صدای زنگ ساعت
خیال حلقه بازوانت را برهم میزند
چشم در تنهایی باز میکنم
و چشمهایم را در حسرت دیدنت
چندباره برهم میفشارم
عطرت در اتاق من پیچیده
نفسهای بریدهام اما
جز تکرار نبودنت چیزی نصیبم نمیکنند
با انگشتهای خیس در هوا مینویسم
دلتنگم... دلتنگم...
چی بگم بازم خدا است که دستی رو موهام می کشه و نوازشم می کنه و میگه غصه نخور من کنارتم تا منو داری هیچ غمی نداری
الان یه طوری شده دخترایى که چکمه خریدن بیشتر از کشاورزا، چشم و امیدشون به آسمونه،،،،!!!!!
خدایا هیچ امیدی رو نا امید نکن...!!!
پرسیدند : دوستش داری ؟ گفتم : دنیای من است گفتند : دوستت دارد ؟ گفتم : تنها سوال من است...
[گل][گل]
سیمین بهبهانی
ستاره دیده فروبست و آرمید بیا
شراب نور به رگ های شب دوید بیا
ز بس به دامن شب اشک انتظارم ریخت
گل سپیده شکفت و سحر دمید بیا
شهاب ِ یاد تو در آسمان خاطر من
پیاپی از همه سو خطّ زر کشید بیا
ز بس نشستم و با شب حدیث غم گفتم
ز غصّه رنگ من و رنگ شب پرید بیا
به وقت مرگم اگر تازه می کنی دیدار
بهوش باش که هنگام آن رسید بیا
به گام های کسان می برم گمان که تویی
دلم ز سینه برون شد ز بس تپید بیا
نیامدی که فلک خوشه خوشه پروین داشت
کنون که دست سحر دانه دانه چید بیا
امیدِ خاطر ِ سیمین ِ دل شکسته تویی
مرا مخواه از این بیش ناامید بیا
[گل][گل]
همیشه در عجب بودم که چرا در جاده عشق پا به پایم نمی آمدی حتی وقتی که آهسته وپیوسته می رفتم !!!!!امروز فهمیدم ریگی که در کفشت بود ، تورا می آزرد !!!!!!!!
دیدی دستاهت نتوانست نگه دارد دلم را بغضم را احساسم را آرزوهایم را
سلام
زن رسماً مربی مرد و مهّذب اخلاق اوست . آناتول فرانس [گل]
مث قبل سه پنج دو بیایین مرسی
اکی
همه عاشق شدن رو بلدن...
اما فقط افراد کمی هستند که بلدند چگونه در عشق با یک نفر برای مدتی طولانی بمانند....
اینجا همه جا رنگ است آنجا را نمی دانم
اینجا دلی تنگ است آنجا را نمی دانم
هیچ چیز اتفاقی نیست
این حس خوب دوست داشتنت
این نیازشدید باتوبودن
این همه عاشقانه که بی اراده می آیند و شعرمی شوند
هیچ کدام اتفاقی نیست
اینها همه هستند ت اتو را بیشترداشته باشم
تویی که تنها سهم من ازاین دنیایی
تویی که برایم معنی عشقی
بیا تمامش کنیم….
همه چیز را….
که نه من سد راه تو باشم و نه تو مجبور
به ماندن….
نگران نباش….
قول میدهم کسی جای تو را نمیگیرد…
اما فراموشم کن…..
بخند… تو که مقصر نبودی…
من این بازی را شروع کردم… خودم هم تمامش میکنم…
میدانی؟؟؟؟؟؟؟؟
گاهی نرسیدن زیباترین پایان یک عاشقانه است….
بیا به هم نرسیم…!!!!!
می ترسم از خودی
از خودی که رامش کرده ام...آرام شده است
دیگر به هیچ کس نمی پرد...هیچ کافه ای را با حقیقت رو به رو نمیکند...
دیگر سوال هایش را به جان نقاب های کسی نمی اندازد...
آسه میرود...آسه می آید...
میترسم از روز انفجار...از روزی که از تمام اعتبار ها بگذرم
خودم را جدی بگیرم و جاده را...آنقدر خیالم از رفتنی بودنم راحت باشد که به آبروی جا مانده از خودم رحم نکنم...
میترسم از شب های آرامم...از لبخندی که تحویل نگرانی های مادر میدهم...
میترسم...میترسم از این همه که نیستم...
میترسم از آن روی خودم ...که سگ نیست اما اگر بالا بیاید به هیچ سکوتی قناعت نمیکند...
میترسم از تلفن همراهم که هی زنگ میخورد...که هی خنده پیش فروش کنم...
که هی به دست بیایم ...که هی مشترک شوم...با این که از سلول هایم انفرادی ترم!!..
بی اینکه داد بزنم:
من دستم به خودم نمیرسد...از بسکه شما اشتیاقی به داشتنش ندارید...
میترسم از سرم...که بزند...که بزند به سرم...
سوار خنده دار ترین ماشینی شوم که آرام می آید...
تا وقتی نشستم انقدر در آهنگ های رمانتیکش غرق باشد تا بتوانم در خود فرو بروم
میترسم از تمام این روزها ...که شب رنگشان میکنم...
و به جای فردا به امروزم غالب میکنم...
میترسم از همین حرف ها که از دستم میروند...
و جای با خود گفتن فریادشان بزنم...
میترسم از چمدان ها که دستم برایشان بیشتر از دلم تنگ شده...
میترسم از صدایی که مهیب نیست اما خوابم را میپراند...
http://photos-e.ak.instagram.com/hphotos-ak-xaf1/10643964_764587396931052_123852082_n.jpg
پیش بیا ، پیش بیا ، پیشتر
تا که بگویم غم دل بیشتر
دوست ترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر
دوست تر از آنکه بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر
داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویش تر
هیچ نریزد به جز از نام تو
بر رگ من گر بزنی نیشتر
فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیش تر
قیصر امین پور
پیش بیا ، پیش بیا ، پیشتر
تا که بگویم غم دل بیشتر
دوست ترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خود من خویشتر
دوست تر از آنکه بگویم چقدر
بیشتر از بیشتر از بیشتر
داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویش تر
هیچ نریزد به جز از نام تو
بر رگ من گر بزنی نیشتر
فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه اندیش تر
قیصر امین پور
سلام خوبی دوست عزیز؟ ایام بکامه؟ خیلی زیبا و دلنشین
بود دوست خوبم .
دست خودم نیست...
نگاهم که میکنی هوا برم میدارد که شاید تو هم دلتنگم میشوی...
دست خودم نیست وقتی دستهایم می لرزند از سرمای نبودنت...
وقتی چشمهایم میان این همه آدم فقط تو را می شناسند...
وقتی دلم فقط با صدای تو می لرزد...
دست خودم نیست...
هنوز هم... میان همه ی زمزمه های التماسم به خدا برای فراموش
کردنت... میان همه ی هق هق هایم... همه ی ثانیه ها و لحظه هایم...
دوستت دارم.
از تمام دنیا فقط غمها سهم من باشد
به شرط آنکه نصیب تو جز شادی نباشد
مثل گنجشک کوچکی هستم
خسته از حوضهای نقاشی ،
میشود آسمان من باشی ؟
ماهی به آب گفت :بی تو میمیرم، آب
خواست امتحانش کنه گفت :میرم وبه
حرفات فکر میکنم! رفت وزود برگشت
اما ماهی مرده بود.
هیچ وقت با نبودنت کسی رو امتحان نکن...!
می خــواهــَــم بــَـرگـَـردم به روزهــای کــودَکــی...
آن زمــان ها کـه .. پــدر" تـنــها " قــَـهرمــان " بـود ...
عــشـق" تنـها در " آغــوشِ مــادر " خـُـلاصــه میــشـُـد " ...
بـالا تـرین نـُـقطه زمیـن ..." شــانه های پــدر " بــود " ...
بـَـدتـرین " دُشمنـانم " ... " خواهر و برادر های خودم " بــودند ...
تنــها " دردم " ... " زانــو های زَخمـی ام " بودند ...
تنــها چـیزی که " میشـِـکسـت " ... " اسباب بازی " هایم بـود ...
... و مـعنــای " خـُـداحافـظ " ... " تا فـَـردا " بــود ...
وقتی کسی نیست
که به دادت برسه
داد نزن
شاید از سکوتت بفهمند
که چقدر تنهایی و درد و غم تو وجودته !!!
از این نردبون نرو پایین!
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬گوش میدی چی میگم؟!! نرو پایین!
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬الو! نرو پایین!
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬بسه دیگه! نرو پایین!
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬آره؟ اینطوریه؟ اصلا برو...
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬هنوز کله شق هستی... نرو پایین
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬من دیگه باهات کاری ندارم
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬ای بابا! گوش کن عزیزم نرو!
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬میشه لطفا گوش کنی؟!!
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬اشتباه میکنی اگه بری
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬ببین، دیگه بهت نمیگما! نرو پایین
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬ عجب! خواهش میکنم!
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬بیخیال نمیشی؟؟
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬فرصت آخره، نرو...
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
╬═╬
حالا که به حرفم گوش نکردی باید یه سر به من بزنی
کم تر از 4 تا نظرم ندیا.......
[گل][گل]
آنکه قصد خوشبختی دارد،
در را میکوبد و فقط آنکه عشق میورزد
در را باز خواهد دید.
[گل][گل]
سلام وب زیبایی دارید
ممنونم دوست من
آدم فهمیده ای بود!!!!
خوب میدانست کجاها خودش را به نفهمی بزند......
منتظر حضور دوبارتم
www.brokenangel.blog.ir
حرفهای دلم را هرگز کسی نفهمید . . .
فقط روزی مورچه ها خواهند فهمید . . .
روزی که در زیر خاک گلویم را با تاراج میبرند. . .
کاش دنیا فقط چند ثانیه خفه میشد . . .
تا من با خودم گپی بزنم . . .
به هر عاشقی که مینگرم در شکایت است . . .
و من در حیرتم که لذت این دنیا به کام کیست ؟؟؟\\\
سلام ابجی واقعا ببخشید دیر کردم
چون نتم و کامپی مشکل داشت
[گل][گل][گل][گل]
[گل] ســـــــلام [گل]
[گل] احوال شما [گل]
[گل][گل][گل][گل]
هیچگاه نفهمیدم
چه رازیست بین دل ودستم
به هرچی دل بستم از دستم رفت
به " تـــــــــــــو " کـــــه میرســـــم ...!
مکـــث میکنـــــم ...!
انگـــــار در " زیباییـــ ــت " چیـــــزی را ,
جـــــا گذاشتـــــه ام !
مثلــــــــــا"...
در صـــ ــدایت ... آرامـــــ ـــش ♥
در چشـ ــــم هایـــــت ... زندگـــــ ـــی ♥.
به آن هایی که دوستشان دارید
بی بهانه بگویید دوستت دارم
بگویید در این دنیای شلوغ
سنجاقشان کرده اید به دلتان
بگویید گاهی فرصت با هم بودنمان
کوتاه تر از عمر شکوفه هاست
شما بگویید،حتی اگر نشنوند……
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
چراغ قرمز فرصت کوتاهی ست
تا در آینه ی ماشین خیره شوی
به سپیدی موهایت …
“مرگ از آنچه در آینه می بینید
به شما نزدیک تر است !”
با هـــــم و همـــــــراه هـــــــم باشیم
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلام
صبح به خیر و نیکی [گل][گل]
سلام صبح عمو علی هم بخیرو شادی
ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﮐﺎﻣﻞ ﻭ ﺑﯽ ﻧﻘﺺ ﺑﺎﺷﻪ،
ﻧﻔﺮ ﺳﻮﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﻤﯿﺪﻩ ﻭﺍﺭﺩﺵ ﺑﺸﻪ …
ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﻧﺦ ﻧﺪﻩ ﮐﺴﯽ ﺳﺮ ﻧﺨﻮ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﻩ …
°•.❤.•° با یه پست عاشقانه °•.❤.•°
°•.❤.•° آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم °•.❤.•°
°•.❤.•° بهم سر بــــــــــــــــــــــزن °•.❤.•°
°•.❤.•° آهنگمم دان کـــــــــــــــــــــــــن °•.❤.•°
هر روز نبودنتــ را بر دیوار خط کشیدمــ
ببینــ این دیوار لامروتــ دیگر جاییــ برای خط زدنــ ندارد
خوشــ به حال تو که خودتــ را راحتــ کردیـــ
یک خط کشید ـی تنها ...
آن هم رویــ منـــ ...
♚ مــــــــن ♚
مــــی نویـســـــم و
↶تـــــــــو↷
نـ ــ ــمی خـــوانـــی ! :'( :'(
↯
امـــــــــــا ➽...
مخــــــاطب که ☜تــــــو☞ باشی …
مدیــــ√ـــونم اگر ننــــــــویسم….
#عاشقانه
ای عشق همه بهانه از توست
من خاموشم واین ترانه از توست
سلام دوست عزیز وب بسیار زیبایی داری برات آرزوی بهترینها
رو دارم خوشحال میشم که به من سر بزنی .
سلام
ممنونم آق مجید
به چشم
[گل][گل]
قَبـــول دارم کـــهنه شـــده ام !!
آنـــقدر کــهنه ؛
کــه می شــوَد ،
رویِ گَرد و خـــاک تَنـــَم ؛
یــادگــاری نــوشت ..
خیـــالی نیست ..
تـــو هم بنویس و برو
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
زمان جنگ کارش مکانیکی بود .
در ضمن ناشنوا هم بــود. پسر عموش غلامرضـا که شهــید شد…
عبدالمطلــب سر قبــرش نشست ، بعد با زبـون کــرولالی خودش ، با ما حــرف می زد.
ما هم می گفتیم : چی می گی بابــا؟!
محلـش نذاشتیــم ، هرچی سر و صــدا کرد هیـچ کس محلش نذاشت.
دید ما نمی فهمیــم ، بغل قبر شهید با انگــشت، یه دونه قبــر کشید…
روش نـوشت : شهید عبدالمطلــب اکبری ، بعد به ما نــگاه کـرد،
خندید ، ما هم خــندیدیـم.
گفتیم شوخیـش گرفتــه ، دید همه ما داریم می خنــدیم ، طفلک هیچ نگــفت…
یه نگاهی به سنگ قبر کرد ، سـرش رو پائیــن انداخـت و آروم رفـت…
فرداش هم رفت جبهــه . ۱۰ روز بعد جنــازه اش رو آوردند
دقیقاً تـوی همون جــایی که با انگشـت کشیــده بود خاکـش کــردند.
........................................
س
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ 57 ﮐﻪ یه ﭘﺴﺮ 5ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻨﺎﺭ
ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ
ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ چون
ﻣﺎشین ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ
ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ !
با هــــم و همـــــراه هــــــم باشیمــ
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][گل][گل][گل]
[گل] ســــلام [گل]
[گل][گل][گل][گل]
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم
خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم
سیلی هم صحبتی از موج خوردن سخت نیست
صخره ام هر قدر بی مهری کنی می ایستم
تا نگویی اشک های شمع ازکم طاقتی است
در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم
چون شکست آینه، حیرت صد برابر می شود
بی سبب خود را شکستم تا بیننم کیستم
زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست
کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم
سلام
نظراتت اومده عز یزم خیلی خیلی قشنگ بود ولی خیلی ناراحتم کی نمیایی؟
سلام عزیز دل
خدارو شکر
خودمم ناراحتم اما چاره ای نیست مهمون دارم دیگه.هفته ی دیگه اگه نرفتم مشهد حتما میام
مرگم باد
اگر دمی کوتاه آیم
از تکرار این پیش پا افتاده ترین سخن که :
" دوستت دارم "[لبخند]
احمد شاملو
روزگار عوض شده...
مثل دفترهای قدیمی کاهی بودیم...
دو به دو با هم ...
هرکداممان را که می کندند،
آن یکی هم بیرون میزد از زندگی!
اما حالا ...
سیمی مان کردند ...
که با رفتن دیگری ...
کک مان هم نگزد...!
دشوارترین شکنجه این بود که ما
یک یک به درون خویش تبعید شدیم …
محمدرضا شفیعی کدکنی
پاییز مرد میانسالیست
با موهای جوگندمیِ کمپشت،
که معشوقش
پشت هر بهار
ترکش میکند...
کامران رسول زاده
هر خانه را دری است
هر در به کوچه ای لب خود باز می کند
هر کوچه سرگذشت به دستآوریده را
با پیچ و تاب در گلوی شاهراه ها
آواز می کند
از راه کوچه هاست که هر تنگخانه ای
با قلب شهرها
پیوند نازکانه ای آغاز می کند
غمخانه ام پر از
آوازهای عشق
اما دریغ هر در این خانه بسته اند
اما دریغ هر رگ این کو بریده اند
پیوند ها همه
یک جا شکسته اند
در زیر سقف خویش وز همسایگان جدا
هر تنگدل ز روزنه ای مویه می کند
من از کدام در ؟
من در کدام کو ؟
من با کدام راه ؟
سیاوش کسرایی