگان,دعاکنید...
ملتمس دعاتونم
ی ناشناس
یکشنبه 6 مردادماه سال 1392 ساعت 12:24 ب.ظ
هفت شهر عشق ، شهر اول : نگاه و دلربایی ، شهر دوم : دیدار و آشنایی ، شهر
سوم : روزهای شیرین و طلایی ، شهر چهارم : بهانه ، فکر جدایی ، شهر پنجم : بی
وفایی ، شهر ششم : دوری و بی اعتنایی ، شهر هفتم : اشک ، آه ، “تنهایی”
برکه ای در همین نزدیکی ست
با نیلوفری در آن
در انتظار دیدار ساحل
آه
چه انتظار عجیبی
هرگز نشود این دیدار
تا زمانی که اشک برگهایش در برکه جاریست
نرسد به ساحل
من عادت به این تنهایی لعنتی ندارم…
و می بایست هرجور که شده طاقت بیارم در برابر این درد…
و من اسیری شدم در دستان عشق و بیخیالی…
وعجب دنیای غریبانه ای دارم بدون تو…
ترسم از این است که روزی در این تنهایی بمیرم آن هم بی تو…
تو کمکم کن که جان بازگردد به من بی مقدار…
ومن دارم تاوان چیزی را میدهم به نام”دلتنگی”…
کاش بیایی که دنیایم زیباتر از همیشه شود…
و آرامش را همه در وجود تو میبینم…
باران که گذشت
دلم پرواز می خواهد…
دلم با تو پریدن در هوای باز می خواهد…
دلم آواز می خواهد…
دلم از تو سرودن با صدای ساز می خواهد…
دلم بی رنگ و بی روح است…
دلم نقاشی یک قلب پر احساس می خواهد…
در سرزمین قلبم خانه ای ساختم که پنجره هایش هیچ گاه از دیدنت خسته نمی شدند ، در این خانه همیشه خاطراتم را مرور می کنم ، اگر چه ازت دور شدم ولی حرف های گرمت آرامش بخش دل پر از غم من است ، نام تو همیشه در ذهنم و یاد تو همیشه در قلبم جاریست
روح من...
چه شیب و نشیبی در توست
روح من ...
گاه چنان بلندایی داری ...!!
که یک سر می رسی به اوج ،
و گاه حقارتی چنان ...!
آن چنان که می ترسانیم ، از آن همه انسان نبودنم ...
چه تناقضی دارد این عروج و هبوط تو ...
عروجی که قریب است به خدایت
و هبوطی که غریب است حتی برای خودت !
و او ...
خدای تو ...
همیشه ...
چه بزرگوارانه همراهت است
در این مکرر پر تلاطم ...
چه صبری دارد بر آشفتگی هایت
و چه بی صبر است بر بازگشتت...
چه رحمی دارد بر تو خداوندگار رحیمت ...
روح من ...
روح من...
چه شیب و نشیبی در توست
روح من ...
گاه چنان بلندایی داری ...!!
که یک سر می رسی به اوج ،
و گاه حقارتی چنان ...!
آن چنان که می ترسانیم ، از آن همه انسان نبودنم ...
چه تناقضی دارد این عروج و هبوط تو ...
عروجی که قریب است به خدایت
و هبوطی که غریب است حتی برای خودت !
و او ...
خدای تو ...
همیشه ...
چه بزرگوارانه همراهت است
در این مکرر پر تلاطم ...
چه صبری دارد بر آشفتگی هایت
و چه بی صبر است بر بازگشتت...
چه رحمی دارد بر تو خداوندگار رحیمت ...
روح من ...
روح من...
چه شیب و نشیبی در توست
روح من ...
گاه چنان بلندایی داری ...!!
که یک سر می رسی به اوج ،
و گاه حقارتی چنان ...!
آن چنان که می ترسانیم ، از آن همه انسان نبودنم ...
چه تناقضی دارد این عروج و هبوط تو ...
عروجی که قریب است به خدایت
و هبوطی که غریب است حتی برای خودت !
و او ...
خدای تو ...
همیشه ...
چه بزرگوارانه همراهت است
در این مکرر پر تلاطم ...
چه صبری دارد بر آشفتگی هایت
و چه بی صبر است بر بازگشتت...
چه رحمی دارد بر تو خداوندگار رحیمت ...
روح من ...
روح من...
چه شیب و نشیبی در توست
روح من ...
گاه چنان بلندایی داری ...!!
که یک سر می رسی به اوج ،
و گاه حقارتی چنان ...!
آن چنان که می ترسانیم ، از آن همه انسان نبودنم ...
چه تناقضی دارد این عروج و هبوط تو ...
عروجی که قریب است به خدایت
و هبوطی که غریب است حتی برای خودت !
و او ...
خدای تو ...
همیشه ...
چه بزرگوارانه همراهت است
در این مکرر پر تلاطم ...
چه صبری دارد بر آشفتگی هایت
و چه بی صبر است بر بازگشتت...
چه رحمی دارد بر تو خداوندگار رحیمت ...
روح من ...
خانه مور مورش می شود
دیوار را برداشته اند
حیاط پاهایش را انداخته جلو
من
لباس هایم را
وخیابان انگار
تمام بودنم را
دست می کشد
وقتی کسی در کنارت هست
.
خوب نگاهش کن
به تمام جزئیاتش
به لبخند بین حرفهایش
به سبک ادای کلماتش
به شیوه ی راه رفتنش
نشستنش . . .
به چشمهایش خیره شو
دستهایش را به حافظه ات بسپار
.
.
.
گاهی آدمها
انقد سریع میروند
که حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند . . .
خدایـــــــــــا دلم به ســـــان قبله نماست
وقتی عقربه اش به سمت ” تــــو ” می ایستد . . .
آرام می شــــــــود…!
مترسک عروسک زشتیست که از مزرعه مراقبت میکند
و آدمی مترسک زیباییست که جهان را می ترساند . .
اینجا فقط تو را از نوشته هایت ” می بینند “…
درست دیده ای ، فقط “خوانده” میشوی بی آنکه بشناسند تو را …
.
از استادی پرسیدﻧﺪ :ﺁﯾﺎ ﻗﻠﺒﯽ ﮐﻪ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﻮﺩ؟
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﮔﻔﺖ : ﺑﻠﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ.
ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺗﺎﮐﻨﻮﻥ ﺍﺯ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﯾﺪ؟
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ :ﺁﯾﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺩﺳﺖ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯾﺪ؟
ﺍﯾـﻦ ﺑـﯽ ﺗــﻔـﺂﻭﺗـﯿﻬـﺂ…ﺍﯾــﻦ ﺑـﯽ ﺧــَـﺒــَﺮﯼ ﻫــﺂ…
ﮔــﺂﻫﯽ ﺩﯾــﺪﺁﺭ ﺍﺯﺳــَـﺮﺍﺟـﺒـﺂﺭ…
ﻧــَـﺒـﻮﺩَﻥ ﻫﺂ …ﻧـَـﺪﯾــﺪَﻥ ﻫــﺂ ….
ﯾــَـﻌـﻨـﯽ ﺑــُـﺮﻭ..!
ﮔـــﺂﻫــﯽ ﭼـِـﻘـَـﺪرﺧِــﻨـﮓ ﻣـﯿـﺸــﻮﯾـﻢ.!
چه زیباست (خیالی) که تورا از آن همه فاصله می آورد به دل تنهایم....
سوزم از سوز نگاهت هنوز ...
چشم من باشد به راهت هنوز ...
دسـتاتو به دســتم تا باهـــم کلــــبه بســازیم
کلــــبه ای پر از منـو تــو از مــن و تــو ما بســــازیم
دور بشــیم از همه مردم واســــه درد هــم بمیریم
با ســـــتاره ها بـــخونیم با تـــــرانه جـــــون بگیریم
کلـــــبه ای اندازه عشق باغچه ای و حوض گلدان
سرتو بـــــاشه رو شونم مثل لــیلا مثل مجـــــــنون
تو بشـــــی مادر گــــلها من بشــــم بابای بــــارون
شب قدر سرنوشت یکسال ما تعیین میشود
این شب ها را از دست ندهیم
برای تعجیل ظهور اقا دعا کنیم
..........★.........................★
..........★..........................★
..........★.......★★..............★
..........★..............★...........★
..........★.....★......★...........★
★.......★.........★★.............★★
★.......★...............★.........★...★
..★★★.....................★★★.........★
...........................................★.....★.........★
....★..★.............................★...★★...........★
...........................................★....................★
.............................................★...................★
تمام لذت عمرم در این است.............★...............★
که مولایم امیرالمومنین است................★★★★★
این روزها ساکت که بمانی…
می رود به حساب جواب نداشتنت
عمرا اگر بفهمند داری جان میکنی
تا احترامشان را نگه داری …..
غصه های زندگیت را با قاف بنویس تا هرگز باورشان نکنی !
سه چیز را با احتیاط بردار : قدم ، قلم ، قسم !
سه چیز را پاک نگه دار : جسم ، لباس ،خیال !
از سه چیز کار بگیر : عقل ، همت ، صبر !
از سه چیز خود را دور نگهدار: افسوس ، فریاد ، نفرین !
سه چیز را آلوده نکن : قلب ، زبان ، چشم !
اما سه چیز را هیچ گاه فراموش نکن : خدا ، مرگ و دوست
اگه کسی گریه میکنه به خاطر این نیست که ضعیفه،
به خاطر اینه که واسه یه مدت طولانی قوی بوده...
بزن پیکتو رفیق ...
به افتخار اونی که رفت ...
اونی که از درد اشباعت کرد ...
اونی که باعث شده الان ...
قید این دنیا و آدماشو بزنی ...
اونی که باعث شده الان هر کی تو زندگیت اومد ...
از اول صحنه رفتنشو برای خودت ترسیم کنی ...
اونی که باعث شده با گوش دادن به شاد ترین آهنگم داغون بشی ...
و تمام تسکینت بشه این لبخند تلخ و پر از دردی که ...
همیشه رو لبات نقش بسته ...
دوستت دارم ای عاشقانه ترین لحظه ی زندگی ام
تو را میخواهم هی تو که آنقدر دور شده ای از من که دیگر نمیبینمت
و این قلب من است که شاید حسرت داشتن تو را برای همیشه داشته باشد
ﻗﻬﻮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ
ﭼﺎﯼ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﻟﯿﻮﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ
ﻋﺎﺷﻘﺶ ﺑﻮﺩﻡ، ﺩﻝ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ
ﺍﻭ ﻧﻤﮏ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﻧﻤﮑﺪﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺖ
ﺣﺎﻝ، ﺍﻭ ﻫﺴﺖ ﻻﯾﻖِ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻫﺴﺖ
ﻻﯾﻖِ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﭘَﺴﺖ
ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﺴﺖ ﺍﺯ ﻣِﯽ ﻭ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﺑﺪﺳﺖ
ﺯﯾﺮﺳﯿﮕﺎﺭﯾﻢ ﮐﺠﺎﺳﺖ؟!
ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ، ﻟﻌﻨﺘﯽ ﺁﻧﺮﺍ ﺷﮑﺴﺖ!
ﭘُﺮ ﺯِ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﯾﻦ ﻗﺎﺏ ﻋﮑﺲ.. ﺭﺍﺳﺘﯽ
ﻋﮑﺴﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﯾﺎﺩﺕ ﻫﺴﺖ؟؟
ﺍﯾﻦ ﯾﮑﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﮑﺴﺖ .
حــوصــله ام بـــرفــی سـت بــا یـک عــالــمه قنـــدیـــل دلتـــنگی از گــوشـه ی دلــــم آویـــــزان !
آهــــای !
کـــافــی ســت کمــی “هــا” کنــید تـــا کــه “آب” شــــوم
تمام خنده هایم را نذر کرده ام
تا تو همان باشی که صبح یکی از روزهای خدا
عطر دستهایت ،
دلتنگی ام را به باد می سپارد
لحظاتی وجـــود دارند که دراز کشیده ای و خیره به آســــمان و یک چیزی مثــل صاعقه
وجـودت را خالــی می کند ....
زیــــر لب می گویی .. : دیگه مهــــم نیست ....!!!!
شبهای قدر...
شبهای بیدارشدن است نه بیدارماندن...!
ای بیدارشدگان,
برای ما درخواب ماندگان,دعاکنید...
ملتمس دعاتونم
هفت شهر عشق ، شهر اول : نگاه و دلربایی ، شهر دوم : دیدار و آشنایی ، شهر
سوم : روزهای شیرین و طلایی ، شهر چهارم : بهانه ، فکر جدایی ، شهر پنجم : بی
وفایی ، شهر ششم : دوری و بی اعتنایی ، شهر هفتم : اشک ، آه ، “تنهایی”
زندگی چون قفس است ، قفسی تنگ پر از تنهایی ، و چه خوب است دم غفلت آن
زندان بان ، و سپس بال و پر عشق گشودن ، بعد از آن هم پرواز
بس که دیوار دلم کوتاه است ، هرکه از کوچه تنهایی ما می گذرد ، به هوای هوسی
هم که شده ، سرکی می کشد و می گذرد
تند رفته است کودکی های من با دوچرخه قزاضه اش که همیشه ی خدا پنچر بود …
برکه ای در همین نزدیکی ست
با نیلوفری در آن
در انتظار دیدار ساحل
آه
چه انتظار عجیبی
هرگز نشود این دیدار
تا زمانی که اشک برگهایش در برکه جاریست
نرسد به ساحل
[گل] تو را سفید می نویسم که ازدحام تمام رنگ هاست
و عاشقانه می خوانم
عشقی که حاصل جمع تمام عاطفه هاست ! [گل]
[گل] نباش حرفی نیست...
انجا که باید باشی هستی!
اینجا درقلبم... [گل]
[گل] ماهی از بی ابی نمیمیرد...
بالا و پایین پریدنش را بنگر...
به خاطر دوری از اب خودش را می کشد... [گل]
[گل] عشق یعنی دستای گرم واسه وقتایی که سردته....
عشق یعنی شونه های محکم واسه وقتایی که غم روی دلت سنگینی میکنه...
عشق یعنی یه آغوش باز واسه وقتایی که دلتنگی...
عشق یعنی چشمای زیبا واسه وقتایی که از همه ی دنیا سیری...
عشق یعنی پابه پای تو تا هرکجا که میخواهی...
عشق یعنی حرفای قشنگ واسه وقتایی که ناامیدی...
عشق یعنی باهم بودن تا همیشه نه واسه وقت سرگرمی و بازی....
عشق یعنی سکوت واسه وقتایی که عصبانی هستی...!! [گل]
[گل] ازلیـــوان هـــا بــه لیـــوان شـــکستــــه فکــــر میکنــــی...
از انــــسان هــا بــــه کســــی کـــه بـــه دســـت نیـــــاورده ای
کســـــی کـــــه از دســـــت داده ای!!! [گل]
[گل] دلم یک قفس مرغ عشق است …
گلویم پر از اسم تو ! [گل]
[گل] زبان انگلیسیم خوب نیست ولی: Ilove you
زبان ترکیه را زیاد بلد نیستم ولی: senisevyorom
زیان عربیم خوب نیست ولی: انت فی قلبی
زبان فارسیم خوب نیست ولی: دوست دارم
زبان آذری رو خوب بلدم: سنی چوخ ایستیرم... [گل]
[گل] به چشمی اعتماد کن که به جای صورت به سیرت تو مینگرد...
به دلی دل بسپار که بسیار جای خالی برایت داشته باشد...
و دستی را بپذیر که باز شدن را بهتر از مشت شدن بلد باشد... [گل]
[گل] گر هزاران دام باشد هر قدم
چون تو با مایی نباشد هیچ غم [گل]
[گل] سلام
لیله القدر
خدایا نماز عشق بر پا کردم ، استجابت کردنش از تو
شب و روزم به درگاهت دعا کردم ، قبول طاعتش از تو
خدایا دیوانه گشتم چو مجنونت ، لیلی گشتنش از تو
ببارد قطرهای اشک از چشمان دلم ، دریا کردنش از تو
[گل] التماس دعا [گل]
تو ای شبا قدر برام دعا کن شادی جان
محتاجم به دعا
چشم عزیزم
دلـتـنـگـی…؟ حـاضـر √
تـنـهـایـی…؟ حـاضـر √
غـــم…؟ حـاضـر √
جــدایـی…؟ حـاضـر √
عــشـــق…؟
بـلـنـدتـر مـیـخـونـم، عـــشـــق…؟ غـایـــــــب ×
بـاز هـم نـیـامـده..؟
غــیــبـتـش خـیـلـی وقـتـه از حـدِ مـجـاز گـذشـتـه..
مـیـلـیـاردهـا ضـربـدر کـنـارِ اسـمِ زیـبـاش خـورده .. امـــّــا..
امــــّـــا … نـمـیـشـه اِخــــراجــش کــــرد
دلـتـنـگـم.. مـثـلِ مـاه کـه بـدونِ نـیـمـه اش هـر شـب لاغـرتـر مـیشـود…
من عادت به این تنهایی لعنتی ندارم…
و می بایست هرجور که شده طاقت بیارم در برابر این درد…
و من اسیری شدم در دستان عشق و بیخیالی…
وعجب دنیای غریبانه ای دارم بدون تو…
ترسم از این است که روزی در این تنهایی بمیرم آن هم بی تو…
تو کمکم کن که جان بازگردد به من بی مقدار…
ومن دارم تاوان چیزی را میدهم به نام”دلتنگی”…
کاش بیایی که دنیایم زیباتر از همیشه شود…
و آرامش را همه در وجود تو میبینم…
باران که گذشت
دلم پرواز می خواهد…
دلم با تو پریدن در هوای باز می خواهد…
دلم آواز می خواهد…
دلم از تو سرودن با صدای ساز می خواهد…
دلم بی رنگ و بی روح است…
دلم نقاشی یک قلب پر احساس می خواهد…
نـــــفــــــرین بــــر دو چـــیز…!!!
لـــحظـه ی آشــنایی…
و…
لـــحـظـه ی جــدایــی…………؟؟!!!
سلام بزرگوار [گل][گل]
......................................
غرق گناهم به که روی آورم / نامه سیاهم به که روی آورم
از غم و غصه شده ام زیر و رو / غیر خدایم به که روی آورم . . .
التماس دعا
میگن محبت دیوونه رو ارام میکنه،اما محبت تو داره منو دیوونه میکنه!!!!
در سرزمین قلبم خانه ای ساختم که پنجره هایش هیچ گاه از دیدنت خسته نمی شدند ، در این خانه همیشه خاطراتم را مرور می کنم ، اگر چه ازت دور شدم ولی حرف های گرمت آرامش بخش دل پر از غم من است ، نام تو همیشه در ذهنم و یاد تو همیشه در قلبم جاریست
شادی جان توهم امشب خیلیییییییییییییییی التماس دعا...
امیدوارم بهترین تقدیر برات رقم بخوره...
ممنونم عزیزم
مرسی از دعای قشنگت
منم دعا کردم واسه همتون خانومم
انشالله که دعاهامون قبول واقع شه