درباره من
دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
روزانهها
همهپیوندها
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- بهمن 1401 1
- آبان 1401 1
- فروردین 1401 1
- بهمن 1400 1
- آبان 1400 1
- شهریور 1400 1
- تیر 1400 1
- خرداد 1400 1
- اسفند 1399 1
- بهمن 1399 1
- آبان 1399 1
- مهر 1399 1
- دی 1398 1
- آبان 1398 1
- مهر 1398 1
- شهریور 1398 1
- اردیبهشت 1398 3
- بهمن 1397 1
- آذر 1397 1
- اردیبهشت 1397 1
- آذر 1396 2
- تیر 1396 1
- بهمن 1395 1
- خرداد 1395 1
- اردیبهشت 1395 1
- فروردین 1395 1
- بهمن 1394 2
- دی 1394 2
- آذر 1394 2
- آبان 1394 2
- مهر 1394 3
- شهریور 1394 1
- خرداد 1394 1
- فروردین 1394 1
- بهمن 1393 1
- دی 1393 1
- آذر 1393 1
- آبان 1393 1
- مهر 1393 1
- شهریور 1393 2
- مرداد 1393 1
- تیر 1393 1
- خرداد 1393 1
- اردیبهشت 1393 3
- فروردین 1393 2
- اسفند 1392 2
- بهمن 1392 3
- دی 1392 3
- آذر 1392 3
- آبان 1392 3
- مهر 1392 5
- شهریور 1392 3
- مرداد 1392 3
- تیر 1392 5
- خرداد 1392 5
- اردیبهشت 1392 5
- فروردین 1392 4
- اسفند 1391 7
- بهمن 1391 7
- دی 1391 8
- آذر 1391 16
- آبان 1391 15
- مهر 1391 12
- شهریور 1391 10
- مرداد 1391 14
- تیر 1391 15
- خرداد 1391 15
- اردیبهشت 1391 9
- فروردین 1391 10
- اسفند 1390 7
- بهمن 1390 12
- دی 1390 13
- آذر 1390 19
- آبان 1390 23
- مهر 1390 27
- شهریور 1390 17
- مرداد 1390 31
- تیر 1390 6
آمار : 337310 بازدید
Powered by Blogsky
یک فنجان چای
عصر های کشدار
رخوت انگیز
یک فنجان چای
کنار بخاری
نگاه تو
در آنسوی پنجره
معطل نمی ماند
این روزها
آسمان هم
مهربانتر است
فصل پاییز
رونق عاشقیست
لذت گم شدن سرما
در آغوش تو ...
شادی
شنبه 3 آبان‌ماه سال 1393 ساعت 10:39 ق.ظ
درد دارد وقتی:
همه چیز را میدانی
و فکر میکنند نمیدانی
و غصه میخوری که میدانی
و میخندند که نمیدانی...
بچه که بودم
فکر می کردم مادرها مثل ساعت شنی هستند
تمام که بشوند
برشان می گردانی
از نو شروع می شوند
بعدها فهمیدم
مادرها
مثل مداد رنگی هستند
دنیایت را رنگ می کنند
خودشان ولی آب می روند
نقاشی هایت را که کشیدی
یک روز
تمام می شوند
کاش زودتر
کسی راستش را به من گفته بود
مادرها
مثل قند می مانند
چای زندگی ات را که شیرین بکنند
خودشان تمام می شوند...
سلام
چشم آبجی حتما با آدرس دل های مهربون خدمت میرسم
درود بر شما اخوی گرام
ممنونم محبت میکن
نه والله تازه دلمم خیلی برات تنگ شده بود این مدت چیکار میکردی
ممنونم پوریا جان محبت داری
کار خاصی نبود همون خونه داری بچه دار
عــــــــــــــزیــــــــــــــزم
هیچگاه فکر نمی کردم فاصله بینمان آنقدر زیاد شود که تو بی خیال زندگی کنی و من با خیالت بیخیال زندگی شوم!!!!!
برگرفته شده از brokenangel.blog.ir
دعای یک مرد:
خدایا کودکی ام را دادی و گرفتی
جوانی ام را دادی و گرفتی
چند ساله که زن دادی
خواستم یادآوری کرده باشم !
سلام آبجی بزرگه
خوبی 
مارو نمیبینی خوشحالی
سلام پوریا جان
خوبی گل پسر؟
مگه تومارو نمیبینی خوشی کلک؟؟؟!!!!
سلام شادی خانم آبجی محترم
ببخشید من که متوجه منظورتون نشدم آخه آی کی یوم خیلی پایینه
الان باید آدرس وب دوقلوها رو براتون بذارم یا همون دل های مهربون رو
سلام جناب فنایی
شکست نفسی میفرمایید دوست گرام
بله آدرس دل های مهربونو برام بزارید که با گوشی راحت بتونم بیام از خجالتتون دریام
سلام شادی خانم آبجی محترم
ببخشید من که متوجه منظورتون نشدم آخه آی کی یوم خیلی پایینه
الان باید آدرس وب دوقلوها رو براتون بذارم یا همون دل های مهربون رو
میـــــــ ـان دِلتَنگــــــی هایَــــــم باشــ ـــــــ تا فَراموشَـــ ـــت نَکُــــــنَم…
تا بــــه یاد داشـــ ـــته باشَمَـــــت…
تا بویَـــ ــــت را حِــس کُنَـــــــم…
تا بِــــــ ـدانَــــم که هَستـ ـــــی…
تَـــــــ ـمامِ دُنیـــ ــــام قَلبَــــمه…
دنیـــ ــــام باشــــ ـــه واسه تــ ـــــــو…
تا بِدانـــ ــی میانِ ثانیــــ ـــه هایِ دِلتَنگیـــهامـــ تــــــو وجــــــــود داریــــ ـــ….
فَــقَط تـــ ــــو‼
کــآش فقـــط بودی . . .
وقتی بغـــض میکردم . . .
بغلــــم میکردی و میگفتی . . .
ببینــــم چِشــآتو . . .
منـــو نیگــــآ کُن . . .
اگه گریــــه کنی قهر میکنــــم میرمــــ.. .
شـک نـدارم سـفـره ی دلـم را ڪــﮧ وا ڪـنم هـمــ ﮧ سـیـر مــے شـونـد …!
اگــــــــر مـــے بــیــنــــے هــنـــــــوز تــنــهــــــام …
بـــــــﮧ خــــــاطـــــــــر عــشـــــق تــــــو نــیــســـت !!
مــن فــقـــــــط مـــــے تــــــرســـــــم ؛
مــــے تـــــــرســـــــم هـــمـــــــﮧ مــثـــــل تــــــو بـــــاشــــــنـد . . . !
به خـــــــدا
” دل ” آلزایمــــــــر نمی گیرد !
بفهمیــد آدم ها . .
دلت را هنـــگــامــی غم مـی گیــرد
که نــگــاهــت به دستـــانِ گـــره خورده ی
دو آدم،
خیـــره مـــی مـــاند!
بی پناهی یعنی
زیر آوار کسی بمانی
که
قرار بود
تکیه گاهت باشد…
تو را مثل قانون…
کسی رعایت نمی کند؛
چرا غمگینی دلم؟
تو را برای شکستن سرشته اند…
تــو هم تلخ بودی
تلــــخ درست مثل قطره های فلج اطفالی
که در کودکی به خوردم می دانند
غافل از اینکه این بار تلخی تــــو دلم را فلــــج کرد
امروز روز تولد توست و من هر روز بیش از پیش به این راز پی میبرم
که تو خلق شده ای برای من تا زیباترین لحظه ها را برایم بسازی . . .
تولدت مبارک
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
تمام دقایق مانده از عمرم به همراه زیبا ترین بوسه های عاشقانه
هدیه ای برای روز تولد تو . . .
لمس بودنت مبارک
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
در شب زیبای میلادت تمام وجودم را که قلبی ست کوچک
در قالب قابی از نگاه تقدیم چشمان زیبایت میکنم
و با بوسه ای عاشقانه تولدت را تبریک می گویم
آغاز بودنت مبارک
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
ای زیبا ترین ترانه ی هستی ، بدان که شب میلادت
برایم ارمغان خوبی ها و زیبایی هاست
پس ای سر کرده ی خوبی ها میلادت مبارک . . .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
سوسوی ستارگان آسمان در التهاب آمدن توست
آمدی و آسمان و زمین را برایم بهشت کردی
تنها ستاره ی آسمان دلم تولدت مبارک . . .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
سالیان درازی است که در گلخانه دلم گل محبتی را که خودت کاشته‌ای آبیاری میکنم
تولد مهربان ترین گل دنیا مبارک . . .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
پلک جهان می پرید
دلش گواهی میداد
اتفاقی می افتد
اتفاقی می افتد
و
فرشته ای از آسمان فرود آمد
تولدت مبارک
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
سبز ترین خاطرات ازآن کسانیست که ، در ذهنمان عاشقانه دوستشان داریم
تولدت مبارک
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
امروز خورشید شادمانه ترین طلوعش را خواهد کرد و دنیا رنگ دیگری خواهد گرفت
قلبها به مناسبت آمدنت خوشامد خواهند گفت
فرشته آسمانی سالروز زمینی شدنت مبارک . . .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
و تو آن شبنم عشقی که با آمدنت به روزگار تیره و تارم رنگ مهر و وفا بخشیدی . . .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
دفترچه ی خاطرات قلبم را که خالی از عشق و یکرنگی بود
سرشار از عشق و محبت کردی ، نازنیم ، زیباترینم
حضور گرم و همیشگی ات را هزاران هزار بار سپاس می گویم
تولدت مبارک
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
هر انسان لبخندی از خداست و تو زیبا ترین لبخند خدایی
بهانه زندگیم تولدت مبارک . . .
امشب تولد توست
و باز من کنارت نیستم
امشب تو شادمانی و باز در دلت نیستم
تولدت مبارک . . .
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
می آیی
با خواهش این و آن
در پوشش آرزوهای دیگران
می روی
با هزار آرزوی گران
برای خود
نه برای دیگران
تولدت مبارک
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
این چندمین تولد توست؟
و چندمین انبساط مجدد کائنات؟
این چندمین بارخلقت است؟
و چندمین انفجار سکوت؟
چندمین لبخند آفرینش؟
خورشید را چندمین بار است که میبینی؟
و پروانه ساعتها چندمین بار است که میچرخد؟
و ثانیه چندمین بار است که به احترام تو برمیخیزد؟
چندمین بار است که مجدداً نفس میکشی؟
چندمین دم!؟
چندمین آن!؟
آه که تو چقدر خوشبختی!
و جهان چه پرغوغاست
که بینهایتمین تولد تو را جشن میگیرد . . .
ممنــــــــــــــــــــــــــــــــــونم عزیزم
از روزی که صدایت در وجودم طنین انداز شد،شتاب تپیدن قلبم رو به فزونی یافت
امروز ثانیه ها نام تو را فریاد می زنند و من در اوج عشق
خود را در پستوی زمان تنها حس نمی‌کنم . . .
تولدت مبارک
مــــرسی
دلم میخواد بدونی تو این همه ستاره / هیچ کی اندازه ی من نگاتو دوست نداره
تولدت پر از نور خوش اومدی ستاره / اگرچه از راه دور هیچ فایده ای نداره . . .
امشب شب تولد توست
تو یک سال بزرگتر شدی
و عشق من یک سال در دلت کوچکتر
من اما هیچ وقت شب تولدت با تو نبودم
من هیچ وقت در دلت نبودم . . .
تولدت مبارک
فـــــــــــــــدامــــــــــــدا
امشب دامن تو پر از هدیه های کوچک و بزرگ می شود
اما من هیچ ندارم که به تو هدیه دهم
جز دلی که به من پس دادی
تولدت مبارک . . .
قـــربـــونت
تمام دارایی من قلبی است که در سینه دارم و برای تو می تپد ، آن را به تو تقدیم میکنم
تولدت مبارک
جیگرتو
همیشه به قداست چشمهای تو ایمان دارم چه کسی چشمهای تو را رنگ کرده است
چه وقت دیگر گیتی تواند چون تویی خلق کند؟فرشته ای فقط در قالب یک انسان
فقط ساده می توانم بگویم تولدت مبارک
ساده تشکــــــــــــــر
در شب های خوشبختی تو سهم من تنهایی است در دل من اما فقط آرزوی توست
تولدت مبارک . . .
تشکــــــــــــــــــرات
جوابتو تو وبلاگ استاد بخون گلم
چشم
ما آدما
هنوز هم مثل بچگیمون ،
هر کی بیشتر باهامون بازی کنه رو
بیشتر دوسش داریم . . . !!!
روزگار عوض شده . . .
مثل دفترهای قدیمی کاهی بودیم . . .
دو به دو با هم . . .
هرکداممان را که می کندند ,
آن یکی هم بیرون میزد از زندگی . . .
اما حالا ...
سیمی مان کردند ...
که با رفتن دیگری ...
کک مان هم نگزد...!
یادمان باشد
وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم
در برابرش مسئولیم . . .
در برابر اشکهایش ،
شکستن غرورش ،
لحظه های شکستنش در تنهایی ،
و لحظه های بی قراریش ،
و اگر یادمان برود ،
در جایی دیگر ،
سرنوشت یادمان خواهد آورد
و این بار ما خود فراموش خواهیم شد . . . !
راستی چرا به رویا گیر نمی دی مگه اون تولدتو تبریک گفت من صبح بهش زنگ زدم که تولدتو تبریک بگه
رویا شب قبلش بهم تبریک گفت
فرداشم دوباره گفت خانومی
بعدشم رویا نمیره پیش داداششو بچه هاش شکایت
بههههلهه
باورت نمیشه شادی جون از فرط خستگی دراز کشیده دارم جوابتو می دم بعدش باید شکرانه رو ببرم بعدش برم کتابخونه گرفتارم به خدا خانم دکتر هم بهم گفته امروز فقط آب بخورم تا به بدنم شک وارد بشه می دونی چند تا ؟ 14 لیوان
تا اذان مغرب دارم از گشنگی تلف میشم 
ولی خدایش تاثیر بابونه وبومادرانو رو پوستم احساس می کنم 
الان 7 و8 جوانتر شدم فردا که منو ببینی دیگه نمی شناسیم 
توهم که هرچند وقت یه بار یکی واسه خودت پیدا کن سرتو باهاش گرم کن
بیچـــــــــــــاره زمان چی میکشه
سلام قربونت برم شادی جونم من خوبم خودت چطوری؟
آبجی هنگامه منو فراموش کرده هرچی کامنت میذارم واسش بهم سر نمیزنهنمیزنه
سلام عزیزم
خدارو شکر که خوبی
انشالله همیشه خوبو خوشو سلامت باشی گلم
آخی گمونم وبلاگ نیومده هنوز عزیزم
فراموشت نکرده گلم خیالت راحت میاد حتما پیشت
پیش از من و تو بسیار، بودند و نقش بستند
دیوارِ زندگی را زینگونه یادگاران
وین نغمه ی محبت بعد از من و تو مانَد
تا در زمانه باقیست آوازِ باد و باران
"محمدرضا شفیعی کدکنی".
گر بهار را ندیدی
برای چند قطره باران دلگیر نباش
ما بغض تمام ابرهای دنیا را
در گلو داریم
چشمانت را به سوی آسمان بگیر
تا بباریم
سلام چه عجب
تولدتون مبارک باشه
انشاالله که 2000 ساله شی
سلام عمو
خیـــــــــــــلی ممنونم
سلام شادی خانم ارجمند
سر افرازم کردی به وبم سر زدی اما یه خواهش کوچولو آبجی ...اگه اشکالی نداره از این به بعد پیامهای گرانقدرتون رو تو وب دل های مهربون بگذارید چون این وب دوقلوها هم ورزشیه هم اینکه فعلا زیاد آپ نمیشه ... منونم از محبت شما
http://mardedelnazok1352.mihanblog.com/
سلام جناب فنایی عزیز
خواهش میشه وظیفست
به روی چشم پس شمام یه زحمت بکشین با اون وب تشریف بیارین حقیقتش با گوشی میام مشکله یکمی جابجایی برام
سلام شادی خانونم چخبرا چیکارا میکنی؟
سلام علی آقای گل
سلامتی قربان
روزگار رو میگذرونیم کار سختیه والا
جوابتو دادم تو وبلاگ استاد برو بخون من دارم میرم
به چشــــــــــــم
میرم میبینم الان
سلام شادی خانم
تولدتون مبارک
تولدتون خیلی خیلی خیلی مبارک عزیز
همشه شاد باشید و کامیاب
براتون یه پست هم گذاشتم تشریف بیارید مزین بفرمایید
سلام استاد
ممنونم
محبت دارید
خیلی متشکرم
موقع عملیات که می شد هرکه هرچه داشت حاتم بخشی می کرد.
بعضی هم سفارش می کردند که بعد از خودشان این لوازم چه طور بین
دوستان تقسیم بشود.
برادری بود که شب عملیات قبل از حرکت گفت:
«گوش کنید، می خواهم وصیت کنم.» بعد با صدای بلند بیان کرد:
اگر شهید شدم پوتین هایم برای فلانی،
زیرپوشم برای تو ، ساعتم برای کسی که همیشه با من لج بود
و بالآخره روحم برای خدا و جسمم برای حسین (ع)
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
[گل][قلب][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][قلب][گل]مام زیبایی های بهار از خاک است
[گل][قلب][گل]خاکی که بی هیچ چشمداشتی ریشه گلها
[گل][قلب][گل]وسبزه ها ودرختان را در خود حفظ میکندتا از
[گل][قلب][گل]گزندهای زمستانی در امان باشند .
[گل][قلب][گل]بیایید خاک باشیم
[گل][قلب][گل]خاک باشیم تابی چشمداشت،اَمین وبی بهانه
[گل][قلب][گل] بخشنده و زندگی بخش باشیم
[گل][قلب][گل]خاک باشیم و برف ناملایمات روزگار و آدمها را
[گل][قلب][گل]فرو خوریم وبا آفتاب صبرمان برفهای کُدورت را
[گل][قلب][گل]فرو خوریم تا ریشه دوستی هامون در بهار عشق
[گل][قلب][گل] وزیدن ها ،جانی دوباره بگیرند و گلهای باهم
[گل][قلب][گل]بودن برویانیم
[گل][قلب][گل]خاک باشیم تا سیلی رگبارها و تگرگهای
[گل][قلب][گل]نامهربانی های دیگران را به دل نگیریم و اگر
[گل][قلب][گل]ساقه دوستی ها شکست، نگذاریم ریشه ای
[گل][قلب][گل] خشک شود
[گل][قلب][گل]خاک باشیم تا ردپای زشت فصل زمستان و
[گل][قلب][گل]گِل آلود زندگی را با بارانهای نوازشگر بهاری
[گل][قلب][گل]بشوییم ،
[گل][قلب][گل]خاک باشیم تا به هنگام سرمای تنهایی آدمها
[گل][قلب][گل]مکانی گرم برایشان فراهم کنیم و در تابستان
[گل][قلب][گل]گرم بی عاطفگی جرعه ای آب سرد مهربانی را
[گل][قلب][گل]به ریشه جانشان هدیه دهیم
[گل][قلب][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
[گل][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب][قلب]
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
سلوم ابجی خبری نیست ازت هاااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
حاجی شدی بی معرفت هم شدی خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ قدیما یادی از این خواهر کوچولو میکردی اشکال نداره چشام کف ژات زود زود بهم سر بزن
سلام حدیث جان
راست میگی عزیزم قبول دارم بی معرفت شدم
چشم خانومم میام حتمـآ
چند وقتی است که خسته ام!
دلم هوای روز تعطیل کرده است...
شاید نیاز باشد برای تعمیر دلم کاری بکنم!
شاید دیوار های آن فرسوده شده باشد...
دیگر فضای آن طاقت غوغا ندارد... ..
آری، تا اطلاع ثانوی دِلمان تعطیل است...
تو مرا یاد کنی یا نکنی باورت گر بشود، گر نشود
حرفی نیست ... اما...!
نفسم میگیرد در هوایی که نفس های تو نیست...
ﺩﻝ ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻰ ﺍﺯ ﺑﺮﻡ ﺍﻯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺳﺖ ﮔﻴﺮ
ﮐﺰﺩﺳﺖ ﻣﻰﺭﻭﺩﺳﺮﻡ ﺍﻯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺳﺖ ﮔﻴﺮ
ﺷﺮﻃﺴﺖ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮﻯ ﺩﺭﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﻦ
ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﺗﺮﻡ ﺍﻯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺳﺖ ﮔﻴﺮ
ﭘﺎﻳﺎﺏ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺤﺮ ﻏﻤﺖ ﺭﺍ ﻭ ﻣﻦ ﻏﺮﻳﻖ
ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﻪ ﺳﺮﺑﺮﺁﻭﺭﻡ ﺍﻯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺳﺖ ﮔﻴﺮ
ﺳﺮ ﻣﻰﻧﻬﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﻯ ﺑﺮﺁﺭﻡ ﺯ ﺩﺍﻡ ﻋﺸﻖ
ﻭﻳﻦ ﮐﻰ ﺷﻮﺩﻣﻴﺴﺮﻡ ﺍﻯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺳﺖ ﮔﻴﺮ
ﺩﻝ ﺟﺎﻥ ﻫﻤﻰﺳﭙﺎﺭﺩ ﻭ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻣﻰﮐﻨﺪ
ﮐﺂﺧﺮ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺗﻮ ﺩﺭﻡ ﺍﻯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺳﺖ ﮔﻴﺮ
ﺭﺍﺿﻰ ﺷﺪﻡ ﺑﻪﻳﮏ ﻧﻆﺮاﮐﻨﻮﻥ ﮐﻪ ﻭﺻﻞ ﻧﻴﺴﺖ
ﺁﺧﺮ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﺤﻘﺮﻡ ﺍﻯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺳﺖ ﮔﻴﺮ
ﺳﻌﺪﻯ ﻧﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺩﺳﺖ ﻋﺠﺰ
ﻳﮏ ﺑﺎﺭﺵ ﺍﺯ ﺳﺮ ﮐﺮﻡ ﺍﻯ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺳﺖ ﮔﻴﺮ
شیشه ای میشکند یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست؟ آن یکی میگوید شاید این رفع بلاست! دل من سخت شکست، هیچ کس هیچ نگفت، غصه ام را نشنید. از خودم میپرسم ارزش قلب من از شیشه یک پنجره هم کمتر بود؟!
اخلاق بدمانند لاستیک پنچر است
تا عوضش نکنید
راه به جایی نخواهید برد
اخلاق بدمانند لاستیک پنچر است
تا عوضش نکنید
راه به جایی نخواهید برد