دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
دلم یه رمان میخواد . . .
اولش من و تو باشیم . . .
آخرش ما . . .
هرکه فرهاد شود در ره عشق / همه کس در نظرش شیرین است
تهمت کفر به عاشق نزنید / عاشقی پاکترین آیین است
هرگاه از شدت تنهایی ، به سرم هوس اعتمادی دوباره
میزند، خنجر خیانتی را که در
پشتم فرو رفته
در می آورم ، می بوسمش اندکی نمک به رویش میپاشم
دوباره بر سر جایش میگذارم
از قول من به
آن لعنتی بگویید "خیالش تخت" من دیوانه هنوز، به
خنجرش هم وفادارم
درد یک پنجره را پنجر ها میفهمند.
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ساده بیایی پایین
قصه ی تلخ مرا سرسرها میفهمند
یک نگاهت بمن آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها میفهمند
هر کس به سهم خود
از دنیا چیزی بر می دارد
من
از دنیا . . . . .
" دست برداشتم"
شکستن دل به شکستن استخوان دنده می ماند
از بیرون همه چیز رو به راه است
اما هر نفس درد است که می کشی....
"تــو" جــازدی
"مــن" جـــاخــوردم "
او"جــاگرفــت
همیــــــن یـک جابــجایــی
جــــــــانــم را گــــــرفــت
لبخند ، شروع عشق است
محبت ، باغ عشق است
ناکامی ، داغ عشق
چشم ، راز عشق
وعده ، امتحان عشق
خاموشی ، درد عشق و رسوایی ، شرمندگی عشق...
از من جدا شد و گفت کار خداست
مانده ام مگر خدای او خدای من هم نبود ؟!!
همین چند روز پیش
فکر می کردم
می توانم عاشق کسی شبیه تو شوم
از همین چند روز پیش
هیچ کس، شبیه تو نیست!
➷❥➷❥➷ قدرت، جـاذبـ ه مرد و جـاذبـ ه، قدرت زن است ➷❥➷❥➷
وفاداری یک مـرد زمـانی معلوم میشود کـ ه
همـ ه چیـز داشتـ ه باشـد
♡
وفاداری یک زن زمـانـی معلوم میشود کـ ه
مردش هیچ نداشتـ ه باشـد
ҳ̸Ҳ̸ҳ باکره بودن بدن هآ چه اهمیتـی دارد وقتـی دلهــ❥ــآ فاحشه اند ҳ̸Ҳ̸ҳ
امُل نـیستَم !!
دل مـی خوآستَم اَز تو ، نــﮧ تـــَن!!
تن فُروش دَر شَهر زیـــآد اَستــ !!
جــآیـی خوآندَم فَرقـی نَدارَد زَن بآشـی یـآ مَرد
دل نـَدآده تــَن بـدَهــی فاحِشـﮧ ای
تنهایی ام را تعریف میکنم
آخر می ترسم چون نوشته هایم که طبق قانون تحریف می شوند
تنهایی ام طبق مصلحت تخریب شود
تنهایی من یعنی اندوه هایی که یک جوان را پیر می کند
یعنی دلی شکسته و قلبی سوخته
تنهایی من یعنی آش ندیده نه که نخورده
آش ندیده و قلبی گر گرفته و دهانی تاول زده
یعنی پوست میش به تن نکرده به دندان گرگ دریده
تنهایی من یعنی بیستون را ستون دار کردن به آرزوی از این ستون تا آن ستون فرج را دیدن
تنهایی من یعنی حرف و حدیث هایی که هیچکدامشان صحت ندارند
تنهایی من یعنی دوست داشتن هایی که ثمر ندارد
تنهایی من یعنی خودم
یک جوان ناکام بدون قبر یک نعش تعفن انگیز که سالهاست نفس میکشد
نه بهتر است بگویم نفس کشیدن را یدک میکشد
تنهایی من یعنی قلبی که می تپد اما زور میزند
تنهایی من یعنی کوه درد بودن و همدرد نداشتن
تنهایی من یعنی عاشق قدم زدن زیر باران و حسرتش را بجان داشتن
تنهایی من یعنی منو منو منو منو غمو من(عجب تنهایی پر جمعیتی)
تنهایی من یعنی هزار حرف نگفته و صبوری به امید آمدن یک سنگ صبور
تنهایی من یعنی فریاد را در گلو خفه کردن و خفه خون گرفتن و ........
تنهایی من یعنی همین سه نقطه هایی که هرگز تمام نمی شوند
تنهایی ام را تعریف میکنم
آخر می ترسم چون نوشته هایم که طبق قانون تحریف می شوند
تنهایی ام طبق مصلحت تخریب شود
تنهایی من یعنی اندوه هایی که یک جوان را پیر می کند
یعنی دلی شکسته و قلبی سوخته
تنهایی من یعنی آش ندیده نه که نخورده
آش ندیده و قلبی گر گرفته و دهانی تاول زده
یعنی پوست میش به تن نکرده به دندان گرگ دریده
تنهایی من یعنی بیستون را ستون دار کردن به آرزوی از این ستون تا آن ستون فرج را دیدن
تنهایی من یعنی حرف و حدیث هایی که هیچکدامشان صحت ندارند
تنهایی من یعنی دوست داشتن هایی که ثمر ندارد
تنهایی من یعنی خودم
یک جوان ناکام بدون قبر یک نعش تعفن انگیز که سالهاست نفس میکشد
نه بهتر است بگویم نفس کشیدن را یدک میکشد
تنهایی من یعنی قلبی که می تپد اما زور میزند
تنهایی من یعنی کوه درد بودن و همدرد نداشتن
تنهایی من یعنی عاشق قدم زدن زیر باران و حسرتش را بجان داشتن
تنهایی من یعنی منو منو منو منو غمو من(عجب تنهایی پر جمعیتی)
تنهایی من یعنی هزار حرف نگفته و صبوری به امید آمدن یک سنگ صبور
تنهایی من یعنی فریاد را در گلو خفه کردن و خفه خون گرفتن و ........
تنهایی من یعنی همین سه نقطه هایی که هرگز تمام نمی شوند
تنهایی ام را تعریف میکنم
آخر می ترسم چون نوشته هایم که طبق قانون تحریف می شوند
تنهایی ام طبق مصلحت تخریب شود
تنهایی من یعنی اندوه هایی که یک جوان را پیر می کند
یعنی دلی شکسته و قلبی سوخته
تنهایی من یعنی آش ندیده نه که نخورده
آش ندیده و قلبی گر گرفته و دهانی تاول زده
یعنی پوست میش به تن نکرده به دندان گرگ دریده
تنهایی من یعنی بیستون را ستون دار کردن به آرزوی از این ستون تا آن ستون فرج را دیدن
تنهایی من یعنی حرف و حدیث هایی که هیچکدامشان صحت ندارند
تنهایی من یعنی دوست داشتن هایی که ثمر ندارد
تنهایی من یعنی خودم
یک جوان ناکام بدون قبر یک نعش تعفن انگیز که سالهاست نفس میکشد
نه بهتر است بگویم نفس کشیدن را یدک میکشد
تنهایی من یعنی قلبی که می تپد اما زور میزند
تنهایی من یعنی کوه درد بودن و همدرد نداشتن
تنهایی من یعنی عاشق قدم زدن زیر باران و حسرتش را بجان داشتن
تنهایی من یعنی منو منو منو منو غمو من(عجب تنهایی پر جمعیتی)
تنهایی من یعنی هزار حرف نگفته و صبوری به امید آمدن یک سنگ صبور
تنهایی من یعنی فریاد را در گلو خفه کردن و خفه خون گرفتن و ........
تنهایی من یعنی همین سه نقطه هایی که هرگز تمام نمی شوند
تنهایی ام را تعریف میکنم
آخر می ترسم چون نوشته هایم که طبق قانون تحریف می شوند
تنهایی ام طبق مصلحت تخریب شود
تنهایی من یعنی اندوه هایی که یک جوان را پیر می کند
یعنی دلی شکسته و قلبی سوخته
تنهایی من یعنی آش ندیده نه که نخورده
آش ندیده و قلبی گر گرفته و دهانی تاول زده
یعنی پوست میش به تن نکرده به دندان گرگ دریده
تنهایی من یعنی بیستون را ستون دار کردن به آرزوی از این ستون تا آن ستون فرج را دیدن
تنهایی من یعنی حرف و حدیث هایی که هیچکدامشان صحت ندارند
تنهایی من یعنی دوست داشتن هایی که ثمر ندارد
تنهایی من یعنی خودم
یک جوان ناکام بدون قبر یک نعش تعفن انگیز که سالهاست نفس میکشد
نه بهتر است بگویم نفس کشیدن را یدک میکشد
تنهایی من یعنی قلبی که می تپد اما زور میزند
تنهایی من یعنی کوه درد بودن و همدرد نداشتن
تنهایی من یعنی عاشق قدم زدن زیر باران و حسرتش را بجان داشتن
تنهایی من یعنی منو منو منو منو غمو من(عجب تنهایی پر جمعیتی)
تنهایی من یعنی هزار حرف نگفته و صبوری به امید آمدن یک سنگ صبور
تنهایی من یعنی فریاد را در گلو خفه کردن و خفه خون گرفتن و ........
تنهایی من یعنی همین سه نقطه هایی که هرگز تمام نمی شوند
تنهایی ام را تعریف میکنم
آخر می ترسم چون نوشته هایم که طبق قانون تحریف می شوند
تنهایی ام طبق مصلحت تخریب شود
تنهایی من یعنی اندوه هایی که یک جوان را پیر می کند
یعنی دلی شکسته و قلبی سوخته
تنهایی من یعنی آش ندیده نه که نخورده
آش ندیده و قلبی گر گرفته و دهانی تاول زده
یعنی پوست میش به تن نکرده به دندان گرگ دریده
تنهایی من یعنی بیستون را ستون دار کردن به آرزوی از این ستون تا آن ستون فرج را دیدن
تنهایی من یعنی حرف و حدیث هایی که هیچکدامشان صحت ندارند
تنهایی من یعنی دوست داشتن هایی که ثمر ندارد
تنهایی من یعنی خودم
یک جوان ناکام بدون قبر یک نعش تعفن انگیز که سالهاست نفس میکشد
نه بهتر است بگویم نفس کشیدن را یدک میکشد
تنهایی من یعنی قلبی که می تپد اما زور میزند
تنهایی من یعنی کوه درد بودن و همدرد نداشتن
تنهایی من یعنی عاشق قدم زدن زیر باران و حسرتش را بجان داشتن
تنهایی من یعنی منو منو منو منو غمو من(عجب تنهایی پر جمعیتی)
تنهایی من یعنی هزار حرف نگفته و صبوری به امید آمدن یک سنگ صبور
تنهایی من یعنی فریاد را در گلو خفه کردن و خفه خون گرفتن و ........
تنهایی من یعنی همین سه نقطه هایی که هرگز تمام نمی شوند
تنهایی ام را تعریف میکنم
آخر می ترسم چون نوشته هایم که طبق قانون تحریف می شوند
تنهایی ام طبق مصلحت تخریب شود
تنهایی من یعنی اندوه هایی که یک جوان را پیر می کند
یعنی دلی شکسته و قلبی سوخته
تنهایی من یعنی آش ندیده نه که نخورده
آش ندیده و قلبی گر گرفته و دهانی تاول زده
یعنی پوست میش به تن نکرده به دندان گرگ دریده
تنهایی من یعنی بیستون را ستون دار کردن به آرزوی از این ستون تا آن ستون فرج را دیدن
تنهایی من یعنی حرف و حدیث هایی که هیچکدامشان صحت ندارند
تنهایی من یعنی دوست داشتن هایی که ثمر ندارد
تنهایی من یعنی خودم
یک جوان ناکام بدون قبر یک نعش تعفن انگیز که سالهاست نفس میکشد
نه بهتر است بگویم نفس کشیدن را یدک میکشد
تنهایی من یعنی قلبی که می تپد اما زور میزند
تنهایی من یعنی کوه درد بودن و همدرد نداشتن
تنهایی من یعنی عاشق قدم زدن زیر باران و حسرتش را بجان داشتن
تنهایی من یعنی منو منو منو منو غمو من(عجب تنهایی پر جمعیتی)
تنهایی من یعنی هزار حرف نگفته و صبوری به امید آمدن یک سنگ صبور
تنهایی من یعنی فریاد را در گلو خفه کردن و خفه خون گرفتن و ........
تنهایی من یعنی همین سه نقطه هایی که هرگز تمام نمی شوند
[گل][گل][گل][گل]
[گل] سلام
[گل] صبح بخیر
[گل]
[گل][گل][گل][گل]
سلام
صبح عمو وبلاگی هم بخیروخوشی
عشق، پیدا کردن کسی که باهاش بتونی زندگی کنی نیست...
عشق، یعنی پیدا کردن کسی که بدون اون نتونی زندگی کنی...
منتظر هیچ دستی در هیچ کجای دنیا نباش، اشکهایت را با دست خود پاک کن، همه رهگذرند.
پدر عشق بسوزد که گرفتارم کرد...
امید وارم باک دلت هرگز از یادم خالی نشه...
حتی اگه محبت سهمیه بندی بشه..
خانه قلب من ازخشت رفیقان برپاست
دیدگانم زگل روی رفیقان بیناست
روزگاریست که هرکس زکسی بی خبر است
بازهم بردل ما یاد عزیزان برجاست
نمیخوام قلبت باشم گه باهراتفاق ساده ای بشکنم. میخواهم روحت باشم که فقط لحظه ی مرگ ازت جداشم.
آدم ها لالت می کنند...
بعد هی می پرسند...
چرا حرف نمی زنی؟؟!
این خنده دارترین نمایشنامه ی دنیاست
یه جایی هست
که دیگه کم میاری
از اومدنا رفتنا شکستنا
جایی که فقط میخوای
یکی باشه
یکی بمونه نره
واسه همیشه کنارت باشه
من الان اونجام.....!
یا تـــو به آغــوش من مبتلـــآ نیستی..
یــآ من به حریــم تو قــآنونمند....
مشکل چیزیســـت میان من و تـــو
یکی از مــآ سر جــآی خودش نیســـت
بــــــــاران کـــــه میبــــــــــــارد…
تنــها نـــــگـران تــوام کـــه…
بی چتــــر مـانــــــــــــــــــــده باشی
بــه ارتفــاع ابــدیــت دوستــت مــیدارم
حتــی اگــر بــه رســم پــرهیــزکــاریهــای صــوفیــانــه
از لــذت گفتنــش امتنــاع کنــم
جـــدایــی مــان ؛
هیــچ یکـــ از تشــریفــاتــــ آشــنایمــانــــ را نــداشتـــ
فقــط تــو رفـــتــی
و منــــ ســعیــــ کـــردمـــ
ســـ ــنگــــ دل بــاشـــمــــ
بــه ارتفــاع ابــدیــت دوستــت مــیدارم
حتــی اگــر بــه رســم پــرهیــزکــاریهــای صــوفیــانــه
از لــذت گفتنــش امتنــاع کنــم
آنــقــدر زیبـــا عاشق او شده ای
کـــه آدم لـــذت مــــی بــرد از ایـــن هـــمــه خــیـــانــت !
روزی هــم اینگــونــــه عـــاشـــق من بــودی . . .
یـــادت هــســت لــعــنــتــی ؟؟؟
دیـگـــر نه اشـکـــهایــم را خــواهـی دیــد
نه التـــمـاس هـــایم را
و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…
به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی
درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…
بدترین شکل دلتنگی برای کسی این است که در کنارش باشی و بدانی هرگز به او نخواهی رسید ...
عزیز لعنتی ام ...
تنها به من بگو که چه باید میکردم و نکردم ...
تنها لحظه ای در چشمان من نگاه کن و مردانه بگو که غیر از عمر و جوانی و شور عشق دیگر چه باید به پای تو میریختم ...
من که در هر شرایطی در کنار تو ایستادم ...
و حالا میفهمم تنها اشتباه من اعتماد به تو بود ...
بیا و یکبار هم که شده مرد باش ...لحظه ای در چشمان من مردانه نگاه کن ... لحظه ای ...
زندگی
"زندگی" بـه من آموخـت . . .
آدمها نـه " دروغ " می گویند
نه زیر " حرفشان " می زنند .
اگر " چیزی " می گویند . . .
صرفا " احساسشان " درهمان لحظه سـت
نبـایـد رویش " حساب " کرد
دلم یه رمان میخواد . . .
اولش من و تو باشیم . . .
آخرش ما . . .
هرکه فرهاد شود در ره عشق / همه کس در نظرش شیرین است
تهمت کفر به عاشق نزنید / عاشقی پاکترین آیین است
چقــدر دلم تمام شدن می خواهـد …
از آن تــمام شدن هایــی که بشــود نقــطه سرِ خط …
و آنگـــاه دیکــته تمــام شـود !
و من دیگــر آغـــاز نشــــوم ….....
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
ازدرختان جنگل پرسیدند :
چرا شما با این عظمت
از تکه آهنی به نام تبر می رنجید؟
رنج ما از تبر نیست ،
از دسته آن است که از خود ماست...
ا هـــــم و همـــــــراه هـــــــم باشیم
[گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
هیچـــوقت کســـی رو کـــه در حـــاشیه زندگـــیش هستی ،
در اولــــویت زندگـــیت
قـــرار نـــده !
هرگاه از شدت تنهایی ، به سرم هوس اعتمادی دوباره
میزند، خنجر خیانتی را که در
پشتم فرو رفته
در می آورم ، می بوسمش اندکی نمک به رویش میپاشم
دوباره بر سر جایش میگذارم
از قول من به
آن لعنتی بگویید "خیالش تخت" من دیوانه هنوز، به
خنجرش هم وفادارم
سلام
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
[گل][گل]
سلام از ماست عمـــــــــــــــــــــــــــو
به سلامتی کسی که همیشه تو جمع میگه ومیخنده
ولی
وقتی دودقیقه باهاش تنها حرف میزنی
میفهمی که چقدر غم داره...
درد یک پنجره را پنجر ها میفهمند.
معنی کور شدن را گره ها می فهمند
سخت بالا بروی ساده بیایی پایین
قصه ی تلخ مرا سرسرها میفهمند
یک نگاهت بمن آموخت که در حرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها میفهمند
هر آدمی که توی زندگیت بیاد، یه جایی توی دلت واسه خودش باز میکنه
کاش میفهمیدن با رفتنشون جای این حفره ها خوب نمیشه
در زندگی به هیچ کس اعتماد نکن...
آیینه با تمام یک رنگیش
دست چپ و راست را
به تو اشتباه نشان می دهد....
دردناک است، دوست بداری و گمان کنی دوستت دارد...
حال آنکه او یگانه هستی تو باشد، تو یک گذشته ی در حال فراموش شدن برای او
تو که یک گوشه ی چشمت غم عالم ببرد/ حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد....
گاهی، سکوت نشانه بی تفاوتی است، نه رضایت
باید مرد باشی تا بدانی......
مردها صدای خنده هاشان بلند است........
ولی صدای گریه هاشان را حتی خود نیز نمیشنوند.......
چه انرژی عظیمی میخواهد، کنترل اولین قطره اشک برای نچکیدن!!!!
طناب را به گردنش انداختند
طناب دار را بوسید
پرسیدند :چرا این کار را کردی ؟
گفت :سلامتی این طناب که نمی گذارد به زمین بیفتم
ولی آدم ها بدجوری زمینم زدند...
بعضــــى هارو از دور که میبینـــى میدرخشند
جلـــــو که میــــری ...
میبینـــى درخشششون مـــال خرده شیشـــه هاشونه !!