دعای باران چرا؟
دعای عشق بخوان!!!
این روزها دلها تشنه ترند از زمین...
خدایا کمی عشق ببار...
فراموش کردنت به معجره می ماند؛
وقتی دیوار های خانه هم تو را به یادم می آورند..
من که می دانم شبی عمرم به پایان می رسد, پس چرا عاشق نباشم ...?
کاش میدانستم چیست ، آنچه از چشم تو تا عمق وجودم جاری ست . . .
برای من که دلم از سکوت لبریز است
صدای پای تو از دور هم دل انگیز است
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا....
بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.
ادامه...
هیچ چیزی برای گفتن ندارم
به جز سکوت وبغض و تنهایی
نه عاشق کسی هستم ونه منتظر کسی
ونه کسی عاشقم است و نه کسی منتظرم
این روزها سرشارم از تنهایی
پرم از بغضه هایی که همانند جلادی گردنم راخفه میکنند
خیلی وقت است جز سکوت و بغض و تنهایی چیزی ندارم...
سلام خواهری رضا میخواد لب تاب و با خودش ببره مسافرت من بدون نت میمونم خیلی دلم برات تنگ میشه خواهری فراموشم نکنی خواهری قربونت برم
سلام خواهری نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه نگـــــــــــــــــــــــو آخر من با این آق رضاتون کلاه به کلاه میشمـــــــــــــــا خوب من دلم تنگت میشـــــــــــــــــــــــه بهت اس میدم تو این مدت خواهرجون
مهندس کیست؟
در واقع “مهندس” به کسی میگن:
که تو کاری تخصص داره و کاری رو به خوبی انجام میده.
… همین کلمه ی “مهندس” با حفظ سِمت,
به کسایی که تو یه کاری گند میزنه هم گفته میشه.
بعد در جای دیگه ممکنه “مهندس” در قالب یک اسم اشاره,
به کسی که اسمشو نمی دونیم هم استفاده بشه.
همچنین اگه همین کلمه ی “مهندس” خوب ادا شه,
میتونه در حکم فحش هم باشه
ان روزهـــا که هـــمــدیـــگــــر را یــافــتــیــم؛
یــافــتــنــمان هــنــرنــبـــود
هــنــر ایــن اســت کــه یــکــدیــگــر را *گــــم *نــکــنــیـــم.
داشتنت مثل هوای برفی یا نم نم باران جاده شمال یا مثل آن بغلی که عاشقت است و تنهایت نمی گذارد و یا مثل برگشتن آدمی که سالهای سال منتظر آمدنش بودی؛ آی می چسبد ...
کنارم که هستی زمان هم مثل من دستپاچه میشود. عقربه ها دوتا یکی میپرند، اما همین که میروی تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم. جانم را میگیرند ثانیه های بی تو
عاشق شده بود، عاشق همکارش، همان دختر توی بایگانی. فردایش دوباره عاشق شده بود، عاشق دختر پشت صندوق فروشگاه!
پس فردا هم عاشق دختری شده بود که در ایستگاه اتوبوس کتاب میخواند!
هفته به هفته عاشق بود ...
ان روزهـــا که هـــمــدیـــگــــر را یــافــتــیــم؛
یــافــتــنــمان هــنــرنــبـــود
هــنــر ایــن اســت کــه یــکــدیــگــر را *گــــم *نــکــنــیـــم.
و عشق را
کنار تیرک راه بند
تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...
روزگار غریبی است نازنین...
آنکه بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد...
هم دعـــا کـن گره از کار تو بگشاید عشق
هم دعـــا کــــن گره تـازه نیــــفزایـد عشق
قـایقی در طلـــب مـــوج بــــه دریـــا پیوست
بایـــد از مــــرگ نترســـــید ،اگـــــر باید عشق
عـاقــبـت راز دلـم را بــــه لبــــانـــش گفتم
شاید این بوسه به نفرت برسد ،شاید عشق
شـمع افــــروخــت و پــروانـــــه در آتش گل کرد
مـی توان ســـوخت اگــر امـر بفرماید عشق
پیلـه ی عشق مـــن ابــــریشم تنهایی شد
شـمع حـق داشت، به پروانه نمی آید عشق
زیر باران بیا قدم بزنیم
حرف نشنیده ای به هم بزنیم
نو بگوییم و نو بیندیشیم
عادت کهنه را به هم بزنیم
و زباران کمی بیاموزیم
که بباریم و حرف کم بزنیم
کم بباریم اگر، ولی همه جا
عالمی را به چهره نم بزنیم
چتر را تا کنیم و خیس شویم
لحظه ای پشت پا به غم بزنیم
سخن از عشق خود بخود زیباست
سخن عاشقانه ای به هم بزنیم
قلم زندگی به دست دل است
زندگی را بیا رقم بزنیم
«سالکم» قطره ها در انتظار تواند
زیر باران بیا قدم بزنیم
آنچه شنیدید زخود یا زغیر
وآنچه بکردند زشر و زخیر
بود کم ار مدت آن یا مدید
عارضه ای بود که شد ناپدید
و آنچه بجا مانده بهای دل است
کان همه افسانه بی حاصل است
خانه ام ابری ست
یکسره روی زمین ابری ست با آن.
از فراز گردنه خرد و خراب و مست
باد میپیچد.
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس من!
آی نی زن که تو را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟
خانه ام ابری ست اما
ابر بارانش گرفته ست...
خداوندا دل همه مارا به نور ایمان منور کن
خداوندا قلم عفو بخشش خود را بر روی دفتر اعمال ما بیاور
خداوندا دل مارا به بهشت ابدی شاد کن
خداومدا خواهران و برادرانی که مارا لایق برادر خود می دانند محفوظشان کن.
امین یا رب العالمین
"" پنجشنبه است و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است... ""
پنجشنبه و
بویِ حلوای خیرات
یادِ آدم های رفته
طعمِ تلخِ یک فنجان قهوه فوری
تنهاییِ لاکردار...
پنجشنبه و
پرسه های بی هدف
غربتِ کوچه های تاریک
سوزِ پاییزی
و حلق آویز کردن یک قرارِ دو نفره
از تیرِ چراغِ برق...
پنجشنبه و
اندوهِ آدم ها
اندوهِ رابطه ها
گزگز کردنِ زخمِ حماقت ها
شوری اشک ها...
پنجشنبه و
دوست داشتن هایِ زیاد و
دوست نداشتن هایِ زیاد و
در هوا ماندن میانِ اینهمه خاطره...
مهم نیست که از بیرون چطور به نظر می ایی..کسانی که درونت را میشناسند برایت کافیست ..برای آنهایی که از روی ظاهر قضاوت می کنند حرفی نداشته باش.آنها همان بیرون بمانند برایشان کافیست.
ترا من چشم در راهم
شباهنگام
که می گیرند در شاخ « تلاجن» سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمیکاهم
ترا من چشم در راهم
نیما یوشیج
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه قدرت و جرات لازم است وگرنه هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند...
دکتر علی شریعتی
هیچ چیزی برای گفتن ندارم
به جز سکوت وبغض و تنهایی
نه عاشق کسی هستم ونه منتظر کسی
ونه کسی عاشقم است و نه کسی منتظرم
این روزها سرشارم از تنهایی
پرم از بغضه هایی که همانند جلادی گردنم راخفه میکنند
خیلی وقت است جز سکوت و بغض و تنهایی چیزی ندارم...
بـهـ یک مـُعــ ـ ـ ـ ـ ـتاב نیازمـنـــ ـ ـבم
جهت کِشـیدنـــــــــــ בرב هـایم !!!
سلام خواهری رضا میخواد لب تاب و با خودش ببره مسافرت من بدون نت میمونم خیلی دلم برات تنگ میشه خواهری فراموشم نکنی خواهری قربونت برم
سلام خواهری
نـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه نگـــــــــــــــــــــــو
آخر من با این آق رضاتون کلاه به کلاه میشمـــــــــــــــا
خوب من دلم تنگت میشـــــــــــــــــــــــه
بهت اس میدم تو این مدت خواهرجون
سلام شادی جونی.
خوفی؟
بروزم.
بیا و نظرتو بگو.
قربونت
سلام عزیزم
مرسی خانومی
الان میام گلم
مردمانی که آرزو و هدف دارند
،فقر نمی شناسند،
زیرا شخص به اندازه هدفهایش ثروتمند است
خوبی رفیق خوب اینکه اگه یه روز خودش نبود یادش هست..
تـمام غـصه های دنـیا رومـیشه
بـا یـک جُـمله تـَحمل کرد
"خُـدایا میدانم که میبینی"
یک روز یه خانومی میره پیش کارشناس خانواده و
میگه آقای دکتر شوهره من خیلی ماهه خیلی خوبه
خیلی گل هستش نمیدونم چجوری ازش تشکر کنم
کارشناس:شوهرتون در کارهای خانه به شما کمک میکنه؟
زن : بله کمک میکنه
کارشناس : واسه شما کادو میخره
زن : بله خیلی زیاد
کارشناس : هرچیزی لازم دارید براتون تهیه می کنه؟
زن : بله آقای دکتر بلافاصله تهیه میکنه
کارشناس : شما رو مسافرت میبره ؟
زن : بله هر وقت که بخواهم
کارشناس : خانوم نیاز نیست ازش تشکر کنید
هرچه زود تر طلاق بگیرید و ازش جدا بشید
زن : وا آخه چرا !!!؟؟؟
کارشناس : چون ما مرد ها تا ریگی به
کفشمون نباشه اینقدر خوب نمیشیم...
سلام اپم...
سلامتی دهه شصتی ها که ماشین کنترلی نداشتن
ولی یه نخ دومتری به ماشین پلاستیکیشون میبستن و ذوق دنیارو میکردن
که ماشینشون ۲ متر عقب تر از خودشون راه میره
قشنگترین صدایی که
می تونین از عشقتون بشنوین وقتیه که
از خواب بیدار میشه و گیج حرف می زنه
افسانه ها را رها کن
دوری و دوستی کدام است؟
اگر نباشی دیگری جایت را میگیرد!!!
به همین سادگی...
تـمام غـصه های دنـیا رومـیشه
بـا یـک جُـمله تـَحمل کرد
"خُـدایا میدانم که میبینی"
در حیرتم ...
که چرا "سرگذشتمان" از "درگذشتمان" غم انگیزتر است ؟
....
بابا یه فکری به این رمز نظردهیتون بکنین
دلم آرامش می خـواهـد....
بـه اندازه ی خوردن یک فنـجان چـای کـوتـاه بـاشد
یا به اندازه ی قـدم زدن
روی سنـگفـرش خیـس پـیاده رو طـولـانـی
فـرقی نـمیکند..
فقط آن لحظه را می خواهم
آن لـحظـه کـه تـمام سلـول های بدنم آرام میگیرند.....!
تا حالا دقت کردین
وقتی یه نفر شمارو دعوت به دیدن یه فیلمی که قبلا خودش دیده میکنه
تو مدت فیلم یه جوری نگاتون میکنه که انگار خودش فیلمو ساخته؟!!!
________________$$$$$
_______________$$$$$__$$________$$$$$$$$
__________$$$$__$$$$___$$_____$$$$$____$$
______$$$___$$$$________$$_$$$______$$$
___$$$_$$$$______________$$_______$$$
$$$_$$$$________________$$______$$$
$$$$_________________$$$_____$$$
$$________________$$$_____$$$
$$_____________$$$_____$$$
_$$________$$$$____$$$$
__$$____$$$_____$$$$
___$$_$$$$___$$$$
____$$_____$$$$
__$$_____$$$$
$$____$$$$
$$_$$$$
$$$$$_____$$$$$___________$$$$$__________
_________$$$$$$$_________$$$$$$$_________
_________$$$$$$$_________$$$$$$$_________
__________$$$$$___________$$$$$__________
__$$$$_____________________________$$$$__
_$$$$$$___________________________$$$$$$_
__$$$$$$_________________________$$$$$$__
___$$$$$$_______________________$$$$$$___
____$$$$$$$___________________$$$$$$$____
______$$$$$$$_______________$$$$$$$______
_________$$$$$$___________$$$$$$_________
____________$$$$$$ $$$$$$$$$$$____________
______________$$$$$$$$$$$$_______________
اپم شادی جووووووووووووووووووونم
مهندس کیست؟
در واقع “مهندس” به کسی میگن:
که تو کاری تخصص داره و کاری رو به خوبی انجام میده.
… همین کلمه ی “مهندس” با حفظ سِمت,
به کسایی که تو یه کاری گند میزنه هم گفته میشه.
بعد در جای دیگه ممکنه “مهندس” در قالب یک اسم اشاره,
به کسی که اسمشو نمی دونیم هم استفاده بشه.
همچنین اگه همین کلمه ی “مهندس” خوب ادا شه,
میتونه در حکم فحش هم باشه
آدﻡ ﻫﺎ ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻴﺴﺘﻦ ﻣﻴﺮﻥ
ﻭﻗﺘﻲ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻴﺸﻦ ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﻥ . . .
بدجور بغض ب گلوم فشار میاره... کی گفته عشق شیرینه...
اگه شیرینه پس چرا تلخیش سهم دل منه
من... کمی خسته... کمی دلگیر
من...
بیخیال خیلی وقت است "من" دیگر مهم نیست...
تو چه میکنی با "او"
او که خیلی راحت جایم را گرفت...
خیلی سخته طرفت حرفاش
بوی ماندن بده
ولی ناگهان
ببینی ازت فاصله ای گرفته آنورش نا پیدا...
ان روزهـــا که هـــمــدیـــگــــر را یــافــتــیــم؛
یــافــتــنــمان هــنــرنــبـــود
هــنــر ایــن اســت کــه یــکــدیــگــر را *گــــم *نــکــنــیـــم.
می آیی...
عاشق می کنی...
محو میشوی...
تا فراموشت می کنم، دوباره می آیی...
تازه می کنی خاطراتت را...
محو میشوی..
خدایا
مارو ببخش که در کار خیر
یا “جار” زدیم…
یا “جا” زدیم…
داشتنت مثل هوای برفی یا نم نم باران جاده شمال یا مثل آن بغلی که عاشقت است و تنهایت نمی گذارد و یا مثل برگشتن آدمی که سالهای سال منتظر آمدنش بودی؛ آی می چسبد ...
عشقه من . . باورت بشود یا نه . . .!!!
روزی میرسد که دلت برای هیچکس به انداره ی من تنگ نخواهد شد. . .
برای نگاه کردنم . . .خندیدنم . . .اذیت کردنم . . .
برای تمام لحظاتی که کنارم داشتی. . .روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود . . .
اما . . .روزی که نباشم هیچکس تکرار من نخواهد شد . . .
کنارم که هستی زمان هم مثل من دستپاچه میشود. عقربه ها دوتا یکی میپرند، اما همین که میروی تاوان دستپاچگی های ساعت را هم من باید بدهم. جانم را میگیرند ثانیه های بی تو
از همه غم انگیز تر زمانی می باشد ،
کسی که دوستش داری
ﻫﯿﭻ ﺗﻼﺷﯽ ﺑﺮﺍی ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﻧمی کند !
عاشق شده بود، عاشق همکارش، همان دختر توی بایگانی. فردایش دوباره عاشق شده بود، عاشق دختر پشت صندوق فروشگاه!
پس فردا هم عاشق دختری شده بود که در ایستگاه اتوبوس کتاب میخواند!
هفته به هفته عاشق بود ...
دلم یک فیلم عاشقانه می خواهد./پر از سکانس های با تو بودن/و یک دکمه ی تکرار
ان روزهـــا که هـــمــدیـــگــــر را یــافــتــیــم؛
یــافــتــنــمان هــنــرنــبـــود
هــنــر ایــن اســت کــه یــکــدیــگــر را *گــــم *نــکــنــیـــم.
آنقد خوب می نویسی که حیفم میاد از مطالب شما استفاده نکنم اگر اجازه بدی مطالب نظرات وبلاگم را برای دوستان بفرستم.
خوشحالم خوشت اومده
حتمآ اینکارو بکن خوشحالم میکنی
تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است
یک منزل از آن بادیهی عشق مجاز است
در عشق اگر بادیهای چند کنی طی
بینی که در این ره چه نشیب و چه فراز است...
وحشی بافقی
و عشق را
کنار تیرک راه بند
تازیانه می زنند
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد...
روزگار غریبی است نازنین...
آنکه بر در می کوبد شباهنگام
به کشتن چراغ آمده است
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد...
احمد شاملو
در مدرسه گر چه دانش اندوز شوی
وز گرمی بحث مجلس افروز شوی
در مکتب عشق با همه دانایی
سر گشته چو طفلان نوآموز شوی
ابوسعید ابوالخیر
هم دعـــا کـن گره از کار تو بگشاید عشق
هم دعـــا کــــن گره تـازه نیــــفزایـد عشق
قـایقی در طلـــب مـــوج بــــه دریـــا پیوست
بایـــد از مــــرگ نترســـــید ،اگـــــر باید عشق
عـاقــبـت راز دلـم را بــــه لبــــانـــش گفتم
شاید این بوسه به نفرت برسد ،شاید عشق
شـمع افــــروخــت و پــروانـــــه در آتش گل کرد
مـی توان ســـوخت اگــر امـر بفرماید عشق
پیلـه ی عشق مـــن ابــــریشم تنهایی شد
شـمع حـق داشت، به پروانه نمی آید عشق
فاضل نظری
گم شد جوانیم همه در آرزوی عشق
اما رهی نیافتم آخر به کوی عشق
از حجب و از غرور دل خردهسنج من
شد بهرهور ز عشق ولی ز آرزوی عشق
ژاله قائممقامی
زیر باران بیا قدم بزنیم
حرف نشنیده ای به هم بزنیم
نو بگوییم و نو بیندیشیم
عادت کهنه را به هم بزنیم
و زباران کمی بیاموزیم
که بباریم و حرف کم بزنیم
کم بباریم اگر، ولی همه جا
عالمی را به چهره نم بزنیم
چتر را تا کنیم و خیس شویم
لحظه ای پشت پا به غم بزنیم
سخن از عشق خود بخود زیباست
سخن عاشقانه ای به هم بزنیم
قلم زندگی به دست دل است
زندگی را بیا رقم بزنیم
«سالکم» قطره ها در انتظار تواند
زیر باران بیا قدم بزنیم
مجتبی کاشانی
آنچه شنیدید زخود یا زغیر
وآنچه بکردند زشر و زخیر
بود کم ار مدت آن یا مدید
عارضه ای بود که شد ناپدید
و آنچه بجا مانده بهای دل است
کان همه افسانه بی حاصل است
نیما یوشیج
واااااااااااای ممنونم از کامنتهای زیبات...
اجازه میدی لینکت کنم گلممم
خواهش میکنم عزیزم
خوشحال میشم
از این راه شوم ،گرچه تاریک است
همه خارزار است و باریک است
ز تاریکیم بس خوش آید همی
که تا وقت کین از نظرها کمی...
نیما یوشیج
شب همه شب شکسته خواب به چشمم
گوش بر زنگ کاروانستم
با صداهای نیمه زنده ز دور
همعنان گشته همزبان هستم
جاده اما ز همه کس خالی است
ریخته بر آوار آوار
این منم به زندان شب تیره که باز
شب همه شب
گوش بر زنگ کاروانستم
نیما یوشیج
خانه ام ابری ست
یکسره روی زمین ابری ست با آن.
از فراز گردنه خرد و خراب و مست
باد میپیچد.
یکسره دنیا خراب از اوست
و حواس من!
آی نی زن که تو را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟
خانه ام ابری ست اما
ابر بارانش گرفته ست...
خداوندا دل همه مارا به نور ایمان منور کن
خداوندا قلم عفو بخشش خود را بر روی دفتر اعمال ما بیاور
خداوندا دل مارا به بهشت ابدی شاد کن
خداومدا خواهران و برادرانی که مارا لایق برادر خود می دانند محفوظشان کن.
امین یا رب العالمین
دکتر اگه دکتر بود.
فرق نفس عمیق با آه رو میفهمید...!
"" پنجشنبه است و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است... ""
پنجشنبه و
بویِ حلوای خیرات
یادِ آدم های رفته
طعمِ تلخِ یک فنجان قهوه فوری
تنهاییِ لاکردار...
پنجشنبه و
پرسه های بی هدف
غربتِ کوچه های تاریک
سوزِ پاییزی
و حلق آویز کردن یک قرارِ دو نفره
از تیرِ چراغِ برق...
پنجشنبه و
اندوهِ آدم ها
اندوهِ رابطه ها
گزگز کردنِ زخمِ حماقت ها
شوری اشک ها...
پنجشنبه و
دوست داشتن هایِ زیاد و
دوست نداشتن هایِ زیاد و
در هوا ماندن میانِ اینهمه خاطره...
مهم نیست که از بیرون چطور به نظر می ایی..کسانی که درونت را میشناسند برایت کافیست ..برای آنهایی که از روی ظاهر قضاوت می کنند حرفی نداشته باش.آنها همان بیرون بمانند برایشان کافیست.
ترا من چشم در راهم
شباهنگام
که می گیرند در شاخ « تلاجن» سایه ها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یاد آوری یا نه
من از یادت نمیکاهم
ترا من چشم در راهم
نیما یوشیج